همسفران دیار طغرالجرد
🌷🌷 #قسمت چهل و دوم (کتاب زندگی نامه شهدای بخش طغرالجرد ) #زندگی نامه شهید محمود حاجی زاده : 🌷 [ ق
🌷🌷
#قسمت چهل و سوم (کتاب زندگی نامه شهدای بخش طغرالجرد )
#زندگی نامه شهید محمود حاجی زاده : 🌷 [ قسمت سوم ]
#درهجده سالگی به خدمت مقدس سربازی رفت و پس از پایان این دوره، به شغل جوشکاری مشغول گردید.
و پس از چند سال، بهصورت مستقل به این شغل ادامه داد.
"اشتیاق به کار خیر"
#شهید حاجی زاده اشتیاق فراوانی به کارهای خیر داشت و سعی میکرد در این امور از دیگران پیشی بگیرد. او آیه شریفه ی «فَاستَبقوُاالخَیرات» را با گوش جان شنیده بود و به آن عمل مینمود.
در آبادانی روستای خود فعالیت چشمگیری داشت و در ساخت مسجد جدید بسیار کوشید.
از دسترنج خود هزینهی سفر زیارتی مکه ی مکرمه و مدینه ی منوره مادر خود را تأمین کرد و ایشان را راهی این سفر معنوی نمود.
#برای امنیت و آسایش والدینش زمینی را در محدوده ی اصلی روستا خریداری کرد و با احداث ساختمانی در آن، پدر و مادر خود را از خانه ای که در دامنه ی کوه داشتند، به این منزل انتقال داد.
به مناسبت های مذهبی علاقهی خاصی نشان میداد و در برنامههای مداحی و نوحه خوانی و همچنین جلسات قرائت قرآن کریم مرتباً شرکت میکرد تا اینکه از قاریان و مداحان برجسته ی روستا شد.
"ازدواج"
#در سال ۱۳۶۲ با دختری مومن و با اصالت و نجیب که در همسایگی شان بود، ازدواج کرد و جشن ازدواجش را با برپایی نماز اول وقت فرخنده تر ساخت.
#تولد فرزند و شور حضور درجبهه"
#پس از یک سال خداوند در 21/5/1363 دختری به او بخشید که نام مقدس و پاک فاطمه را بر او نهادند، عشق و علاقهی او به این فرزند غیرقابل توصیف بود اما این دلبستگی زیاد هم سبب نشد که از رفتن به جبهه وانجام تکلیف شرعی، قدمی پا پس بکشد.
"پایبندی به احکام شریعت"
#او که در دوران مجردی، اهمیت ویژهای به رعایت قوانین و احکام دین و شریعت میداد، با ازدواج، پایبندی اش بیشتر شد. تقید ایشان بر اجرای دستورات دینی و احکام اسلام به خود محدود نمی شد بلکه آنجا که سهل انگاری و کوتاهی می دید با مهربانی و محبت امر به معروف ونهی از منکر میکرد.
"آمر و عامل به معروف"
#راوی: برادر زاده شهید:
روزی در حال گرفتن وضو بودم که عموی عزیزم متوجه بلندی ناخن های پایم شد و تذکر داد که آنها را کوتاه کنم. عذرخواهی کردم و عرض کردم توان این کار را ندارم. ایشان هم با خوشرویی گفت: « عمو جان، اشکال ندارد. بیا خودم آنها را کوتاه کنم». آن گاه نشست و با حوصله و مهربانی آنها را گرفت و گفت: « حالا برو وضو بگیر و برای نماز آماده شو».
"نقل مکان به طغرالجرد و دستگیری از مردم روستا :
#پس از مدت کوتاهی محل زندگیشان از رشک سفلی به طغرالجرد منتقل گردید. در این زمان هرکدام از افراد روستا یا اقوام، کاری داشتند فوراً برای آنها انجام میداد. اگر بیماری از روستایش برای مداوا می آمد، او را به بیمارستان و نزد پزشک میبرد، داروهایش را تهیه میکرد، سپس در خانه از وی پذیرایی نموده و بعد به ایستگاه روستا می رساند.
"حُسن خلق مثال زدنی :
#با همه خیلی مهربانانه و با احترام برخورد میکرد مخصوصا با بیماران وافراد مسن و ناتوان و بچهها. بیشترین تلاش خود را میکرد تا عدالت را در همهی زمینه ها رعایت کند به قول همسرشان وقتی که به رشک می رفتند، میگفت: « چون پدر من بزرگتر است شب اول خانهی ایشان و شب دوم خانهی پدر شما می رویم» و همه از این برخورد و رفتارش راضی بودند.
ادامه دارد...
منبع نشر زندگی نامه شهدای بخش طغرالجرد، کانال همسفران دیارطغرالجرد 🌷
https://eitaa.com/Yareanehamra
May 11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📺 وصیت تکان دهنده امام رضا (ع) به عبدالعظیم حسنی▪️▪️
کانال همسفران دیارطغرالجرد⏬
https://eitaa.com/Yareanehamra
▪️▪️▪️
«امروز در تقویم آخرین روز ماه صفر است اعمالی سفارش شده از جمله
👈خواندن دو رکعت نماز:
رکعت اول بعد از حمد آیات ۲۶ و ۲۷ آل عمران خوانده شود. «قُلِ اللَّهُمَّ مالِکَ الْمُلْکِ تُؤْتِی الْمُلْکَ مَنْ تَشاءُ وَ تَنْزِعُ الْمُلْکَ مِمَّنْ تَشاءُ وَ تُعِزُّ مَنْ تَشاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشاءُ بِیَدِکَ الْخَیْرُ إِنَّکَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ تُولِجُ اللَّیْلَ فِی النَّهارِ وَ تُولِجُ النَّهارَ فِی اللَّیْلِ وَ تُخْرِجُ الْحَیَّ مِنَ الْمَیِّتِ وَ تُخْرِجُ الْمَیِّتَ مِنَ الْحَیِّ وَ تَرْزُقُ مَنْ تَشاءُ بِغَیْرِحِسابٍ
.
👈در رکعت دوم بعد از حمد آیهی ۱۱۰ سوره کهف:«قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یُوحى إِلَیَّ أَنَّما إِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَمَنْ کانَ یَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا یُشْرِکْ بِعِبادَهِ رَبِّهِ أَحَداً
و بعد از سلام بگو: اللهم اصْرِفْ عَنِّی بَلیتَهُ و شُؤْمَهُ وَ ارْزُقْنِی رَحْمَتَهُ و بَرَکَتَهُ وَ جَنِّبْنِی مِمَّا أَخافُ مِن نُحُوساتِهِ و کُرُباتِهِ بِفَضْلِکَ یا دافعَ الشرورِ یا مالکَ یومِ النُشُورِ برحمتک یا أرحم الراحمین...
«دیگر اعمال و دعاهای امروز به مفاتیحالجنان مراجعه فرمایید»
کانال همسفران دیارطغرالجرد ⏬
.https://eitaa.com/Yareanehamra
✨▪️✨▪️✨
✨در آخـرین روز
🕊مـاه صفـر براتون
✨سـلامتی، سربلنـدی
🕊سعـادت ، عاقبت بخیری
✨و سایه ی خشنودى خـدا
🕊را از خدای مهربون میخواهیم
✨امیـدواریم در سایه لطف خدا
🕊و محبت امام رضا علیه السلام
✨روز خوب و پربرکتی داشته باشید
کانال همسفران دیارطغرالجرد ⏬
https://eitaa.com/Yareanehamra
❣به این قشنگی که تو شهید شدهای
ما حتی نمیتوانیم بخوابیم ....
شهادت : ۱۳۶۵/۲/۱۲
فکه / عملیات سیدالشهداء🕊🌹
🕋⊰⊹به همسفران دیارطغرالجرد بپیوندید👇⊹⊱✨
🚩https://eitaa.com/Yareanehamra ☫
🔴 صلهي امام رضا عليه السلام به يك شاعر
آيت الله حائري نقل مي كرد كه يك بار مشهد مقدس مشرف شدم و مدتي در آنجا اقامت گزيدم . پولم تمام شد و كسي را هم براي رفع مشكل خويش نميشناختم.
از اين رو قصيدهاي در مدح حضرت رضا عليه السلام سرودم و فكر كردم كه بروم و آن را براي توليت آستان مقدس بخوانم و صله بگيرم با اين نيت حركت كردم، اما در ميان راه به خود آمدم كه چرا نزد خود حضرت رضا عليه السلام، نروم و آن را براي وي نخوانم ؟! به همين جهت كنار ضريح رفتم و پس از استغفار و راز و نياز با خدا، قصيدهي خود را خطاب به روح بلند و ملكوتي آن حضرت خواندم و تقاضاي صله كردم .ناگاه ديدم دستي با من مصافحه نمود و يك اسكناس ده توماني در دستم نهاد .
بيدرنگ گفتم :« سرورم ! اين كم است » ده توماني ديگر داد باز هم گفتم : « كم است » تا به هفتاد تومان كه رسيد، ديگر خجالت كشيدم تشكر كردم و از حرم بيرون آمدم .
كفشهاي خود را كه مي پوشيدم، ديدم آيه الله حاج شيخ حسنعلي تهراني، جد آيت الله مرواريد، با شتاب رسيد و فرمود :« شيخ ابراهيم ! » گفتم : « بفرماييد آقا !» گفت:«خوب با آقا حضرت رضا عليه السلام روي هم ريختهاي، برايش مدح ميگويي و صله ميگيريد. صله را به من بده » بيمعطلي پولها را به او تقديم كردم و او يك پاكت در ازاي آن به من داد و رفت وقتي گشودم ديدم دو برابر پول صله است يعني يكصد و چهل تومان .
📚کرامات الصالحین ، ص 216.
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ https://eitaa.com/Yareanehamra