eitaa logo
نهج البلاغه و صحیفه سجادیه
643 دنبال‌کننده
188 عکس
32 ویدیو
5 فایل
📚حکمتهای نهج البلاغه ✔️هر روز یک حکمت بهمراه شرح انشالله https://eitaa.com/a_fatemi24/652 ✔️نکات قرآنی https://eitaa.com/a_fatemi24/660
مشاهده در ایتا
دانلود
ارزش علمی و ادبی نهج البلاغه بعد از قرآن کتاب نهج البلاغه در بالاترین بلاغت قرار دارد. این کتاب دیدگاه امام علی (علیه السلام) را درمورد خداوند، توحید، معاد، انسان و خلقت جهان است. کلمات و شیوایی این کتاب به گونه‌ای است که مکارم اخلاقی و صفاتی که لازمه یک انسان کامل است را بیان می کند. کسانی که پای منبر و سخنان امام می نشستند در هنگام خطبه اشک از چشمانشان جاری می شد. زیرا دل ها را می لرزاند و بر آن‌ها تاثیر می گذاشت. نامه هایی که امام به دوستان، دشمنان، فرمانداران نظامی استانداران و دیگر مسئولان فرستاده است. 79 عدد بوده که در زمینه های نظامی، سیاسی، اقتصادی است. محتوای نامه مانند خطبه ها بسیار پرمحتوا و ارزشمند است. سخن ایشان در مورد خلقت جهان هستی و آفرینش جایگاه علمی آن را نشان می دهد. تمامی سخنان امام خطبه های مهم به شمار می رود و نمی توان کوچکترین سخن ایشان را نادیده گرفت. زیرا دارای حکمت فراوان است. دعوت از خلق برای اتحاد و همبستگی، همچنین نحوه رفتار در اجتماع و خانواده و داشتن متانت و ادب در سخن و کردار از جمله جایگاه ادبی نهج البلاغه است. جالب است بدانید که عمر سخنان و مطالب این کتاب بیشتر از هزار سال قبل است اما همچنان در عصر کنونی نیز کاربرد دارد. به جز فصاحت و بلاغت چند بُعدی بودن مطالب موجب کمال آن گردیده است. اگر انسان بداند که با تمسک جستن به قرآن و آموزه های اخلاقی احادیث قوی، نهج البلاغه، صحفیه سجادیه چقدر تاثیر می پذیرد. و باعث دور ماندن او از آلودگی ها و زشتی ها می گردد از ادامه راه رستگاری و خسته نمی شد. https://eitaa.com/a_fatemi24
سوالات متداول: 1. نهج البلاغه چیست؟ نهج البلاغه مجموعه‌ای از خطبه‌ها، نامه‌ها و حکمت‌های امام علی (ع) است که به قلم سید رضی جمع‌آوری شده و به عنوان منبعی ارزشمند برای فهم تعالیم اسلام و شخصیت امام علی (ع) شناخته می‌شود. 2. مهم‌ترین خطبه نهج البلاغه کدام است؟ خطبه شقشقیه به عنوان یکی از مهم‌ترین خطبه‌های نهج البلاغه شناخته می‌شود که در آن امام علی (ع) به مسائل خلافت و ناملایمات پس از پیامبر اسلام (ص) پرداخته‌اند. 3. زیباترین خطبه نهج البلاغه کدام است؟ خطبه همام یا خطبه متقین یکی از زیباترین خطبه‌های نهج البلاغه است که به ویژگی‌های پرهیزگاران و صفات آنان پرداخته و تصویر زیبایی از یک زندگی معنوی و اخلاقی را به تصویر می‌کشد. 4. چند خطبه در نهج البلاغه وجود دارد؟ نهج البلاغه شامل ۲۳۹ خطبه است که هر یک از آن‌ها به موضوعات مهم دینی، اجتماعی و سیاسی پرداخته‌اند. 5. حکمت‌های نهج البلاغه چیستند؟ حکمت‌های نهج البلاغه شامل نکات کوتاه و عمیق از سخنان امام علی (ع) است که به موضوعات مختلفی از جمله اخلاق، توحید، عدالت و معرفت الهی پرداخته و منبع الهام و راهنمایی برای زندگی بهتر می‌باشند. خرید نهج البلاغه وزیری تحریر چرم قابدار کشویی برجسته پلاک فلزی طرح مس نفیس خرید نهج البلاغه وزیری تحریر چرم قابدار کشویی برجسته پلاک فلزی طرح مس نفیس / با 246 هزار تومان تخفیف فقط 6984 هزار تومان سخن پایانی همانطور که در مطالب بالا گفتیم کتاب نهج البلاغه بعد از قرآن نه تنها برای شیعیان بلکه برای دیگر انسان ها نیز می باشد. هدایت و روشنگری آن، باعث شناخت بیشتر خدا و اصول دین است و بر روی زندگی افراد به خصوص جوانان تاثیر مثبت و بسزایی دارد. زیرا از آلودگی به فحشا و گناهان منع نموده و راه های رسیدن به تعالی و رشد روحی را نشان می دهد. رفتار یک انسان در خانواده در جامعه و حتی شناخت خود، از جمله بحث های موجود در خطبه است. این کتاب با بیان مبدأ و مقصد نهایی انسان و بازه ای که در این میان وجود دارد. نشان می دهد که چقدر زندگی دنیوی کوتاه و ناچیز است و با اعمال درست همین فرصت کم در این دنیا موجب زیبایی و لذت، هم در این دنیا و هم در آخرت خواهد شد. در این کتاب خطبه های مهم و مشهوری وجود دارد که برای هر شیعه ای که راه انبیاء و معصومین را ادامه می دهد. خواندنش برای آن ها واجب است. این کتاب مانند قرآن دارای شیوایی و رسایی در کلام است. و بالاتر از آن به جز قرآن کتابی برای طریقت زندگی زیبا وجود ندارد. اگر در خانه خود نهج البلاغه ندارید و یا بعنوان بهترین هدیه قصد خرید نهج البلاغه دارید تا از خطبه ها، نامه ها و حکمت های ارزشمند امیر المومنین علی علیه السلام بهره ببرید، می توانید انواع نهج البلاغه نفیس، وزیری، جیبی، چرمی و پالتویی با بهترین قیمت همراه با ضمانت بازگشت کالا و پول را از صفحه خرید نهج البلاغه انتشارات پیام مهر عدالت می توانید خریداری نمایید. https://eitaa.com/a_fatemi24
هفت فضیلت اخلاقی در نهج البلاغه بِکثْرَةِ الصَّمْتِ تَکونُ الْهَیبَةُ، وَبِالنَّصَفَةِ یکثُرُ الْمُوَاصِلُونَ وَبِالاِْفْضَالِ تَعْظُمُ الاَْقْدَارُ، وَبِالتَّوَاضُعِ تَتِمُّ النِّعْمَةُ، وَبِاحْتِمَالِ الْمُوَنِ یجِبُ السُّوْدُدُ، وَبِالسِّیرَةِ الْعَادِلَةِ یقْهَرُ الْمُنَاوِئُ، وَبِالْحِلْمِ عَنِ السَّفِیهِ تَکثُرُ الاَْنْصَارُ عَلَیهِ. (حکمت ۲۲۴ نهج البلاغه) کثرت سکوت، سبب ابهت و بزرگی است و انصاف مایه فزونی دوستان است و با بذل و بخشش قدر انسان ها بالا می رود و با تواضع نعمت (الهی) کامل می گردد و با پذیرش هزینه ها (و رنج ها و مشکلات) عظمت و سروری حاصل می گردد، با روش عادلانه، دشمن، مقهور و مغلوب می شود و با حلم و بردباری در برابر سفیهان،یاوران انسان بر ضد آنها فزونی می یابند. امام(علیه السلام) در این گفتار نورانی به هفت نکته مهم از فضایل اخلاقی و اثر مثبت آنها اشاره می کند. ادامه👇👇 https://hawzah.net/fa/Article/View/108950/%D9%87%D9%81%D8%AA-%D9%81%D8%B6%DB%8C%D9%84%D8%AA-%D8%A7%D8%AE%D9%84%D8%A7%D9%82%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D9%86%D9%87%D8%AC-%D8%A7%D9%84%D8%A8%D9%84%D8%A7%D8%BA%D9%87
استاد شهید مرحوم مطهری در كتاب سیری در نهج البلاغه خویش دربارة تقسیم بندی كلمات نهج البلاغه می‎نویسد: مباحث نهج البلاغه ـ كه هر كدام شایستة بحث و مقایسه است ـ به قرار ذیل است: 1. الهیّات و ماوراء الطبیعه؛ 2. سلوك و عبادت؛ 3. حكومت وعدالت؛ 4. اهل بیت و خلافت؛ 5. موعظه و حكمت؛ 6. دنیا و دنیاپرستی؛ 7. حماسه و شجاعت؛ 8. ملاحم و مغیبات؛ 9. دعا و مناجات؛ 10. شكایت و انتقاد از مردم زمان؛ 11. اصول اجتماعی؛ 12. اسلام و قرآن؛ 13. اخلاق و تهذیب نفس؛ 14. شخصیّت‎ها، و یك سلسله مباحث دیگر. آن گاه استاد در ضمن مباحث، به توضیح هر یك از موضوعات فوق به اجمال و اختصار می‎پردازند. https://eitaa.com/a_fatemi24
- استاد مرحوم دكتر سید جواد مصطفوی نیز در كتاب «پرتوی از نهج البلاغه» در مورد تقسیم بندی موضوعی نهج البلاغه می‎نویسد: موضوعات نهج البلاغه از لحاظ اهمیت به سه دسته تقسیم می‎شوند: دسته اوّل: مطالبی كه زیاد تكرار شده و با مضامین و عبارت مختلف آمده و در درجة اوّل اهمیت است. دسته دوم: مطالبی كه كمتر تكرار شده و از نظر امیر المؤمنین ( علیه السّلام)در درجة دوم اهمیت است. دسته سوم: متفرقات و مطالبی كه تكرار نشده و حضرت روی آنها تكیه نكرده و فقط به صورت اشاره بیان فرموده‎اند؛ مانند علم نجوم و... دستة سوم حدود پنج درصد نهج البلاغه را تشكیل می‎دهد و نود و پنج درصد دیگر مربوط به دو دستة دیگر است. دستة اوّل شامل ده موضوع است: 1. خداشناسی، صفات جلال و جمال؛ 2. نظم جهان و وظیفة انسان در این جهان؛ 3. پیامبر اسلام و اهمیت رهبری او؛ 4. جهاد در راه خدا؛ 5. سیمای علی در نهج البلاغه؛ 6. نقش قرآن در رهبری امت اسلام؛ 7. حكومت در اسلام، وظایف حاكم و مردم؛ 8. حق و عدالت؛ 9. تقوا و پرهیزكاری؛ 10. بیت المال و خزانة كشور اسلامی. دستة دوم: در نهج البلاغه كمتر تكرار شده و شامل دوازده موضوع است: 1. معاصرین حضرت اعم از نیك و بد؛ 2. دربارة علم و دانش؛ 3. عبادات، فروع دین؛ 4. موقعیت زن؛ 5. اهمیت وحدت كلمه و زیان اختلاف؛ 6. خصلت‎های ناپسند، عجب، تكبر و...؛ 7. اسلام و خصوصیات دین؛ 8. ملاحم و مغیبات؛ 9. صبر و بردباری؛ 10. اصلاح ذات البین؛ 11. همسایگان و حقوق آنان؛ 12. دستگیری از ایتام و فقرا https://eitaa.com/a_fatemi24
بیش از دو سوم از سخنان امام ( علیه السّلام)مربوط به دوران حكومت آن حضرت و مشكلاتی است كه در برخورد با جریانات انحرافی با آن مواجه بودند. این بخش را می‎توان بدین شكل دسته‎بندی كرد: 1. موضوع «متقین»: حكومت عدالت خواهانة آن حضرت، شیوه‎ها و اسلوب حكومت بر پایة آرمان‎ها و ارزش‎های الهی، خطابه‎هایی كه حضرت در این رابطه القا فرمودند، دستور العمل‎ها و نامه‎های وی به استانداران و كارگزارانشان در بیان آداب چگونگی معاشرت با مردم. كه همة این عناوین ـ بدون اینكه خطبه‎ها و نامه‎ها قطعه قطعه شود ـ تحت عنوان متّقین آورده می‎شود. 2. موضوع «غاصبین»: دوران بیست و پنج سالة سكوت و خانه‎نشینی آن حضرت، سخنان مربوط به ماجرای سقیفه، موضع‎گیری‎های آن حضرت در زمان حكومت عمر و ابوبكر، جریان شورای شش نفره و مواضع آن حضرت در زمان خلافت عثمان و سخنانی كه از آن حضرت در نهج البلاغه و جاهای دیگر در این ارتباط آمده است. 3. موضوع «ناكثین»: سخنان و نامه‎های حضرت در این زمینه و در مورد جنگ جمل و پی‎آمدهای آن. 4. موضوع «قاسطین»: افشاگری و روشنگری‎های آن حضرت در مورد معاویه و حزب مرموز اموی و نفوذ آنان در دستگاه خلافت اسلامی، و نامه‎های مكرر آن حضرت به معاویه، جنگ صفین و پی‎آمدهای آن. 5. موضوع «مارقین»: جریان خوارج و چگونگی شكل گیری آنان، روشنگری‎ها و سخنان آن حضرت در مذاكرات و گفتگو با آنان، شعارها و عملكرد خوارج واصول برخورد با تفكر، شعارها و عملكرد آنان؛ جنگ نهروان و پی‎آمدهای آن. 6. موضوع «ساكتین»: افرادی كه خود را از صحنه‎های سیاسی ـ اجتماعی بركنار می‎دانستند و به علی و معاویه كاری نداشتند و ورود در این مسائل را فتنه می‎دیدند؛ ریشه‎یابی این تفكر و سخنان آن حضرت در مورد این جریان. علاوه بر این شش موضوع، سایر سخنان و نامه‎ها و كلمات كوتاه آن حضرت را می‎توان در موضوعات زیر جای داد: 7. اصول دین و عقاید: سخنان مربوط به ذات ربوبی خداوند متعال و صفات جلال و جمال او، آفرینش جهان و موجودات، جایگاه فرشتگان، عالم پس از مرگ، قیامت، داستان پیامبران و... . 8. مواعظ و اخلاق: نكوهش دنیا و دنیا خواهی و مقام پرستی، نكوهش خصلت‎های ناپسند، نظیر بخل، حسد، تكبر و...، توجه دادن انسان‎ها به ابعاد معنوی و فلسفه وجودی و مبدأ پیدایش خویش و اندرزهای مربوط به حكمت عملی در زندگی. 9. اشعار، ادعیه و مناجات‎های كوتاه و بلند آن حضرت. 10. روایات فقهی و فلسفة احكام: سخنان مربوط به نماز، روزه، حج و... و قضاوت‎های آن حضرت. 11. ملاحم و مغیبات: پیش‎بینی‎ها و پیشگویی‎های آن حضرت در مورد حوادث و مشكلات پس از خود، بشارت به آمدن حضرت مهدی(عج) و... . https://article.tebyan.net/382373/%DA%AF%D8%B3%D8%AA%D8%B1%D8%A9-%D9%85%D9%88%D8%B6%D9%88%D8%B9%D8%A7%D8%AA-%D9%88-%D8%AF%D8%B3%D8%AA%D9%87-%D8%A8%D9%86%D8%AF%D9%8A-%D9%87%D8%A7%D9%8A-%D9%85%D9%88%D8%B6%D9%88%D8%B9%D9%8A-%D9%86%D9%87%D8%AC-%D8%A7%D9%84%D8%A8%D9%84%D8%A7%D8%BA%D9%87
✅خانه هشتاد دينارى شريح بن حارث، قاضى كوفه در زمان خلافت على عليه السلام، خانه اى براى خود به هشتاد دينار خريد و آن را قباله ى خود كرد. اين موضوع به على عليه السلام گزارش شد. امام او را احضار كرد و فرمود: به من گزارش شده كه تو خانه اى به قيمت 80 دينار خريده اى و آن را به نام خود قباله كرده اى و براى آن شهود و گواه گرفته اى؟! شريح در پاسخ گفت: درست گزارش داده اند. امام نگاه خشم آلودى به او كرد و فرمود: اى شريح! به زودى كسى "عزرائيل" به سوى تو آيد كه نه به قباله ات مى نگرد و نه به امضاى آن شهود و گواهان توجه مى نمايد، تو را از آن خارج مى كند و تنها در گودال قبر مى گذارد. اى شريح! مبادا اين خانه را از مال ديگران خريده باشى و بهاى آن را از راه حرام به دست آورده باشى! كه در اين صورت، دنيا و آخرت خود را تباه ساخته اى. اين را بدان كه اگر هنگام خريدارى خانه نزد من آمده بودى، قباله اى برايت مى نوشتم كه حتى با توجه به آن، به خريدن خانه اى به قيمت يك درهم يا بيشتر علاقه نشان نمى دادى. نسخه ى قباله ى من چنين بود: اين چيزى است كه بنده ى ذليل از مرده اى كه آماده ى كوچ است، خريدارى كرده كه خانه اى از سراى غرور، در محله فانى شوندگان و در كوچه ى هلاك شوندگان قرار دارد. اين ملك از يك سو به آفات و بلاها اتصال دارد و سوى ديگرش به مصائب روى دارد . و حد سومش به هوس هاى نفسانى و حد چهارمش به اغواى شيطان منتهى مى شود. اين خانه را فريفته ى آرزوها، از كسى كه پس از مدت كوتاهى مى ميرد، به مبلغ خروج از عزت قناعت و دخول در ذلت دنياپرستى خريده است و هرگونه كشف خلاف و فسادى واقع شود، برعهده ى پيكرهاى پوسيده ى شاهان ايران و روم و يمن است... . و شاهد اين قباله عقل است، آنگاه كه از سلطه ى هوس ها بيرون آيد و از بند دنياپرستى آزاد گردد. [ نهج البلاغه، نامه ى 3. ] https://library.tebyan.net/fa/Viewer/Text/63802/15
معرفی خطبه های مهم https://eitaa.com/a_fatemi24/1046 مهم‌ترین خطبه‌های نهج البلاغه https://eitaa.com/a_fatemi24/1047 زیباترین و معروف ترین https://eitaa.com/a_fatemi24/1049 خطبه‌ها و نامه‌های نهج البلاغه https://eitaa.com/a_fatemi24/1050 درس تخصصی نهج البلاغه https://eitaa.com/a_fatemi24/1065
درس تخصصی نهج البلاغه خدا مرحوم آیت الله فاضل را رحمت کند. ایشان خواسته بودند در حوزه در کنار درس تخصصی، نهج البلاغه هم باشد. به آیت الله العظمی مکارم پیشنهاد کرده بودند. ایشان گفته بودند که نمی توانند و نپذیرفته بودند. اما بعد از مدتی زنگ زده بودند و گفته بودند که می پذیرند. گفتند: چه شد نظر شما برگشت؟ فرمودند: دیشب خواب دیدم، به عراق می رویم. لب مرز همه ویزا دارند و می خواهند وارد عراق شوند. اما من ندارم! گفتم: ای وای من چیزی ندارم. باید برگردم. آن مأمور گفت: نه! شما پاسپورتت در جیبت است. در جیبم دست کردم، دیدم نهج البلاغه است. نهج البلاغه ویزای ورود ما به زیارت امیرالمؤمنین(ع) است. اگر می خواهیم امیرالمؤمنین ما را بپذیرد، این است که با امیرالمؤمنین(ع) معامله کنیم. شهید مطهری(ره) می گوید: سالها از عمر من گذشته و درس های حوزه را خواندم. یک استادی دست مرا گرفت، و با نهج البلاغه آشنا کرد. استاد ایشان مرحوم آیت الله حاج میرزا علی آقای شیرازی(ره) است. مرحوم مطهری چقدر به ایشان اظهار ارادت می کردند. در خاطرات آیت الله شب زنده دار از علمای بسیار بزرگوار هستند، می دیدم. ایشان نوشتند: من در شیراز بودم، استادی به نام «مرحوم سید ابراهیم حق شناس» داشتم. خدمت ایشان درس می خواندند. جمعه که می شد درس تعطیل می شد. می فرمودند: در طول هفته من به شما درس دادم، امروز شما یک کاری برای من بکنید. بنشینید خطبه متقین را باز کنید و برای من بخوانید. آیت الله شب زنده دار نوشتند، وقتی ما شروع به خواندن خطبه می کردیم، آیت الله حق شناس دو زانو می نشست و بلند بلند گریه می کرد. از شنبه تا پنج شنبه ایشان معلم ما بود و به ما درس می داد. جمعه ما نهج البلاغه را برای ایشان می خواندیم. https://eitaa.com/a_fatemi24/1064
جایگاه علمی سید رضی را فقیه، متکلم، مفسر و شاعر معرفی کرده‌اند. او نزد برخی از عالمان شیعه و سنی از جمله شیخ مفید شاگردی کرده است. بنا بر نقل ابن ابی‌الحدید از فخار بن معد موسوی، شیخ مفید خوابی دید که حضرت زهرا(س) بر او وارد می‌شود در حالی که حسنین را با خود آورده است. حضرت از شیخ مفید می‌خواهد که به آن دو فقه بیاموزد. بنا بر این گزارش، شیخ مفید بامداد همان روز در محل درس خود نشسته بود، فاطمه دختر ناصر وارد مسجد شد و دو پسرش سید رضی و سید مرتضی را با خود آورده بود. او به شیخ مفید گفت دو فرزندم را به حضورت آورده‌ام تا به آن دو فقه بیاموزی. سید رضی، علم نحو را نزد ابوعلی فارسی(متوفای ۳۷۷ق)، قاضی سیرافی، ابن جنی(متوفای ۳۹۲ق)و علی بن عیسی ربعی شیرازی خوانده است https://eitaa.com/a_fatemi24/1064
🔻امیر بیان نهج البلاغه، دریایی بیکران معارف الهی از زبان امیرالمومنین علی ابن ابیطالب (ع) است. هر کس می‌خواهد امیرِ بیان علی (ع) را بشناسد و با اندیشه علوی انس بگیرد باید دل به این دریا بسپارد تا جانش به طهارت واقعی برسد و وجودش با این کتاب نورانی سیراب شود. هر کس می خواهد اسلام را بشناسد، باید با نهج البلاغه مأنوس شود؛ چراکه اسلام در چهره و سخن و عمل امام علی (ع) جلوه‌گر است. این کتاب، کتاب اخلاق و تهذیب نفس، کتاب راهنما و هدایت، کتاب زندگی و نسخه شفابخش دردهای بشری است؛ زیرا چگونه بودن و چگونه زندگی کردن را به انسان می‌آموزد. به جهت ارزشمندی این کتاب شریف و گرانبها، برآن شدیم تا در این مقاله با نهج البلاغه قدری بیشتر آشنا شویم تا زمینه‌ای شود برای قرار دادن بخشی از اوقات روزانه خود، برای آموختن از این گنجینه معرفت. 🔻اهمیت فصاحت و بلاغت نزد عرب عرب از دوران قبل از ظهور اسلام، به ادبیات، شعر، سخن و سخنوری اهمیت می‌داد و آن را باعث افتخار می‌دانست. در عصر جاهلیت اجتماع سالانه شعرای بزرگ تشکیل می‌شد و اعراب شعرهای خود را می‌خواندند. تعداد بسیار کمی سواد داشتند، اما شعرهای بلند را حفظ کرده و سینه به سینه به نسل‌های بعدی انتقال می‌دادند. وقتی قرآن کریم نازل شد و در آیات روشن آن حکمت‌ها بسیار زیبا بیان گردید، اعراب که خود اهل سخنوری و فصاحت بودند، شیفته قرآن شدند. آیات قرآن آنقدر زیبا بود که دشمنان اسلام از جمله ابوسفیان، زمانی که پیامبر اکرم (ص) آیات قرآن را تلاوت می‌کرد، مخفیانه گوش می‌ایستادند و محو کلام خدا می‌شدند، اما با این حال با دلی پرکینه نسبت به بنی هاشم به دشمنی خود ادامه می‌دادند. https://eitaa.com/a_fatemi24/1064
گردآوری سخنان امام علی (ع) از چه زمانی آغاز شد؟ در پاسخ به این سوال باید گفت، نوشتن و نگارش معارف از دوران حیات حضرت علی (ع) بوده، چراکه امام یاران خود را به نوشتن احادیث و علوم تشویق و سفارش می‌کردند. به همین دلیل بسیاری از سخنان امیرالمومنین (ع) نوشته شده و به نسل‌های بعد رسیده است. ولیکن نهج البلاغه، برگزیده‌ای از سخنان امیرالمومنین (ع) است که در قرن چهارم هجری توسط سید رضی جمع آوری گردید. مؤلف کتاب نهج البلاغه کیست؟ محمد بن حسین بن احمد، مشهور به سید رضی در سال ۳۵۹ ه. ق در بغداد به دنیا آمد. او از مشهورترین خانواده‌های علوی بود. وی از محضر اساتیدی چون شیخ مفید از کودکی علم آموخت و در بیست سالگی عالِم گردید. سید رضی با تأسیس مدرسه علمیه دارالعلم شاگردان زیادی تربیت کرد. او علاوه بر تدریس، به نگارش کتاب پرداخت و بیست جلد کتاب از جمله نهج البلاغه از خود به یادگار گذاشت و در سال ۴۰۶ ه.ق در ۴۷ سالگی از دنیا رفت. https://eitaa.com/a_fatemi24/1064
🔺معنای نهج البلاغه نهج ‌البلاغه از نظر لغت: نهج، به معنی راه و روش روشن. بلاغت، یعنی سخن گویا و رسا، به مقتضای حال و میزان فهم مطالب، سخن گفتن. فصاحت، یعنی سخن پردازی، آوردن الفاظ و کلمات و عبارات محکم و زیبا و سنجیده. نهج‌ البلاغه، یعنی روش سخن گفتن. نهج ‌البلاغه منتخبی از سخنان، خطبه‌ها، نامه‌ها، دعاها، وصایا، جمله‌ها و کلمات کوتاه امام علی (ع) است که سید رضی آن را بیش از هزار سال پیش جمع آوری و در سه بخش جداگانه تنظیم نموده است. بخش اول خطبه‌ها، بخش دوم نامه‌ها و بخش سوم، کلمات قصار و کوتاه آن حضرت است. 🔻تألیف نهج البلاغه سخنان امیرالمومنین (ع) از همان دوران حیات حضرت (ع) نوشته می‌شد. اما تصمیم سید رضی به نگارش نهج البلاغه با روشی دیگر، سبب جاودانگی و شهرت این کتاب گرانبها شد. این عالم بزرگوار در تألیف نهج البلاغه به بلاغت و فصاحت آن توجه داشت. او قصد نداشت که تمامی سخنان امام علی (ع) را جمع‌آوری کند؛ زیرا این کار توسط دیگر علما و نویسندگان دیگر انجام شده بود. حضرت علی (ع)، امام بلاغت و سخنوری بود. سید رضی هم که استاد بلاغت و ادبیات است، از این رو سخنان و کلمات امام (ع) را گلچین کرد و موضوعات زیبا و شگفت انگیز را انتخاب نمود. این روش او باعث شد تا نهج البلاغه علاوه بر شیعیان بین مسلمانان و حتی غیر مسلمانان هم رواج پیدا کند. 🔺دیدگاه سید رضی نسبت به سخنان امیرالمومنین (ع) این عالم جلیل القدر در مقدمه کتاب نهج البلاغه می‌گوید: «امیرالمؤمنین (ع) در موضوعات و ابواب گوناگون، کلماتی دارد و هرگاه انسان در یک موضوع، کلمات آن حضرت را مطالعه می‌کند هیچ شکی نمی‌کند که این سخنان از آنِ کسی است که تمام عمر خویش را در همان رشته سپری کرده است». انگیزه سید رضی از جمع‌‌آوری نهج البلاغه سید رضی می‌گوید: «در آغاز به تألیف کتابی در خصایص ائمه (ع) مشغول شدم… در پایان خصایص امیرالمؤمنین (ع) فصلی را به سخنان کوتاه امام (ع)، که در زمینه موعظه‌ها حِکَم، امثال و آداب نقل شده، اختصاص دادم. گروهی از دوستان، این فصل را پسندیدند و از نکات بی‌نظیر آن شگفت زده شدند. آنها از من خواستند کتابی تدوین کنم که مجموعه خطبه‌ها، نامه‌ها و مواعظ و … را داشته باشد. خواسته آنها را اجابت کردم و یقین داشتم که سود و نفع آن بسیار است و به زودی فراگیر خواهد شد. پس از پایان کتاب، چنین دیدم که نامش را «نهج البلاغه» بگذارم؛ چرا که این کتاب، درهای بلاغت و سخنوری را به روی بیننده خود باز می‌کند https://eitaa.com/a_fatemi24/1064
🔻علل جذابیت نهج البلاغه نهج البلاغه یکی از جذاب‌ترین کتاب‌های جهان اسلام در هزار سال گذشته است. در بین کتاب‌هایی که از گذشتگان به دست ما رسیده است آثار ارزشمندی وجود دارد که مانند خورشید شرق و غرب عالم را پرنور می کند و نهج البلاغه یکی از این نمونه‌های ارزشمند است. از علل ارزشمندی این کتاب می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: ۱. نهج البلاغه با فطرت، عقل، وجدان، عواطف و احساسات بشر هماهنگ است؛ ۲. کلمات نهج البلاغه از زبان امیرالمومنین (ع)، جانشین رسول خدا (ص) و وارث علم ایشان است؛ ۳. فصاحت و بلاغت در کلام امام علی (ع) همهٔ دانشمندان را شگفت‌زده کرده است؛ ۴. امام علی (ع) در تمام ابعاد وجودی یک انسان کامل سخن گفته است. گاهی از ویژگی‌های مردان خدا، گاهی روابط فردی و اجتماعی، مسئله تربیت، همدردی با طبقات محروم، گاهی نشان دادن مسیر آزادی و سعادت، گاهی برحذر داشتن انسان از مسیر بدبختی و … سخن می‌گوید. https://eitaa.com/a_fatemi24/1064
🔺نهج البلاغه، کتاب راهنمای زندگی دینی نگاه به نهج البلاغه از زاویه‌ای که کمتر به آن توجه شده، بسی جای تأمل و بررسی دارد. این کتاب گرانقدر سبک زندگی را به ما ارائه می‌دهد و می‌توان از آن معنا و مفهوم زندگی را فهمید. با مطالعه آن و تفکر عمیق در راهکارهایی که امیرالمؤمنین در مسائل مطرح می کنند، به راحتی می‌توان دردهای فردی و اجتماعی و مشکلات اخلاقی، تربیتی، فرهنگی و سیاسی را رفع کرد. https://eitaa.com/a_fatemi24/1064
✋نهج البلاغه از نگاه اندیشمندان غیر مسلمان نهج‌البلاغه، به عنوان یک اثر ارزنده است که منحصر به مسلمانان نیست. جذبه کلمات و عبارت‌های آن به قدریست که علما، دانشمندان و ادیبان بسیاری درباره آن سخن گفته‌اند. در ادامه نظر شما را به دیدگاه برخی اندیشمندان مسیحی پیرامون نهج‌البلاغه جلب می‌کنیم: 🔻جرج جرداق و نهج البلاغه عظمت نهج البلاغه در نگاه جرج جرداق مسیحی دانشمند بزرگ مسیحی، جرج جرداق در عظمت نهج البلاغه می‌گوید: «جاذبه‌های نهج البلاغه امام علی (ع) شوری در من ایجاد کرد که دویست بار نهج البلاغه را مطالعه کردم». او می‌گوید: «نهج البلاغه، در بلاغت، فوق بلاغت‌هاست؛ قرآنی است که از مقام خود اندکی فرود آمده و سخنی است که تمام زیبایی‌های زبان را در گذشته و آینده در خود جای داده است». او در این زمینه کتابی با عنوان «امام علی، صدای عدالت انسانی» نوشته است که پس از نوشتن این کتاب از خیلی کشورهای حاشیه خلیج‌فارس، از او خواسته ‌بودند که درباره برخی از شخصیت‌های صدر اسلام هم کتابی این ‌چنین بنویسد و البته، مبالغ خوبی هم برای این‌ کار به او پیشنهاد کرده ‌بودند. اما جرداق نپذیرفته و گفته‌ بود: «من قلمم را بعد از نگارش این کتاب شکسته‌ام و برای غیر امام علی(ع)، نمی‌نویسم؛ نه این‌که آن شخصیت‌ها را کوچک بشمارم، نه! اما امام علی (ع) را چنان بزرگ می‌دانم که نمی‌خواهم درباره غیرِ او چیزی به رشته تحریر درآورم. جای تعجب است که شما مسلمانان و شیعیان، امام علی(ع) را متعلق به خودتان می‌دانید، در حالی که او شخصیتی فراتر از زمان و مکان دوران خودش بود و آموزه‌هایی برای بشریت داشت که مختص شما نیست». 🔻نحوه آشنایی جرج جرداق با نهج البلاغه او درباره آشنایی خود با نهج البلاغه می‌گوید: «برادرم گفت اگر می‌خواهی بفهمی ادبیات چیست و ذوق ادبی کدام است، برو و نهج‌البلاغه بخوان. در واقع برادرم بود که مرا با نهج‌البلاغه آشنا کرد و باعث شد همه عمرم را صرف آن کنم. نهج‌البلاغه نثر بود، اما آن را از هر نظمی فراتر یافتم؛ متنی بود پر از محتوا که نظیر آن را در هیچ اثر ادبی دیگری نمی‌شد یافت. به این ترتیب، نهج‌البلاغه دوست و همنشین من شد و تا امروز، بیش از دویست بار آن را از ابتدا تا انتها خوانده و بیش از هر متن دیگری از آن بهره برده‌ام. … او مولی‌الموحدین است، یک الگوی بی‌مانند اخلاقی است، یک موعظه‌گر بی‌همتاست و خطیبی بسیار توانمند است و در این ویژگی‌ها نمی‌توان تردید کرد». https://eitaa.com/a_fatemi24/1064
🔻حنا فاخوری کشیش مسیحی دکتر حنّا فاخوری از مسیحیانی است که اسیر جاذبه بی‌پایان امیرالمؤمنین علی (ع) شده است. او درباره نهج البلاغه می‌گوید: «به نظر من اگر سیاستمداران دنیا به نامه‌های امام علی(ع) به حکام و امرای خود توجه و عمل کنند برایشان بهتر است؛ زیرا این‌ها نامه‌های انسانیت است، نامه‌هایی که حق هر انسانی را به او می‌دهد و میان مردم به حق قضاوت می‌کند و مثل نامه‌هایی نیست که اخلاق و زندگی بشر را ویران می‌کند. به نظر من نهج البلاغه بزرگترین هدیه امام علی(ع) به جامعه بشری است که باید آن را خواند و به آن عمل کرد». آنتوان‌بارا نویسنده مسیحی آنتوان بارا آن‌چنان تحت تأثیر کلام و شخصیت امیرالمؤمنین علی (ع) بوده است که تا به حال 25 بار نهج البلاغه حضرت (ع) را مطالعه کرده و به گفته خودش هر بار گوهری جدید از این دریای بی‌پایان صید کرده است. باورش این است که «این کتاب فلسفی‌ترین کتاب عالم است». آنتوان درباره نهج البلاغه می‌گوید: «در کتاب نهج البلاغه همه دستورات درباره زندگی انسانی، از جمله سیاست، کشورداری، برخورد با مردم آمده است. همچنین در حکمت، زبان‌شناسی سرآمد دیگر کتاب‌ها و منابع است. نامه حضرت به مالک‌اشتر، حاوی عالی‌ترین مضامين درباره آيين کشورداری است که باید تمام ملت‌ها به آن توجه کنند». https://eitaa.com/a_fatemi24/1064
✋غفلت شیعه از نهج البلاغه با وجود شیفتگانی چون جرداق و امثال آن نسبت به امیرالمؤمنین (ع) و نهج البلاغه، شیعیان باید قدری همت خود را نسبت به فراگیری معارف نهج البلاغه بالا ببرند. به راستی ما که خود را شیعه امیرالمؤمنین می‌دانیم و در خانواده شیعه، از پدر و مادری شیعه و از خاندان شیعه هستیم و در کشور شیعیان زندگی می‌کنیم، چرا باید با نهج البلاغه و مفاهیم پرمعنای آن بیگانه باشیم؟! ما که ادعای ولایت و محبت مولای متقیان، علی (ع) را داریم، چند بار نهج البلاغه را خوانده‌ایم و با معارف ارزشمند آن آشنا هستیم؟ علت غربت نهج البلاغه در بین شیعیان متأسفانه، نهج البلاغه در میان مسلمانان بخصوص شیعیان مهجور است؛ زیرا با اهمیت و جایگاه ایـن کتـاب آشنا نیستند و آموزه‌های آن در زندگی‌شان نهادینه نشده است. افزون بر آن عواملی باعث تداوم این مظلومیت شده است که عبارتند از: 1. تلاش قدرت‌های ستمگر بنی امیه، بنی عباس و … تا دوران پهلوی برای محو سخنان ناب امیرالمومنین (ع)، تا اندیشه و سیره علوی وارد زندگی مردم نشود؛ زیرا آنها از حاکمان ظالم مطالبه حق خواهند کرد، در زندگی‌شان می‌خواهند عزت و کرامت داشته باشند و خدا را با تمام معنا در دوران زندگی خود ببینند. پس هرچه مردم از این گنج گرانبها کمتر بدانند و غافل باشند به نفع حکومت و حاکم ستمگر است. ۲. بی‌اطلاعی از جامعیت نهج البلاغه به عنوان کتاب زندگی یکی دیگر از عوامل مهجوریت نهج البلاغه است. در صورتی که بعد از قرآن، نهج البلاغه، اثری است که در همه عرصه‌های زندگی مسیر روشن را نشان می‌دهد. در این اثر گرانسنگ، مسائل مهم معرفتی و مهم درباره توحید، نبوت، امامت، معاد، انسان شناسی، جهان شناختی و … آمده و از سوی مولی الموحدین، علی (ع) به زیباترین بیان طرح و تحلیل شده است. ۳. عدم تلاش برای ساده سازی کلمات و عبارات سخت نهج البلاغه توسط کارشناسان دینی برای فهم عموم مردم تا به آسانی معارف آن را بیاموزند؛ ۴. عدم فرهنگ سازی معارف نهج البلاغه در جامعه و ساماندهی مطالب ارزشمند آن و همچنین القاء این تفکر در بین مردم که عبارات نهج البلاغه سنگین و قابل فهم نیست. ۵. نپرداختن به آن در دروس طلاب، دانشجویان و دانش آموزان و قرار نگرفتن این کتاب ارزشمند به عنوان ماده درسی برای درک مفاهیم عظیم نهج البلاغه تحت آموزش اساتید مجرب از دیگر علل مظلومیت نهج البلاغه است. ۶. استخراج نکردن راهکارهای مناسب از نهج البلاغه برای حل مشکلات و مسائل فردی، اجتماعی، سیاسی و … مردم و جامعه نیز قابل تأمل است. ۷. عدم ارائه الگوی مناسب از نهج البلاغه توسط کارشناسان دینی و اهل فن در نهج البلاغه تا به آسانی در دسترس عموم مردم قرار گیرد و در موضوعات مختلف بکار گرفته شود. https://eitaa.com/a_fatemi24/1064
چه کنیم تا نهج البلاغه از غربت درآید؟ برای بیرون آوردن نهج البلاغه از مظلومیت و غربت، همه مسلمانان می‌بایست دست در دست هم تلاش کنند. از جمله راهکارهایی که در این زمینه می‌توان ارائه داد این است که:‌ ۱. ساده سازی و روان نویسی نهج البلاغه توسط نویسندگان و کارشناسان دینی برای فهم عمومی معارف آن و ارائه آن به آموزش و پرورش و دانشگاه‌ها برای تدریس؛ ۲. برگزاری دوره‌های نهج البلاغه برای عموم مردم جهت انس هرچه بیشتر مردم و جوانان با نهج البلاغه؛ ۳. تهیه کتاب شریف نهج البلاغه و قرار دادن آن در کنار قرآن، برای مطالعه و مأنوس شدن با آن به عنوان یک وظیفه فردی هر مسلمان؛ ۴. تبلیغ و نشر معارف نهج البلاغه در برنامه‌ها، سخنرانی‌ها، جلسات عمومی و محافل معنوی؛ ۵. تهیه و تنظیم کتاب‌های داستان به زبان کودکانه از معارف نهج البلاغه برای کودکان. https://eitaa.com/a_fatemi24/1064
نهج البلاغه کتاب زندگی و سعادتمندی https://imanoor.com/blog/nahj-al-balagha/#i-6
استاد انصاریان با اشاره به داستانی از یک سفرنامه عنوان کردند؛ نهج البلاغه، افتخار کتابخانه لنینگراد استاد حسین انصاریان، مفسر قرآن کریم در دومین جلسه از سلسله سخنرانی‌‌های «سعادت و شقاوت» در حسینیه مکتب الزهراء مشهد اظهار داشتند: قرآن کریم تأکید بسیاری بر مبحث سعادت و شقاوت دارد اما نخستین بار، دانشمندان و فلاسفه یونانی از سه هزار سال قبل از میلاد مسیح به این مبحث اشاره داشتند اما از آن‌جایی که بیاناتشان وحیانی نبوده، در بسیاری از نقاط با اشتباه برخورد کرده است. از این روست که امام صادق(ع) می‌فرمایند علم را از خانه ما فرا بگیرید. ایشان با بیان این‌که ائمه معصومین(ع) معلم و مربی علوم مادی نیستند، فرمودند: خداوند متعال در بیان هدف از قرار دادن ائمه معصومین(ع) می‌فرماید «من آنان را برای شما قرار دادم تا شما را به راه خیر و سعادت دعوت کرده و از مسیر شقاوت دور کنند؛ همچنین از طریق ایشان وحی کردم که هرچه کار خیر در این عالم مهیا می‌شود، انجام دهید». استاد انصاریان با اشاره به روایتی از امام صادق(ع) مبنی بر این‌که انجام کار خیر برای دیگران مشروط به اسلام و تدین آنان نیست، ابراز کردند: خدای متعال و ائمه معصومین(ع) تأکید بسیاری بر انجام کار خیر و کمک به دیگران داشته و هیچ‌گاه این مسأله را منوط به شرط خاصی نکرده‌اند. ایشان در بخشی از سخنان خود، خاطرنشان کردند: امیرالمؤمنین علی(ع) پس از این‌که به مالک اشتر فرمودند که به صورت عادلانه از مردم مالیات بگیر، در بیان چگونگی مصرف مالیات تصریح می‌کنند «بخشی از مالیات خرج فرهنگ و ادب مردم کن؛ بخشی از مالیات را برای رفاه مردم مصرف کن؛ قسمتی از مالیات را برای جنگ‌های احتمالی ذخیره کن. اما اگر روزی خشک سالی آمد و کشت کشاورزان محدود و صنعت صنعتگران به یک سوم رسید، در آن سال از مردم مالیات نگیر». استاد حوزه علمیه قم افزودند: امیر مؤمنان علی(ع) در ادامه سخنان خود به مالک اشتر می‌فرمایند «تمامی مردمی که در کشور تو مصر زندگی می‌کنند، یا مسلمان و برادر تو هستند و یا در انسانیت هم نوع تو بوده و حق طرد هیچ یک از آنان را نداری». ایشان یادآور شدند: علمای قبل از اسلام مطالب خوبی در مبحث سعادت و شقاوت دارند اما از آن‌جایی که کامل و جامع نبوده و نقصان‌های بسیاری دارد، قابل استناد نیست؛ پس از اسلام، ائمه معصومین(ع) والاترین مطالب را در این مبحث بیان داشته‌اند. استاد انصاریان با اشاره به داستانی از سفرنامه یکی از اطرافیان شاه در مجله قبل از انقلاب ادامه دادند: این فرد فرهنگی می‌گوید «در سفر خود به بازدید از کتابخانه لنینگراد رفتم که 15 میلیون کتاب در آن بود در حالی که کتابخانه آستان قدس رضوی 700 هزار کتاب هم نداشت؛ مدیر کتابخانه مرا به اتاقی بسیار زیبا و شکیل برد؛ وسط این اتاق میزی گران قیمت قرار داشت که روی آن نیز بشقابی طلا قرار داشت که به واسطه موتوری کوچک در حال چرخش بود. روی آن بشقاب کتابی قرار داشت که معتقد بودند با ارزش‌ترین کتاب در میان 15 میلیون کتاب کتابخانه است. هنگامی که روی جلد آن نگاه انداختم، با عبارت «نهج البلاغه علی بن ابی طالب» مواجه شدم». https://eitaa.com/a_fatemi24/1064
✅كلام شیخ محمد عبده شیخ محمد عبده که در زمان خود شیخ مطلق الازهر بود و افتخار شاگردی مفخر شرق «سید جمال‌الدین اسدآبادی‌» را دارد و چه بسا شرح نهج‌البلاغه وی نیز نشانی از تاثیر روح شیعی و حماسی سید بر وی باشد و سخنان امام را پس از آیات قرآنی و کلمات رسول‌الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) جامع‌ترین کلام دنیای عرب می‌داند. وی می‌گوید: «در میان تمام مردم عرب کسی نیست که معتقد نباشد سخن علی (علیه‌السّلام) پس از قرآن و احادیث رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) شریف‌ترین و بلیغ‌ترین و جامع‌ترین سخنان است‌». همو در فراز دیگری آن را آموزشگاه پند و حکمت دانسته و تمسک بدان را پاک کننده دل‌ها می‌داند. عبده می‌نویسد: «در هنگام مطالعه نهج‌البلاغه هرگاه به فصلی دیگر می‌رسیدم، حس می‌کردم که پرده‌های سخن عوض می‌شوند و آموزشگاه‌های پند و حکمت تغییر می‌یابند. گاهی خودم را در میان جهانی می‌یافتم که روح بلند معانی با زیور عبارات تابناک آن را آبادان ساخته است. این معانی، پیرامون جان‌های پاک و دل‌های روشن می‌گردد تا به آنها رستگاری و الهام کند و به مقصد عالی‌شان برساند و از لغزش گام‌های گوناگون دورشان سازد و به شاه راه مستحکم فضیلت و کمال برساند». این گونه سخنان از مردی که خود هم فقیه است و هم در میدان ادبیات عرب شهره‌ور است، ‌بیانگر مکانت و منزلت والای نهج‌البلاغه می‌باشد. https://eitaa.com/a_fatemi24/1064
✋صله رحم در نهج البلاغه قال عليه السلام عند وفاته: الله الله فى جيرانكم، فانهم وصية نبيكم. ما زال يوصى بهم، حتى ظننا اءنه سيورثهم. در هنگام وفات خويش فرمود: خدارا خدارا! درباره همسايگانتان كه آنان سفارش شده پيامبر شمايند. پيامبر صلى الله عليه و آله پيوسته درباره همسايگان سفارش مى كرد چندان كه گمان برديم آن ها را ارث بر قرار خواهد داد. ♦️ نياز خويشاوندى به دوستى (نامه 47.) القرابة الى المودة، اءحوج من المودة الى القرابة خويشاوندى به دوستى نيازمندتر است تا دوستى به خويشاوندى. (حكمت 308.) ♦️محبت به خويشاوندان اءيها الناس! انه لا يستغنى الرجل و ان كان ذا مال عن عترته، و دفاعهم عنه باءيديهم و اءلسنتهم، و هم اءعطى الناس حيطة من ورائه، و اءلمهم لشعثه، و اءعطفهم عليه عند نازلة اذا نزلت به. و لسان الصدق يجعله الله للمرء فى الناس، خير له من المال يرثه غيره و منها: اءلا لا يعدلن اءحدكم عن القرابة يرى بها الخصاصة اءن يسدها بالذى لا يزيده ان اءمسكه، و لا ينقصه ان اءهلكه. و من يقبض يده عن عشيرته فانما تقبض منه عنهم يد واحدة و تقبض منهم عنه اءيد كثيرة؛ و من تلن حاشيته، يستدم من قومه المودة 🔻اى مردم! هيچ كس هر اندازه هم ثروتمند باشد، از خويشان (ايل و عشيره ) خود و حمايت عملى و زبانى آن ها از خويش بى نياز نيست. آنان بزرگ ترين گروهى هستند كه از انسان پشتيبانى مى كنند و پراكندگى و پريشانى او را از بين مى برند و در مصيبت ها و حوادثى كه برايش پيش مى آيد بيش از همه به او مهربان و دلسوزند. نام نيكى كه خداوند براى انسان در ميان مردم پديد مى آورد بهتر است از مال و ثروتى كه وى براى ديگران باقى مى گذارد. 🔺هان! مبادا از خويشاوند نيازمند خود روى برتابيد و از دادن اندك مال به او، كه اگر ندهيد چيزى بر ثروت شما نمى افزايد و اگر بدهيد چيزى كم نمى شود، دريغ نكنيد. هر كه از خويشان خود دست كشد، يك دست از آنان بازگرفته، اما دست هاى فراوانى از خود كنار زده است و آن كس كه با قوم و خويشان خود نرم خو و مهربان باشد، دوستى و محبت هميشگى آنان را به دست آورد. (خطبه 23.) ♦️. وجوب صله رحم (فرض الله ) صلة الرحم منماة للعدد خداوند صله رحم را براى كثرت نفرات واجب گردانيد. (حكمت 252.) ♦️ فلسفه خانه بزرگ لعلاء بن زياد، لما راءى سعة داره: ما كنت تصنع بسعة هذه الدار فى الدنيا، و اءنت اليها فى الاخرة كنت اءحوج؟ و بلى ان شئت بلغت بها الاخرة. تقرى فيها الضيف، و تصل فيها الرحم، و تطلع منها الحقوق مطالعها، فاذا اءنت قد بلغت بها الاخرة امام على عليه السلام وقتى خانه وسيع علاء بن زياد را ديد به او فرمود: چه كارى به بزرگى و فراخى اين خانه در دنيا دارى، در حالى كه تو در آخرت به آن نيازمندتر خواهى بود. آرى! اگر بخواهى با اين خانه بزرگ توشه براى آخرت ذخيره كنى در اين خانه مهمان را بنوازى و پيوند با خويشان را محكم تر كنى. و حقوق آن را به مصارف خود ادا كنى، با اين شرايط است كه براى آخرت خود زاد و توشه تحصيل نموده اى. (خطبه 209.) ♦️ ره آورد جوانمردى الكرم اءعطف من الرحم بزرگوارى و جوانمردى بيشتر از علقه خويشاوندى موجب مهربانى و توجه مردم نسبت به انسان مى گردد. (حكمت 247.) ♦️ زكات مال من آتاه الله مالا، فليصل به القرابة، و ليحسن منه الضيافة هر كسى كه خدا به او مالى داد به نزديكان خود بپردازد و مهمان نوازى كند. (خطبه 142.) ♦️ غريب حقيقى رب بعيد اءقرب من قريب، و قريب اءبعد من بعيد. و الغريب من لم يكن له حبيب. بسا دورى كه از هر نزديكى نزديك تر است و بسا نزديكى كه از هر دورى از آدمى دورتر است، غريب كسى است كه دوستى نداشته باشد. (نامه 31.) https://eitaa.com/a_fatemi24/652 -----
✋خانه وسیع 🔺امير مؤ منان على عليه السلام به عيادت يكى از دوستانش بنام (علاء بن زياد) كه در بصره زندگى مى كرد رفت ، وقتى چشمش به خانه وسيع او افتاد فرمود: (اين خانه با اين همه وسعت را در اين دنيا براى چه مى خواهى ؟ با اينكه در آخرت به آن نيازمندتر هستى ؟) 🔺آرى مگر اينكه بخواهى به اين وسيله به آخرت برسى مانند آنكه : 1- در اين خانه از مهمان ، پذيرائى كنى 2 - صله رحم نمائى و حقوق (واجب ) خود را از اين خانه خارج كرده و به اهلش برسانى ، فاذا انت قد بلغت بها الاخره : (كه در اين صورت با اين گونه خانه به آخرت نائل شده اى ) علاء عرض كرد: اى امير مؤ منان ! از برادرم عاص بن زياد، پيش تو شكايت مى كنم ، امام فرمود: براى چه ؟ مگر چه كرده ؟ 🔺علاء عرض كرد: عبائى (ناچيز) پوشيده و از دنيا كناره گرفته است . على عليه السلام فرمود: او را نزد من بياور، وقتى كه عاصم به حضور على عليه السلام آمد، حضرت به او فرمود: (اى دشمنك جان خود، شيطان در تو راه يافته و تو صيد او شده اى آيا به خانواده ات رحم نمى كنى ؟ تو خيال مى كنى خداوند خداوند كه طيبات (زندگى خوب ) رابر تو حلال كرده ، دوست ندارد كه از آنها بهره مند شوى ؟! 🔺انت اهون على الله من ذلك : (تو بى ارزشتر از آنى كه خداوند با تو چنين كند). عاصم عرض كرد: (اى اميرمؤ منان ! ولى تو با اين لباس خشن و غذاى ناگوار بسر مى برى ) (و من از تو پيروى مى كنم ) 🔺امام فرمود: عزيزم ! من مثل تو نيستم ان الله تعالى فرض على ائمه العدل ان يقدروا انفسهم بضعفه الناس ، كيلا يتبيغ بالفقير فقره (خداوند متعال بر پيشوايان عدل و حق ، واجب شمرده است كه بر خود سخت گيرند، و شيوه زندگيشان را همآهنگ با وضع زندگى طبقه ضعيف مردم قرار دهند، تا نادارى فقير موجب نافرمانى او از جدا نشود يا (- تانادارى فقيرى ، موجب آن نشود كه به او سخت بگذرد) نهج البلاغه صبحى صالح خطبه 210. https://eitaa.com/a_fatemi24/652
ترجمه و شرح حکمت 374 نهج البلاغه: اهمیت امر به معروف و نهى از منکر ✋و فِي كَلَامٍ آخَرَ لَهُ (علیه السلام) يَجْرِي هَذَا الْمَجْرَى: 👌امام(عليه السلام) در گفتار ديگرى در همين زمينه فرمود: ♦️فمِنْهُمُ الْمُنْكِرُ لِلْمُنْكَرِ بِيَدِهِ وَ لِسَانِهِ وَ قَلْبِهِ، فَذَلِكَ الْمُسْتَكْمِلُ لِخِصَالِ الْخَيْرِ؛ 🔸گروهى از مردم با دست و زبان و قلب به مبارزه با منكرات و انكار منكر برمى خيزند. آن ها تمام خصلت هاى نيك را به طور كامل در خود جمع كرده اند. ♦️و مِنْهُمُ الْمُنْكِرُ بِلِسَانِهِ وَ قَلْبِهِ وَ التَّارِكُ بِيَدِهِ، فَذَلِكَ مُتَمَسِّكٌ بِخَصْلَتَيْنِ مِنْ خِصَالِ الْخَيْرِ وَ مُضَيِّعٌ خَصْلَةً؛ 🔹گروهى ديگر تنها با زبان و قلب به مبارزه برمى خيزند اما با دست كارى انجام نمى دهند آن ها به دو خصلت از خصلت هاى نيك تمسك جسته اند و يكى را ضايع كرده اند. ♦️ و مِنْهُمُ الْمُنْكِرُ بِقَلْبِهِ وَ التَّارِكُ بِيَدِهِ وَ لِسَانِهِ، فَذَلِكَ الَّذِي ضَيَّعَ أَشْرَفَ الْخَصْلَتَيْنِ مِنَ الثَّلَاثِ وَ تَمَسَّكَ بِوَاحِدَةٍ؛ 🔹گروهى ديگر تنها با قلبشان نهى از منكر مى كنند (و از آن بيزارند) ولى مبارزه با دست و زبان را ترك مى گويند اين گروه بهترين خصلت هاى از اين سه را ترك گفته و تنها به يكى چنگ زده اند. ♦️ و مِنْهُمْ تَارِكٌ لِإِنْكَارِ الْمُنْكَرِ بِلِسَانِهِ وَ قَلْبِهِ وَ يَدِهِ، فَذَلِكَ مَيِّتُ الْأَحْيَاءِ. 🔹گروهى ديگر نه با زبان نهى از منكر مى كنند و نه با قلب و نه با دست، اين ها (در حقيقت) مردگانى در ميان زندگان هستند. ♦️و مَا أَعْمَالُ الْبِرِّ كُلُّهَا وَ الْجِهَادُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ، عِنْدَ الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيِ عَنْ الْمُنْكَرِ، إِلَّا كَنَفْثَةٍ فِي بَحْرٍ لُجِّيٍّ؛ 🔹(بدانيد) تمام اعمال نيك و حتى جهاد در راه خدا در برابر امر به معروف و نهى از منكر همچون آب دهان است در برابر دريايى عميق و پهناور. ♦️و إِنَّ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيَ عَنِ الْمُنْكَرِ، لَا يُقَرِّبَانِ مِنْ أَجَلٍ وَ لَا يَنْقُصَانِ مِنْ رِزْقٍ؛ وَ أَفْضَلُ مِنْ ذَلِكَ كُلِّهِ كَلِمَةُ عَدْلٍ عِنْدَ إِمَامٍ جَائِرٍ. 🔻امر به معروف و نهى از منكر نه مرگ كسى را نزديك مى كند و نه از روزى كسى مى كاهد (و بدانيد) از همه اين ها مهمتر سخن حقى است كه در برابر سلطان ستمگرى گفته شود (و از مظلومى در مقابل آن ظالم دفاع گردد). https://eitaa.com/a_fatemi24/652
✋مردگان زنده نما! 🔻مرحوم سيد رضى در ابتداى اين گفتار حكيمانه مى گويد: امام(عليه السلام) در سخن ديگرى كه در همين معنا (اشاره به گفتار حكيمانه قبل است) بيان كرده چنين مى فرمايد: 1️⃣👈 «گروهى از مردم با دست و زبان و قلب به مبارزه با منكرات و انكار منكر برمى خيزند. آن ها تمام خصلت هاى نيك را به طور كامل در خود جمع كرده اند»; (وَفِي كَلام آخَرَ لَهُ يَجْرِي هَذَا الْمَجْرَى: فَمِنْهُمُ الْمُنْكِرُ لِلْمُنْكَرِ بِيَدِهِ وَلِسَانِهِ وَ قَلْبِهِ، فَذلِكَ الْمُسْتَكْمِلُ لِخِصَالِ الْخَيْرِ). 🔻امام(عليه السلام) تقسيم سه گانه اى در اين گفتار حكيمانه و پرمعنا براى آمرين به معروف و ناهين از منكر بيان كرده، 👈 كه اين قسمِ اوّلِ آن است و اشاره به كسانى است كه با تمام وجود خود و با استفاده از تمام وسايل به مبارزه با منكرات برمى خيزند. منظور از نهى از منكر با قلب (همانگونه كه در تفسير حكمت گذشته آمد) اين است كه انسان در دل از منكرات باشد و هرگز به آن رضايت ندهد هرچند نتواند بيش از اين كارى انجام دهد و يا بتواند و كوتاهى كند. 🔻منظور از مبارزه با واضح است: 🔹 نصيحت كند، 🔹اعتراض نمايد و گاه لازم است فرياد بكشد. 🔹معناى انكار منكر با دست هرگونه اقدام عملى است براى پيشگيرى از منكر يا برچيدن بساط منكرات موجود كه گاه منجر به درگيرى فيزيكى به سبب مقاومت عاملين به منكر و جسور بودن آن ها مى شود. قابل توجه اين كه امام(عليه السلام) اين سه را به ترتيب اهميت ذكر كرده است: نخست انكار با يد سپس لسان و بعد قلب. 🔻اين كه امام(عليه السلام) مى فرمايد: چنين كسى تمام خصال نيك را در خود جمع كرده، به سبب اين است كه كارى فراتر از آن تصور نمى شود و اين كه بعضى از شارحان نهج البلاغه كمك هاى مالى را قسم چهارم ذكر كرده اند صحيح به نظر نمى رسد زيرا كمك هاى مالى نيز جزء اقدامات عملى است كه با دست انجام مى شود. 2️⃣👈آنگاه امام(عليه السلام) به سراغ گروه دوم مى رود و مى فرمايد: «گروهى ديگر تنها با زبان و قلب به مبارزه برمى خيزند اما با دست كارى انجام نمى دهند آن ها به دو خصلت از خصلت هاى نيك تمسك جسته اند و يكى را ضايع كرده اند»; (وَمِنْهُمُ الْمُنْكِرُ بِلِسَانِهِ وَ قَلْبِهِ وَ التَّارِكُ بِيَدِهِ، فَذَلِكَ مُتَمَسِّكٌ بِخَصْلَتَيْنِ مِنْ خِصَالِ الْخَيْرِ وَمُضَيِّعٌ خَصْلَةً). 🔻شك نيست كه افراد و يا توانمند فاقد مسئوليت كامل، نخستين چيزى را كه ترك مى كنند اقدامات عملى در راه نهى از منكر است. تنها در قلبشان از آن متنفرند و با زبان هم نصيحت و اعتراض مى كنند. آن ها در برابر دو قسمتى كه انجام داده اند مأجورند و درباره ترك مبارزه عملى با منكر ـ👈 در صورتى كه قدرت داشته باشند ـ مسئوليت سنگينى در پيشگاه خدا دارند. 3️⃣👈سپس امام(عليه السلام) به سراغ گروه سوم مى رود و مى فرمايد: «گروهى ديگر تنها با قلبشان نهى از منكر مى كنند (و از آن بيزارند) ولى مبارزه با دست و زبان را ترك مى گويند اين گروه بهترين خصلت هاى اين سه را ترك گفته و تنها به يكى چنگ زده اند»; (وَمِنْهُمُ الْمُنْكِرُ بِقَلْبِهِ وَالتَّارِكُ بِيَدِهِ وَلِسَانِهِ، فَذلِكَ الَّذِي ضَيَّعَ أَشْرَفَ الْخَصْلَتَيْنِ مِنَ الثَّلاثِ وَ تَمَسَّكَ بِوَاحِدَة). 🔻تعبير امام(عليه السلام) به «اشرف الخصلتين» در واقع ازقبيل اضافه صفت به موصوف است و در معنا «الخصلتين الاشرفين» مى باشد. آرى آن ها مهمترين بخش از نهى از منكر را كه بخش عملى و زبانى است رها ساخته و به كمترين آن كه مزاحمتى براى هيچ كس توليد نمى كند قناعت نموده اند و آن ها ترين ناهيان از منكرند. ولى اين مرحله نيز داراى تأثير قابل توجهى است زيرا تنفر قلبى سبب مى شود كه شخص لااقل آلوده گناه نشود كه اگر اين تنفر نباشد او نيز به گناه خو مى گيرد و به صف گنهكاران مى پيوندد. 🔻👌 در حكمت 201 نيز گذشت كه اميرمؤمنان(عليه السلام)اشاره به داستان قوم ثمود مى كند كه يك نفر از آن ها آمد ناقه اى را كه معجزه آشكار صالح(عليه السلام) بود پى كرد و به قتل رساند ولى خداوند اين كار را به همه آن ها نسبت مى دهد و مى فرمايد: (فَعَقَرُوهَا فَأَصْبَحُوا نَادِمِينَ) و امام(عليه السلام) در توجيه آن مى فرمايد: «إِنَّمَا عَقَرَ نَاقَةَ ثَمُودَ رَجُلٌ وَاحِدٌ فَعَمَّهُمُ اللَّهُ بِالْعَذَابِ لَمَّا عَمُّوهُ بِالرِّضَا; ناقه ثمود را يك نفر پى كرد ولى خداوند همه را مشمول عذاب ساخت زيرا قلباً به آن راضى بودند». 👇👇👇
🔻آنگاه امام(عليه السلام) به گروه چهارمى اشاره مى كند كه متفاوت با اين سه گروه اند و 4️⃣👈آن ها كسانى هستند كه تمام مراحل نهى از منكر را رها كرده و بى خيال از كنار منكرات جامعه مى گذرند. مى فرمايد: «گروهى ديگر نه با زبان نهى از منكر مى كنند و نه با قلب و نه با دست. اين ها (در حقيقت) در ميان زندگان هستند»; (وَمِنْهُمْ تَارِكٌ لاِِنْكَارِ الْمُنْكَرِ بِلِسَانِهِ وَ قَلْبِهِ وَ يَدِهِ، فَذلِكَ مَيِّتُ الاَْحْيَاءِ). 🔻چه تعبير جالب و گويايى! زنده كسى است كه داراى حس و حركت باشد و مؤمن زنده كسى است كه در برابر زشتى ها حركتى از خود نشان دهد. كسى كه هيچ گونه حركتى حتى به صورت تنفر قلبى از خودش در مقابل مظاهر زشت و منكر جامعه نشان نمى دهد واقعاً در صف مردگان قرار گرفته است. 🔻🔻از ديدگاه اسلام (كتاب و سنت) گروهى ظاهراً از دنيا رفته اند و در ميان ما نيستند و جسم بى جان آن ها در قبرها نهفته است ولى در واقع زنده اند چراكه آثارشان در همه جا نمايان است. مگر زندگى چيزى جز نشان دادن آثار حيات است؟ همان گونه كه قرآن درباره شهدا مى گويد: (وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِى سَبِيلِ اللهِ أَمْوَاتاً بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ).[. آل عمران، آيه 169.] 🔻اميرمؤمنان على(عليه السلام) در گفتار حكيمانه اى كه خطاب به كميل بيان كرد مى فرمايد: «هَلَكَ خُزَّانُ الاَْمْوَالِ وَ هُمْ أَحْياءٌ وَ الْعُلَمَاءُ بَاقُونَ مَا بَقِى الدَّهْر; ثروت اندوزان مرده اند ولى علما و دانشمندان تا پايان دنيا زنده اند».[كلمات قصار، كلمه 147.] 🔻بنابراين، زندگى بى خاصيت مرگ است، مرگى توأم با آثار حيات مادى. 🔻❤️آنگاه امام(عليه السلام) در بخش ديگرى از اين كلام پرمعنا به بيان اهميت امر به معروف و نهى از منكر به صورت كلى پرداخته، مى فرمايد: «(بدانيد) تمام اعمال نيك و حتى جهاد در راه خدا در برابر امر به معروف و نهى از منكر همچون آب دهان است در برابر دريايى عميق و پهناور»; «وَ مَا أَعْمَالُ الْبِرِّ كُلُّهَا وَ الْجِهَادُ فِي سَبِيلِ اللّهِ، عِنْدَ الاَْمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّهْيِ عَنِ الْمُنْكَرِ، إِلاَّ كَنَفْثَة فِي بَحْر لُجِّيٍّ). اين تعبير به راستى تعبير عجيبى است; 👌تمام كارهاى نيك: نماز و روزه و زكات و حج و حتى جهاد فى سبيل الله در برابر امر به معروف و نهى از منكر بسيار كوچك و ناچيز است. دليلش اين است كه اين دو وظيفه بزرگ اسلامى تمام آن كارهاى نيك و فرائض و واجبات است. اگر امر به معروف و نهى از منكر تعطيل شود به دنبال آن نماز و روزه و حج و جهاد نيز به تدريج به فراموشى سپرده مى شود و اين است دليل برترى اين دو بر آنها. 🔻آنگاه امام(عليه السلام) در آخرين بخش از كلام نورانى خود به افراد النفس هشدار مى دهد و مى فرمايد: «(بدانيد) امر به معروف و نهى از منكر نه كسى را نزديك مى كند و نه از روزى كسى مى كاهد (و بدانيد) از همه اين ها مهمتر سخن حقى است كه در برابر پيشواى ستمگرى گفته مى شود (و از مظلومى در مقابل آن ظالم دفاع مى گردد»; (وَ إِنَّ الاَْمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْىَ عَنِ الْمُنْكَرِ لاَ يُقَرِّبَانِ مِنْ أَجَل، وَ لاَ يُنْقِصَانِ مِنْ رِزْق، وَ أَفْضَلُ مِنْ ذلِكَ كُلِّهِ كَلِمَةُ عَدْل عِنْدِ إِمَام جَائِر). 🔺بسيارند كسانى كه گمان مى كنند اگر به سراغ انجام اين دو وظيفه بروند جانشان يا نانشان به خطر مى افتد در حالى كه چنين نيست. خداوند حافظ جان و نان آن هاست و اين تفكر، تفكرى است شرك آلود و بى گانه از حق. 👈جمله «وَ اَفْضَلُ مِنْ ذلِكَ كُلِّهِ» حقيقت مهمى را بازگو مى كند و آن اين كه انسان بايد شجاع باشد و در برابر ظالمان، بى اعتنا به خطراتى كه ممكن است او را تهديد كند حق را بيان دارد و اى بسا بيان حق، آن ها را بيدار و يا حداقل شرمنده سازد و از انجام ظلم هايى بازدارد. 🔺جالب اين كه ابن ابى الحديد در ذيل اين جمله اشاره به 🤚 داستان زيد بن ارقم در برابر ابن زياد يا يزيد بن معاويه مى كند و مى گويد: مصداق اين سخن روايتى است كه مى گويد: زيد بن ارقم، ابن زياد ـ و گاه گفته شده يزيد بن معاويه ـ را ديد كه با چوبدستى خود به دندان امام حسين(عليه السلام)مى زند در آن زمانى كه سر آن حضرت را نزد او برده بودند. زيد بن ارقم فرياد زد و گفت: چوب را بردار. بسيار ديدم كه پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) اين دندان ها را مى بوسيد.[شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 19، ص 307] 👇👇👇