eitaa logo
همسفران دیار طغرالجرد
587 دنبال‌کننده
8هزار عکس
4هزار ویدیو
52 فایل
مذهبی ،اجتماعی ،تاریخی، فرهنگی. شما میتوانید نظرات انتقادات ، پیشنهادات و مطالب مفید خود را ارسال کنید
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
همسفران دیار طغرالجرد
  .🌹🌷 #قسمت هفتاد و نهم (کتاب زندگی نامه شهدای بخش طغرالجرد ) #زندگی نامه جانباز شهید سردار حاج حس
    .🌹🌷 هشتاد (کتاب زندگی نامه شهدای بخش طغرالجرد ) نامه جانباز شهید سردار حاج حسن رشیدی: [ قسمت هفدهم ]  : خود نوشته‌های شهید🌷 که رفته بودیم و داشتیم نیروها را آرایش می دادیم که چگونه حرکت کنیم، شهید محمّد طائی که یک کلاه کله کشی به سرش کشیده بود و یک کلاه آهنی هم روی آن گذاشته بود، کناری ایستاده بود. من رفتم پهلویش و به شوخی به او گفتم: «کاری نکنی امروز شهید بشوی و ما دیگر پیش نماز نداشته باشیم!» ایشان لبخندی زد و بدون آنکه چیزی بگوید، همراه نیروها شروع کرد به بالا رفتن از همان بلندی.   اوقات در حال روزه بود و من می دانستم. افرادی که می‌خواهند شهید بشوند یک حالتی برایشان پیش می‌آید قبل از اینکه جسمشان برود روحشان می‌رود. حالتی غیرقابل توصیف برایشان ایجاد می‌شود و انسان از همان حالت، می‌تواند بفهمد که شهادتشان نزدیک شده. کم سخن شدن و گوشه گیری و با خود فکر کردن، علاماتی بود که در آن‌ها به وجود می‌آمد. تپه که رسید و کمی از آن طرف سرازیر شد تیری به پهلویش اصابت کرد و به زمین افتاد. چون بالای قله سنگلاخی و پله پله بود، به‌راحتی نمی شد او را پایین آورد. خودم رفتم و به سختی او را به دوش کشیدم و با گذاشتن و برداشتن به پایین قله رساندم. در طول این مسیر، خون از بدنش جاری بود و تمام لباس های مرا ازجمله اورکتم را خونی کرده بود.   ماشین سیمرغ استیشن آبی رنگ که دست یکی از برادر ها بود، آمد و او را به بیمارستان ارومیه بردند، شب که بچه‌ها از حال ایشان جویا شده بودند، خبر دادند که حالش خوب شده به آن‌ها گفتم: «من ایشان را از کوه پایین آوردم و داخل ماشین گذاشتم در همان لحظه اوّل شهید شده بود» بعد از اینکه من لباس هایم را شستم تا چند روز اورکتم بوی عطر می‌داد.   از شهادت محمد طائی، عملیات ما هم در آن نقطه با موفقیت به پایان رسید و دشمن با دادن تلفات در حمله به شهر، ناکام ماند و نیروها هم به پایگاه‌های خود بازگشتند.   محمّد طایی که سردار شهید حاج حسن رشیدی از او نام برده و نحوه ی شهادتش را تشریح کرده است، دانشجوی ایرانی مقیم کانادا بود و زمانی که فریاد انقلاب را شنید، آنجا را رها و به ایران آمد و برای حضور در جبهه‌های جنگ به کردستان سفر کرد. او با دهان روزه به شهادت رسید و خداوند او را در اوج عبادت پذیرفته بود وصیت نامه شهید طایی در نوع خود بی نظیر است و هر انسانی با خواندن آن می‌تواند حقیقت مسیر زندگی خود را پیدا کند قسمت هایی از وصیت نامه این شهید بزرگ را برای شما نقل می‌کنیم: «اگر به تیر جفا کشته شدم چنانچه پیکرم ناشناخته گردد یا بی کفن روزی روزی خواران در گاه حق شود فَبه، اما چنانچه خواست خدا بر این باشد که در جایگاه شهیدان به خاکم سپارند این نوشته را بالای قبرم بنویسید، آنچنان که با گذشت زمان اگر اثری از قبرم باقی..... ادامه دارد.. منبع نشر زندگی نامه شهدای بخش طغرالجرد، کانال همسفران دیارطغرالجرد 🌷 https://eitaa.com/Yareanehamra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
12.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ی حقوقی: اطلاعات مرکز آمار کشور، نرخ طلاق در ایران نسبت به جمعیت افزایش پیدا کرده است! طلاق از سال ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۰ با شیب کمی نسبت به جمعیت افزایش پیدا کرده است. طلاق نسبت به جمعیت در استان های گیلان، کرمانشاه و خراسان رضوی رخ داده است. استان های سیستان و بلوچستان، ایلام و چهارمحال و بختیاری دارای کمترین تعداد طلاق به نسبت جمعیت هستند. نرخ طلاق متعلق به کشور پرتغال با ۹۱ درصد و کمترین نرخ مربوط به کشور هند با ۱ درصد است. با حدود ۳۵ درصد در میانه این لیست قرار دارد. 🌼 زندگی تون حول محور عشق و علاقه بچرخه...❤️ کانال همسفران دیارطغرالجرد ⏬ https://eitaa.com/Yareanehamra
🔻 در سفر به کرمان 🔶 دیدار فرماندار کوهبنان به همراه رئیس شبکه بهداشت و درمان شهرستان با مدیر عامل ثامن الحجج 🔸در این دیدار دیروز صبح مورخ ۱۹ آبان برگزار و مقرر گردید : مدیر عامل ثامن الجج اقدام به تاسیس یک شعبه از مرکز بیماریهای خاص در کوهبنان اقدام نماید . 🔸همچنین خدمات دندانپزشکی و فیزیوتراپی در مرکز فوق ارایه گردد . پایگاه اطلاع رسانی و روابط عمومی فرمانداری شهرستان کوهبنان ۱۴۰۲/۰۹/۱۹ آدرس سایت فرمانداری: https://koohbanan.kr.ir آدرس روبیکا فرمانداری: https://rubika.ir/joing/CJCHFGDE0WNQMPCKBPNRWUUMCNUJJRVZ آدرس ایتا فرمانداری: @ravabetomomikouhbanan
🍃🌼🍃🌸 بسیار جذاب و خواندنی 👌👌 مدرسه از من پرسیدند وقتی بزرگ شدی می‌خواهی چه کاره شوی؟ دادم: خوشحال! من گفتند که سوال را درست متوجه نشده‌ای! جواب گفتم: شما زندگی را درست متوجه نشده‌اید! تون سرشار از آرامش و شادکامی...🙏 کانال همسفران دیارطغرالجرد ⏬ https://eitaa.com/Yareanehamra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌼🍃🌼 نکته ی کاربردی مهم👌👌 ♦️اگر عابر بانک ،کارتتان را خورد این کار را انجام بدهید... همین راحتی👆👆 کانال همسفران دیارطغرالجرد ⏬ https://eitaa.com/Yareanehamra
🍃🌸🍃🌸 ی سلامتی امروز کانال همسفران دیارطغرالجرد: از حد اسپند دود نکنید ! اسپند در صورت استفاده مکرر حتی در افرادی که زمینه ژنتیکی آسم ندارند نیز می‌تواند موجب حساس شدن ریه‌ها و بروز علائم آسم شود. سلامتی خود باشید.🙏 کانال همسفران دیارطغرالجرد ⏬ https://eitaa.com/Yareanehamra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌼🍃🌼 ▫️تمسخر آهنگ «یار دبستانی» در صداوسیما...... بسی تاسف است..... کانال همسفران دیارطغرالجرد ⏬ https://eitaa.com/Yareanehamra
کارگران حضرت زهرا (س)در شاهرود! تابستان ۱۳۶۳_شاهرود. هنگام آموزش سربازان در صحرا، با مادری به همراه دو دخترش برخورد کردیم که در حال درو کردن گندم‌هایشان بودند. فرمانده‌ی گروهان، ستوان آسیایی به من گفت: مسلم بیا سربازان دو گروهان را جمع کنیم و برویم گندم‌های آن پیرزن را درو کنیم. گفتم: چه بهتر از این! پس از سلام و خسته نباشید گفتم: مادر شما به همراه دخترانتان از مزرعه بیرون بروید تا گندم‌هایتان را درو کنیم؛ فقط محدوده زمین خودتان را به ما نشان دهید و دیگر کاری نداشته باشید. پیرزن پس از تشکر گفت: پس من می‌روم برای کارگران حضرت فاطمه‌ مقداری هندوانه بیاورم! از ۹ صبح تا ظهر، با پانصد سرباز تمام گندم‌ها را درو کردیم؛ بعد از اتمام کار، سربازان مشغول خوردن هندوانه شدند؛ من هم از این فرصت استفاده کردم و گفتم: مادر چرا صبح گفتید می‌روم تا برای کارگران حضرت فاطمه هندوانه بیاورم؟ گفت:دیشب حضرت فاطمه به خوابم آمد و گفت: چرا کارگر نمی‌گیری تا گندمهایت را درو کند؟ این کارها، دیگر از تو گذشته! عرض کردم:خانم شما که می‌دانی تنها پسر و مرد خانواده ما به شهادت رسیده است و درآمدمان نیز کفاف هزینه کارگر را نمی‌دهد؛ مجبوریم خودمان کار کنیم. بانو فرمودند: نگران نباش! فردا کارگران از راه خواهند رسید. ... از خواب پریدم. امروز هم که شما این پیشنهاد را دادید، فهمیدم این سربازان، همان کارگران حضرت زهرا می‌باشند. با شنیدن این حرفها، ناخودآگاه اشک از چشمانم جاری شد و گفتم: سلام بر تو ای حضرت زهرا؛ فدایت شوم که ما را به کارگری خود قابل دانستی. 📚: کتاب نبرد میمک، احمد حسینا 🌷