eitaa logo
زِینَــبیـّـوݩ
127 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
2هزار ویدیو
199 فایل
°|🦋|° بـہ‌ دلـم‌ پلٰاڪِـہ یآ زیـنَب  #نـفـسـღـم هلاڪـہ یـآ زینب ایـن‌ صداے یڪدل‌ِ شیعہ‌اس •❥ ڪلنآ فِداڪ‌ِ یآ زینب(س) [فدائیان بانوے دمشقـ³¹³ـیم] __♥️__ [ ناشنٰاس پیٰام بدہツ ] 👇https://harfeto.timefriend.net/17316370873676 خادم کانال ✨👇 @Meraatpic
مشاهده در ایتا
دانلود
{❤} ... واسہ ‌انتخاب ‌همسفرٺ❣فقط ‌‌ملاکٺ ‌ایمانشہ ‌واخلاق ‌‌نہ ‌چیز ‌دیگہ. ... همیشہ قرارٺ با همسفرٺ پابرجاسٺ روز هاےجمعہ مزار شہدایے❣ ... واسہ رفتن بہ ماه عسل تنہا جا هايے ڪ بہ ذهنٺ میرسہ و همیشہ آرزوشو داشتے مشہدوکربلاست❣ ... هر وقٺ از یارٺ بہ هر دلیلے دور و دلتنگش میشے،با یاد خدا آروم میشے و توکلٺ بہ خداسٺ❣ ... همیشہ روے ناموسٺ غیرٺ دارے،نداشتہ باشے یعنے اصلا دوسش ندارے❣ ... عشقتون مستدامہ تا ابد؛ چون خدارو دارین😊 واسہ همینہ ڪ میگن: ❤ • | @ZeInabiYon313 |
「 حقا که پایداری مقابل چشمانش جهاد است:)♥️•°-」 ----------------------------- | @ZeInabiYon313 |
∫°💍.∫ ∫° .∫ . . ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ نگاه ڪن |👀| چقدر زیباتر شده‌ام! |😍| از بس ڪه "دوستـ داشتنتـ " بہ منــ مــے‌آیــد! |😌♥️| | @ZeInabiYon313 |
{🍂🌼} "به چه مانند کنم در همه آفاق تو را کان چه در وَهم من آید تو از آن خوب‌تری"
{🌼🍂} ‏همـہ‌ےقافیـہ‌ها‌ٺابع‌زلفش‌بودند چادرش‌را‌ڪ‌بہ‌سر‌كرد،غزل‌ریـخٺ‌به‌هم.!♡ ‌| @ZeInabiYon313 |
{🌼🍂} . . روزهاے اول ازدواج یه روز دستمو گرفت و گفت: "خانومـ...❤ بیا پیشمـ بشینـ کارت دارمـ..." گفتمـ. "بفرما آقاے گلمـ منـ سراپا گوشمـ.."🙄 گفت "ببینـ خانومے...💚 همینـ اول بهت گفته باشمااا... ڪار خونه رو تقسیمـ میڪنیمـ هر وقت نیاز به ڪمڪ داشتے باید بهـ بگے...☺️ گفتمـ آخه شما از سر ڪار برمیگرے خستہ میشے☹️ گفت "حرف نباشه حرف آخر با منه😉✌️🏻 اونمـ هر چے تو بگے منـ باید بگمـ چشمـ...!😂✋🏻 واقعاً هم به قولش عمل ڪرد از سرڪار ڪہ برمیگشت با وجود خستڰے شروع میکرد ڪمڪ ڪردنـ مهمونـ ڪہ میومد بهمـ میگفت "شما بشینـ خانومـ... منـ از مهمونا پذیرایے ميڪنمـ..." فامیلا ڪہ ميومدن خونمون بهم میگفتنـ "خوش به حالت طاهرھ خانومـ🙄 آقا مهدے، واقعاً یہ مرد واقعیه😍 منم تو دلمـ صدها بار خدا رو شڪر میڪردمـ...🌸🍃 واسہ زندگے اومدھ بودیمـ تهران با وجود اینڪہ از سختیاش برامـ گفته بود ولے با حضورش طعمـ تلخ غربت واسم شیرین بود😌 سر ڪار ڪہ میرفت دلتنـگ میشدمـ☹️😔 وقتے برمیگشت، با وجود خستگے میگفت... "نبینمـ خانومـ منـ...😍 دلش گرفتہ باشه هااا...💕 پاشو حاضر شو بریمـ بیرون😉 میرفتیم و یہ حال و هوایے عوض میڪردیمـ... اونقدر شوخے و بگو و بخند راھ مینداخت...😍😁❤️ که همه اونـ ساعتایے ڪہ ڪنارم نبود و هم جبران میڪرد...😌 و من بیشتر عاشقش میشدمـ و البته وابسته تر از قبل...🙈😢 | @ZeInabiYon313 |
{🌼🍂} آخرین‌مرحلہ‌ےعشق‌همین‌یڪ‌سخن‌است: بگذارید‌خدا‌کارِ‌خودش‌را‌بکند | @ZeInabiYon313 |
{🌼🍂} فقط اونجا که همسرِ شهید محمدجعفرحسینی میگفت: تو روضه‌هایی که با هم میرفتیم اشکاش رو با گوشه چادر من پاک میکرد.. :)
{🌼🍂} اگر اے عشق پایان تو دور است دلم غرق تمناے عبور است براے قد ڪشیدن در هوایت دلم مثل صنوبر ها صبور است..♡ | @ZeInabIYon313 |