eitaa logo
˼ رف‍یق چادرۍ !' ˹
3.5هزار دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
374 ویدیو
155 فایل
⸤ بسم‌رب‌الشھداء🌿'! ⸣ • . "هل‌من‌ناصرینصرنـے❔" 🌱|مـےشنوۍرفیـق؟! امام‌زمـ؏ـانمون‌یـٰارمۍطلبـد♥️!(: ــــــ ـ🌼. اِرتباط، @Katrin_a ˘˘ شروط: @Shartha ! • . - اللھم‌عجل‌لولیک‌الفرج(꧇︕
مشاهده در ایتا
دانلود
: چندروزی خانه عمه جان ماندگار شدم در این مدت فقط تلفنـےبا فاطمه سادات در ارتباط بودم! عمه جان بزر گـترین خواهرپدرم بودو من خیلـےدوستش داشتم. تنها بوددر خانه ای بزرگو مجلل. مادرم بالخره بعداز پنج روز تماس رفت.. * صدای گوش خراش زنگ تلفن گوشم راڪرمیڪند؛بشقاب میوه ام را روی مبل میگذارمو تلفن را برمیدارم. _ بله؟ _ مامانـےتویـے؟؟...ڪجایـے شما! خوش گذشته موندگار شدی؟ _ چرا گریه میڪنـے؟؟ _ نمیفهمم چےمیگیـــ.... صدای مادرم در گوشم میپیچد! بابابزرگ.... مرد! تمام تنم سردمیشود! اشڪ چشم هایم را میسوزاند! بابایـــے... یادڪودڪـــےو بازی های دسته جمعی شلوغ ڪاری در خانه ی باصفایش!.. چقدر زوددیر شد. * حالت تهوع دارم! مانتوی مشڪےام را گوشه ای از اتاق پرت میڪنم و خودم را روی تخت میندازم. دو ماه است ڪه رفته ای بابا بزرگ!هنوز رفتنت را باور ندارم!همه چیز تقریبا بعد از چهلمت روال عادی بخود رفته! اما من هنوز.... رابطه ام هرروز با فاطمه بیشتر شده و بارها خود او مرادلداری داده. با انگشت طرح گل پتویم را روی دیوار میڪشم و بغض میڪنم. چندتقه به در میخورد _ ریحان مامان؟! _ جانم مامان!.. بیا تو! مادرم با یڪسینــےڪه رویش یڪفنجان شکالت داغ و چندتکه کیک که در پیشدستــے چیده شده بودداخل می اورد روی تخت مینشنیدو نگاهم میڪند _ امروز عڪاسـےچطور بود؟ مینشینم یک برش بزرگ از کیک رادردهانم میچپانم و شانه بالا میندازم! یعنـےبدنبود! دست دراز میکند ودسته ای از موهای لخت و مشڪےام را ازروی صورتم کنار میزند. با تعجب نگاهش میڪنم: چقدیهو احساساتی شدی مامان _ اوهوم! دقت نکرده بودم چقدر خانوم شدی! _ واع...چیزی شده؟! _ پاشو خودتو جم و جورڪن، خواستگارت منتظره مـا زمـان بـدیم بیـاد جلو!... و پشـــــت بندش خندید کیـک بـه گلویم میپرد بـه ســـــرفـه میفتم و بین سرفه هایم میگویم... _ چی...چ...چی دارم؟ _ خب حالا خفه نشوهنو چیزی نشده که! _ مـامـان مریم ترو خـداا.. منـک بهتون گـفتم فعلا قصد ندارم _ بیخود میکنی! پسره خیلیم پسر خوبیه! _ اخی حتمن یه عمر باهاش زندگی کردی _ زبون درازیا بچه! _ خا کی هس ای پسر خوشبخت!؟ _ باورت نمیشه.... داداش دوستت فاطمه! با ناباوری نگاهش میکنم! یعنـےدرست شنیدم؟ گـــیـــج بـــودم . فـــقـــط مـــیـــدانســـــــتـــم کـــه . هاشمی♡ 😍🌿♥️🍃 {@zfzfzf