eitaa logo
جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥
2.6هزار دنبال‌کننده
9.8هزار عکس
3.6هزار ویدیو
39 فایل
◝یا‌اللہ‌اعتمدنـٰا‌علیك‌ڪثیرا◟ خدایا ، ما رو تو خیلۍ حساب ڪردیما ◠◠ - اینجافقط‌یہ‌ڪانال‌نیسٺ🍯 - اینجاتا‌نزدیڪی‌عرشِ‌خداپرواٰز ‌مۍ ڪنیم🕊 - یہ‌فنجون‌پاڪۍ☕ مهمون‌ ابجۍ‌ساداٺۍ: > خادم‌المهدی🌱↶ @Modfe313 مدیرتبادلات↓ @dokhte_babareza0313 کپی #حلال🙂
مشاهده در ایتا
دانلود
ازآیت‌الله‌بھجت‌پرسیدند:🌱 برای‌زیادشدن‌محبت، نسبت‌به‌امام‌زمان‌‌علیه‌السلام‌چہ‌کنیم؟🕊 ایشان‌فرمودن: گناه‌نکنیدونمازِاول‌وقت‌بخوانید ‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌ 『❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
وَقتے‌درونَت‌پاڪ‌باشَد...! خُداچِهره‌ات‌را گیرامیڪُند؛ این‌گیرایی‌اززیبایی‌وجَوانی‌نیست..! این‌گیرایی‌از‌نورِایمانی‌است؛ ڪه‌دَرظاهِرنَمایان‌میشَود'!💔🌿 ‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌ 『❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌میگفت: ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ همه‌فڪرمی‌ڪنندچون‌گرفتارندبه‌خدانمیرسند؛اماچون‌به‌خدانمیرسندگرفتارند!(:🌱 ‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌ 『❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
خدا‌هیچ‌وقت‌بهمون‌نه‌نمیگه ! یا‌میگه‌چشم‌ یا‌میگه‌یکم‌صبر‌کن‌ یا‌بهترشو‌برات‌در‌نظر‌میگیرم 🌱 . . ♥️ ‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌ 『❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
اگرکه می‌خواهی ‌محبوب‌ِ خدا شوی؛ "گمنام" کارکن‌، برای‌ِ خدا نه ‌برایٓ ‌معروفیت...! -رمزعاقبت‌بخیری ‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌ 『❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
اگه‌تواین‌ماه‌عادت‌کنی‌به‌نمازشب‌خوندن‌حتی اون3رکعت‌آخر،بعدازماه‌رمضان‌هم‌همینطور ادامه‌میدی. اماخوبه‌که‌فقط‌براخوردن‌سحربیدارمیشی وکاری‌دیگه‌نمیکنی :) . ‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌ 『❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
شاگرد‌گفت‌: چیکار‌کنم‌تا‌خواب‌امام‌زمان‹عج›‌ببینم..؟ استاد‌گفت:شب‌یک‌غذاۍ‌شور‌بخور........، آب‌نخورو‌بخواب. شاگرد‌دستور‌رو‌اجرا‌کرد‌و‌برگشت‌و‌گفت: استاد‌دیشب‌دائم‌خوابِ‌آب‌مۍ‌دیدم......! خواب‌دیدم‌بر‌لب‌چاهۍ،‌آب‌مۍ‌نوشم.. استاد‌گفت:تشنہ‌آب‌بودۍ‌خواب‌آب‌دیدۍ، ! ‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌ 『❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
‏‎رل‌مذهبے‌چیست . .؟ ترکیب‌پسر‌بسیجی‌هیئتی‌طرفدار‌ولایت‌فقیہ‌‌با دختࢪ‌مذهبۍچادࢪۍهیئتے مڪان‌ملاقات‌و‌قرار . .؟ گلزار‌شهدا پایگاه‌بسیج دم‌در ِ‌هیئت. تامام تامام🚶🏻‍♂🖐🏻 ‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌ 『❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
قضاوت‌نکن‌ شاید‌یکی‌‌باطنش‌ به‌پاکی‌ظاهر‌تو‌باشه(:🚶🏿‍♂ ‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌ 『❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
ماه‌تلاوت‌قرآن🙂 رهبرِانقلاب: باحالت‌روزه‌داری‌یاحالت‌نورانیتِ‌ناشی‌از روزه‌داری،‌درشبهاونیمه‌شبهاتلاوت‌قرآن،انس‌با قرآن،مخاطب‌خداقرارگرفتن،لذت‌دیگری‌و معنای‌دیگری‌دارد.‌چیزی‌که‌انسان‌درچنین تلاوتی‌ازقرآن‌فرامیگیرد،درحال‌متعارف‌و معمول‌نمیتواندبه‌چنین‌تلاوتی‌دسترسی‌پیدا کند.🌱 ‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌ 『❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
اینکه من گریه‌کن و سینه زن و لطمه زنم دانش آموخته‌ی‌ درسِ 💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
46362386402779.mp3
4.89M
حسین....💔 با هندزفری گوش بدید آرامش خالصه :💔))
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸رمان آنلاین همه زندگی من 🌸 🌸پارت پنجم🌸 وسیله هامو برداشتم،چشمم به اتاق امیر افتاد،آروم بدون اینکه مامان بفهمه پاورچین پاورچین رفتم سمت اتاقش،دستگیره رو کشیدم پایین دیدم در قفله. خندیدم و با خودم گفتم: بیچاره از ترس اینکه نکنه بلایی سرش بیارم در و قفل کرد. کفشامو پوشیدم از خونه زدم بیرون رفتم سر جاده یه تاکسی گرفتم رفتم سمت دانشگاه.. بعد نیم ساعت به دانشگاه رسیدم از ماشین پیاده شدم و پوشه رو تو دستم گرفتم. از خیابون رد شدم که برم سمت اون خیابون که دانشگاه بود٬بعد از رد شدن از خیابون دم در دانشگاه یه دفعه یه ماشین جلوم ترمز زد که از ترس پوشه از دستم افتاد زمین و کاغذا ریخته شدن یه آقای از ماشین پیاده شد و اومد سمتم. ببخشیدخانم،اصلا متوجه شما نشدم با دیدن برگه ها به هم ریخته که کلی زحمت کشیدم مرتبشون کردم،عصبانی شدم و نگاهش کردم -حواستون کجاست،مورچه نبودم که نبینین منو. _گفتم که شرمنده،داشتم با گوشیم صحبت میکردم یه لحظه حواسم پرت شد. _یعنی چی جناب،آدم تلفن و با گوشش صحبت میکنه با چشمش که صحبت نمیکنه. _بزارین کمکتون کنم. _لازم نکرده خیلی ممنون،خودم جمع میکنم.شما هم لطفا از این به بعد حین رانندگی گوشیتونو جواب ندیدن. _شرمنده ٬حق با شماست٬چشم تو دلم گفتم شرمندگیت بخوره تو سرت. وارد محوطه دانشگاه شدم که از دور دیدم سارا داره میاد سمتم. سارا:کجاییی تو،سهرابی کچلم کرد از صبح تا حالا. _هیچی بابا،گیر یه آدمه دست و پا چلفتی افتادم برگه ها همه قاطی شدن سارا:واا یعنی چی قاطی شدن؟؟ _هیچی دم در دانشگاه یکی نزدیک بود با ماشین بزنه به من که ترسیدم پوشه افتاد از دستم همه برگه ها ریختن روی زمین!! _الان خودت خوبی؟ _اره،ولی نمیدونم چرا میگن رانندگی این خانوما بدرد نمیخوره،طرف میگه داشتم با گوشیم صحبت میکردم حواسم پرت شد نمیدونم کدوم افسری به این گواهینامه داده.. صدای آشنایی به گوشم خورد. _من که عذر خواهی کردم. برگشتم نگاه کردم همون آقا بود. سارا آروم سرش و اورد کنار گوشم و گفت _آیه همین آقا بود؟؟ _آرهه سارا:ببخشید،الان عذر خواهی کردن شما به چه درده ما میخوره،الان باید نیم ساعت وقتمونو بزاریم روی این که همه رو مرتب کنیم.. _خوب عمدی که نبود!!! سارا:نه تو رو خدا،عمدی هم بزنین _ول کن سارا،بریم که الان سهرابی دوباره صدات میکنه. همینجور غرغر کنان رفتیم سمت دفتر بسیج. بعد یه ربع همه رو مرتب کردیم.. _خوب برو من میرم کلاس تو هم بیا سارا:چی چی برو،با هم میریم که با هم کتک بخوریم،تازه این استاد جدید هم احتمالا رفته کلاس،تنهایی استرس میگیرم بیام. -واا!! مگه میخواد بیاد خاستگاری که استرس میگیری!!؟ _چه میدونم،با هم بریم. -باشه بریم
🌸رمان آنلاین همه زندگی من 🌸 🌸پارت ششم🌸 رفتیم سمت اتاق آقای سهرابی بعد از در زدن وارد اتاق شدیم. سارا:سلام _سلام سهرابی:سلام،بالاخره تمام شد؟ سارا یه لبخندی زد:بله،تمام شد بفرمایید. سهرابی:خسته نباشین. سارا:خیلی ممنون،بیشتر زحمتاشو خانم یوسفی کشیدن. سهرابی:بازم ممنون،میتونین برین. سارا:فعلا با اجازه. از اتاق زدیم بیرون،یه پوفی کشیدیم و به هم نگاه کردیم. با هم گفتیم واییی دیر شد بدو بدو از پله ها رفتیم بالا. رسیدیم نزدیک کلاس هنوز نفس نفس میزدیم،سارا درو باز کرد. با دیدن استاد جدید خشکمون زد. سارا:واااییی آیه گندت بزنن،افتادیم این ترم رو فاتحمون خوندس. باورم نمیشد همون آقایی که صبح باهاش تصادف کرده بودم،استاد جدیدمون بود یعنی چند دقیقه هاج و واج نگاهش میکردیم یه دفعه خودش گفت: _شما واسه این کلاس هستین؟ من که لال شده بودم سارا هم به تته پته افتاد. سارا:ب..بل...ه استادم یه لبخندی زد و گفت: _بفرمایید سارا هم چادرمو میکشید و همراهش داخل کلاس شدیم و انتهای کلاس جایی نبود واسه نشستن که بریم بشینیم. مجبوری جلو نشستیم،دقیق رو به روی استاد، خدایا کرمتو شکر.. سارا هم از خجالت مقنعه و چادرشو میکشید جلو تر استادم شروع کرد به حرف زدن. استاد:فک کنم باید دوباره خودمو معرفی کنم. من هاشمی هستم استاد جدیدتون،قبل از هر چیزی باید بهتون بگم،من خیلی رو حضور و غیاب حساس هستم. بعد از من کسی حق وارد شدن به کلاس و نداره فقط یک بار اگه کسی غیبت داشته باشه حذف میشه. سارا آروم طوری که من فقط بشنوم گفت _فک کنم میخواد با خاک یکسانمون کنه. - هیسس یه دفعه یکی از ته کلاس پرسید: _ببخشید استاد یعنی اگه کسی دم مرگم باشه نتونه بیاد هم اخراجش میکنین؟ با این حرفش همه بچه ها زدن زیر خنده... هاشمی:بله،تو هر شرایطی که بودین،باید بیاین کلاس. بالاخره کلاس تمام شد. سارا:پاشو آیه،پاشو بریم عذر خواهی کنیم _چراا؟ سارا:به خاطر گندی که صبح زدیم،والا اینی که که من دیدم صد در صد ما رو این ترم میندازه.. _بندازه،به درک،از خود راضی مغرور،ترم بعد با کریمی بر میدارم. _اره اگه شهید نشه،من که میرم ازش عذر خواهی میکنم،تو دوست داری نیا...
-405987582_1176747402.mp3
8.72M
یک سحر صحن ابالفضل، غروبش گودال کربلا خواسته ام در سحر و افطارم ... ‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌ 『❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مرا عهدیست با جانان...❣ اول هر صبح قرار دعای ❤️ قرار عاشقی❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مرا عهدیست با جانان...❣ اول هر صبح قرار دعای ❤️ قرار عاشقی❣ ‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌ 『❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
🌺توجه امام مهدی (علیه السلام) به شیعیان خویش 🌼«... إِنَّا غَیرُ مُهْمِلِینَ لِمُرَاعَاتِکمْ وَ لاَ نَاسِینَ لِذِکرِکمْ وَ لَوْ لاَ ذَلِک لَنَزَلَ بِکمُ اَللَّأْوَاءُ وَ اِصْطَلَمَکم ددرُ اَلْأَعْدَاءُ فَاتَّقُوا اَللَّهَ جَلَّ جَلاَلُهُ» ما در رعایت حال شما کوتاهی نمی‌کنیم و یاد شما را از خاطر نبرده ایم، که اگر جز این بود گرفتاری‌ها به شما روی می‌آورد و دشمنان، شما را ریشه کن می‌کردند. از خدا بترسید و ما را پشتیبانی کنید.🌼 📚الاحتجاج، جلد۲، ص۴۹۵ ❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
بدترین قسمت زندگی انتظار کشیدن است اما، بهترین قسمت زندگی داشتن کسی‌ است که ارزش انتظار کشیدن داشته باشد!! ماه دوازده آمد ولی ماه دوازدهم نیامد ... ▪️برای ظهورش دعا کنیم ✨ 『❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
نكات 💚 🔶عواقب تطبیق گرایی علائم ظهور با وقایع روز موضوع «تطبیق گرایی» یک منشأ روانشناختی دارد؛ یعنی منتظران برای آنکه انتظارشان زود به نتیجه برسد، طبیعی است که هر علامت و نشانه ای را حمل بر آمدن مسافر خود می کنند، دقیقاً مانند کسی که منتظر مهمان است، خانه را آماده می کند و هر زنگی که به صدا در می آید گمان می کند مهمان از راه رسیده است. این یک امر کاملاً روانشناختی و طبیعی است. کمااینکه عکس آن نیز صادق است. یعنی اگر آمدنِ کسی، برای فرد دیگری خوشایند نباشد هر علامت و نشانه ای، او را محزون می کند. در باب مسئله امام مهدی علیه السلام و منجی، این موضوع پیامدهایی به دنبال دارد که می تواند جنبه آسیب شناختی داشته باشد. ◽️برخی علما هم به خطا رفته اند! در طول تاریخ حتی برخی از علما و بزرگان در این باب به خطا رفته اند، لذا این مسئله اختصاص به عوام ندارد. به عنوان مثال در دوره قاجار یکی از علمای بزرگ آن دوره که آثار و تالیفات بسیاری نیز دارد، تلاش می کند تا علائم ظهور را به دوره شاه سلطان حسین منتسب کند یا در دوره شاه طهماسب یا شاه اسماعیل صفوی، بسیاری از افراد تصور می کردند که همین دوره، دوره ظهور است. چرا که دولت صفویه اولین حکومت شیعی بود و 24 کشور (از چچن تا بغداد) زیر سیطره دولت و حکومت شیعی قرار داشتند. حتی کلاهِ سربازان (قزلباش ها) به نام 12 امام علیهم السلام، 12 تَرک داشت. این دوره، دوره ایده آلی بود که تاریخ تشیع شاید تا به حال مانند این دوره (صفویه) را از جهت گسترش و پهناوری ندیده باشد. به همین دلیل در دوره شاه اسماعیل و شاه طهماسب، بسیاری از افراد تصور می کردند که این دوره، عصر ظهور است. حتی پیش از دوره صفویه نيز علمای شناخته شده شیعه است و درباره حضرت ولی عصر علیه السلام نیز آثار و کتاب هایی دارد، درباره تطبیق وقایع عقاید خاصی داشته است. ما می دانیم که این بزرگان و علما نه تنها افراد دغل باز و فریبکار نبودند بلکه کاملاً انسان های وارسته ای بوده اند، اما همین جنبه روانشناختی باعث سوق دادن آنها به تطبیق گرایی شد. تطبیق گرایی مسائل روز با نشانه های ظهور را امری سخت و نادرست است. مرحوم میرلوحی از علمای دوره صفویه به برخی بزرگان و علما در آن روزگار اعتراض کرده و درباره علائم ظهور کتابی می نویسد و افرادی را که به دنبال تطبیق علائم بوده اند، به نقد می کشد. 👈متاسفانه توده مردم نیز بعضا بجاي ژرداختن به ديگر وظايف يك منتظر ،صرفا به این سمت و سو متمایل شده اند و به نظر می رسد این مسئله جنبه آسیب شناختی دارد. ادامه دارد... ✨ 『❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام مهربان پدرم ، مهدی جان❤️ دیری است که از تو دور شده ام ، دلت را شکسته ام ، قلبت را رنجانده ام ... دیری است که همچون کودکی چموش ، سر به دامنت نگذاشته ام ، یادت نکرده ام ، سلامت ننموده ام ... دیری است که مایه ی آبرویت نبوده ام ، زینتت نشده ام ، اسباب افتخارت نگشته ام ... دیری است رسم فرزندی را فراموش کرده ام ، سر براه نبوده ام ، دلواپست کرده ام ... ... اما به ماه رویت قسم که هنوز دوستت دارم ... ... و می دانم که هنوز از روی مهر پدرانه دوستم داری ... ... و این تنها بضاعت من است .. اللهـم‌عجـل‌لولیڪ‌الفـرج🌸 『❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
یک عدد فندق آوردم براتون😍😍😍 『❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
🌹 بندهای پوتینش را که یک هوا گشادتر از پایش بود، با حوصله بست.👞 مهدی را روی دستش نشاند وهمین طور که از پله‌ها می‌رفتیم گفت:🍃 «بابایی! تو روز به روز تپل‌تر می‌شی. فکر نمی‌کنی مادرت چطور می‌خواد بزرگت کنه؟»😂 بعد مهدی را محکم بوسید. چنددقیقه‌ای می‌شد که رفته بود‌. ولی هنوز ماشین راه نیافتاده بود‌. دویدم طرف در که صدای ماشین سرجا میخکوبم کرد.😞 نمی‌خواستم باور کنم. بغضم را قورت دادم و توی دلم داد زدم: اون قدر نماز می‌خونم و دعا می‌کنم تا دوباره برگردی......❣❣ 🌹 ... ❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•