eitaa logo
زینبیه گلشهر کرج🇵🇸
2.8هزار دنبال‌کننده
9.7هزار عکس
2.3هزار ویدیو
230 فایل
☎️ تلفن تماس: ۳۴۶۴۲۰۷۲- ۰۲۶ 👥 ارتباط با مدیریت کانال: @admin_zeynabiyeh غنچه های زینبی: @ghonchehayezeynabi ریحانه الزینب: @reyhanatozeynab بنات الزینب: @banatozeynab فروشگاه: @zendegi_salem_zeynabiyehgolshahr کتابخانه: @ketabkhaneh_zeynabiyeh
مشاهده در ایتا
دانلود
🔖 مولایم تمام هایم بی حضورت شدنی ست، من آن بهاری ترین دوران را می کشم... آن زمان که تکیه بر می زنی؛ و چشمان ظلمت دیده ام تازه می فهمند که عمری بوده اند! طنین "انا المهدی" را نه با گوش بلکه با می شنوم... آن زمان است که می آیی و در زمین جاری می شود. ✔️ همه ی خیر ها در آن زمان است که مهدی (علیه السلام) قیام می کند و همه ی زشتی ها را از میان بر می دارد... 🆔https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
🔖 : با کوچ تو ای بانو؛ دیگر هیچ کاروانی در دلها، بی‌شوقِ یادت قدم نزد؛ که استواری امروزِ بنای ، از برکت خشتِ نخستینِ توست السّلام علیک ای نور کبری ؛ ای نیّره عظمی ◾️وفات حضرت خدیجه(س) مادر امت، تسلیت باد◾️ 🚫از پذیرش پسران بالای ۳ سال معذوریم. 🆔 https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
🔖 : با کوچ تو ای بانو؛ دیگر هیچ کاروانی در دلها، بی‌شوقِ یادت قدم نزد؛ که استواری امروزِ بنای ، از برکت خشتِ نخستینِ توست السّلام علیک ای نور کبری ؛ ای نیّره عظمی ◾️وفات حضرت خدیجه(س) مادر امت، تسلیت باد◾️ 🚫از پذیرش پسران بالای ۳ سال معذوریم. 🆔 https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
زینبیه گلشهر کرج🇵🇸
🔖 #ویژه: سلام خدمت همه اعضای دوست داشتنی کانال زینبیه به ویژه #جوانها و #نوجوانها! از امشب، مورخه
🔖 : 🔰 : صحنه هایی از چند عملیات مثل فتح المبین و رو نمایش دادن تا شروع و شکل گیری داعش و ... نقطه عطف ماجرا، و شهادت شهید بود که این بزرگمرد و شقاوت و منفور بودن ِاون و شهدای به نمایش گذاشته شد. و در نهایت، شیرینی تماشای کنار ، که بنای اون در بالاترین نقطه محوطه ساخته شده بود، تلخی و غم مناظر قبل رو از بین برد😊 با چیدن این سناریو حتما می خواستن بهمون بگن که همه این رنج ها و بی قراری ها به یه اطمینان بزرگ میرسه می رسه خلق و رحمت واسعه خدا، که مرهم بذاره رو زخم دل مادران شهدا و بی تابی یک عمر رو به چشم بر هم زدنی، به آرام ترین قرار بدل کنه «به کعبه تکیه بزن در هوای خوش عهدی بگو به گوش مردم دنیا انا المهدی»😭 و با شنیدن صدای نماهنگ که تازه منتشر شده و توسط گروه سرود اجرا شد با احساس خوبی به محل اقامت مون برگشتیم. قبل از خواب، تو بالکن چای و آجیل خوردیم، با حسرت فلافلی که قسمتمون نشد.😁 قرار گذاشته بودیم بعدِ رزمایش به داخل شهر بریم و فلافل های معروف اهواز رو از وجود پربرکت مون بهره مند کنیم😂 ولی دیر وقت شده بود و باید سر و وضع خاکی مون رو سر و سامونی می دادیم گرچه اون خاک خودش سر و سامونه😊 دوست داشتم تو سکوت شب، بِرم بالاترین جای ممکن بنشینم و احوالاتی که از گذشته تا حالا بر این اردوگاه گذشته رو تماشا کنم ازون دیدن های برنامه « »‌. با همه ابعاد و جوانب🙃 کاش می شد .... اون شب، مغزِ نازپرورده م با جای جدید کمی انس گرفته بود و کار به دعوت نامه نکشید.☺️ 💠 یک شنبه ۷فروردین صبح روز بعد، در حالی که طنین صدای گوش هامون رو نوازش می کرد ،از میان نیزار به رسیدیم شدت نور خورشید از یک طرف و گرد و غبار معلق ِ توی هوا از طرف دیگه مانع می شدن که اطرافمون رو خوب ببینیم و به صحبت های راوی درباره شهدای گوش بسپاریم. به هر حال، پس از بازدید از یادمان عملیات ۸ ، سوار کشتی شدیم و تا نزدیکی ساحل شهر ِ عراق که فاصله زیادی از یادمان نداشت، رفتیم. توی کشتی، در میان ازدحام جمعیت و زیر آفتاب سوزان جنوب ،گاهی صدای راوی رو می شنیدم که از بنی صدر، کمک کشورها به رژیم بعث عراق و دست خالی بودن رزمندگان می گفت. تو اون لحظات به این فکر می کردم که من و خیلی از جوان های ایران که زمان جنگ رو درک نکردیم چقدر نمی دونیم ! چقدر ایران و رو بلد نیستیم!😔 بلد نیستیم که با کوچیک ترین مشکل تو زندگی کم میاریم و جا می زنیم😞 ادامه دارد.... 🆔https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f