eitaa logo
زینبیه گلشهر کرج🇵🇸
3.1هزار دنبال‌کننده
11.2هزار عکس
2.8هزار ویدیو
233 فایل
☎️ تلفن تماس: ۳۴۶۴۲۰۷۲- ۰۲۶ 👥 ارتباط با مدیریت کانال: @admin_zeynabiyeh غنچه های زینبی: @ghonchehayezeynabi ریحانه الزینب: @reyhanatozeynab بنات الزینب: @banatozeynab فروشگاه: @zendegi_salem_zeynabiyehgolshahr کتابخانه: @ketabkhaneh_zeynabiyeh
مشاهده در ایتا
دانلود
🔖 : رضا بی­‌نهایت صبور بود! وقتی بحثمان می‌شد، من نمی‌توانستم خودم را کنترل کنم.. یکسره غُر می‌زدم و با عصبانیت می‌گفتم: تو مقصری، تو باعثِ این اتفاق شدی! او اصلا حرفی نمی‌زد، وقتی هم می‌دید من آرام نمی‌شوم، می­‌رفت سمت در؛ چون می‌دانست طاقت دوری‌اش را ندارم.. آنقدر به همسرم وابسته بودم که واقعا دوست نداشتم لحظه‌ای از من دور باشد؛ او هم نقطه‌ضعف‌ام را می­‌دانست و از من دور می­‌شد تا آرام شوم! روی پله‌ی جلوی در می‌نشست و می­‌گفت: "هر وقت آرام شدی، بگو من بیام داخل، اصلا داد زدن بلد نبود.." (راوی همسر شهید) 🔰 برای شهید رضا حاجی زاده صلوات و فاتحه ای قرائت بفرمائید. 🆔https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
🔖 : شهید حاجی زاده بی­‌نهایت صبور بود.! وقتی بحثمان می‌شد، من نمی توانستم خودم را کنترل کنم، یکسره غر می زدم.. و با عصبانیت می‌گفتم: "تو مقصری، تو باعث این اتفاق شدی.!" او اصلا حرفی نمی زد؛ وقتی هم می‌دید من آرام نمی شوم؛ می­‌رفت سمت در چون می دانست طاقت دوری اش را ندارم.. آنقدر به همسرم وابسته بودم که واقعا دوست نداشتم لحظه ای از من دور باشد. حتی جلوی مسجد رفتنش را می‌­گرفتم. او هم نقطه ضعفم را می­‌دانست و از من دور می­‌شد تا آرام شوم.. روی پله جلوی در می­‌نشست و می­‌گفت هر وقت آرام شدی بگو من بیام داخل! اصلا داد زدن بلد نبود.. 🔰 برای شهید رضا حاجی زاده صلوات و فاتحه ای قرائت بفرمائید. 🆔https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f