eitaa logo
نهج البلاغه و صحیفه سجادیه
655 دنبال‌کننده
192 عکس
34 ویدیو
5 فایل
📚حکمتهای نهج البلاغه ✔️هر روز یک حکمت بهمراه شرح انشالله https://eitaa.com/a_fatemi24/652 ✔️نکات قرآنی https://eitaa.com/a_fatemi24/660
مشاهده در ایتا
دانلود
👇👇 سلام حضرت علی (ع) به پیامبر اکرم (ص) اَلسَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا رَسُولَ اَللَّهِ عَنِّی ... سلام برای هرکسی است که به دیدارش می‌روند و مخاطب قرار می گیرد، ما دو جور دیدار داریم :١)دیدار جسمی ٢)دیدار روحانی؛ که البته سلام در این فراز از نوع دیدار قلبی و روحانی است. سلام حضرت علی(ع) از جانب حضرت زهرا(س) محضر رسول الله(ص) اَلسَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا رَسُولَ اَللَّهِ عَنِّی وَ عَنِ اِبْنَتِکَ ... این ادب حضرت گویا اذن دخول گرفتن از پیامبر اکرم (ص) جهت همجواری حضرت زهرا(س) در بهشت با ایشان است. زود پیوستن بانوی دو عالم به پیامبر اکرم(ص) اَلسَّرِیعَةِ اَللَّحَاقِ بِکَ ... این عبارت اشاره به کلام رسول الله (ص) دارد که فرمود: "انت اسرع اهلی لحوقا بی": "تو اولین کس از اهل بیت من هستی که به من ملحق می‌شود." زمان شهادت حضرت زهرا(س) پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) مختلف است و دوقول مشهور ۷۵ روز یا ۹۵ روز میباشد. بی تابی فراوان امام علی(ع) در شهادت حضرت زهرا(س) قَلَّ یَا رَسُولَ اَللَّهِ عَنْ صَفِیَّتِکَ صَبْرِی ... امام(ع) گویی پیامبر اکرم(ص) را مورد خطاب قرار داده و شکایتی را در باب کاهش شکیبایی و توانش در این مصیبت،بیان فرموده و به همین علت از تعبیر "صفیک" به جای " ابنتک" استفاده فرموده که این کار به منظور احترام و دوستی و گرامیداشتی است که حضرت (ص) نسبت به دخترش حضرت زهرا(س) اعمال می کردند و به نوعی تجلیل از بانوی دوعالم(س) است. دشواری فراق حضرت زهرا (س) رَقَّ عَنْهَا تَجَلُّدِی ... تجلُّد یعنی اظهار صلابت و توانایی و رقّ تجلّدی، طبعاً یعنی صلابت و تواناییم نازک و کم شد؛ امیرالمومنین(ع) می خواهد بفرماید:صبر من از فراق او (زهرا (س)) ناتوان شد. دلداری خویش(امام علی (ع)) در این مصیبت به تأسی بر صبر بر فقدان پیامبر اکرم(ص) إِلاَّ أَنَّ فِی اَلتَّأَسِّی لِی بِعَظِیمِ فُرْقَتِکَ وَ فَادِحِ مُصِیبَتِکَ مَوْضِعَ تَعَزٍّ ... امام(ع) با این جمله خطاب به پیامبراکرم(ص) خود را در این مصیبت تسلّای خاطر میدهد که گرچه مصیبت زهرا(س) غیرقابل تحمل است لیکن غم دوری تو بسیار سخت تر است پس چنانکه بر فراق تو با همه دشواریش صبر کردم، در شهادت زهرا(س) به طریق أولی بردبار خواهم بود. شرح اندوه فراوان امام(ع) هنگام به خاک سپردن پیامبر(ص) توسط ایشان فَلَقَدْ وَسَّدْتُکَ فِی مَلْحُودَةِ قَبْرِکَ وَ فَاضَتْ بَیْنَ نَحْرِی وَ صَدْرِی نَفْسُکَ ... چه مصیبت سنگینی بود خاک سپاری پیامبر(ص) توسط امام(ع) در حالیکه روح مبارکش میان سینه و گلوی امام(ع) از بدن شریفش خارج شد. گویا امام(ع) با این سخن، آن ضایعه اسفناک را یادآور شدند تا تسکینی بر مصیبت تازه اش باشد.امروزه هم کارشناسان به گرفتاران توصیه می کنند که اگر به مشکلات سنگین‌تری که دیگران گرفتارند فکر کنید، دیگرگرفتاری هایتان شما را زیاد آزرده خاطر نخواهد کرد. استرجاع إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ ... منظور از این ذکر، این کلام الهی و به نوعی آرامش طلبی از خدای متعال است: "وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ - الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِیبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ"- بقره/۱۵۶-۱۵۵ پوزش خواهی امام(ع) از پیامبر اکرم(ص) فَلَقَدِٱسْتُرْجِعَتِ اَلْوَدِیعَةُ وَ أُخِذَتِ اَلرَّهِینَةُ ... ودیعه و رهینه، حضرت زهرا(س) است. از ودیعه معلوم می­شود: حضرت(س)نزد امام (ع) امانت بوده است. از رهینه معلوم می­شود: امام(ع) حضرت زهرا(س) را به عوض رسول الله(ص) در نزد خود نگهداشته و خود را با آن تسلیت می­داد. ( و برخی رهینه و ودیعه را استعاره از نفس دانسته و بیان داشته اند که ودیعه اشاره به کلام" النساء ودائع الکرام: زنها امانتهای ارزشمندی میباشند" دارد که دال بر امانت بودن زن نزد مرد است. و رهینه این مناسبت استعاری را دارد که تمام نفوس در گرو وفای به عهد خود با خدایند که از دین حق منحرف نشوند.) همیشگی بودن اندوه امام (ع) أَمَّا حُزْنِی فَسَرْمَدٌ وَ أَمَّا لَیْلِی فَمُسَهَّدٌ إِلَی أَنْ یَخْتَارَ اَللَّهُ لِی دَارَکَ اَلَّتِی أَنْتَ بِهَا مُقِیمٌ ... امام(ع) ذکر دائمی بودن حزن خویش را بیان داشته و اشاره فرموده که شبها بیدار است تا آنکه به پیامبر اکرم(ص) بپیوندد. اندوه مظلومیت حضرت زهرا (س) و شکایت امام(ع) نزد رسول الله(ص) سَتُنَبِّئُکَ اِبْنَتُکَ بِتَضَافُرِ أُمَّتِکَ عَلَی هَضْمِهَا ... این جمله امام (ع) اشاره به شکوائیه حضرت از مردم به حضور پیامبر اکرم(ص) است، که پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) حق خلافت را از امام علی(ع) و فدک را ظالمانه از حضرت زهرا(س) ربودند.
اندوه از دست دادن محرم راز فَأَحْفِهَا اَلسُّؤَالَ وَ اِسْتَخْبِرْهَا اَلْحَالَ ... امام(ع) از پیامبر اکرم(ص)درخواست می کند که از او(حضرت زهرا(س)) به اصرار بخواه که وقایع را بازگو کند و از او طلب آگاهی از حال نما. امر فراموش نشده هَذَا وَ لَمْ یَطُلِ اَلْعَهْدُ وَ لَمْ یَخْلُ مِنْکَ اَلذِّکْرُ ... ابن ابی الحدید در جواب پرسشی که خود مطرح کرده اینگونه می نویسد: اگر بگویی این کار چیست که نه فراموش شد و نه فرسوده گشت، اگر در آنجا نصی نبود، چرا ولایت ماندگار شد؟ خواهم گفت: سخن پیامبر(ص) نصّ است که فرمود:" انی مخلف فیکم الثقلین"، همانا من در میان شما دو گران جانشین می گذارم، و دیگر سخن آن حضرت نیز نص است که:" خداوندا حق را با او گردان هر جا که گردد" و امثال این نصوص که دلالت بر تعظیم و بزرگداشت و منزلت امام در اسلام دارد، همه دلایلی متقن بر ماندگاری ولایت محسوب می شوند. که البته چنین اقراری از ابن أبی الحدید به جهت تعصباتش به نُدرت در شرحش به چشم می خورد ولی اینجا صریحاً اقرار به نعمت ولایت نموده است. سلام به هنگام خداحافظی اَلسَّلاَمُ عَلَیْکُمَا ... معمولا عادت دوستان راستین چنین است که هنگام جداشدن از همدیگر به عنوان وداع، سلام می گویند و امیرالمومنین هم این کار را انجام داده اند. خداگرایی مولی الموحدین علی علیه السلام در مصیبت بِمَا وَعَدَ اَللَّهُ اَلصَّابِرِینَ ... حضرت(ع) با این فرمایش، خود را از همانندی با کسانی که از شدت ناراحتی بر قبور حاضر می شوند و می پندارند آنچه از دست رفته جبران نخواهد شد و صبر برآن اجری نخواهد داشت و به خدای متعال جسارت می کنند، تبرئه می کنند. و در حضور پیامبر اکرم(ص) عرض می کنند: من به آنچه خداوند در مقابل مصیبت ها به پیامبران وعده کرده( که صلوات و رحمت اوست) یقین دارم.
بسم الله وظایف مردم در مواجهه با فتنه وآشوب های آخرالزمان در کلام امام علي(ع) سردمداران فتنه ها نباشید. امیر المؤمنین امام علي(عليه السلام) در فرازی از خطبه ۱۵۱ «نهج البلاغه» به بخشى از وظايف مردم در فتنه ها و آشوب هاى سخت اشاره كرده و دستورات پنجگانه اى را براى پيروان حقّ بيان مى كنند. پرچم هاى فتنه ها و نشانه هاى بدعت نباشيد سعى كنيد شما پرچم هاى فتنه ها و نشانه هاى بدعت نباشيد؛ «فَلَا تَكُونُوا أَنْصَابَ الْفِتَنِ، وَ أَعْلَامَ الْبِدَعِ». اشاره به اين كه با سردمداران فتنه ها و بدعت ها همكارى نكنيد و خود را از اين معركه هاى خطرناك كنار بكشيد. از ارکان جامعه اسلامی جدا مشوید حضرت در دوّمین دستور می افزاید: (از آنچه پیوند جماعت [و جامعه اسلامی] به آن گره خورده و ارکان اطاعت بر آن بنا شده، جدا مشوید)؛ «وَ اَلْزَمُوا مَا عُقِدَ عَلَیهِ حَبْلُ الْجَمَاعَةِ، وَ بُنِیتْ عَلَیهِ أَرْکانُ الطَّاعَةِ» . اشاره به این که تا می توانید قوانین و دستورات الهی را که ضامن بقای جامعه اسلامی و اطاعت پروردگار است، حتی در گیر و دارِ فتنه ها تا آنجا که می توانید محترم بشمرید؛ چرا که اگر راه نجاتی از فتنه باشد پیروی از این دستورات است. این سخن مخصوصاً برنامه هایی همچون جمعه و جماعت و حجّ و کمک به محرومان و ستمدیدگان را شامل می شود؛ چرا که حفظ آنها سبب نجات از فتنه هاست. مظلوم بر خداوند وارد شوید و ظالم وارد نشوید حضرت در سوّمین دستور می فرماید: (مظلوم بر خداوند وارد شوید و ظالم وارد نشوید)؛ «وَ اقْدَمُوا عَلَی اللهِ مَظْلُومِینَ، وَ لَا تَقْدَمُوا عَلَیهِ ظَالِمِینَ». مفهوم این سخن آن نیست که تن به ظلم بدهید و تسلیم ظالم شوید؛ زیرا این کار از نظر اسلام ممنوع و نوعی کمک به ظالم و اعانت بر اثم است؛ بلکه منظور آن است که اگر بر سر دو راهی قرار گرفتید که یا حقوق مردم را بِبَرید یا حقّ شما را بِبَرند، ترجیح دهید که از حق خود بگذرید تا به ظلم بر دیگران آلوده نشوید. با توجه به قاعده «تقدیم اهمّ بر مهمّ» این کار یک برنامه عادلانه و خداپسندانه است. از گام نهادن در راه های شیطان و سراشیبی های ظلم و عُدوان بپرهیزید حضرت در چهارمین دستور می افزاید: (از گام نهادن در راه های شیطان و سراشیبی های ظلم و عُدوان بپرهیزید!)؛ «وَ اتَّقُوا مَدَارِجَ الشَّیطَانِ وَ مَهَابِطَ الْعُدْوَانِ». اشاره به این که به منطقه خطر [ظلم و فساد] نزدیک نشوید؛ چرا که لغزشگاه انسان است. تعبیر به «مدارج»؛ (پله ها) و «مهابط»؛ (سراشیبی ها) اشاره به نکته لطیفی است؛ یعنی شیطان، انسان را از پله های طغیان بالا می برد و هنگامی که به اوج رسید او را به پایین پرتاب می کند و گاه به کنار درّه های گناه می کشاند تا پایشان بلغزد و در اعماق آن سقوط کنند. لقمه های حرام را هر چند اندک باشدپرهیز کنید حضرت در پنجمین و آخرین دستور می افزاید: (لقمه های حرام را هر چند اندک باشد وارد شکم خود نسازید؛ چرا که شما در معرض نگاه کسی هستید که گناه را بر شما حرام کرده و راه های اطاعت را برای شما آسان ساخته است)؛ «وَ لا تُدْخِلُوا بُطُونَکمْ لُعَقَ الْحَرَامِ، فَإِنَّکمْ بِعَینِ مَنْ حَرَّمَ عَلَیکمُ الْمَعْصِیةَ، وَ سَهَّلَ لَکمْ سُبُلَ الطَّاعَةِ». بی شک، به هنگام سلطه ظالمان و بروز فتنه ها، اموال حرام در دست مردم زیاد می شود و استفاده از آن آثار بسیار شومی در وجود انسان دارد؛ قلب را تاریک و انسان را از خدا دور می سازد و در مسیر شیطان قرار می دهد. امام(علیه السلام) در این زمینه هشدار می دهد و در ضمن می فرماید: «هیچ گاه راه طاعت و کسب حلال به روی شما بسته نمی شود؛ زیرا در هر شرایطی خداوند راه هایی برای نجات از معاصی و روی آوردن به طاعت الهی به روی مردم گشوده است». به گفته نویسنده معروف «مغنیه» بهترین تفسیر برای این جمله و ما بعد آن، همان سخنی است که در آمده که می فرماید: إِنَّ الَّذِی أُمِرْتُمْ بِهِ أَوْسَعُ مِنَ الَّذِی نُهِیتُمْ عَنْهُ، وَ مَا أُحِلَّ لَکمْ أَکثَرُ مِمَّا حُرِّمَ عَلَیکمْ، فَذَرُوا مَا قَلَّ لِمَا کثُرَ، وَ مَا ضَاقَ لِمَا اتَّسَعَ آنچه به آن مأمور شده اید گسترده تر است از آنچه نهی شده اید و آنچه بر شما حلال شده بیش از آن است که حرام گردید؛ بنابراین کم را به سبب زیاد ترک گویید و محدودتر را به خاطر گسترده تر رها سازید نهج البلاغه،خطبه ۱۵۱ نهج البلاغة. خطبه 114 📚همراه با نهج‌البلاغه وصحیفه @a_fatemi24 ┄┄┅═✧❁🌹💎🌹❁✧═┅
حکمت 104 نهج البلاغه: فضیلت زهد و تهجد ترجمه محمد دشتی وَ عَنْ نَوْفٍ الْبَكَالِيِّ قَالَ: رَأَيْتُ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ (علیه السلام) ذَاتَ لَيْلَةٍ وَ قَدْ خَرَجَ مِنْ فِرَاشِهِ فَنَظَرَ فِي النُّجُومِ، فَقَالَ لِي يَا نَوْفُ أَ رَاقِدٌ أَنْتَ أَمْ رَامِقٌ؟ فَقُلْتُ بَلْ رَامِقٌ. قَالَ: يَا نَوْفُ طُوبَى لِلزَّاهِدِينَ فِي الدُّنْيَا، الرَّاغِبِينَ فِي الْآخِرَةِ، أُولَئِكَ قَوْمٌ اتَّخَذُوا الْأَرْضَ بِسَاطاً وَ تُرَابَهَا فِرَاشاً وَ مَاءَهَا طِيباً وَ الْقُرْآنَ شِعَاراً وَ الدُّعَاءَ دِثَاراً، ثُمَّ قَرَضُوا الدُّنْيَا قَرْضاً عَلَى مِنْهَاجِ الْمَسِيحِ. 1. وصف زاهدان (اخلاقى، تربيتى): از نوف بكّالى نقل شده، كه در يكى از شب ها، امام على عليه السّلام را ديدم براى عبادت از بستر برخاست، نگاهى به ستارگان افكند، و به من فرمود: خوابى يا بيدار؟ گفتم: بيدارم. فرمود: اى نوف خوشا به حال آنان كه از دنياى حرام چشم پوشيدند، و دل به آخرت بستند، آنان مردمى هستند كه زمين را تخت، خاك را بستر، آب را عطر، و قرآن را پوشش زيرين، و دعا را لباس روئين خود قرار دادند، و با روش عيساى مسيح با دنيا بر خورد كردند. يَا نَوْفُ إِنَّ دَاوُدَ (علیه السلام) قَامَ فِي مِثْلِ هَذِهِ السَّاعَةِ مِنَ اللَّيْلِ، فَقَالَ إِنَّهَا لَسَاعَةٌ لَا يَدْعُو فِيهَا عَبْدٌ إِلَّا اسْتُجِيبَ لَهُ، إِلَّا أَنْ يَكُونَ عَشَّاراً أَوْ عَرِيفاً أَوْ شُرْطِيّاً أَوْ صَاحِبَ عَرْطَبَةٍ وَ هِيَ الطُّنْبُورُ أَوْ صَاحِبَ كَوْبَةٍ وَ هِيَ الطَّبْلُ. 2. ارزش سحر خیزی: ای نوف! همانا داود پیامبر (که درود خدا بر او باد) در چنین ساعتی از شب بر می خواست و می گفت: این ساعتی است که دعای هر بنده ای به اجابت می رسد، جز باجگیران، جاسوسان، شبگردان و نیروهای انتظامی حکومت ستمگر، یا نوازنده طنبور و طبل. 📚همراه با نهج‌البلاغه وصحیفه @a_fatemi24 ┄┄┅═✧❁🌹💎🌹❁✧═┅
شرح نهج البلاغه حکمت-147 موضوع : ارزش علم و علما بخش دوم پيام امام حکمت -147 وَ قَالَ (علیه السلام ٍ يَا كُمَيْلُ، الْعِلْمُ خَيْرٌ مِنَ الْمَالِ، الْعِلْمُ يَحْرُسُكَ وَ أَنْتَ تَحْرُسُ الْمَالَ، وَ الْمَالُ تَنْقُصُهُ النَّفَقَةُ وَ الْعِلْمُ يَزْكُوا عَلَى الْإِنْفَاقِ، وَ صَنِيعُ الْمَالِ يَزُولُ بِزَوَالِهِ. يَا كُمَيْلَ بْنَ زِيَادٍ مَعْرِفَةُ الْعِلْمِ دِينٌ يُدَانُ بِهِ، بِهِ يَكْسِبُ الْإِنْسَانُ الطَّاعَةَ فِي حَيَاتِهِ وَ جَمِيلَ الْأُحْدُوثَةِ بَعْدَ وَفَاتِهِ، وَ الْعِلْمُ حَاكِمٌ وَ الْمَالُ مَحْكُومٌ عَلَيْهِ. يَا كُمَيْلُ هَلَكَ خُزَّانُ الْأَمْوَالِ وَ هُمْ أَحْيَاءٌ وَ الْعُلَمَاءُ بَاقُونَ مَا بَقِيَ الدَّهْرُ، أَعْيَانُهُمْ مَفْقُودَةٌ وَ أَمْثَالُهُمْ فِي الْقُلُوبِ مَوْجُودَةٌ. ترجمه پيام امام حکمت147- آيت الله مکارم شیرازي از سخنان امام(عليه السلام) به كميل بن زياد نخعى است اى كميل! علم از مال بهتر است (چرا كه) علم، تو را پاسدارى مى كند ولى تو بايد مال را پاسدارى كنى. مال با هزينه كردن كاستى مى گيرد در حالى كه علم، با انفاق افزون مى گردد. دست پروردگانِ مال، با زوال آن از بين مى روند. (ولى دست پروردگان علوم پايدارند) اى كميل بن زياد! آشنايى با علم و دانش آيينى است كه انسان به آن جزا داده مى شود و بايد به آن گردن نهد، به وسيله آن در دوران حيات، كسب طاعت فرمان خدا مى كند و بعد از وفات نام نيك از او مى ماند. (در حالى كه مال به تنهايى نه وسيله طاعت است نه سبب نيك نامى بعد از مرگ) علم حاكم است و مال محكوم عليه (علم فرمانده است و مال فرمان بردار) اى كميل! ثروت اندوزان هلاك شده اند در حالى كه ظاهراً در صف زندگانند; ولى دانشمندان تا جهان برقرار است زنده اند خود آنها گرچه از ميان مردم بيرون رفته اند; ولى چهره و آثارشان در دل ها ثبت است. شرح و تفسیر پيام امام حکمت 147- آيت الله مکارم شیرازي 🔹از سخنان امام (ع) به كميل بن زياد نخعى -خدايش او را بيامرزد- است. امام(علیه السلام) سپس در مقایسه اى بسیار جالب برترى علم را بر اموال دنیا از شش جهت، در سه گزاره از کلامش ثابت مى کند: 🔺نخست در اولین امتیاز علم بر مال مى فرماید: «اى کمیل! علم از مال بهتر است (چرا که) علم، تو را پاسدارى مى کند ولى تو باید مال را پاسدارى کنى»; (یَا کُمَیْلُ: الْعِلْمُ خَیْرٌ مِنَ الْمَالِ، الْعِلْمُ یَحْرُسُکَ وَأَنْتَ تَحْرُسُ الْمَالَ) بدیهى است که علم هم ایمان انسان را حفظ مى کند و هم جسم و جان او را، زیرا دفع آفات در جهات مختلف به وسیله علم صورت مى گیرد در حالى که مال به عکس آن است. صاحب مال باید پیوسته از اموال خویش مراقبت کند مبادا دزدان آن را بربایند یا آفات و بلاهایى آن را از میان بردارد. باید مراقبینى بر آن بگمارد، وسایل اطفاى حریق در کنارش قرار دهد، به موقع به آن سرکشى کند مبادا آفتى در آن پیدا شده باشد و این یک برترى بزرگ براى علم در برابر مال است. 🔺در دومین برترى مى فرماید: «مال با هزینه کردن کاستى مى گیرد در حالى که علم، با انفاق افزون مى گردد»; (وَالْمَالُ تَنْقُصُهُ النَّفَقَةُ، وَالْعِلْمُ یَزْکُوا عَلَى الاِْنْفَاقِ) دلیل آن روشن است; هنگامى که عالم تدریس مى کند و شاگردانى پرورش مى دهد علم و دانش او درون فکرش راسخ تر و قوى تر مى شود و اى بسا شاگردان سؤال و اشکالى کنند و در پرتو آن بر علم او افزوده گردد و ما تجربه کرده ایم براى پرورش علم هیچ چیز بهتر از تدریس نیست. مطالعه، درس خواندن و مباحثه کردن خوب است ولى تدریس اثر قوى ترى دارد. اضافه بر این علم از طریق شاگردان گسترش پیدا مى کند و این نیز نوعى دیگر از نمو است. 🔺در سومین تفاوت مى فرماید: «دست پروردگانِ مال، به زوال آن از بین مى روند (ولى دست پروردگان علوم پایدارند)»; (وَصَنِیعُ الْمَالِ یَزُولُ بِزَوَالِهِ) بسیار دیده ایم ثروتمندانى را که در زمان ثروت، دوستان بى شمار و مخلصان فراوانى دارند; اما آن روز که ورشکست گردند و اموال شان از بین برود همه از اطراف آنها پراکنده مى شوند گویى نه مالى بود و نه ثروتى و نه دست پروردگانى; 🔹 اما عالم اگر روزى بیمار شود و نتواند افاضه علم کند و یا از دنیا برود شاگردانش جاى او را مى گیرند و خلأ ناشى از بیمارى یا فقدانش را پر مى کنند و این امر همچنان در نسل هاى متعدد ادامه مى یابد. 🔹امام(علیه السلام) در ادامه این سخن به چهارمین امتیاز علم بر مال پرداخته، مى فرماید: «اى کمیل بن زیاد! آشنایى با علم و دانش آیینى است که انسان به آن جزا داده مى شود و باید به آن گردن نهد، به وسیله آن در دوران حیات، کسب طاعت فرمان خدا مى کند و بعد از وفات نام نیک از او مى ماند (در حالى که مال به تنهایى نه وسیله طاعت است نه سبب نیک نامى بعد از مرگ)
(یَا کُمَیْلُ بْنَ زِیَاد: مَعْرِفَةُ الْعِلْمِ دِینٌ یُدَانُ بِهِ، بِهِ یَکْسِبُ الاِْنْسَانُ الطَّاعَةَ فِی حَیَاتِهِ، وَجَمِیلَ الاُْحْدُوثَةِ بَعْدَ وَفَاتِهِ) 🔺در پنجمین مقایسه حضرت مى فرماید: «علم حاکم است و مال محکوم علیه (علم فرمانده است و مال فرمان بردار)»; (وَالْعِلْمُ حَاکِمٌ، وَالْمَالُ مَحْکُومٌ عَلَیْهِ) بدیهى است مال و ثروت در سایه علم و دانش پدید مى آید; مدیریت هاى شایسته، آگاهى به فنون زراعت و تجارت و صنعت و به ویژه در عصر ما آگاهى به انواع تکنولوژى ها و فناورى ها سرچشمه پیدایش و گسترش اموال و ثروت هاست و آنچه مایه برترى بخشى از کشورها بر سایر کشورهاى جهان و حاکمیت آنها بر مسائل سیاسى و فرهنگى جهان شده همان پیشرفت علمى آنهاست که هم اقتصادشان را شکوفا کرده و هم پایه هاى حاکمیت شان را بر مسائل سیاسى تقویت نموده است. 🔺به گفته مرحوم مغینه در شرح نهج البلاغه خود، مسلمانان روى گنج هاى بزرگى نشسته اند گنج هایى که غربى ها فاقد آنند; ولى داراى علوم و دانش هایى هستند که سبب برترى آنها در مسائل سیاسى و اقتصادى شده است. ما مالک گنج و ثروتیم و آنها مالک علم و خبرویت و به همین دلیل آنها حتى بر گنج ها و ثروت هاى ما حکومت مى کنند آنها به زبان عمل مى گویند: (رَّبِّ زِدْنِی عِلْماً) و ما به زبان کسالت عکس آن را مى گوییم) بحمدالله در این اواخر بسیارى از مسلمانان بیدار شده و بازگشت به هویت اصلى خود را آغاز کرده اند. دانشمندان ماهرى در میان آنها پیدا شده که اگر به نهضت علمى خود شتاب دهند امید مى رود خود را در تمام جهات از حاکمیت غربِ ظالم و ستمگر آزاد سازند. 🔺روشن است که علم در کلام امام(علیه السلام) همه علوم مفید را شامل مى شود; اعم از علوم الهى و معنوى و علوم مفید مادى، هرچند بیشتر سخن از علوم الهى است. آن گاه امام(علیه السلام) در ششمین و آخرین برترى علم و دانش بر مال و ثروت چنین مى فرماید: «اى کمیل! ثروت اندوزان هلاک شده اند در حالى که ظاهراً در صف زندگانند; ولى دانشمندان تا جهان برقرار است زنده اند خود آنها گرچه از میان مردم بیرون رفته اند; ولى چهره و آثارشان در دل ها ثبت است.(یَا کُمَیْلُ: هَلَکَ خُزَّانُ الاَْمْوَالِ وَهُمْ أَحْیَاءٌ، وَالْعُلَمَاءُ بَاقُونَ مَا بَقِیَ الدَّهْرُ: أَعْیَانُهُمْ مَفْقُودَةٌ، وَأَمْثَالُهُمْ فِی الْقُلُوبِ مَوْجُودَةٌ) مى دانیم فرق موجود زنده و مرده در تأثیرگذارى آن است، بنابراین ثروت اندوزانى که نه خود از اموالشان استفاده مى کنند و نه دیگران بهره مند مى شوند در حکم مردگانند، زیرا هیچ اثرى از آنها دیده نمى شود; ولى دانشمندانى که سال ها و قرن ها چشم از جهان فرو بسته و شاگردان و کتاب ها و آثارشان در همه جا به چشم مى خورد در واقع زنده اند. مگر یک عالم زنده چه مى کند؟ شاگرد پرورش مى دهد، مردم را هدایت و از آیین حق دفاع مى کند. هرگاه پس از وفات آثار علمى آنها همین کارها را انجام دهد گویى آنها زنده اند. 🔺آرى، دانشمندانى که وفات کرده با بدن هاى مادى در میان ما نیستند; اما به قلب هر کس مراجعه کنید وجود آنها را با آثارشان حاضر مى بینید. درست مانند حیاتشان پیام مى دهند و تربیت مى کنند. 🔺خلاصه این که امام(علیه السلام) براى اثبات برترى علم و دانش در مقابل مال و ثروت تمام جهات این دو را در نظر گرفته و حق سخن را ادا فرموده است به گونه اى که چون انسان آن را مطالعه مى کند هیچ گونه کمبود و کاستى در آن نمى بیند. در ضمن روشن مى شود که در فرهنگ اسلام علم و عالم و دانشمند حرف اول را مى زنند و سایر مواهب الهى تحت سلطه و سیطره آنهاست. تهيه وتنظيم : محمد حسني نژاد https://eitaa.com/a_fatemi24/1189
شرح حکمت ۱۴۷ ارزش علم https://eitaa.com/a_fatemi24/1189
اسباب جدايى دوستان ▫️إِذَا احْتَشَمَ الْمُؤْمِنُ أَخَاهُ فَقَدْ فَارَقَهُ 🟠هنگامى كه مؤمن، برادر باايمانش را به خشم آورد و شرمگين سازد مقدّمه جدايى از او را فراهم كرده است. ✍️بنابراين براى گفتار حكيمانه مورد بحث سه تفسير به نظر مى رسد و ممكن است همه آن ها در مفهوم كلام امام(عليه السلام) جمع باشد. نخست، خشمگين ساختن دوستان، دوم، شرمنده نمودن آن ها و سوم، برترى جويى و تكبر دربرابر آن ها.هركدام از اين امور سه گانه براى جدا شدن دوستان از انسان كافى است البته ممكن است انجام يك مرتبه و دو مرتبه اين كارها تأثيرگذار نباشد ولى به يقين اگر تكرار شود سبب جدايى از دوستان خواهد شد. 📚 https://eitaa.com/a_fatemi24
▫️شَرُّ الْإِخْوَانِ، مَنْ تُكُلِّفَ لَهُ. 🟠بدترين دوست آن كه براى او به رنج و زحمت افتى. ✍️اگر دوستانى پيدا شوند كه توقع زيادى در پذيرايى يا كمك رسانى دارند و انسان مجبور شود به خاطر آن ها خود را به زحمت بيفكند، دوستان بدى هستند. دوست باصفا كسى است كه پذيرايى ساده را به جان و دل مى پذيرد و سعى مى كند دوست خود را در آرامش و آسايش قرار دهد اما اگر توقعات زيادى داشت كه به سبب آن، دوستش مجبور بود براى كمك به او يا پذيرايى از او خود را به زحمت بيفكند و گاه حتى وسايل منزل خود را براى اين كار بفروشد چنين دوست خودخواهى لايق دوستى نيست. اولياء الله و پيروان آن ها هميشه اين دستور را در نظر داشتند و دربرابر دوستان خود بى تكلف بودند، به سادگى از آن ها پذيرايى مى كردند و با آن ها انس مى گرفتند.در مجموع، تكلف در پذيرايى از دوستان، عيوب زيادى دارد كه به چهار عيب آن به خصوص مى توان اشاره كرد: نخست اين كه سبب مى شود دوستان، كمتر يكديگر را ملاقات كنند زيرا تشريفات پردردسر به آسانى قابل تكرار نيست. دوم اين كه طرف مقابل ممكن است توانايى پذيرايى به آن شكل را نداشته باشد و سبب شرمندگى او در آينده شود. سوم اين كه از ساده زيستى كه مورد تأكيد اسلام است دور مى شوند. چهارم اين كه اينگونه پذيرايى ها غالباً توأم با خودنمايى و رياكارى است كه با روح تعليمات اسلامى سازگار نيست. 📘 https://eitaa.com/a_fatemi24
هدایت شده از منبرک فاطمی
سلام ✅قابل توجه ائمه محترم جماعت و هیات امنا 📚با توجه به نیاز جامعه و لزوم گسترش معارف در مساجد ،برنامه پیشنهادی مساجد اعلام می‌شود 🔺شب های یکشنبه(نکاتی از نهج البلاغه) 🔺شب های سه شنبه(پیام های قرآنی) 🔺شبهای پنجشنبه(نکاتی ازصحیفه سجادیه) ✅ضمنا شبهای دوشنبه و چهارشنبه و جمعه بین الصلاتین یک مساله از احکام شرعی گفته شود. 🔺محتوای پیشنهادی در کانال زیر روز قبلش بارگذاری می‌شود. 📚با نشر این پیام به ائمه جماعت در ثواب این برنامه شریک شویم 🍃🌹🍃 @fatemi222
هدایت شده از منبرک فاطمی
سلام 🔥توصیه مهم رهبری 🔻رهبر انقلاب توصیه کردند برای پیروزی سوره ، دعای چهاردهم صحیفه سجادیه و دعای توسل خوانده شود. 🔻لذا پیشنهاد میشود زمانی را به قرائت سوره فتح و دعای چهاردهم اختصاص دهند. ✅دوشنبه ها بعد نماز عشا قرائت سوره فتح ✅سه شنبه دعای توسل در مساجد ✅چهارشنبه هابعد نماز مغرب قرائت دعای چهاردهم صحیفه سجادیه 🌹آیا در مسجد شما اجرا میشود؟ 🍃🌹🍃 @fatemi222
👇👇 (14) وَ كانَ مِن دعائِه عليه‏السلام اِذَا اعْتُدِىَ عَلَيْهِ‏ اوْ رَأى‏ مِنَ الظّالِمينَ ما لايُحِبُ‏ « هرگاه ستمى به او مى‏رسيد » يا مَنْ لايَخْفى‏ عَلَيْهِ اَنْبآءُ الْمُتَظَلِّمينَ، وَيا مَنْ لايَحْتاجُ فى اى آن كه اخبار شكوه‏كنندگان بر تو مخفى نيست، اى آن كه سرگذشت ستمديدگان قَصَصِهِمْ اِلى‏ شَهاداتِ الشّاهِدينَ، وَ يا مَنْ قَرُبَتْ نُصْرَتُهُ نزد تو نيازى به شهادت شاهدان ندارد، اى آن كه دوران رسيدن يارى تو مِنَ الْمَظْلُومينَ، وَ يا مَنْ بَعُدَ عَوْنُهُ عَنِ الظّالِمينَ، قَدْ عَلِمْتَ به ستمديدگان نزديك است، اى آن كه مددكاريت از ستمگران دور است، اى يا اِلهى، ما نالَنى مِنْ فُلانِ بْنِ فُلانٍ مِمّا حَظَرْتَ، وَانْتَهَكَهُ مِنّى خداى من، تو مى‏دانى از فلانى فرزند فلانى به من آن رسيده كه از آن نهى نموده‏اى، و پرده حرمتم را كه مِمّا حَجَزْتَ عَلَيْهِ، بَطَراً فى نِعْمَتِكَ عِنْدَهُ، وَاغْتِراراً بِنَكيرِكَ بر او ممنوع ساخته بودى دريده، او از باب طغيان در نعمتت، و بى‏اعتنايى به عقابت بر من عَلَيْهِ. اَللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَالِهِ، وَ خُذْ ظالِمى وَ عَدُوّى تاخته، بار خدايا بر محمد و آلش درود فرست، و ستم‏كننده بر من و دشمنم را عَنْ ظُلْمى بِقُوَّتِكَ، وَ افْلُلْ حَدَّهُ عَنّى بِقُدْرَتِكَ، وَاجْعَلْ با قوّت خود از ستم بر من بازدار، و با قدرت خود تندى و بُرّايى او را بر من بشكن، و او را به لَهُ شُغْلاً فيما يَليهِ، وَ عَجْزاً عَمّا يُناويهِ. اَللَّهُمَّ وَ صَلِّ خودش مشغول دار، و در برابر آن كه با او به دشمنى برمى‏خيزد ناتوان ساز. بارخدايا بر محمد و آلش عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَ الِهِ، وَلاتُسَوِّغْ لَهُ ظُلْمى، وَ اَحْسِنْ عَلَيْهِ درود فرست، و ستمكار را رخصت ستم بر من مده، و مرا در برابرش نيكو عَوْنى، وَاعْصِمْنى مِنْ مِثْلِ اَفْعالِهِ، وَلاتَجْعَلْنى فى مِثْلِ يارى كن، و مرا از ارتكاب نظير كارهاى او حفظ كن، و در حالتى مانند حالت او قرار حالِهِ. اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَالِهِ، وَاَعْدِنى عَلَيْهِ عَدْوى مده. بارخدايا بر محمد و آلش درود فرست، و مرا در برابر دشمنم نصرتى بيدرنگ ‏ حاضِرَةً تَكُونُ مِنْ غَيْظى بِهِ شِفآءً، وَ مِنْ حَنَقى عَلَيْهِ عنايت كن، تا طوفان خشمم نسبت به او فرو نشيند، و داد دلم را از او وَفآءً. اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَالِهِ، وَ عَوِّضْنى مِنْ بگيرد. بارخدايا بر محمد و آلش درود فرست، و عفو و بخششت را در برابر ستم او به من ظُلْمِهِ لى عَفْوَكَ، وَ اَبْدِلْنى بِسُوءِ صَنيعِهِ بى رَحْمَتَكَ، عطا كن، و بجاى سوء رفتار او با من رحمتت را پاداشم قرار ده، فَكُلُّ مَكْرُوهٍ جَلَلٌ دُونَ سَخَطِكَ، وَ كُلُّ مَرْزِئَةٍ سَوآءٌ مَعَ زيرا هر ناخوشايندى در برابر ترس از قهر تو ناچيز است، و هر مصيبتى پيش خشم مَوْجِدَتِكَ. اَللَّهُمَّ فَكَما كَرَّهْتَ اِلَىَّ اَنْ اُظْلَمَ فَقِنى مِنْ اَنْ تو آسان. بارالها همان‏طور كه ستم‏كِشى را در نظرم ناخوشايند ساختى مرا نيز از اَظْلِمَ. اَللَّهُمَّ لا اَشْكُو اِلى‏ اَحَدٍ سِواكَ، وَلا اَسْتَعينُ بِحاكِمٍ ستمكارى حفظ فرما. بارالها به احدى غير تو شكايت نكنم، و از هيچ حاكمى جز تو يارى غَيْرِكَ، حاشاكَ، فَصَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَ الِهِ، وَ صِلْ دُعآئى نمى‏جويم، حاشا كه چنين كنم، پس بر محمد و آلش درود فرست، و دعايم را به بِالاِْجابَةِ، وَاقْرِنْ شِكايَتى بِالتَّغْييرِ. اَللَّهُمَّ لاتَفْتِنّى بِالْقُنُوطِ اجابت برسان، و شكايتم را به تغيير وضع كنونى مقرون ساز. بارخدايا مرا به نااميدى از عدل خود مِنْ اِنْصافِكَ، وَلاتَفْتِنْهُ بِالْاَمْنِ مِنْ اِنْكارِكَ، فَيُصِرَّ عَلى آزمايش مكن، و دشمن را به ايمنى از كيفرت امتحان منماى، تا بر ستم بر من ‏ ظُلْمى، وَ يُحاضِرَنى بِحَقّى، وَ عَرِّفْهُ عَمّا قَليلٍ ما اَوْعَدْتَ اصرار ورزد، و بر حقّم مستولى شود، و به‏همين زودى اورا به‏آنچه ستمكاران را بدان آن تهديد نموده‏اى الظّالِمينَ، وَ عَرِّفْنى ما وَعَدْتَ مِنْ‏اِجابَةِ الْمُضْطَرّينَ. اَللَّهُمَّ آشنا كن، و مرا به اجابتى كه به بيچارگان وعده داده‏اى آگاهى ده، بارالها صَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَالِهِ، وَ وَفِّقْنى لِقَبُولِ ما قَضَيْتَ‏لى‏وَعَلَىَّ، بر محمد و آلش درود فرست، و مرا به پذيرفتن هر سود و زيانى كه درباره‏ام مقدّر كرده‏اى موفق كن، ✋ادامه دارد https://eitaa.com/a_fatemi24