eitaa logo
بصیرت
727 دنبال‌کننده
730 عکس
470 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌑 فلسفه و حكمت عزاداري بر امام حسين(ع) چيست؟ ⏹مسأله انسان سازى، جامعه سازى و انتقال فرهنگ شيعى به نسل بعد در مجالس امام حسين(ع)، از مهمترین فلسفه و حکمت عزاداری ماه محرم مى باشد؛ 🌑 زيرا ماهيت قيام امام حسين(ع) و نيز آموزه هاى تربيتى، سياسى، فرهنگى و اجتماعى عاشورا، در تعالى و بالندگى انسان و جامعه چشم گير بوده و عناصر رويداد كربلا، مؤلفه هاى اساسى و اصلى را در ترسيم فرهنگ شيعى رقم زده است كه توسط مراسم سوگوارى به نسل بعد منتقل مى شود. 🌑با توجّه به بيانات، سخنان و شعارهاى عاشورا، مى توان عناصر انسان ساز، جامعه ساز و فرهنگ ساز را ملاحظه كرد؛ مواردى چون: عبادت، ايثار، شجاعت، توكل، صبر، امر به معروف و نهى از منكر، نابودى اسلام در شرايط سلطه ، حرمت بيعت با كسى چون يزيد، شرافت مرگ سرخ بر زندگى ذلّت بار، اندك بودن انسان هاى راستين در صحنه امتحان، لزوم شهادت طلبى در عصر حاكميت باطل، زينت بودن براى انسان، تكليف مبارزه با سلطه جور و طغيان، اوصاف پيشواى حق، تسليم و رضا در برابر خواسته خدا، همراهى شهادت طلبان در حق جويانه، حرمت ذلّت پذيرى براى آزادگان و فرزانگان مؤمن، پل بودن مرگ براى عبور به برين، آزادگى و ، يارى خواهى از همه و هميشه در راه احقاق حق. 🌹درس آزادى به دنيا داد رفتار حسين        بذر همت در جان افشاند، افكار حسين 🌹گر ندارى دين به عالم، لااقل آزاده باش        اين كلام نغز مى باشد زگفتار حسين 🌹مرگ با عزّت زعيش در مذلّت بهتر است        نغمه اى مى باشد از لعل گهربار حسين 🌎در عين حال موارد ذيل علاوه بر موارد پيش گفته، مى توانند حكمت عزادارى بر امام حسين(ع) را تبيين كنند: 1. نوعى اعتراض به زمان و حمايت از جهان؛ 2. عامل تقويت حس خواهى و انتقام جويى از ؛ 3. زمينه ساز اجتماع جهت پيروى و دفاع از حق؛ 🔷کانال با https://eitaa.com/joinchat/3657039929Cbe896bd592
✍نگاهی به واژه برائت در زیارت ❌ همانطور که به اهلبیت ( ع) موجب رحمت و برکت برای انسانهاست ، و از ( ع) نیز همین آثار را دارد و ضروری است. محبت بتنهایی کافی نیست ، باید از دشمنان اهلبیت هم در زندگی ما نمود داشته باشد. ❌ در واژه برائت و مشتقات آن ۹ بار آمده است که نشان دهنده اهمیت بیزاری جستن از اهلبیت است. *برئت الی الله و الیکم منهم ...... *بالبرائة ممن قاتلک و نصب لک الحرب...... *بالبرائة ممن اسس اساس الظلم و الجور علیکم...... *ابرء الی الله و الی رسوله...... *برئت الی الله و الیکم منهم ..... * بالبرائة من اعدائکم و الناصبین لکم...... * بالبرائة من اشیاعهم و اتبائهم ....... * رزقنی البرائة من اعدائکم ....... * بالبرائة منهم و اللعنة علیهم..... ❌ آری کسی میتواند در ابراز محبت به اهلبیت و امام حسین ( ع) صادق باشد که در مرحله اول از دشمنان آنها اعلام برائت کند. برای همین باید اول باشد ، باید بداند امروز چه کسانی دشمن اهلبیت هستند و سپس از آنها اعلام کند. ❌ کسانیکه به اهلبیت میزنند ، اهل و ارتباط هستند ، راه دشمن اهلبیت را به کشور باز می کنند ، کسانیکه در روزنامه های داخلی و در با دشمن همراهی می کنند ، کسانیکه به دشمن چراغ سبز نشان میدهند و....... اینها هیچکدام محب اهلبیت نیستند و نخواهند بود. ❌ معرفت و شناخت خود را زیادتر کنیم تا اشکهای ما اثرگذارتر باشد. اشک همراه با بصیرت گره گشاست. برای افزایش انتشار دهید. 🔷کانال با https://eitaa.com/joinchat/3657039929Cbe896bd592
◼ *مباحث معرفتی پیرامون کربلا شناسی و عاشورا* : استاد طاهرزاده / قسمت ۱ بسم الله الرحمن الرحيم  ﴿ اَلسَّلامُ عَلَي الْحُسَين وَ عَلي عَليّ بْنِ الْحسَينِ وَ عَلي اَوْلادِ الْحُسْينِ ﴾  ﴿ وَ اَعْظَمَ اللَّه اُجُورَنا بِمُصابِنا بِالْحُسَيْنِ(ع) ﴾  ﴿ وَجَعَلَنا واِيّاكُمْ مِنَ الطّالبين بِثارِه مَعَ الاِمامِ الْمَهْديّ مِن آل مُحمّدٍ(ع) ﴾  از خداوند مي خواهيم ما را به فرازي از وحكمت برساند تا هم معني آن نهضت و حكمت بزرگ را بفهميم، و هم هاي خود را به اوج برسانيم و در راه اتّحاد بيشتر با مقام والاي اباعبدالله(ع) به دست يابيم.  قصد داريم به لطف خدا در چند جلسه اي كه در پيش داريم نگاهي به نهضت اباعبدالله(ع) از زاويه شرايط و آن زمان بيندازيم؛ مي خواهيم به شرايطي بنگريم كه بسيار پيچيده است و احتياج به تأمل زيادي دارد.  اصلاً از خود بپرسيم: امويِ از كجا ريشه گرفته است؟! و چه مي خواهد بگويد؟! و چرا بسياري از صحابه و تابعين مانده اند كه چگونه با آن مبارزه كنند؟! اگر چه حرف همة آنها اين بود كه: «فرهنگ معاويه پسنديدني نيست»، امّا حرف ديگرشان هم اين بود كه: «چاره اي هم جز پذيرفتن آن نيست». اين چه فرهنگي بوده كه اين چنين را ومنكوب خود كرده و طوري خود را نمايانده كه گويا مقابله با آن غيرممكن است وتنها (ع) بود كه آن زمان در خود توان مقابله با آن فرهنگ پيچيده را ديد و موفق هم شد. گفتني است كه امام(ع) همة جوانب را مي شناسند؛ به همين جهت تحليل امام غير از تحليل سياست مداران آن زمان است و براي شناخت آن فضا، بايد كرد تا بيشتر به عمق نهضت حضرت (ع) در پي برد.  قبل از اسلام؛ جنگِ فرهنگ اموي در مكّه با بني هاشم بود و اين دو به عنوان دو رقيب در صحنه هاي و اقتصادي رو در روي هم بودند. ولي با ظهور اسلام و نهضت اسلامي آن مقابله و رقابت به ظاهر بي رنگ شد، امّا همين فرهنگ جاهليت اموي، وقتي به شام مي آيد و با فرهنگ جديدي به نام فرهنگ رُمي، تركيب پيدا مي كند، ديگر آن فرهنگ جاهليت ابوسفياني بي رنگ شده نيست، بلكه تبديل به فرهنگ «امويِ روميِ» معاويه اي مي شود. شام محل تفكّر روميان است و روم فرهنگ خاصّي دارد، فرهنگي كه حتّي وقتي پس از چهار قرن مسيحيت را پذيرفت، بيش از آنكه رنگ را به خود بگيرد، رنگ خود را به مسيحيت زد. و در نهايت هم همين فرهنگ رومي حتّي بعد از 9 قرن حضور مسيحيت در آن اروپا، مسيحيت را حذف كرد و فرهنگ رنسانس را با برگشت به تأسيس نمود. اصلاً اومانيسم، كه محور فرهنگ امروز اروپا است يعني «آداب رومي»، يعني آدميّتِ رُمي. آدميّتي كه به جاي ، محور عالم است. /ادامه دارد....  🔷کانال با https://eitaa.com/joinchat/3657039929Cbe896bd592
◼ مباحث معرفتی کربلا شناسی و عاشورا : استاد طاهرزاده / قسمت ۲ اوّلين برخورد اساسي با اسلام، برخورد است كه توسط امويانِ مجهّز به فرهنگ غربي شروع شد. فرزند فرهنگي است كه كينة عرب را با فرهنگ نيهيليستيِ اومانيستي رومي تركيب كرده و به مقابله مبنايي با تمام اسلام آمده است و اگر مي بينيد ضربه هاي مبنايي به اسلام خورده و مي خورد، از همين فرهنگ است و هنوز هم اين مقابله با همان هويّت خاص خود ادامه دارد.  اجازه دهيد متني را كه يادداشت كرده ام، بيان كنم و آن را مختصراً شرح دهم تا بهتر بتوان بحث را جمع بندي كرد، عرضم اين است كه:  انحراف از اينجا شروع شد كه امويانِ مجهز به فرهنگ غربيِ روُمي، به جنگ اسلام آمدند، هم كه فرهنگ رُم بر آن غلبه داشت، به جنگ اسلام آمد؛ معاويه فرزند فرهنگي است كه جاهليت عرب را با فرهنگ روُمي تركيب كرده و خود را در رويارويي با اساس اسلام قرار داده است.  در زمان حضرت علي(ع) مردم متوجّه عمق اي كه معاويه ايجاد كرده بود، نشدند و به همين جهت فكر مي كردند حساسيت حضرت، يك حساسيت افراطي است، و در زمان امام حسن(ع) هم مردم نتوانستند عمق فاجعه را بفهمند و لذا امام را تنها گذاشتند. و همين فرهنگ «امويِ روُمي» است كه امام حسين(ع) را شهيد مي كند.  اين چه فرهنگي است كه ظاهراً مي تواند علي(ع) و دو فرزندش را شكست دهد؟ فرهنگ ابوسفياني تا وقتي دست در دست فرهنگ رُومي ندارد شكست مي خورد، حتّي قلدريِ بني اميّه و يورش آنها به اسلام در زمان عثمان نتيجه نداد و كار به قتل عثمان كشيده وكلّ مملكت اسلامي متوجّه انحراف عثمان شد و با آن مقابله كرد و زمانه، زشتي حاكميّت اموي در زمان عثمان را شناخت. ولي همين امويان وقتي كه از طريق معاويه كه تركيب جاهليّت اموي و فرهنگ روُمي است به صحنه مي آيند، تعدادي از همان صحابه اي كه با عثمان مقابله مي كنند با معاويه از درسازش در مي آيند (كه البته نحوة سازش آنها هم ان شاء الله مورد بحث قرار مي گيرد).  پس عنايت داشته باشيد كه وقتي معاويه در شام آمد نه تنها با فكر غربي روُمي مقابله نكرد بلكه نسبت به آن حساس هم نبود، او همان روش قيصرها را پيشه كرد. «ابن منصور سرجون»، معاويه فردي است ولي با فرهنگ غربي و اين نمونه اي است از اين كه چگونه فرهنگ معاويه با فرهنگ رُمي تركيب مي شود.  ٫قصة ، قصة فرهنگ مقابله اسلام است با دشمن اصلي خودش در همة تاريخ، و اين دشمني، همان دشمني فرهنگ غربِ حسّ زده با اسلام است و امام معصوم است كه مي فهمد چگونه با آن فرهنگ مقابله كند. امروز هم در مقابله با يورش فرهنگي غرب هيچ راهي جز استفاده از حكمت و روش حسيني(ع) نداريم، و هر راه ديگري كه براي مقابله با دشمن انتخاب كنيم، نشناختن غرب و نشناختن حسين(ع) و است و غافل شدن از دشمني كه مانع اصلي به ثمر رسيدن تمدّن است. عمده آن است كه اولاً: دشمن را و توانايي هاي آن را درست بشناسيم. ثانياً: توان مقابله با آن را با آن همه چهره هاي متفاوتش، فقط و فقط در حكمت حسيني جستجو نماييم.  در نهضت مشروطه هم چنانچه ملاحظه بفرماييد، غرب گرايان مجلس را در دست گرفتند و شيخ فضل الله نوري (ره) را به شهادت رساندند و رضاخان را آوردند تا با كلّ دين مقابله كنند، اين است كه مي بينيد رضاخان با همه رياكاري هايي كه داشت و خود را عزادار امام حسين(ع) جا مي زند، آخرالامر با عزاداري امام حسين(ع) مقابله مي كند، چون خوب فهميده بود چگونه از طريق توانايي هاي حكمت حسيني با او مقابله مي شود.  مي خواهيم عرض كنيم توجّه به امام حسين(ع) يعني نفي خطرناك ترين حوزة فرهنگي امروز كه آن پوچ انگاري غرب است. اگر حقيقت نيهيليسم يا پوچ انگاري به خوبي روشن شود، آن وقت عظمت و توانايي حكمت حسيني در رويارويي با چنين فرهنگي به خوبي روشن مي گردد. در آن حالت است كه هم عمق خطر فهميده مي شود و هم امكان دفع آن درست ارزيابي مي شود. عرض ما در اين اين است كه تمام حيات شما - به عنوان ملت اسلام- به امام (ع) است و تمام دشمني شما در مقابله با امام حسين(ع) پيدا مي شود. انقلاب اسلامي با پيروز شد و ماه محرّم بود كه كار را يك سره كرد. «سوليوان» سفير در ايران (سال 57) مي گويد: «در ملاقاتي كه قبل از محرم آن سال با شاه داشتم، او گفت: اگر از امسال سالم بگذريم پيروز مي شويم»؛ چون شاه خودش را از ضربه پذير مي ديد.   🔷کانال با https://eitaa.com/joinchat/3657039929Cbe896bd592
◼ مباحث معرفتی و : استاد طاهرزاده / قسمت ۳ نهضت و حكمت امام (ع) يك انتخاب واقعي مافوق رسم زمانه است؛ چراكه علم، مبناي انتخابِ عالِم است يعني عالِم هر آنچه را انتخاب مي كند، انتخاب مي كند و اين چنين انتخابي، انتخابي است آزادانه، چون بر محور علم و آگاهي انجام گرفته است. و بر عكس؛ ترس، مبناي حركت انسانِ جامعه زده و مرعوب است. و چنين انساني انتخاب آزاد ندارد. انتخابي كه بر اساس كشش هاي غريزه و يا ترس باشد، آزادانه نيست. معاويه مي داند كه عدّه اي تحت تأثير جوّ جامعه، انتخاب و زندگي مي كنند و در حقيقت انتخاب ندارند و لذا معاويه نقشه و حيلة خود را از همين جا شروع مي كند و همان افراد را طعمه سياست هاي خود قرار مي دهد، و چنين انسان هايي كم نيستند. معاويه حكومت زورمدارانه اي را برپا مي كند كه انسانِ داراي اقتدارِ روحي، آن شرايط را نمي تواند تحمّل كند، ولي انسان هاي بي محتوا، به راحتي طعمة پوچي زمانه اي مي شوند كه ترس بر آن حكومت مي كند و آلت دست قرار مي گيرند.  در زمان سه خليفة اول، افراد جامعه، به جهت مشغوليت هاي بي ثمر و غفلت از ديني و پشت كردن به اهل البيت پيامبر(ص)، به نهايت پوچي رسيدند، حدود سي سال مردم مشغول همه چيز شدند به جز مشغول معارف ديني؛ و لذا بعداً به راحتي آلت دست جوّ ترس قرار گرفتند.  در شرايط ، وقتي انسان بي محتوا شد ديگر نمي كند تا هر طور كه خودش خواست زندگي كند. انسان بي محتوا فقط به زيستن فكر مي كند و نه به چگونه زيستن، و به صِرف ماندن مي انديشد، ماندن را زندگي مي پندارد. و صِرف ضرورتِ زيستن، او را در برابر واقعيت، تسليم و خاضع مي كند و چنين حالت رواني را كه جامعه را فرا گرفته مي شناسد و نه تنها درصدد درمان آن نيست بلكه تلاش مي كند پاية خود را بر چنين روان بنا كند. او آرزويي بهتر از اين ندارد كه مردم در همين شرايط فكري بمانند.  معاويه؛ كسي نبود كه همه او را بپذيرند ولي كاري كرده بود كه اين نپذيرفتن، براي او مشكلي به وجود نياورد و همه او شوند، به اين معني كه باور كنند در برابر او نمي توان كاري كرد. و لذا بسياري از صحابه و تابعان به امام حسين(ع) مي گفتند: كاري نمي توان كرد. و حسين(ع) آمد كه كاري بكند و شعار «كاري نمي توان كرد» را كه امنيّت فرهنگ معاويه در آن نهفته است، بشكند. و حالا همين فرهنگ بعد از مرگ معاويه هم ادامه داشت.  وقتي تفكّر و علم و دين، مدار و محور زندگي انسان و جامعه نباشد، چنين انسان و جامعه اي خيلي زود با به خضوع مي آيد و حتي براي فرار از حيطه وحشت، به تملّق مي افتد و و محبّت به شخص ستمگر را پيشه مي كند. و خودكامگان در اين شرايط بدون هيچ مقاومتي، ابتكار عمل را در دست دارند و به قيمت ترسي كه ايجاد كرده اند در امنيت زندگي مي كنند. و (ع) در چنين شرايطي زندگي خود را بر اساس و علم و ايمان، انتخاب مي كند و جوّ زمانه، او را از خود باز نمي ستاند و به وضع موجود صحّه نمي گذارد.  رمز به كار نشستن حيله هاي از آنجاست كه مسلمانان پس از جنگ و كشورگشايي هاي طولاني در زمان دوم، از كمالات معنوي خالي شدند و معاويه به كمك چنين افراد عمل زده اي با فرهنگ علوي روبه رو شد، مردمي كه بيش از ده سال فقط جنگيده اند، آن هم چه جنگي! كه خليفة دوم دستور داده است «حَيَّ عَلي خَيْرِ الْعَمَل» را از اذان حذف كرده اند تا نماز بهترين عمل قلمداد نشود و جنگ و كشورگشايي مقصد اصلي مردم بماند.  در زمان خليفة دوم عمل زدگي حاكم شد و همين عمل زدگي زمينه اي گشت كه زمانة معاويه را رونق داد و توانست در چنان بستري نقشه هاي خود را عملي كند. يك ملّت كه نه فكر دارد، نه دين و نه علم، در مقابل ترس، هم به راحتي خضوع مي كند و هم چاپلوس و تملّق گوي كسي مي شود كه از او مي ترسد. در واقع آن جنگ ها فتوحات اسلامي نبود، بلكه فتوحاتي بود براي معاويه، تا قلب مردم مسلمان را با رعب خود تسخير كند و از فداكاري براي اسلامِ معنوي باز دارد.  🔷کانال با https://eitaa.com/joinchat/3657039929Cbe896bd592
◼ مباحث معرفتی و : استاد طاهرزاده / قسمت ۴ در زمان همه چيز برمبناي تنظيم شده است. معاويه بر اساس ترس بيعت مي گيرد، ترس، حافظ نظم زمانه شده است و ترسوهاي ميدان داران چنين نظامي هستند، حتي معاويه خوب مي داند كه در زمان خلافت علي(ع) مي تواند با ترسي كه در حوزة حكومت آن حضرت ايجاد مي كند مردم را از بين ببرد و عملاً از طريق غارت هاي بُسْربن ارطات ها، در حوزه حكومت حضرت اختلال ايجاد مي كند. از عدم ، عامل و سكون همه افراد شده است. مردمي كه اكنون دهها سال است به تن آسايي و پرخوري خو كرده اند، ترس جدا شدن از آن ، آنها را به هر كاري مي كشاند و به هر تسليمي تن درمي دهند. اكثر صحابه در اثر فتوحات و جنگ هاي طولانيِ زمان خليفة دوم داراي مال و كنيز و باغ هاي بسياري شده بودند و معاويه مي داند كه اينها هستند و لذا با حسين(ع) كنار نمي آيند و حتّي آن چنان مشغول زندگي اند كه نمي توانند به راه ديگري فكر كنند. و آگاه نيستند راه گريزي از اين نوع زندگي هست يا نه؟ در چنين شرايطي آنچه مطرح نيست فكر كردن و نسبت به روند جامعه آگاهي داشتن است. زندگي شدن و زندگي را به عنوان يك گرفتاري پذيرفتن و خود را در چنگال آن افكندن، خودآگاهي را از افراد مي گيرد و ديگر نمي توانند خود را در ماوراء روزمرّگي ها تحليل كنند، و اين جا ديگر و وعظ هم كارساز نيست.  امام حسين(ع) براي هميشه عاملي شد كه معني را در هر عصري به انسان ها آموزش دهد تا متوجّه شوند از راه دين، و به روش حسين(ع) مي توان در هر زماني خودآگاهانه زندگي كرد و همواره اتّصال عهد خود را با حقيقت و با نبوّت محفوظ داشت و متوجّه بود سايه سياه تبليغات اموي نبايد ما را از عهد نبوي غافل كند و به پوسيدگي در زندگي بكشاند. امويان، مردم را از آن عالَم باطني كه پيامبراكرم(ص) پيام آور آن بود غافل مي كردند و حسين(ع) تجديد كننده آن عهد و آن باطن بود و اين جبهه هنوز گشوده است.  هر انساني تا آگاهي به زمان خود نداشته باشد و راه رهايي از طلسم زمانه را نشناسد نمي تواند درست زندگي كند. و عظمت نهضت امام حسين(ع) در اين است كه خودآگاهي لازم را براي شناخت و تحليل همان عهدي كه در آن زندگي مي كنيم به ما مي دهد. مَشْي و روش دشمنان ما، مَشْي و روش ترس و رعب و پوچ كردن زندگي و گرم كردن بازار سازش و چاپلوسي بوده است، و تنها راه مقابله با آن، راه اباعبدالله(ع) است، تا بتوانيم حيله هاي دشمنِ اموي روُمي را با خودآگاهي به شرايط تاريخي خود، درست تحليل كنيم و طعمة نقشه هاي او قرار نگيريم، چراكه او واقعاً پيچيده تر از آن است كه بتوان با عقل خود و بدون نور (ع) از آن حيله ها گذشت.  (ع) با روش خود، ما را به آن چنان خودآگاهي مي رساند كه هيچ وقت تلاش و تحركِ مطابق با آن روش، به شكست منتهي نمي شود. و دشمن امروز بشريّت، همان دشمن (ع) است در كربلا. و حسين(ع) به عنوان معصومي آمده تا ريزه كاري هاي فرهنگ دشمن را با تمام ابعادش به ما نشان دهد و نيز راه مقابله همه جانبه با آن را به ما بنماياند. و بقية ائمه(ع) نيز حافظ رسالت بوده اند؛ كربلايي كه مي تواند ماوراء ترسي كه دشمن ايجاد مي كند، به انسان قدرت انتخاب صحيح بدهد.  🔷کانال با https://eitaa.com/joinchat/3657039929Cbe896bd592
🌺دعای منتظران درعصرغیبت🌺 اَللّهُمَّ عَرِّفْنى نَفْسکَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى نَفْسَكَ لَمْ اَعْرِف نَبِيَّكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى رَسُولَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى رَسُولَكَ لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى حُجَّتَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دينى 💞اللهــم عجل لولیک الفرج 💞
🔴 همراهان عزیز ؛ لطفا مطالب کانال را با بخونید و حتما انتشار دهید. مطالب کانال بدون لینک ، جایز هست. 🙏🙏🌷🌷🌷
⭕️ اصلاح‌طلبان از خیر ریاست جمهوری ۱۴۰۰ گذشتند؟ ♨️ دبیرکل حزب اراده ملت گفت: تصمیم گرفته‌ایم که بیشتر بر مسائل خرد سیاسی متمرکز شویم و از این منظر در ۱۴۰۰ توجه و برنامه‌ریزی‌مان معطوف به انتخابات شورای شهر است. 🔻احمد حکیمی‌پور در گفت‌وگو با ایسنا، با اشاره به سخنان اخیر سخنگوی شورای نگهبان درباره انتخابات ۱۴۰۰ و حضور اصلاح‌طلبان در آن اظهار کرد: ما با توجه به وضعیت که در آن قرار داریم و نیز تجربه‌ای که از انتخابات اخیر داشته‌ایم در حزب اراده ملت هنوز برای ریاست جمهوری برنامه‌ای نداریم. یعنی به طور مشخص کاندیدایی را برای انتخابات ریاست جمهوری مشخص نکرده‌ایم و فرد خاصی مدنظرمان نیست. 🔴 وی افزود: البته باید ببینیم فضا در ماه‌های آتی چگونه شکل می‌گیرد و چه کسانی برای حضور در انتخابات اعلام آمادگی می‌کنند، در آن صورت ممکن است از فردی حمایت کنیم. 🔸دبیرکل حزب اراده ملت با بیان اینکه تشکل متبوعش در انتخابات ۱۴۰۰ بر شوراهای شهر متمرکز خواهد شد، ادامه داد: ما با توجه به شرایط سیاسی تصمیم گرفته‌ایم که بیشتر روی مسائل خرد سیاسی متمرکز شویم و از این منظر در سال ۱۴۰۰ بیشتر توجه و برنامه‌ریزی خود را معطوف به انتخابات شورای شهر کرده‌ایم تا لااقل بتوانیم مطالبات محلی، منطقه‌ای و صنفی مردم را محقق سازیم. 🔻حکیمی‌پور در ارزیابی کلی خود از برنامه اصلاح‌طلبان برای حضور در انتخابات ۱۴۰۰، اظهار کرد: اصلاح‌طلبان می‌خواهند که در انتخابات حضور داشته باشند و فعالیت کنند، اما گویا چندان اجازه‌ای به آنان داده نمی‌شود. 🔸ما معتقدیم که چون نظام انتخاباتی و حزبی ما باهم عجین نشده است انتخابات آن شور و انگیزه‌ای را که باید، در مردم ایجاد نمی‌کند و اگر این روند ادامه یابد نتایج مثبتی دربر نخواهد داشت. 🔷کانال با https://eitaa.com/joinchat/3657039929Cbe896bd592
📌چرا ایران را با کره شمالی مقایسه می کنند؟ 🔶رسانه های غربی و عربی همواره موضوعات ذیل را در مورد مسائل منطقه ای ایران دنبال می کنند که عبارتند از: ➕ کشورهای کمتر توسعه یافته دیگر دنیا به خاطر برقراری مناسبات با آمریکا روز به روز در حال پیشرفتند؛ ➕ ما با تسلیم نشدن در برابر غرب به سمت ونزوئلا و کره شمالی شدن پیش می‌رویم؛ ➕ نفوذ منطقه‌ای هزینه‌ساز بوده و عامل رنج مردم ایران است؛ موشکی و هسته‌ای بدون صرفه اقتصادی و سبب توسعه نامتوازن است... ➕انکار و تحقیر نقاط قوت و بزرگنمایی و تکرار گوبلزی نقاط ضعف واقعی یا موهوم.  🔶اینگونه غول‌های روایت‌ساز با بمباران دیتا با هدف شعله‌ور کردن نارضایتی و یأس و بی‌اعتمادی مشغول مهندسی‌ذهنی جامعه می‌شوند. همه خبرها و تحلیل‌ها حول محور قرار گرفتن در پازل این روایت‌ها منتشر می‌شود و به مخاطبینی می‌رسد که ورای تحصیلات مختلف، مجهز به سلاح سواد رسانه‌ای نیستند؛ و برایشان حس ظلم و ناکارآمدی و ناامیدی نسبت به نظام را تثبیت می‌کند. 🔶اما در برابر این روایت سازی‌های شیطانی، ما چه کرده ایم؟ چگونه روایت ساخته‌ایم؟ چقدر برای اقداماتمان استراتژی و پیوست رسانه‌ای تعریف کردیم؟ واقعیت این است که ما در عرصه جنگ شناختی و اطلاعاتی نتوانسته‌ایم قوی عمل بکنیم و بارها اجازه داده‌ایم مثلا بی‌بی‌سی روایت اول را راجع به یک واقعه بسازد و در افکار عمومی تثبیت کند.  🔶اهمیت ترمیم این پاشنه آشیل را می‌توان به استناد سخنان رهبری نشان داد که در همین بیانات اخیرشان شکست تحریم‌ها را منوط به پیروزی در این عرصه دانستند و فرمودند: «من به شما بگویم که اگر جریان تحریف شکست بخورد، جریان تحریم قطعاً شکست خواهد خورد؛ زیرا که عرصه، عرصه‌ی جنگ اراده‌ها است؛ وقتی جریان تحریف شکست خورد و اراده‌ی ملّت ایران همچنان قوی و مستحکم باقی ماند، قطعاً بر اراده‌ی دشمن فائق می‌آید و پیروز خواهد شد». 🔶جریان تحریف را می‌توان شکست داد؛ نفرت افکار عمومی جامعه ایرانی از آمریکا پوئن مثبت پیروزی در جنگ روایت‌هاست. اما سرعت و دقت در اطلاع رسانی دستگاه ها (که رهبری همواره بر آن تاکید داشته اند)، شفافیت، فراهم کردن بستر امن در شبکه‌های مجازی، برخورد جدی با شایعه پراکنان داخلی، رسوا کردن جریان داخلی تحریف و دروغ‌هایشان، حمایت از سربازان عرصه جنگ نرم که روایت‌های صحیح را منعکس و منتشر می‌کنند...می‌تواند با کمک این امتیاز بزرگ ملت ایران، صحنه جنگ را تغییر دهد 🔷کانال با https://eitaa.com/joinchat/3657039929Cbe896bd592
﷽✍️در عصر غیبت ، آیا چامعه اسلامی رها شده است ؟ آیا امت اسلامى باید بدون رهبر و ولی باشد؟ یا باید به رهبرى و ولایت طاغوت تن دهند؟ 🔹ولایت مراتبى دارد و بسیارى از مراتب آن هیچ ارتباطى با عصمت ندارد؛ مثل ولایت پدر بر فرزند، شوهر بر زن، قیّم بر صغیر و... . قرآن مجید مواردى از ولایت را ذکر مى کند که لزوماً مشروط به عصمت نیست 🔸از سوى دیگریکى از اقسام ولایت «زعامت و رهبرى سیاسى» است. اکنون این سؤال پدید مى آید که آیا این مرتبه از ولایت، عصمت مى خواهد؟ 🔹پاسخ آن است که وجود عصمت براى رهبر و پیشواى سیاسى، بسیار خوب و مفید است و با وجود شخص معصوم، هیچ فرد دیگرى، حق حکم رانى و ولایت ندارد. 🔸حال اگر شخص معصوم وجود نداشت و یا در غیبت به سر مى برد، چه باید کرد؟ آیا امت اسلامى باید بدون رهبر باشد؟ یا باید به رهبرى و ولایت طاغوت تن دهند؟ و یا باید بهترین کسى که از نظر علم، زهد، تقوا و مدیریت سیاسى، کمترین فاصله را نسبت به دیگران با معصوم دارد، به رهبرى برگزینند؟ 🔹در واقع با وجود معصوم، باید خود او رهبرى کند و در عصر غیبت به نیابت از امام زمان(عج)، ولى فقیه رهبرى و زمام امور جامعه را به دست گیرد تا امت گرفتار هرج و مرج و یا ناچار به پیروى از طاغوت نشود. این مسأله هم از نظر عقلى پذیرفته شده و مورد تأیید است و هم نصوص دینى بر آن صحّه مى گذارد. 🔸البته کسی که دارای خطاهاى فاحش و روشنى که حداقل براى عموم کارشناسان مسائل دینى، سیاسى و اجتماعى، بطلان آن روشن است. کسى که مرتکب چنین خطاهایى بشود، داراى شایستگى رهبرى نیست و ولایت ندارد. 🔹گفتنی است امامان(ع) مرجعیت کامل دینى را در تمام ابعاد دارند و حجت واقعى خداوند مى باشند. لازمه چنین چیزى مسلماً عصمت است؛ در حالى که مجتهد و ولى فقیه حجت ظاهرى است و لازمه آن عصمت نیست، بلکه عدالت و فقاهت است که نزدیکترین مرتبه ممکن به عصمت مى باشد. 🔷کانال با https://eitaa.com/joinchat/3657039929Cbe896bd592
◼ غربزدگی در مقابل فرهنگ عاشورا : استاد طاهرزاده: 🔷 امروز مي خواهد ما را از عهد جدا كند. امروز نيز دو عهد و دو جبهه در كار است: يكي عهد و جبهة حسيني كه حيات انساني را معني دار مي كند، و ديگري عهد و جبهة ترس و پوچي كه همه زندگي را تباه مي كند. (ع) كهنه شدني نيست، اما عامل كهنه شدن جامعه اسلامي، نزديك شدن به فرهنگ معاويه است- و نه در اثر مرور زمان - براي كساني كه به عهد نبوي وصل هستند حسين(ع) هميشه زنده و جاويد است و فقط عهد نبوي است كه تازه است و تازه مي ماند و فهميدن اين مطلب تنها از طريق حكمت و نهضت ممكن است و لاغير.  وقتي فرهنگ همه روابط را اشغال كرد و زندگي بر اساس ذوق اموي، عادت جامعه شد؛ براي انسان، تنها و تنها، انتخاب يكي از راه هاي ناحق باقي مي ماند، مگر اين كه حسين وار بر اصل فرهنگ اموي شورشي صورت بگيرد و راه جداگانه اي مطرح شود.  در فرهنگ معاويه اي فكر و اخلاق و تربيت و ادب همه رُومي شد و هيچ كس نفهميد كه حقيقت اسلام در حال از بين رفتن است و حتي كسي متوجّه نشد آن نمازي كه در فرهنگ معاويه خوانده مي شود، نماز نيست، چنان كه حجّش نيز حج نيست. در اردوگاه حسين (ع) و با ملاكي كه حسين مي دهد، فرهنگ روُمي همه چيزش باطل و است. بهداشت فرهنگ «رُومي معاويه اي»؛ يعني فاصله گرفتن از ملكوت و مقصد را «تن» انگاشتن و بيشتر بر جنبة حيوانيت خود پرداختن. ولي همان بهداشت در فرهنگ حسيني«مِنَ الاْيمان» است. راستي چه ساده اند آنهايي كه مي خواهند با آشتي با فرهنگ غرب، حقّي و حقّانيتي را براي انقلاب اسلامي حفظ كنند و از اين طريق به اسلام و انقلاب اسلامي آبرو بدهند. ارزش هاي جهت دهنده و واقعي از درون فرهنگ كفر صادر نمي شود، بلكه از درون فرهنگي برمي خيزد كه تسليم زندگي پوچ دنيازدة اموي نشده است.  انساني كه پوچي خود را نمي خواهد، ولي شرايط پوچ گراييِ فرهنگ اموي را پذيرفته، راه جديدي پيشنهاد نمي كند و از انحرافي به ديگر پابه پا مي شود و حسين(ع) مقابل فرهنگ اموي مي ايستد و عالَم ديگري را پيشنهاد مي كند كه سراسر، غير فرهنگ اموي است، نه اين كه با چند انتقاد جزيي بخواهد با آن فرهنگ روبه رو شود. اصلاً عالَم حسين(ع)، عالم ديگري است و برعكس؛ فرهنگ غيرالهي، سراسرش پابه پا شدن از خطايي به خطايي ديگر است. و تا زير سقف چنين فرهنگي هستيد از ستوني به ستون ديگر پناه برده ايد، ولي از اين فرهنگ آزاد نشده ايد چون عالَمتان عالَم فرهنگ رُومي است. بايد عالَمتان عالَم حسيني شود تا نجات پيدا كنيد. اين جاست كه شما مي بينيد در جامعة ، همواره كارشناسي مي آيد بقيّة كارشناسان را تحقير مي كند و خودش به گمان خود حرفي صحيح مي آورد و بعد كارشناس ديگري مي آيد و قبلي را تحقير مي كند، چراكه فرهنگي كه به معصوم وصل نباشد، كارش از خطايي به خطايي ديگر پناه بردن است.  🔷کانال با https://eitaa.com/joinchat/3657039929Cbe896bd592   ____