همسفران دیار طغرالجرد
👥👥👥 #موضوع پزشکی این هفته ی کانال همسفران دیارطغرالجرد: #هر آنچه که باید در مورد "تب" بدانیم: چرا
👥👥👥
#موضوع پزشکی این هفته ی کانال همسفران دیارطغرالجرد:
#هر آنچه که باید در مورد "تب" بدانیم:
چرا تب میکنیم؟ | علت تب در بزرگسالان و کودکان و راههای کاهش آن :
¤ قسمت هفتم ¤
#مدت زمان تب :
#تب با توجه به شرایط بدنی فرد و نوع بیماری و ریشه آن میتواند مدت زمان زیادی در بدن ماندگار شود.
#به همین دلیل است که در صورت داشتن تب پزشکان توصیه میکنند نسبت به درمان آن اقدام کنید.
تب اگر در بدن بماند و درمان نشود میتواند صدمات جبران ناپذیری را به بدن وارد کند.
#ازجمله مدت زمانی که تب میتواند در بدن بماند میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
*تب حاد: این نوع تب معمولا کمتر از هفت روز طول میکشد.
*تب مزمن یا مداوم: این نوع تب میتواند بیش از ۱۴ روز در بدن بماند.
*تب تحت حاد: این نوع تب حداکثر تا ۱۴ روز طول میکشد.
#چطور تب را کاهش دهیم؟
#تب در بزرگسالان به خودی خود بیماری خطرناکی نیست و معمولاً بعد از چند روز با بهبود بیماری از بین میرود. اولین قدم برای کاهش تب پیدا کردن علت و درمان آن است. در صورتی که تب به علت وجود عفونت ویروسی یا باکتریایی در بدن ایجاد شده باشد باید نسبت به درمان بیماری اقدام کرد تا تب پایین بیاید.
#اینکه چه زمانی باید به دکتر مراجعه کنیم؟ در پست بعدی ، در آخرین قسمت این مبحث، ما را همراهی کنید.
♦️امروز جمعه چهارم اسفند ماه
از خدای منان برایتان
تنی سالم و دلی شاد
آرزومندیم.♦️
کانال همسفران دیارطغرالجرد ⏬
https://eitaa.com/Yareanehamra
همسفران دیار طغرالجرد
🌷🌷 #دویست و سیزدهمین قسمت (کتاب زندگی نامه شهدای بخش طغرالجرد ) #شهید جواد صیفوری طغرالجردی ( ق
🌷🌷
#دویست و چهاردهمین قسمت (کتاب
زندگی نامه شهدای بخش طغرالجرد )
#شهید جواد صیفوری طغرالجردی
( قسمت سوم )
#زندگی نامه شهید جواد صیفوری
راوی : خواهر شهید
وقتی بعد از هشت سال در آبان سال ۱۳۷۵ تعدای از مفقودین را آوردند اعلام شد که جواد هم جزء آن هااست. از بقایای پیکر و پلاکی که تحویل دادند، میشد دریافت که خود اوست. زخمی شده بود و روی باندی که بر زخم پایش بسته بودند، نامش نوشته شده بود. از پایش فقط استخوان ها باقی مانده بود و باند هنوز دور استخوان ها بود. تکه های لباس بادگیر پدرش که روی آن نوشته شده بود: «علی صیفوری طغرالجردی»، همراه جسد بود وکلاه زرد رنگی که دوستانش گفتند در آن هنگام همان کلاه را برسر داشته.
20 آبان ۱۳۷۵ جواد با دوستش رضا سعیدی برگشتند. روی دستان ملت بزرگوار طغرالجرد با شکوه و عظمت تشییع و در آرامگاه ابدیشان گلزار شهدای طغرالجرد به خاک سپرده شدند.
بعد از تشییع برخی از روی ناباوری میگفتند: « دوتا استخوان آوردند و میگویند پیکر محسن است! شاید اصلا پیکر او نباشد».
شب مادر شهید در عالم رویا دیده و پرسیده بود: « محسن عزیزم تو کجا بودی؟» گفته بود: «کربلا بودم تازه از راه رسیدم چرا میگویند استخوان، استخوان؟! من تا حالا کربلا بود ه ام و حالا آمده ام».
#یکی از نامه های ارسالی شهید جواد صیفوری به خانواده
#خدمت پدر و مادر عزیزم سلام عرض میکنم. امیدوارم حالتان خوب باشد و هیچ نگرانی نداشته باشید. باری اگر جویای حال محسن باشید بد نیستم امیدوارم که ببخشید بی اجازه آمدم جبهه. ولی در هر صورت جبهه به نظر من واجب تر بود.
☆ازلحاظ مدرسه نگران نباشید در اینجا امتحان می گیرند. اینجا به کلاس های مجتمع و مدرسه می رویم.
☆اینجا هوا فقط خیلی گرم است ما طغرالجردی ها همه پیش هم هستیم. #ازجمله پسر داود ذوالفقار، علی محسن بیگی و.... همه حالمان خوب است الان ساعت 5/8 شب میباشد و داخل چادر هستیم و میخواهیم شام بخوریم.
☆از قول من همهی خویشان را سلام و دعای فراوان برسانید. محمود، منصور، رضا، مسلم، طلعت و حسین (همسر خواهر شهید) را سلام و دعای فراوان می رسانم.
#فقط جواب نامه را اگر میشود فوری بدهید دیگر عرضی ندارم. خداحافظ. مورخه 15 / 2 / 1367
☆اسامی رزمندگانی که شهید در نامه اش ذکر کرده است، سال 1367 در همان عملیاتی که شهید جواد صیفوری به شهادت میرسد به همراه چند نفر از هم رزمان طغرالجردی مفقود الاثر میشوند و در شهریور 1369 به وطن بازگشتند.
#هزار جان گرامی نثار دین و وطن
#راوی: پدر گرامی شهید
ادامه دارد.
منبع نشر زندگی نامه شهدای بخش طغرالجرد، کانال تلگرامی و ایتای همسفران دیارطغرالجرد 🌷
https://eitaa.com/Yareanehamra