eitaa logo
🌴 #یازینب...
2.4هزار دنبال‌کننده
17.9هزار عکس
8هزار ویدیو
27 فایل
@Yazinb69armaghan ما سینه زدیم،بی‌صدا باریدند از هر چه که دم زدیم،آنها دیدند مامدعیان صف اول بودیم ازآخر مجلس شهدارا چیدند این زمان زنده نگه داشتن یادشهداکمتر ازشهادت نیست #یازینب‌.. جهت تبادل🌹👇🌹 @ahmadmakiyan14 تبادل بالای ۲k🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
🌴 #یازینب...
#کتاب_طیب_حر_نهضت_امام_خمینی🌹🍃 #زندگی_نامه_و_خاطرات : 🌷🕊#شهید_حاج_طیب_رضایی🌷🕊 فصل چهارم..(قسمت
🌹🍃 : 🌷🕊🌷🕊 فصل چهارم..(قسمت پنجم )🌹🍃 🌷🕊بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷🕊🕊 روزگار قدیم در خانه های ما ایرانیان» پدر سالاری » بود. پدرها حرف اول و آخر را در خانه می زدند. حالا می خواهد این حرف درست باشد یا غلط بسیاری از پدرها را می دیدیم که بچه هایشان را در جلوی جمع تنبیه می کردند اصلا بحث تربیت در بیشتر خانواده های آن زمان مفهومی نداشت. اما در خانه ما وضع فرق می کرد موضوع تربیت بسیار رعایت می شد. طیب خان در منزل بسیار به همسرش که مادر ما باشد احترام می گذاشت. این احترام هم به خاطر سادات بودن و هم به خاطر شخصیت و ایمان مادر بود. امروزه علمای علم تربیت می گویند: احترام متقابل پدر و مادر به یکدیگر باعث می شود که فرزندان هم از آنها تبعیت داشته باشند و مادر خانه خودمان چنین موضوعی را مشاهده می کردیم از طرفی ما یکبار هم ندیدیم که پدر روی ما دست بلند کند چیزی که در بیشتر خانه های آن زمان امری طبیعی بود. یادم هست که ما پسرها یکبار در خانه خیلی اذیت کردیم خب ما چند برادر بودیم و حسابی خانه را به هم ریختیم. ظظهر بود که پدر وارد خانه شد حسابی ترسیدیم. مادر با عصبانیت گفت: چیزی به این ها بگو من دیگه خسته شدم. پدر یکباره رفت سراغ بیژن. با خودم گفتم که الان... ایشان جلو آمد و با عصبانیت دستش را بالا برد اما لحظاتی مکث کرد نفس در سینه همه ما حبس شده بود. پدر نگاهی به چهره بیژن انداخت بعد دستش را زد به دیوار و گفت: آخه بچه من اگه تو رو بزنم که می میری چرا مامانت رو اذیت می کنی؟ چرا حرف گوش نمی کنی؟ رنگ چهره بیژن پرید برگشت تو اتاق و به مادر گفت: اگر بچه تو خونه بیکار باشه باعث مشکلات میشه از فردا با خودم می برمش میدون. از فردا بیژن می رفت میدان و کار می کرد آنجا میوه می شمرد و کارهای دیگر انجام می داد چون آن زمان میوه را می شمردند و به صورت دانه ای می فروختند. بیژن هر روز در ایام تابستان مشغول کار بود. پدر هم پول خوبی به او می داد که برای کار دلگرم شود. یادم هست روزی سی تومان در آن زمان از پدر می گرفت وقتی که به خانه می آمد، مادر به سراغ بیژن می رفت و پول او را می گرفت: وقتی پول زیاد دست بچه باشه مشکل درست می شه پول را می گرفت و برای بیژن پس انداز می کرد و فقط پنج ریال به او بر می گرداند. مادر بسیار روی تربیت ما دقت می کرد او در آن زمان به ریزترین مسائل اخلاقی و تربیتی که امروزه توسط دانشمندان بیان می شود عمل می کرد.پدر هم کاملاً با مادر همراهی می کرد هیچگاه جلوی ما شخصیت یکدیگر را زیر سئوال نمی بردند ابهت و عظمت شخصیت آنها هنوز هم برای ما حفظ شده ما هر چه که داریم از تربیت صحیح و اخلاق خوب آنها در خانه داریم.پس از گذشت سالها فرزندان طیب هر کدام به جایگاه والایی رسیده اند و همه آنها به این نکته تاکید دارند که مدیون تربیت صحیح پدر و مادر است. بیژن که در سال ۱۳۳۰ به دنیا آمد پس از گرفتن درک دانشگاهی در عرصه های اجتماعی و اقتصادی فعال شد. حسین که دو سال بعد از او به دنیا آمد از مهندسان ساختمان است که سالها در شهرداری و وزارت راه فعالیت داشته است. حسن که ۱۳۳۴ به دنیا آمد استاد دانشگاه است و دکترای کامیپوتر دارد. علی که دو سال بعد به دنیا آمد رتبه سوم دانشگاه پزشکی بوده همکون از جراحان برتر قلب و عروق در خارج از کشور است. محمد که در زمان شهادت پدر فقط سه سال داشت بعد از تحصیلات دانشگاهی در کار آزاد فعال شد آخرین فرزند طیب خان هم دختری بود که در ایام دستگیری پدر دنیا آمد او هم پس از گرفتن مدرک کارشناسی ارشد مدتی مشغول تدریس بود ایشان اکنون از مادران این جامعه است. 🌹 🔹🌹 🌹🕊🌹 🕊🔹🌹🕊🔹🌹🕊🔹 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---