{وَاللهُ اَعلَمُ بِمَایُوعُونَ}
+وخدابه آنچه دردل دارند،داناتراست:)
『#جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥⇣•』___
@Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
دانہِدانہِذِکرتَسبیحَمفَقطشُدیاحُسین،
شانּذِکرَتکَمترازیانور؛ویاقُدوسنیست(:'
#امام_زمان🌿
#امام_حسین
#دلتنگی
『#جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥⇣•』___
@Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
『جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥⇣•』
دانہِدانہِذِکرتَسبیحَمفَقطشُدیاحُسین، شانּذِکرَتکَمترازیانور؛ویاقُدوسنیست(:' #امام_
بهمبگی...
کولهوبارتجمعکنبیاپیشم
ببینمچیکارکردیباخودت💔((:
『#جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥⇣•』___
@Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
『جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥⇣•』
دانہِدانہِذِکرتَسبیحَمفَقطشُدیاحُسین، شانּذِکرَتکَمترازیانور؛ویاقُدوسنیست(:' #امام_
تاخواستمغزلبنویسمقلمشکست
یعنۍکهعاجزندزِوصفتوواژههاحسین♥️!
#یااباعبداللّھ🌱
『#جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥⇣•』___
@Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
رمان عاشقانه مذهبی کربلای من💕)
به زودی در کانال جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥
رمان آنلاین سرزمین عشق 🌹✨
#پارت_صدودهم
ولیمندلمبههمیناتاقیخوشه
کهبویرضارومیده
قراربودبهخاطرسالروزپیروزی
انقلاباسلامی
بچههایکانونشعرایرانواجراکنن
هرروزبافاطمهمیرفتیم کانونوبابچههاتمرینمیکردیم
روزجشنرسید
یهپیراهنصورتیبایهساپرتسفیدبایه
روسریگلدارواسهفاطمهپوشیدم
خودمملباسموپوشیدمچادرموسرمکردم
کهدیدمفاطمههمچادرآوردهومیخوادبزار
سرشنمیتونه
خندمگرفت،هیمیگفت،اهنیسه،اهنیسه
رفتمچادروروسرشمرتبکردمکهصدای
بوقماشیننرگساومد
رفتیمسوارماشینشدیموحرکتکردیم
سالنپربودازجمعیتکهنرگسمیگفت،
خیلیهاشونخانوادهشهداهستن
چقدرچهرهاشونآرومبود،چقدرخداصبربه
ایناداده
تویدستاشونقابعکسیبود
واااایخدایمن،چقدرهمجوونبودن
حالامیفهممکهرضاچقدرتلاشبرایرفتن
میکرد
وقتیکهعاشقباشی،وقتیکهناموست
درخطرباشه،قیدهمهچیزومیزنی
بعدازنیمساعت،مراسمشروعشد.مجری
برنامه،کمیصحبتکرد،دربارهشهدایجنگ،دربارهانقلاب،درباریشهدای
مدافعحرم..بعدازکلیصحبترسیدبهنوبت
ما
ازجامبلندشدموبههمراهبچههارفتیمبالای
سکو
فاطمههمهمراهمناومدبالا
یهصندلیکنارخودمگذاشتموفاطمهنشست
کنارم
شروعکردمکهپیانوزدن
#روزانهچهارپارت_هرشبساعت۲۱
رمان آنلاین سرزمین عشق 🌹✨
#پارت_صدویازدهم
بچههاهمباهمونلحنقشنگشونشروع
کردنبهخوندن
بعدازتمامشدنمراسمهمهبهخاطربچهها
ایستادنودستمیزدن
منوفاطمههمبلندشدیموایستادیم
یهدفعهفاطمهشروعکردبهفریادزدن
باباییباباییبابایی
دستشوازدستمجداکردورفت
منمماتومبهوتنگاهشمیکردم
چندباریازپلههاخوردزمیننرگساومدجلو
تروبلند شکرد
ولیفاطمهازنرگسخودشوجداکردودوید
چشمدوختهبودمبهقدمهایفاطمه
فاطمهایستادسرموبالاترگرفتم
باورمنمیشد
رضایمنبود،بازهمغافلگیرشدم
بازهمهاجوواجموندهبودمبهدیدنش
منمازپلههاپایینرفتم.چقدراینراهطولانییشدهبودامروز
نرگسشروعکردبهگریهکردن
رفتمنزدیکرضا
اشکازچشمهایرضاسرازیرمیشد
فاطمهزیرپاهاشبودوهیخودشومیکشید
بالاتارضابغلشکنه
یهدفعهچشممبهآستینلباسشافتاد
لمسشکردم
دستینبود ،دنیارویسرمخرابشدوازهوشرفتم
چشمموبازکردمتویاتاقمبودم
رضاهمکنارمنشستهبود
دوبارهچشممبهآستینبدوندستشافتاد
اشکامجاریشد،یادخوابمافتادم
#روزانهچهارپارت_هرشبساعت۲۱