۱۸ مرداد، سالروز شهادت
شهید محسن حججی و روز بزرگداشت شهدای مدافع حرم گرامی باد.
خوشا به سعادت شما مدافعان حرم خانم زینب کبری سلام الله علیها که غیرتمندانه در میدان رجز خواندید کلّنا عباسک یا زینب...
شهدای مدافع حرم را یاد کنیم با ذکر یازینب
یازینب...
#یـــازیــنــــبــــــ....🌹🏴
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
https://rubika.ir/Yazinb_69
--- 🌴 #لبیک_یازینب...🌴---
3.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
لحظاتی کمتر دیده شده از شهید مدافع حرم #محسن_حججی
یک ساعت قبل از اینکه محسن اعزام بشود، مادرم با من تماس گرفت و گفت که محسن دارد به سوریه می رود، همان لحظه اشک از چشمانم جاری شد و فوراً خودم را به منزل پدرم رساندم.
تا با محسن خداحافظی کنم، ما خیلی گریه و زاری میکردیم؛ اما محسن واقعاً صبور بود و عاشقانه بهسوی شهادت رفت.
نقل: (خواهر شهید)
#سالروز شهادت
#شهید_مدافع_حرم_محسن_حججی🌷🕊
#یـــازیــنــــبــــــ....🌹🏴
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
https://rubika.ir/Yazinb_69
--- 🌴 #لبیک_یازینب...🌴---
۱۸ مرداد روز شهدای مدافع حرم گرامی باد .🌷🕊
#سالروز_شهادت_شهید_محسن_حججی🌷🕊
#یـــازیــنــــبــــــ....🌹🏴
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
https://rubika.ir/Yazinb_69
--- 🌴 #لبیک_یازینب...🌴---
#وصیت_نامه_شهید_محسن_حججی🌷🕊
خودتان را برای ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و جنگ با کفار بخصوص «اسرائیل» آماده کنید که آن روز خیلی نزدیک است..!
۱۸ مرداد سالروز شهادت شهید حججی گرامی باد!
#یـــازیــنــــبــــــ....🌹🏴
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
https://rubika.ir/Yazinb_69
--- 🌴 #لبیک_یازینب...🌴---
کانال یا زینب ... yazinb3@راه نزدیکه از اینجا تا حسین 1.mp3
زمان:
حجم:
4M
راه نزدیکه از اینجا تا حسین😭😭😭🌹🏴
بشکن دلت باقیش با حسین...🌹🏴
🎤 :کربلایی سید رضا نریمانی
#امام_حسین
#یـــازیــنــــبــــــ....🌹🏴
@yazinb6
---~~ 🌴 #لبیک_یازینب...🌴~~---
کانال یا زینب...yazinb3@زیارت امام با پای پیاده از روی محبت 1.mp3
زمان:
حجم:
2.71M
زیارت امام با پای پیاده از روی محبت...🌹🏴
🎤 :آیت الله مجتهدی تهرانی
#اربعین
#یـــازیــنــــبــــــ....🌹🏴
@yazinb6
---~~ 🌴 #لبیک_یازینب...🌴~~---
🌴 #یازینب...
بسم رب الشهداء والصدیقین🌷🕊
#قسمتی_از_وصیتنامه_شهید_احمد_مکیان🌷🕊
دلنوشتهای به رسم وصیت نامه:
خدایا ما با تو پیمان بسته بودیم که تاپایان راه برویم و بر پیمان خویش استوار ماندهایم. خدایا هیاهوی بهشت را میبینم، چه غوغایی!!!
حسین به پیشواز یارانش آمده. چه صحنهای!! فرشتگان ندا میدهند که همرزمان ابراهیم! همراهان موسی! همدستان عیسی! همکیشان محمد! همسنگران علی! همفکران حسین علیه السلام! همگامان خمینی و خامنهای از سنگر کربلا آمدهاند.
چه شکوهی!!! چرا ما باید همیشه شاهد شهادت عروج برادری باشیم و حسرت بخوریم که چرا ما از این قافله عقب ماندهایم! چرا فقط ما باید زیر تابوت آنها را بگیریم ودیگران زیر تابوت ما را نگیرند، آخر صبر و تحمل تا کی؟؟ ما هم دوست داریم شهید بشویم و مشمول آیه کریمه { ولاتحسبن الذین قتلوا... } باشیم. ماهم دوست داریم سرمان در دامان سرورمان حسین بن علی (علیه السّلام) قرار بگیرد و دوست داریم از دست حضرتش آب بنوشیم.
پس حال که این سعادت در خانه ما را کوبیده است، سراسیمه به طرفش میشتابیم و خود را از جام شهادت سیراب میکنیم و جهان و این دنیا را باتمام مظاهر فریبندهاش ترک میکنیم و به حقیقت و ذات دنیا که همان آخرت هست میرسیم. درحالی مینویسم که هیچ امیدی به شهادت ندارم مگر به فضل خداوند متعال؛ زیرا ما بنده نافرمانبردار درگاه خداوند بودهایم که اگر بخواهیم خود را از شهدا وشاهدان حقانیت خداوند تبارک وتعالی بدانیم دچار جرم دیگری شدهایم....
دوست دارم اگرجنازهام به دست شما رسید پیکر بی جان مرا غریبانه تحویل گیرید و غریبانه تشییع کنید و غریبانه دربهشت معصومه قطعه ۳۱ به خاک بسپرید و روی سنگم چیزی ننویسید و اگر خواستید چیزی بنویسید فقط بنویسید: «تنها پرکاهی تقدیم به پیشگاه حق تعالی»
حتما چنین کاری کنید چون من از روی پرنور و باجمال شهدای گمنام خجالت میکشم که قبر من مشخص و جنازهام با احترام تشییع و دفن شود ولی آن نوگلان پرپر روی دشتها وکوهها بیغسل و کفن بمانند یا زیر تان ها له گردنند...
ای امت دلاور حزب الله!
ای کسانی که اگر پایش بیفتد حاضرید همه هستیتان را تقدیم اسلام کنید، من که چیزی نداشتم؛ هستی من یک جان بود که به پای قدم رهبر عزیزم و امت حزب ا... فدا کردم ولی افسوس که یک جان بود. کاش چندین جان داشتم وآنها را پای رهبرم و کوی و عشق حسین میریختم و به اندازه یک لبخند او را شاد میکردم.
به نماز اول وقت پایبند باشید و برخواندن قران مخصوصا معنایش تداوم و پشتیبان ولایت فقیه باشید."
#یـــازیــنــــبــــــ....🌹🏴
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
https://rubika.ir/Yazinb_69
--- 🌴 #لبیک_یازینب...🌴---
6.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روایت شنیدنی استاد محمود فرشچیان از عنایت امام رضا(علیه السّلام) به ایشان و شفا گرفتن از حضرت
🖤 استاد محمود فرشچیان نقاش و نگارگر برجسته اصفهانی و طراح و سازنده ضریح مطهر امام رضا علیه السلام و امام حسین علیه السلام دار فانی را وداع گفت.
#یـــازیــنــــبــــــ....🌹🏴
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
https://rubika.ir/Yazinb_69
--- 🌴 #لبیک_یازینب...🌴---
استاد فرشچیان هنرمند مطرح نگارگری، دار فانی را وداع گفت.
#یــــازیــــنــــبــــــ....🌹🏴
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
#روبیکا 🏴
https://rubika.ir/Yazinb_69
---~~ 🌴 #لبیک_یازینب...🌴~~---
معروف ترین و به یاد ماندنی ترین اثر زنده یاد استاد فرشچیان با نام «تابلو عصر عاشورا»
رهبر معظم انقلاب امام خامنه ای: هربار به تابلوی عصر عاشورا استاد فرشچیان نگاه کردهام، به یاد روضه ها گریه کردهام
هدیه به روح بلند استاد فرشچیان صلوات
اللّهم صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم
#کربلا
#یـــازیــنــــبــــــ....🌹🏴
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
https://rubika.ir/Yazinb_69
--- 🌴 #لبیک_یازینب...🌴---
🌴 #یازینب...
🕊🌹🔹 🌹 🔹 #کتاب_علی_بی_خیال🌹🕊 #خاطرات : #شهید_علی_حیدری 🌹🍃 فصل چهارم..( قسمت ششم)🌷🕊 🕊🌷بسم رب الشه
🕊🌹🔹
🌹
🔹
#کتاب_علی_بی_خیال🌹🕊
#خاطرات : #شهید_علی_حیدری 🌹🍃
فصل چهارم..( قسمت هفتم)🌷🕊
🕊🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین
برای اولین بار با علی اعزام شدیم. در پادگان امام حسن مجتبی (علیه السّلام ) در شهرضای اصفهان پانزده روز آموزش دیدیم. بعد یک هفته آمدیم مرخصی به تهران و برگشتیم اصفهان.
از آنجا اعزام شدیم به کردستان و پادگان توحید. ما اعزام شدیم به سقز.
سقز خطرناک ترین شهر کردستان بود. ما هم با شهیدان علی حیدری و محمد خاکبازان، محسن رحیمی و چند نفر دیگر مامور شدیم به گردان جنداله سقز.
یک روز در هفته کار عملیاتی می کردیم. یک روز آماده سازی و آموزش. یک روز کارهای پشتیبانی و یک روز هم در اختیار خودمان بودیم.
کارهای شخصی مانند خرید و حمام را انجام می دادیم. گردان جنداله در شرکت دخانیات شهرستان سقز مستقر بود. حمام نداشتیم. اگر می خواستیم از حمام های عمومی شهر استفاده کنیمامنیت نداشتیم. ممکن بود عناصر ضد انقلاب مانند گروهکهای کومله و دموکرات که مردم و پاسدارها و بسیجیان را ترور می کردند، ما را هدف قرار دهند و ترور کنند. برای همین پنج نفر می شدیم. دو نفر مسلح و بقیه بدون سلاح می رفتیم.
سه نفر می رفتند داخل حمام و دو نفر مسلح درب حمام مراقبت می کردند تا ضد انقلاب حمله نکنند. بعد آن سه نفر که حمام رفته بودند بیرون می آمدند و آن دو نفر برای حمام می رفتند داخل.
تمام مرخصی هایمان کوتاه مدت بود باید حداکثر تا ظهر تمام می شد و حتما باید با اسلحه می رفتیم تا در هنگام حمله بتوانیماز خود دفاع کنیم.
قبل از آن برخی از رزمندگان مورد حمله ضد انقلاب قرار گرفته و شهید شده بودند.
علی زبان کردی را کاملا بلد بود. وقتی برای خرید می رفتیم علی به ما خیلی کمک می کرد. چون زبان مردم سقز را بلد بود.
اما علی هر خریدی انجام نمی داد، آن موقع داشتن یک ضبط کوچک بین حزب اللهی ها خیلی خواهان داشت. داخل آن نوارهای عزاداری و مناجات می گذاشتند و گوش می دادند.
در سقز این ضبط ها خیلی ارزان بود. رفته بودیم با علی حیدری که یکی از این ضبط ها را بخریم. من از این ضبط های کوچک خوشم می آمد و می خواستم قیمت بگیرمو بخرم. علی آرام آمد زیر گوشم گفت: عباس نخر حراماست. این ها قاچاق است. از طریق غیر قانونی وارد کشور می شود. خیلی مقید بود تا هر چیزی را نخرد.
خواهرش می گفت مادرمکرد و اهل سنندج بود. برای همین تمام فرزندانش کردی بلد بودند. علی برای دوره آموزشی رفته بود سقز. دلم برایش تنگ شده بود. تا اینکه یک روز تلفن زنگ خورد.
دویدم به طرف تلفن دیدم علی است و به زبان کردی صحبت می کند.
گفتم چرا کردی صحبت می کنی؟ گفت آخه یکی از دوستانم هست که باورش نمیشه من کردی بلد هستم. آمده تا کردی صحبت کردن مرا ببیند. من زیاد مسلط به زبان کردی نبودم و نمی توانستم صحبت کنم. گوشی را با ناراحتی دادم به مادرم و دو تایی با هم کردی صحبت کردند.
یادم هست می گفت در سقز برای گرفتن وضو کنار یک چشمه رفتم. دیدم دو تا دختر کرد با لباس محلی برای برداشتن آب به چشمه آمدند. آن ها فکر می کردند من از تهران هستم و کردی بلد نیستم. برای همین راجع به من با هم صحبت می کردند و من کاملا متوجه می شدم چه می گویند.
یک روز فرمانده ما خاطره ای از دوران کردستان نقل کرد در تبلیغات لشکر یک برادر خطاط و طراح داشتیم. تابلوهایی را برای خطاطی آماده کرد. بعد صدای اذان در محوطه پادگان طنین انداز شد. او به سرعت کار را کنارگذاشت و به سوی نماز جماعت رفت. همان موقع فرمانده اش از راه رسید. با این عذر که دیر شده و دستور فرماندهی است. آن برادر را بعد سر کارش برگرداند و مانع رفتن ایشان به نماز شد.
این بسیجی عاشق نماز بود. به دستور فرمانده کار را تمام کرد، اما آن خطاط به زمین افتاد و سه روز تمام ایشان مریض بود. چرا که نماز اول وقت از دست داده بود. بعدها این خطاط در عملیات بدر به شهادت رسید.
من مبهوت شخصیت آن خطاط شدم. چطور یک انسان معمولی این گونه رابطه عاشقانه با خدا دارد؟!
بعد از جلسه رفتم پیش فرمانده و نام آن خطاط را پرسیدم. گفت اون برادر خطاط، شهید علی حیدری بود.
#یا_زهرا...🌹🍃
🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹🍃
#ادامه_دارد
🌹
🔹🌹
🌹🕊🌹
🕊🔹🌹🕊🔹🌹🕊🔹
#لبیک_یــــــــازیــــــــنــــــــبــــــ....🌹🍃
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
https://eitaa.com/aflakiyanekhaki8899
---~~ 🌴 #لبیک_یازینب...🌴~~---
4.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
معجزه ای کوچک در خانه پیرزنی که میزبان زائرین اربعین است.
#یـــازیــنــــبــــــ....🌹🏴
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
https://rubika.ir/Yazinb_69
--- 🌴 #لبیک_یازینب...🌴---