eitaa logo
زن_زندگی_آرامش🌻
691 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
265 ویدیو
31 فایل
🌟 اینجا بهت یاد میدم چطور یه خونه پر از آرامش بسازی🌿. چیزایی که اینجا یادمیگیری : هویت حقیقی زن ازدواج صحیح تربیت خانواده اسلامی ⭐️♥ همکاری با مجموعه راه و رفعت خانواده، سرمربی حوزه414💚 👈🏻 ارتباط با من😇: (پژوهشگر و مدرس خانواده) 🔅 @azad_sepide
مشاهده در ایتا
دانلود
🔥 اول ماه صفر 💢اعمـــــال مـــــاه صفـــــر 💠 سفارشات مخصوص بمناسبت ورود به ماه صفر ▪️ماه صفر ماه حزن اهل بیت علیهم السلام و ماه مهم و شریفی هست، ♦️لذا در مفاتیح الجنان اعمالی برای کل این ماه و اعمال مخصوص بعضی روزها آمده است: ۱- خواندن نماز اول ماه دو رکعت در رکعت اول بعد از حمد سی مرتبه سوره قل‌هوالله احد در رکعت دوم بعد از حمد سی مرتبه سوره قدر بعد از نماز صدقه دهد. ۲- خوانده دعای؛ " یَا شَدِیدَ الْقُوَى وَ یَا شَدِیدَ الْمِحَالِ یَا عَزِیزُ یَا عَزِیزُ یَا عَزِیزُ ذَلَّتْ بِعَظَمَتِکَ جَمِیعُ خَلْقِکَ فَاکْفِنِی شَرَّ خَلْقِکَ یَا مُحْسِنُ یَا مُجْمِلُ یَا مُنْعِمُ یَا مُفْضِلُ یَا لا إِلَهَ اِلّا أَنْتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَ نَجَّیْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَ کَذَلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنِینَ وَ صَلَّى اللهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ. " روزی ۱۰مرتبه که در مفاتیح الجنان آمده. ۳- روز سوم نمازی دارد به این نحو: دو رکعت در رکعت اول سوره حمد سوره فتح و در رکعت دوم حمد و توحید. بعد از نماز صد مرتبه صلوات، صد مرتبه بگوید: اللهم العن آل ابی سفیان و صد مرتبه استغفار کند. ۴- صدقه دادن هم در طول ماه مطلوب است. 📘منبع :مفاتیح الجنان @sahifeye_fatemieh https://eitaa.com/joinchat/2096300453Cf14bdc325d
🔻خانمی مراجعه کرد و گفتش که: - دکتر شوهر من خانمهای دیگه رو به من ترجیح میده، + گفتم: چطور همچین برداشتی داری؟ - گفت شما خودتون قضاوت کنید .. 💬 شوهر من ازمحل کارش خسته اومده بود، من با لحن ملایم گفتم: [علی جان بریم تا خونه مامان؟گفت: حرف نزن که دارم از خستگی میفتم، فقط یه بالش بهم برسون من بخوابم] . ✅ منم قبول کردم و صرف نظر کردم از درخواستم ... رفتم براش بالش بیارم که تلفن زنگ خورد، ☎️ گوشی رو برداشتم: سلام پروین خانم، شمایید؟آقا رضا چطوره؟با علی آقای ما کاری داری؟ گوشی خدمتتون .... بیاعلی، پروین خانم،زنه آقارضا همکار 📞 شوهرم گوشی رو گرفت: بله؟ عِه؟ 10دقیقه دیگه من اونجام🏃‍♂️ 🚨 بعلههههههه؟؟؟؟!!! 😳🤯 من میگم بریم خونه مامان، جون نداری!! الان پروین خانم زنگ زد به جون اومدی؟💪💯 🔺آقای دیدیدن این مرد، خانم ها رو به من ترجیح میده؟ + گفتم: نه عزیزم!! - گفت: پس علت کجاست؟ + گفتم: علت اینجاست که پروین خانم... ادامه دارد... @z_z_aramesh 1
✨❤️✨❤️✨ ۲ ... ادامه بحث قبلی: 📌 دکتر دیدیدن این مرد، خانم ها رو به من ترجیح میده؟ + گفتم: نه عزیزم!! - گفت: پس علت کجاست؟ + گفتم: علت اینجاست که پروین خانم از یه جمله خاص اومده، تو از این جمله نمیای 👈پروین خانم چی خواسته بود؟ گفته بود: آقا رضا(شوهرم) نیست، بچه تب داره، شماره یه درمانگاه رو میخوام، اینجاست که شوهرت میگه : علت چیه⁉️ بهش درخواست هم که نشده 💡دلیلش اینه که چون اگه الان بره و بیاد، با تأمین کردن نیاز اون خانم، به میرسه!! چه بسا پروین خانم هرجا هم بشینه و پا بشه میگه: اگر نبود علی آآآقا.... 🌼🌸🌼➖➖➖➖➖🌼🌸🌼 ✔️ خب این از پروین خانم، 🔰حالا همسرها تو این موقعیتا چی میگن؟ میگن: وظیفه‌ته... وظیفه‌ت به اون خانم گفتم شما اگه جای پروین خانم بودی چی میگفتی؟ گفت من میگم: علی اومدی؟ بدوووو ... این بچه تب داره🤒 خب! وجدانا شما با این جملات، شیرینی رو به مردتون میدین؟ یعنی مردتون با تامین همچین درخواستی، احساس اقتدار و شکوه بهش دست میده؟ شما با این جمله به مردتون میدین؟ میگه: نه!! . . . ادامه دارد.... @z_z_aramesh 2
🌸💚🌸 ۳ + مادری اومد گفت : آقا، پسر منو چیزخورش کردن. - خانم این خرافه ها چیه میگی؟ + گفت: بچه من اینقد به بکر بودن دختر حساس بود که میگفت جایی که برای خواستگاری میریم خواستگار قبلی نداشته باشه. 🔺حالا رفته یک خانمی رو اصرار داره بگیریم براش، که هفت سال از خودش بزرگتر، دو تا بچه داره، شوهر قبلیش هم معتاد بوده و مطلقه هم هست. 🔺بعد میگه یا این یا مرگ، همه دخترای بکر هم گذاشته کنار. . 🔺خب اینو چیز خورش کردن دیگه، - گفتم راست میگی چیز خورش کردن ولی نه با اون چیزی که گمان میکنی. با جمله و صحبت، میدونی چطوری و چرا؟ این خانم به این پسر جوان چی گفته بود⁉️ ✔️گفته بود من با اون شکستی که تو زندگی قبلیم خوردم همه چیزو از دست داده بودم، اما از اون موقعی که تو پیدا شدی.. دوباره احساس احیا شدن دارم . آقاهه با تامین کردن نیاز زن به شکوه میرسید ... حالا با این موقعیت چی؟ به چه مقام رسیده؟ ، کننده. 😍💪 وجدانا این مورد رو بذاره بره در خونه‌ی اون خانمی که میگه: و اما مهریه‌ی من ... شرایط من!! مگه دیوونه اس؟ پس پسرتون مطمئنا همینجا و رو همین مورد میمونه، همین!! حساسیت‌هاش هم می ریزه. @z_z_aramesh 3
شکوه مرد در تامین کردن زنه》...!! 😔متاسفانه خانم ها صاف پا گذاشتن روی همین شکوهه. تبدیلش کردن به ... 👈مثلا زنه به مردش میگه: تازه برو آقاشونو ببین خجالت بکش... میخواید که این مرد راه بیفته با این حرفا؟ متاسفانه خانم از اون لحظه اولی که ورود میکنه به زندگی، میکنه. چی میگه؟ خواستگار داشتم ، اونم چه خواستگاری.. ✅ ببینید .. مرد اومده شده شوهر این خانم، خانمه میگه خواستگار داشتم .. اینجا و با این حرفا فاتحه‌ی تامین مردانه رو میخونن. چطور مردکشی میکنه زن؟؟ چون نمی‌دونه و خبری از اثرش نداره، داره هی تنه میزنه به این در ... هی می‌کوبه ... هی خودشو آزرده میکنه، ⭕️ خاااانم!!! گیرم این در شکست ، داخل اومدی، آخه دیگه این در نمیشه که .. اینجا زندگی نمیشه .. آهای خانمایی که ایستادید و فشار میدید تا یک امتیازاتی رو از مرد بگیرید... گیرم گرفتید ، اون امتیازه رو گرفتید بدونید مرده از دست رفت . تامینی رو پیدا کردید و بهش رسیدید، دور شد... اصلیه رفت. ادامه دارد ... @z_z_aramesh 4
💛💚💛 ۴ چون نمی‌دونه و خبری از اثرش نداره، داره هی تنه میزنه به این در ... هی می‌کوبه ... هی خودشو آزرده میکنه، خاااانم‼️ گیرم این در شکست ، تو اومدی تو، دیگه این در نمیشه که .. اینجا زندگی نمیشه .. آهای خانمایی که ایستادید و فشار میدید تا یک امتیازاتی رو از مرد بگیرید... گیرم گرفتید ، اون امتیازه رو گرفتید بدونید مرده از دست رفت . تامینی رو پیدا کردید و بهش رسیدید، دور شد... اصلیه رفت. 🔺آخه این دیگه چجور تامینیه، آدم وقتی پای یک رفتاریش هزینه می‌پردازه ، باید میزان بهره‌شم محاسبه کنه. بنده بیام شادی کنم بگم این قلم رو گرفتم، میگن آقا چقدر پاش دادی؟ میگم دو میلیون!😳☹️ خب این قلم که دو هزار تومن بیشتر نمی ارزه تو دو میلیوووووون پای این هزینه دادی؟ درسته که حساب کردی چی بدست آوردی اما حساب نکردی چی پاش دادی!!! 😔آخ که طرز زندگی غلط خانما اینه، مرده داره میپره، مرده داره میره. چون کلید مرد رو نمیشناسن.ــ @z_z_aramesh 4
💭 دیدین شما خانما میگید آقایون تو همون چند ماه اول فوقش چند سال اول شیرینین براشون، بعد دیگه ولمون میکنن و علتشو چی میدونین؟ میگید: براشون کهنه میشیم.. از تازگی میفتیم.. 👢👗لذا بعضی خانما بخاطر اینکه کهنه نشن و از تازگی نیفتن، هی لباس عوض میکنن ... آرایش تغییر میدن ... مو مش میکنن ... فکر میکنن اینجوری هی برای مرد تجدید میشن، ♦️در حالی که اصلا قصه این نیست... پس چرا اون چند ماه براش جذاب و شیرین بودیم ⁉️ خیلیم با شور و هیجان به ما می رسید؛ بعد دیگه دعواها شروع میشه!!! علت . تو اون چند ماه این رو میدادی، بعد دیگه نمیدی. 🪴@z_z_aramesh ..... ادامه دارد... 5
اونایی میگن شوهرم بحرف دیگران بهتر گوش میده، یا درگیر خیانت شده، یا هرکاری میخوام برام انجام نمیده و یا میخوام بریم مسافرت و سرکار و کلاسی اجازه نمیده و... خوووووووب مطالب اموزشی این چندروز را دنبال کنید تا بفهمید که علت چی... نبینم خانمی عضو کانال بنده باش و مهارت همسرداری را یاد نگیره😎😎 https://eitaa.com/joinchat/2096300453Cf14bdc325d سریع دوستانتو هم به کانال معرفی کن و سوالاتت را اخر هر مبحث آموزشی بپرس و پاسخ بگیر. 😊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به وقت داستان...
🌸🍃🌸🍃 🎗 ۷ 📢‼️ این داستان واقعی است !! 🎬 این قسمت | احمقی به نام هانیه پدرم که از اش متنفر بود بر خلاف داماد قبلی، یه مراسم فوق ساده برگزار کرد ... با ۱۰ نفر از بزرگ‌های دو طرف ... رفتیم بعد هم که یه عصرانه مختصر ... منحصر به و شیرینی، هر چند مورد استقبال قرار گرفت اما آرزوی هر دختری یه آبرومند بود و من بدجور دلخور هم هرگز به فکر نمی‌کردم، هم چنین مراسمی ... هر کسی خبر ازدواج ما رو می‌شنید شوکه می‌شد ... همه بهم می گفتن تو یه ... خواهرت که ... یه افسر متجدد شاهنشاهی شد به این روز افتاد تو هم که ... زن یه طلبه بی پول شدی دیگه می‌خوای چه کار کنی؟ هم بدبخت میشی! هم بی پول! به روزگار بدتری از خواهرت مبتلا میشی دیگه رنگ نور رو هم نمی‌بینی ... گاهی وقتا که به حرف‌هاشون فکر می‌کردم ته می‌لرزید ... گاهی هم پشیمون می‌شدم اما بعدش به خودم می‌گفتم دیگه دیر شده من جایی برای برگشت نداشتم!! از طرفی هم اون روزها به شدت کم بود رسم بود با سفید می‌رفتی و با کفن برمی‌گشتی حتی اگر در فلاکت مطلق می‌کردی ... باید همون جا می‌مردی ... واقعا همین طور بود ... اون روز می خواستیم برای عروسی و بریم بیرون مادرم با ترس و لرز زنگ زد به پدرم تا برای بیرون رفتن اجازه بگیره اونم با عصبانیت داد زده بود از شوهرش بپرس و قطع کرده بود ... به هزار سعی و مکافات و نصف روز تلاش ... بالاخره تونست علی رو پیدا کنه صداش بدجور می لرزید با نگرانی تمام گفت: سلام می‌خواستیم برای خرید جهیزیه بریم بیرون... ..... ارسال مطالب باآدرس ما: 🌿https://eitaa.com/joinchat/2096300453Cf14bdc325d