🔴کلید نجات
✍️مردی خدمت حضرت رسول (ص ) آمد و عرض کرد مرا راهنمائی کن به نافعترین کارها حضرت فرمود: اصدق و لا تکذب و اذنب من المعاصی ما شئت؛ راستگوئی را پیشه کن و از #دروغ بپرهیز هر #گناه دیگری می خواهی انجام ده ، از این سخن مرد در شگفت شد و فرمایش آنجناب را پذیرفته و مرخص گردید. با خود گفت پیغمبر(ص ) مرا از غیر دروغگوئی نهی نکرده پس اکنون بخانه فلان زن زیبا می روم و با او زنا می کنم همینکه بطرف خانه او رفت فکر کرد اگر این عمل را انجام دهد و کسی از او بپرسد از کجا میآئی نمی توانم دروغ بگوید و بر فرض راست گفتن به کیفر شدید و بدبختی بزرگی مبتلا می شود. لذا منصرف شد. باز فکر کرد گناه دیگری انجام دهد همین اندیشه و خیال را نمود در نتیجه از همه #گناهان بواسطه ترک و دروغ دوری جست .
📚انوار نعمانیه ، ص 274
📚داستانها و پندها/ گردآوری و تنطیم مصطفی زمانی وجدانی
نڪته هاے دیــــ💓ـــنے
eitaa.com/a99m99
#نماز_شب
♨️ارزش دعا هنگام سحر
💠 از امام باقر علیهالسلام روایت شده است:
🔸 خداى عزوجل از میان بندگان مؤمنش آن بندۀ بسیار دعاکننده را دوست دارد؛ پس بر شما باد دعا از هنگام سحر تا طلوع آفتاب
زیرا این فاصله، هنگامى است که درهاى آسمان در آن باز شده، و روزیها در آن تقسیم میشود، و حاجتهاى بزرگ برآورده میگردد.
📚 بهجتالدعاء، ص۴۴
#نماز_شب_را_به_نیت_ظهور_میخوانیم
#داستان
🔴عارفی که حمال شهر بود
✍در تبریز قبری مشهور به #قبر_حمال است و از آنِ کسی است که دعای #امام_زمان عجل الله تعالی فرجه در حقش مستجاب شده است. نقل شده:
در بازار تبریز بار میبرده، یک روز بار، سر شانهاش بود که دید، بچه کارگری، از بالای داربست پایش لغزید و به طرف پایین افتاد، این حمال هم دستانش را بلند میکند، میگوید الهی نگه دارش!
این بچه کارگر بین زمین و آسمان معلق میماند، این حمال دستش را دراز میکند، این بچه را بغل میکند، زمین میگذارد، مردم دورش ریختن، تو کی هستی؟!
گفت: من همان حمالی هستم که 60 سال دارم برای شما بار میبرم، گفتند: چطور شد گفتی خدایا نگه دارش، خدا هم بین زمین و آسمان نگه داشتش،گفت: چیز مهمی نیست، 60 سال است به من گفت #دروغ نگو، گفتم: چشم، گفت #حرام نخور، اطاعت کردم، گفت: #تهمت نزن، گفتم: چشم … یک بار هم من گفتم، خدایا این کودک را حفظ کن، #خدا گفت: چشم
📚به نقل قول از علامه طباطبایی
نڪته هاے دیــــ💓ـــنے
eitaa.com/a99m99
#تلنگر
یهروزلباسِتنگ ...
یهروزلباسِگشـاد ...
یهروزلباسِڪوتـاه ...
یهروزلباسَبلند ...
یهروزلباسِتیره ...
یهروزلباسِشاد ...
یهروزلباسِپاره ...
هیرفتیمدنبالِمدڪهیهوقت
بھموننگنعقبموندھ❗️
رفتیمدنبالسِتڪردنڪه
بشیمشیڪتریــنآدمِدنیا :|
یهوقتبهخودتمیایمیبینی
باشیطونستشدے !!!
« ســـورهاعـــرافآیــھ²⁶ »
وَلِبٰـــــاسُاَلتَّقْــــوىٰذٰلِكَخَیْــــرٌ
بھترینلباس؛لباسِتقواست
نڪته هاے دیــــ💓ـــنے
eitaa.com/a99m99
#سلام_امام_زمانم
السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْمُؤَمَّلُ لِإِحْیَاءِ الدَّوْلَةِ الشَّرِیفَةِ...
سلام بر تو و بر امید فرح بخش آمدنت،
آنگاه که حکومت خدا را نشانمان میدهی و خشکسال آرزوهای ما را با باران مهربانی ات سیراب میکنی؛
آنگونه که بعد از آن هیچ عطشی، هرگز بی تابمان نکند.
📚 صحیفه مهدیه،
#اللهمعجللولیکالفرج
نڪته هاے دیــــ💓ـــنے
eitaa.com/a99m99
🌿🌺﷽🌿🌺
#داستان
🦋در گذشته، پیرمردی بود ڪه از راه ڪفاشی گذر عمر می ڪرد ...
او همیشه شادمانه آواز می خواند، ڪفش وصله می زد و هر شب با عشق و امید نزد خانواده خویش باز می گشت.
🔹و امّا در نزدیڪی بساط ڪفاش، حجره تاجری ثروتمند و بدعنق بود؛
تاجر تنبل و پولدار ڪه بیشتر اوقات در دڪان خویش چرت می زد و شاگردانش برایش ڪار می ڪردند، ڪم ڪم از آوازه خوانی های ڪفاش خسته و ڪلافه شد ...
💠یڪ روز از ڪفاش پرسید درآمد تو چقدر است؟
ڪفاش گفت روزی سه درهم
تاجر یڪ ڪیسه زر به سمت ڪفاش انداخت و گفت:
بیا این از درآمد همه ی عمر ڪار ڪردنت هم بیشتر است!
برو خانه و راحت زندگی ڪن و بگذار من هم ڪمی چرت بزنم؛ آواز خواندنت مرا ڪلافه ڪرده ...
ڪفاش شوڪه شده بود، سر در گم و حیران ڪیسه را برداشت و دوان دوان نزد همسرش رفت.
آن دو تا روز ها متحیر بودند ڪه با آن پول چه ڪنند ...!
🔹از ترس دزد شبها خواب نداشتند، از فڪر اینڪه مبادا آن پول را از دست بدهند آرامش نداشتند، خلاصه تمام فڪر و ذڪرشان شده بود مواظبت از آن ڪیسه ی زر ...
🔸تا اینڪه پس از مدتی ڪفاش ڪیسه ی زر را برداشت و به نزد تاجر رفت،
ڪیسه ی زر را به تاجر داد و گفت:
بیا ! سڪه هایت را بگیر و آرامشم را پس بده.
🌺🌿"خوشبختی چیزی جز آرامش نیست"
نڪته هاے دیــــ💓ـــنے
eitaa.com/a99m99
نگیدپروفایلشمذهبےنیست
پسخودشممذهبےنیست
بہقولبزرگے:
مذهبےبودنبہپروفایلنیست
آرزوے #شهادت کردنمبہبیوگرافےنیست•••
#بهخودمونبیایم
آخرینروزِ#ماه_رجب...
ماهی،کهماهآمرزشهست!
ماهی،کهمیگنماهبرگشتنِبهسمتخداست...
نمیدونمتویاینماهتاامروزش
بهایمانمونافزودهشدیانه!
نمیدونمبهچهرسیدیم...
پیشرفتکردیم!
نکردیم!
خدایا...
تویاینلحظاتآخرماهرجب
ازتمیخوامکهماراببخشی...
خدایا...
نزار دستخالی از اینماهبیرونبشیم...
خدایا تواینماهعزیز،
قلبما را به خودت نزدیک کن....
خدایا...
کمکمونکنسربارامامزماننباشیم،سربازباشیم
خدایا...
بازهم بهممون فرصت جبران بده
وکمککن که جبران کنیم...
خدایا...
درنهایتمکربلانرفتهنمیریم.
یهکربلا
ازاوناشکهازتهدلهتوسرنوشتهممون بنویس
#آمینیاربالعالمین
نڪته هاے دیــــ💓ـــنے
eitaa.com/a99m99