eitaa logo
نهج البلاغه و صحیفه سجادیه
503 دنبال‌کننده
177 عکس
29 ویدیو
5 فایل
📚حکمتهای نهج البلاغه ✔️هر روز یک حکمت بهمراه شرح انشالله https://eitaa.com/a_fatemi24/652 ✔️نکات قرآنی https://eitaa.com/a_fatemi24/660
مشاهده در ایتا
دانلود
اسباب جدايى دوستان ▫️إِذَا احْتَشَمَ الْمُؤْمِنُ أَخَاهُ فَقَدْ فَارَقَهُ 🟠هنگامى كه مؤمن، برادر باايمانش را به خشم آورد و شرمگين سازد مقدّمه جدايى از او را فراهم كرده است. ✍️بنابراين براى گفتار حكيمانه مورد بحث سه تفسير به نظر مى رسد و ممكن است همه آن ها در مفهوم كلام امام(عليه السلام) جمع باشد. نخست، خشمگين ساختن دوستان، دوم، شرمنده نمودن آن ها و سوم، برترى جويى و تكبر دربرابر آن ها.هركدام از اين امور سه گانه براى جدا شدن دوستان از انسان كافى است البته ممكن است انجام يك مرتبه و دو مرتبه اين كارها تأثيرگذار نباشد ولى به يقين اگر تكرار شود سبب جدايى از دوستان خواهد شد. 📚 https://eitaa.com/a_fatemi24
▫️شَرُّ الْإِخْوَانِ، مَنْ تُكُلِّفَ لَهُ. 🟠بدترين دوست آن كه براى او به رنج و زحمت افتى. ✍️اگر دوستانى پيدا شوند كه توقع زيادى در پذيرايى يا كمك رسانى دارند و انسان مجبور شود به خاطر آن ها خود را به زحمت بيفكند، دوستان بدى هستند. دوست باصفا كسى است كه پذيرايى ساده را به جان و دل مى پذيرد و سعى مى كند دوست خود را در آرامش و آسايش قرار دهد اما اگر توقعات زيادى داشت كه به سبب آن، دوستش مجبور بود براى كمك به او يا پذيرايى از او خود را به زحمت بيفكند و گاه حتى وسايل منزل خود را براى اين كار بفروشد چنين دوست خودخواهى لايق دوستى نيست. اولياء الله و پيروان آن ها هميشه اين دستور را در نظر داشتند و دربرابر دوستان خود بى تكلف بودند، به سادگى از آن ها پذيرايى مى كردند و با آن ها انس مى گرفتند.در مجموع، تكلف در پذيرايى از دوستان، عيوب زيادى دارد كه به چهار عيب آن به خصوص مى توان اشاره كرد: نخست اين كه سبب مى شود دوستان، كمتر يكديگر را ملاقات كنند زيرا تشريفات پردردسر به آسانى قابل تكرار نيست. دوم اين كه طرف مقابل ممكن است توانايى پذيرايى به آن شكل را نداشته باشد و سبب شرمندگى او در آينده شود. سوم اين كه از ساده زيستى كه مورد تأكيد اسلام است دور مى شوند. چهارم اين كه اينگونه پذيرايى ها غالباً توأم با خودنمايى و رياكارى است كه با روح تعليمات اسلامى سازگار نيست. 📘 https://eitaa.com/a_fatemi24
هدایت شده از منبرک فاطمی
سلام ✅قابل توجه ائمه محترم جماعت و هیات امنا 📚با توجه به نیاز جامعه و لزوم گسترش معارف در مساجد ،برنامه پیشنهادی مساجد اعلام می‌شود 🔺شب های یکشنبه(نکاتی از نهج البلاغه) 🔺شب های سه شنبه(پیام های قرآنی) 🔺شبهای پنجشنبه(نکاتی ازصحیفه سجادیه) ✅ضمنا شبهای دوشنبه و چهارشنبه و جمعه بین الصلاتین یک مساله از احکام شرعی گفته شود. 🔺محتوای پیشنهادی در کانال زیر روز قبلش بارگذاری می‌شود. 📚با نشر این پیام به ائمه جماعت در ثواب این برنامه شریک شویم 🍃🌹🍃 @fatemi222
هدایت شده از منبرک فاطمی
سلام 🔥توصیه مهم رهبری 🔻رهبر انقلاب توصیه کردند برای پیروزی سوره ، دعای چهاردهم صحیفه سجادیه و دعای توسل خوانده شود. 🔻لذا پیشنهاد میشود زمانی را به قرائت سوره فتح و دعای چهاردهم اختصاص دهند. ✅دوشنبه ها بعد نماز عشا قرائت سوره فتح ✅سه شنبه دعای توسل در مساجد ✅چهارشنبه هابعد نماز مغرب قرائت دعای چهاردهم صحیفه سجادیه 🌹آیا در مسجد شما اجرا میشود؟ 🍃🌹🍃 @fatemi222
👇👇 (14) وَ كانَ مِن دعائِه عليه‏السلام اِذَا اعْتُدِىَ عَلَيْهِ‏ اوْ رَأى‏ مِنَ الظّالِمينَ ما لايُحِبُ‏ « هرگاه ستمى به او مى‏رسيد » يا مَنْ لايَخْفى‏ عَلَيْهِ اَنْبآءُ الْمُتَظَلِّمينَ، وَيا مَنْ لايَحْتاجُ فى اى آن كه اخبار شكوه‏كنندگان بر تو مخفى نيست، اى آن كه سرگذشت ستمديدگان قَصَصِهِمْ اِلى‏ شَهاداتِ الشّاهِدينَ، وَ يا مَنْ قَرُبَتْ نُصْرَتُهُ نزد تو نيازى به شهادت شاهدان ندارد، اى آن كه دوران رسيدن يارى تو مِنَ الْمَظْلُومينَ، وَ يا مَنْ بَعُدَ عَوْنُهُ عَنِ الظّالِمينَ، قَدْ عَلِمْتَ به ستمديدگان نزديك است، اى آن كه مددكاريت از ستمگران دور است، اى يا اِلهى، ما نالَنى مِنْ فُلانِ بْنِ فُلانٍ مِمّا حَظَرْتَ، وَانْتَهَكَهُ مِنّى خداى من، تو مى‏دانى از فلانى فرزند فلانى به من آن رسيده كه از آن نهى نموده‏اى، و پرده حرمتم را كه مِمّا حَجَزْتَ عَلَيْهِ، بَطَراً فى نِعْمَتِكَ عِنْدَهُ، وَاغْتِراراً بِنَكيرِكَ بر او ممنوع ساخته بودى دريده، او از باب طغيان در نعمتت، و بى‏اعتنايى به عقابت بر من عَلَيْهِ. اَللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَالِهِ، وَ خُذْ ظالِمى وَ عَدُوّى تاخته، بار خدايا بر محمد و آلش درود فرست، و ستم‏كننده بر من و دشمنم را عَنْ ظُلْمى بِقُوَّتِكَ، وَ افْلُلْ حَدَّهُ عَنّى بِقُدْرَتِكَ، وَاجْعَلْ با قوّت خود از ستم بر من بازدار، و با قدرت خود تندى و بُرّايى او را بر من بشكن، و او را به لَهُ شُغْلاً فيما يَليهِ، وَ عَجْزاً عَمّا يُناويهِ. اَللَّهُمَّ وَ صَلِّ خودش مشغول دار، و در برابر آن كه با او به دشمنى برمى‏خيزد ناتوان ساز. بارخدايا بر محمد و آلش عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَ الِهِ، وَلاتُسَوِّغْ لَهُ ظُلْمى، وَ اَحْسِنْ عَلَيْهِ درود فرست، و ستمكار را رخصت ستم بر من مده، و مرا در برابرش نيكو عَوْنى، وَاعْصِمْنى مِنْ مِثْلِ اَفْعالِهِ، وَلاتَجْعَلْنى فى مِثْلِ يارى كن، و مرا از ارتكاب نظير كارهاى او حفظ كن، و در حالتى مانند حالت او قرار حالِهِ. اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَالِهِ، وَاَعْدِنى عَلَيْهِ عَدْوى مده. بارخدايا بر محمد و آلش درود فرست، و مرا در برابر دشمنم نصرتى بيدرنگ ‏ حاضِرَةً تَكُونُ مِنْ غَيْظى بِهِ شِفآءً، وَ مِنْ حَنَقى عَلَيْهِ عنايت كن، تا طوفان خشمم نسبت به او فرو نشيند، و داد دلم را از او وَفآءً. اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَالِهِ، وَ عَوِّضْنى مِنْ بگيرد. بارخدايا بر محمد و آلش درود فرست، و عفو و بخششت را در برابر ستم او به من ظُلْمِهِ لى عَفْوَكَ، وَ اَبْدِلْنى بِسُوءِ صَنيعِهِ بى رَحْمَتَكَ، عطا كن، و بجاى سوء رفتار او با من رحمتت را پاداشم قرار ده، فَكُلُّ مَكْرُوهٍ جَلَلٌ دُونَ سَخَطِكَ، وَ كُلُّ مَرْزِئَةٍ سَوآءٌ مَعَ زيرا هر ناخوشايندى در برابر ترس از قهر تو ناچيز است، و هر مصيبتى پيش خشم مَوْجِدَتِكَ. اَللَّهُمَّ فَكَما كَرَّهْتَ اِلَىَّ اَنْ اُظْلَمَ فَقِنى مِنْ اَنْ تو آسان. بارالها همان‏طور كه ستم‏كِشى را در نظرم ناخوشايند ساختى مرا نيز از اَظْلِمَ. اَللَّهُمَّ لا اَشْكُو اِلى‏ اَحَدٍ سِواكَ، وَلا اَسْتَعينُ بِحاكِمٍ ستمكارى حفظ فرما. بارالها به احدى غير تو شكايت نكنم، و از هيچ حاكمى جز تو يارى غَيْرِكَ، حاشاكَ، فَصَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَ الِهِ، وَ صِلْ دُعآئى نمى‏جويم، حاشا كه چنين كنم، پس بر محمد و آلش درود فرست، و دعايم را به بِالاِْجابَةِ، وَاقْرِنْ شِكايَتى بِالتَّغْييرِ. اَللَّهُمَّ لاتَفْتِنّى بِالْقُنُوطِ اجابت برسان، و شكايتم را به تغيير وضع كنونى مقرون ساز. بارخدايا مرا به نااميدى از عدل خود مِنْ اِنْصافِكَ، وَلاتَفْتِنْهُ بِالْاَمْنِ مِنْ اِنْكارِكَ، فَيُصِرَّ عَلى آزمايش مكن، و دشمن را به ايمنى از كيفرت امتحان منماى، تا بر ستم بر من ‏ ظُلْمى، وَ يُحاضِرَنى بِحَقّى، وَ عَرِّفْهُ عَمّا قَليلٍ ما اَوْعَدْتَ اصرار ورزد، و بر حقّم مستولى شود، و به‏همين زودى اورا به‏آنچه ستمكاران را بدان آن تهديد نموده‏اى الظّالِمينَ، وَ عَرِّفْنى ما وَعَدْتَ مِنْ‏اِجابَةِ الْمُضْطَرّينَ. اَللَّهُمَّ آشنا كن، و مرا به اجابتى كه به بيچارگان وعده داده‏اى آگاهى ده، بارالها صَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَالِهِ، وَ وَفِّقْنى لِقَبُولِ ما قَضَيْتَ‏لى‏وَعَلَىَّ، بر محمد و آلش درود فرست، و مرا به پذيرفتن هر سود و زيانى كه درباره‏ام مقدّر كرده‏اى موفق كن، ✋ادامه دارد https://eitaa.com/a_fatemi24
وَ رَضِّنى بِما اَخَذْتَ لى وَ مِنّى، وَ اهْدِنى لِلَّتى هِىَ اَقْوَمُ، و مرا به آنچه از ديگرى براى من و از من براى ديگرى مى‏ستانى خشنودى ده، و به راست‏ترين راهم رهنمون شو، وَاسْتَعْمِلْنى بِما هُوَاَسْلَمُ. اَللَّهُمَّ وَاِنْ كانَتِ‏الْخِيَرَةُ لى عِنْدَكَ و به سالم‏ترين كار بگمار. بارالها اگر خير مرا در آن بدانى كه فى تَاْخيرِ الْاَخْذِ - لى، وَ تَرْكِ الْاِنْتِقامِ مِمَّنْ ظَلَمَنى اِلى‏ يَوْمِ گرفتن حقّم به تأخير افتد، و انتقام از كسى كه بر من ظلم روا داشته تا روز روشن شدن حق از باطل الْفَصْلِ وَ مَجْمَعِ الْخَصْمِ، فَصَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَ الِهِ، وَ اَيِّدْنى و جايگاه فراهم آمدن مدعيان (يعنى روز محشر) متروك ماند، پس بر محمد و آلش درود فرست، مِنْكَ بِنِيَّةٍ صادِقَةٍ وَ صَبْرٍ دآئِمٍ، وَ اَعِذْنى مِنْ سُوءِ الرَّغْبَةِ و مرا از جانب خود به نيت صادقانه و صبر هميشگى يارى فرما، و از رغبت ناشايسته وَ هَلَعِ اَهْلِ الْحِرْصِ، وَ صَوِّرْ فى قَلْبى مِثالَ مَا ادَّخَرْتَ لى و آزمندى اهل حرص پناه ده، و نقشى از ثوابى كه براى من ذخيره مِنْ ثَوابِكَ، وَ اَعْدَدْتَ لِخَصْمى مِنْ جَزآئِكَ وَ عِقابِكَ، نموده‏اى، و جزاء و عقابى كه براى دشمنم آماده كرده‏اى در دلم مصوّر فرما، وَاجْعَلْ ذلِكَ سَبَباً لِقَناعَتى بِما قَضَيْتَ، وَ ثِقَتى بِما و آن را وسيله‏اى براى خرسندى من به قضايت، و اطمينانم به آنچه به جهت من تَخَيَّرْتَ، امينَ رَبَّ الْعالَمينَ، اِنَّكَ ذُوالْفَضْلِ الْعَظيمِ، اختيار كرده‏اى قرار ده، اى پروردگار جهانيان دعايم را مستجاب كن، زيرا كه تو صاحب فضل عظيمى، وَ اَنْتَ عَلى‏ كُلِّ شَىْ‏ءٍ قَديرٌ. و بر هر كارى توانائى. https://eitaa.com/a_fatemi24
❇️دعایی برای فتح مؤمنین و دفع شر صهیون همزمان با پیروزی‌های اخیر جبهه‌ی مقاومت و ناکامی دشمن در دستیابی به اهداف خود، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در پاسخ به درخواست راهنمایی برای خواندن برخی ادعیه جهت کسب فتح نهایی برای این جبهه‌ و دفع شر رژیم صهیونی، خواندن «سوره فتح»، «دعای چهاردهم صحیفه سجادیه» و «دعای توسل» را توصیه کردند. ♦️دعای چهاردهم صحیفه‌ی سجّادیّه دعایی است که وقتی به امام سجّاد (علیه‌السّلام) ظلم می‌شد یا ظالمی را می‌دیدند، این دعا را می‌خواندند. 🔹 در وضعیّتی که ظلم‌های عجیبی در غزّه، لبنان و کلّ سرزمین‌های فلسطین از سوی صهیونیست‌های غاصب انجام می‌شود، طبق توصیه‌ای که حضرت آقا فرموده‌اند، ما باید با این دعا اُنس داشته باشیم. 🔹این دعا به ما یاد می‌دهد که حرکت اسلام یک حرکت عدالت‌محور است و هر گونه ظلم را، کم یا زیاد، از هر کسی باشد، نفی می‌کند. 🔹همچنین، ما انسان‌ها را تربیت می‌کند که ای آدم! وقتی ظلم را دیدی، با زبان، با دل و با دست خودت هر حرکتی که می‌توانی انجام بده تا واقعاً ضدّ ظلم باشی. 🔹 این دعا به ما یاد می‌دهد که چگونه در چنین موقعیّتی خدا را بخوانیم و یک حرکتِ توحیدیِ زیبا داشته باشیم. 🔹ان‌شاءالله با اجابت این دعایی که می‌خوانیم، بساط ظلم از سرزمین‌های اسلامی زودتر دور شود. ♦️در این دعا، ابتدا وصف خداوند آمده است. 🔹 می‌گوید خدایا! تو از همه چیز آگاهی؛ خدایا! تو داری می‌بینی چه کسانی ستم می‌کشند و ستمدیدگان را می‌بینی. همچنین، می‌فرماید تو نیاز به شاهد نداری: یا مَن لا یَحتاجُ فی قَصَصِهِم اِلىٰ شَهاداتِ الشّاهِدین؛ پس خدایا! تو، هم اخبار ستم‌کشیدگان را می‌دانی و هم نیازی به شاهد نداری. 🔹خدایا! ما تو را چگونه می‌شناسیم؟ اینکه تو همیشه طرف‌دار مظلوم هستی و یاریِ تو نسبت به مظلومان نزدیک است: یا مَن قَرُبَت نُصرَتُهُ مِنَ المَظلومین. 🔹خدایا! هرگز در ذهن ما نمی‌آید که تو یاور ظالمان باشی: یا مَن بَعُدَ عَونُهُ عَنِ الظّالِمین. این‌ها شناخت ما از خدا است. بنابراین، مرحله‌ی اوّل این دعا شناخت ما از خدا است. ❇️* غرور دشمنان به نعمت‌های الهی بعد از آن، می‌خواهیم بدانیم وضعیّت فعلی ما چگونه است؛ لذا در فقرات بعدی می‌خوانیم: قَد عَلِمتَ یا اِلٰهی ما نالَنی مِن فُلانِ بنِ فُلانٍ مِمّا حَظَرتَ وَ انتَهَکَهُ مِنّی مِمّا حَجَزتَ عَلَیهِ بَطَراً فی نِعمَتِکَ عِندَهُ وَ اغتِراراً بِنَکیرِکَ عَلَیه؛ 🔹 خدایا! این دشمنان برای چه این کارها را می‌کنند و با چه وسیله‌ای این کارها را انجام می‌دهند؛ خدایا! به این‌ها عقل دادی که از آن برای انسانیّت و بشریّت استفاده کنند امّا با همین نعمت عقل، علیه مظلومان کار می‌کنند و با همین نعمت‌های تو، به دیگران ظلم می‌کنند؛ 🔹 خدایا! این‌ها با هشدارهای تو عقب‌نشینی می‌کنند، بلکه اتّفاقاً دارند مغرور می‌شوند. 🔹 خداوندا! وضعیّت کنونی ما این است که از کسانی ستم می‌بینیم که با استفاده از نعمت‌های تو این ستم‌ها را انجام می‌دهند. ♦️بعد از آن، هفت صلوات در این دعا هست و تقریباً بالای بیست درخواست آمده است که هر کدام از این درخواست‌ها برای ما زیبا است. 🔹 در این دعا، به خدا می‌گوییم که خدایا! تو قدرت داری، پس با آن قدرتِ خودت انتقام ما را از ظالمان بگیر. 🔹خدایا! این شدّت و تیزی و خباثت ظالمان را تو می‌توانی کم کنی، تو قدرتش را داری، ما قدرتش را نداریم. 🔹 این توحیدی که می‌گویم، اینجا نمایان است. وَ افلُل حَدَّهُ عَنّی بِقُدرَتِک؛ تو با قدرت خودت این‌ها را تضعیف کن. وَ اجعَل لَهُ شُغلًا فیما یَلیه؛ خدایا! آن‌ها را به یک کار دیگری مشغول کن. خدایا! مجوّز ظلم را به آن‌ها نده، راه ظلم را برای آن‌ها آسان نکن و برای آن‌ها مانع به وجود بیاور. اَحسِن عَلَیهِ عَونی؛ فکر ما و یاری ما را نیکو گردان، یک کاری بکن که انتقام‌های ما دقیقاً به هدف بخورد. 🔹خدایا! ما یاری تو را می‌خواهیم؛ ما اقدام می‌کنیم، امّا تو باید این‌ها را به هدف برسانی. ❇️* ادب دعای امام سجّاد (علیه‌السّلام) در عبارت بعدی، می‌گوید خدایا! یک جوری نشود که ما بشویم. خدایا! ما آدمیم؛ ما نمی‌خواهیم مثل وحشی‌های آمریکا و اسرائیل باشیم؛ خدایا! یک کاری کن که ما مثل آن‌ها نباشیم: وَ اعصِمنی مِن مِثلِ اَفعالِهِ وَ لا تَجعَلنی فی مِثلِ حَالِه؛ خدایا! من اصلاً نمی‌خواهم مثل این وحشی‌ها باشم؛ ممانعت کن تا من کارهایی مثل آن‌ها انجام ندهم. نکند که اگر به ما ستم می‌شود، ما هم بخواهیم ستم کنیم. این ادبِ دعا را نشان می‌دهد که وقتی به امام سجّاد (علیه‌السّلام) ظلم می‌شود، می‌گوید اصلاً در ذهن من نمی‌آید که مثل آن‌ها عمل کنم. https://eitaa.com/a_fatemi24
♦️خدایا! 👈ما یک پیروزی شفا‌بخش می‌خواهیم. یک پیروزی شفا‌بخش چگونه است؟ ما الان واقعاً غضبناک و ناراحتیم، بغض گلوی ما را گرفته و غضب سراسر وجود ما را فراگرفته. این غضب و خشم ما چگونه شفا پیدا می‌کند؟ با پیروزی ما بر آن‌ها. پس خدایا! ما را بر این دشمنان پیروز کن؛ اگر ما بر آن‌ها پیروز بشویم، در آن صورت است که این غیظ و خشم ما از شهادت سیّدحسن نصرالله و شهید سنوار و دیگر مجاهدان، کمی آرام می‌شود: تَکونُ مِن غَیظی بِهِ شِفاء. واقعاً این غیظ ما نسبت به این‌ها آرام نمی‌شود، تا وقتی که پیروز بشویم. خدایا! تو خودت ما را بر این‌ها پیروز گردان. ♦️بعد می‌گوید خدایا! آن‌ها خیلی به ما کرده‌اند ــ این بچّه‌های حزب‌الله خیلی تحمّل کرده‌اند ــ بابت این تحمّل، اگر ما کاستی‌ای هم داریم، تو عفو کن و رحمت خودت را بر همه‌ی ما بفرست. خدایا! یک جوری بشود که در عوض این ظلم‌ها، ما به جایی برسیم که سراسر وجودمان رحمت بشود. ❇️* گلایه و شکایت به درگاه الهی و امید اجابت دعا بعد از آن، درخواست‌های دیگری هم ما در اینجا می‌بینیم. اَللَهُمَّ لا اَشکو اِلىٰ اَحَدٍ سِواک؛ خدایا! ما اصلاً غیر از تو به کسی گلایه نداریم. این‌ها نعمت‌های تو را کرده‌اند و انسان‌هایی را که ولیّ تو بودند به شهادت رساندند، دوستان تو را به شهادت رساندند. ما از تو گلایه داریم و به تو شکایت می‌کنیم. خدایا! ما اصلاً غیر از تو به کسی دیگر شکایت نمی‌کنیم؛ از کسی کاری برنمی‌آید و به هیچ وجه از غیر تو یاری نمی‌جوییم: وَ لا اَستَعینُ بِحاکِمٍ غَیرِکَ حاشاکَ؛ خدایا! ما، هم به تو گلایه می‌کنیم و هم از تو یاری می‌جوییم. ♦️خدایا! بر محمّد و آل او درود فرست و «صِل دُعائی بِالاِجابَةِ وَ اقرِن شِکایَتی بِالتَّغییرِ»؛ گلایه‌ی من را با تغییر این شرایط و اوضاع همراه کن. خدایا! اگر این دعاهای من را اجابت کنی، می‌بینم که این گلایه‌ی من به درگاه تو واقعاً مؤثّر افتاده است. خدایا! نکند که ما را ناامید کنی. خدایا! ما را با ناامیدی از عدالتت امتحان نکن. خدایا! ما نمی‌توانیم این امتحان‌ها را بگذرانیم؛ ما خیلی امتحان شده‌ایم، دیگر ما را با ناامیدی از عدالتت امتحان نکن. خدایا! دشمن را با این امن قرار دادن، با این آرامشی که الان دارد، بر ما مغرور نکن. ♦️بعد می‌فرماید خدایا! ما را به آنچه مقرّر فرمودی موفّق کن؛ به آنچه از ما گرفتی یا بخشیدی خشنودمان کن؛ ما را به بهترین راه هدایت کن و ما را به سالم‌ترین کار وادار کن. اگر واقعاً قدرت تو و اختیار تو جوری است که انتقام را برای قیامت نگه داری، ما را هم یاری کن که بتوانیم صبر داشته باشیم. پنجاه هزار کودک و زن و مرد را کشته‌اند؛ اصلاً مگر می‌شود در این دنیا از این‌ها انتقام گرفت؟ خدایا! آن ثوابی که برای این صبر ما آماده کرده‌ای، آن ثوابی که برای این خانواده‌ی شهدا آماده کرده‌ای، در دل ما تصویر کن که بتوانیم آرام شویم. خدایا! آنچه برای دشمنانت آماده کرده‌ای هم دقیقاً به ما نشان بده؛ انسان وقتی به این آرامش برسد، می‌تواند فکر کند. ♦️ان‌شاءالله هرچه سریع‌تر، با یاری خداوند، بهترین انتقام از این دشمن صهیونیستی گرفته شود. امیدواریم تمام این دعاهایی که امام سجّاد (علیه‌السّلام) در این دعای چهاردهم از خداوند خواسته‌اند، در حقّ همه‌ی عزیزانی که این دعا را می‌خوانند اجابت بشود. نشان بدهیم که ما اهل توحید هستیم و از خداوند می‌خواهیم و یقین داریم که خداوند این دعاهای ما را اجابت می‌کند. ان‌شاءالله به‌زودی یکایک این فقرات به اجابت برسد و نتیجه‌ی دعای امام سجّاد (علیه‌السّلام) را ببینیم https://eitaa.com/a_fatemi24
▫️شَرُّ الْإِخْوَانِ، مَنْ تُكُلِّفَ لَهُ. 🟠بدترين دوست آن كه براى او به رنج و زحمت افتى. ✍اگر دوستانى پيدا شوند كه توقع زيادى در پذيرايى يا كمك رسانى دارند و انسان مجبور شود به خاطر آن ها خود را به زحمت بيفكند، دوستان بدى هستند. دوست باصفا كسى است كه پذيرايى ساده را به جان و دل مى پذيرد و سعى مى كند دوست خود را در آرامش و آسايش قرار دهد اما اگر توقعات زيادى داشت كه به سبب آن، دوستش مجبور بود براى كمك به او يا پذيرايى از او خود را به زحمت بيفكند و گاه حتى وسايل منزل خود را براى اين كار بفروشد چنين دوست خودخواهى لايق دوستى نيست. اولياء الله و پيروان آن ها هميشه اين دستور را در نظر داشتند و دربرابر دوستان خود بى تكلف بودند، به سادگى از آن ها پذيرايى مى كردند و با آن ها انس مى گرفتند.در مجموع، تكلف در پذيرايى از دوستان، عيوب زيادى دارد كه به چهار عيب آن به خصوص مى توان اشاره كرد: نخست اين كه سبب مى شود دوستان، كمتر يكديگر را ملاقات كنند زيرا تشريفات پردردسر به آسانى قابل تكرار نيست. دوم اين كه طرف مقابل ممكن است توانايى پذيرايى به آن شكل را نداشته باشد و سبب شرمندگى او در آينده شود. سوم اين كه از ساده زيستى كه مورد تأكيد اسلام است دور مى شوند. چهارم اين كه اينگونه پذيرايى ها غالباً توأم با خودنمايى و رياكارى است كه با روح تعليمات اسلامى سازگار نيست. 📘 📚همراه با نهج‌البلاغه وصحیفه @a_fatemi24 ┄┄┅═✧❁🌹💎🌹❁✧═┅
🌸🍃﷽🍃🌸 ✋نهج البلاغه حکمت 31 - شناخت پايه هاى ایمان و کفر 🌹 وَ سُئِلَ عليه‌السلام عَنِ اَلْإِيمَانِ فَقَالَ اَلْإِيمَانُ عَلَى أَرْبَعِ دَعَائِمَ عَلَى اَلصَّبْرِ وَ اَلْيَقِينِ وَ اَلْعَدْلِ وَ اَلْجِهَادِ ايمان بر چهار پايه استوار است: صبر، يقين، عدل و جهاد 🌹وَ اَلصَّبْرُ مِنْهَا عَلَى أَرْبَعِ شُعَبٍ عَلَى اَلشَّوْقِ وَ اَلشَّفَقِ وَ اَلزُّهْدِ وَ اَلتَّرَقُّبِ صبر نيز بر چهار پايه قرار دارد. شوق، هراس، زهد و انتظار 🌹فَمَنِ اِشْتَاقَ إِلَى اَلْجَنَّةِ سَلاَ عَنِ اَلشَّهَوَاتِ وَ مَنْ أَشْفَقَ مِنَ اَلنَّارِ اِجْتَنَبَ اَلْمُحَرَّمَاتِ وَ مَنْ زَهِدَ فِي اَلدُّنْيَا اِسْتَهَانَ بِالْمُصِيبَاتِ وَ مَنِ اِرْتَقَبَ اَلْمَوْتَ سَارَعَ إِلَى اَلْخَيْرَاتِ آن كس كه اشتياق بهشت دارد، شهوت‌هايش كاستى گيرد، و آن كس كه از آتش جهنّم مى‌ترسد، از حرام دورى مى‌گزيند، و آن كس كه در دنيا زهد مى‌ورزد، مصيبت‌ها را ساده پندارد، و آن كس كه مرگ را انتظار مى‌كشد در نيكى‌ها شتاب مى‌كند 🌹وَ اَلْيَقِينُ مِنْهَا عَلَى أَرْبَعِ شُعَبٍ عَلَى تَبْصِرَةِ اَلْفِطْنَةِ وَ تَأَوُّلِ اَلْحِكْمَةِ وَ مَوْعِظَةِ اَلْعِبْرَةِ وَ سُنَّةِ اَلْأَوَّلِينَ يقين نيز بر چهار پايه استوار است: بينش زيركانه، دريافت حكيمانۀ واقعيّت‌ها، پند گرفتن از حوادث روزگار، و پيمودن راه درست پيشينيان 🌹فَمَنْ تَبَصَّرَ فِي اَلْفِطْنَةِ تَبَيَّنَتْ لَهُ اَلْحِكْمَةُ وَ مَنْ تَبَيَّنَتْ لَهُ اَلْحِكْمَةُ عَرَفَ اَلْعِبْرَةَ وَ مَنْ عَرَفَ اَلْعِبْرَةَ فَكَأَنَّمَا كَانَ فِي اَلْأَوَّلِينَ پس آن كس كه هوشمندانه به واقعيّت‌ها نگريست، حكمت را آشكارا بيند، و آن كه حكمت را آشكارا ديد، عبرت آموزى را شناسد، و آن كه عبرت آموزى شناخت گويا چنان است كه با گذشتگان مى‌زيسته است 📚همراه با نهج‌البلاغه وصحیفه @a_fatemi24 ┄┄┅═✧❁🌹💎🌹❁✧═┅
خوشحالی و شوخی حبیب بن مظاهر در شب عاشورا خوشحالی اصحاب امام حسین (ع) در شب عاشورا : بهشت چیست که حبیب بن مظاهر از اصحاب امام حسین (ع) در شب شروع به شوخی کرد و خیلی شاد بود و یکی به او گفت: مگر امشب شب شوخی است، ما فردا جنگ داریم! او نیز در پاسخ گفت: ما فردا یک مقدار می‌جنگیم - به تعبیر من یک مقدار شمشیر بازی است و شمیشر می‌خوریم و میزنیم - بعد به بهشت نزد خداوند می‌رویم. خدا شاهد است من دیدم و لمس کردم که خیلی از جوان‌های نیز با همین عشق و روحیه به جبهه رفتند و عده‌ای از آنها هم شهید شدند و این روحیه را داشتند. 📚همراه با نهج‌البلاغه وصحیفه @a_fatemi24 ┄┄┅═✧❁🌹💎🌹❁✧═┅
واژه قرآنی آن «جنة» و جمع آن «جنات» است و جنّة به هر باغ و بستانی گویند که دارای درختان انبوه باشد و زمین را بپوشاند. نامگذاری بهشت به جنة؛ یا به جهت تشبیه به باغ‌های دنیاست و یا به خاطر پوشیده بودن نعمت‌هایش از ساکنین دنیاست چون در بهشت از خیر و سعادت چیزهایی هست که بر قلب هیچ بشری خطور نمی‌کند: «فَلَا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَّا أُخْفِیَ لَهُم مِّن قُرَّةِ أَعْیُنٍ؛ هیچ کس نمی‌داند چه پاداش‌های مهمی که مایه روشنی چشم‌هاست برای آنها نهفته شده.» 📚همراه با نهج‌البلاغه وصحیفه @a_fatemi24 ┄┄┅═✧❁🌹💎🌹❁✧═┅
- تنوع و فراوانی «لَهُم مَّا یَشَاؤُونَ فِیهَا وَ لَدَیْنَا مَزِیدٌ؛ هر چه بخواهند در آن‌جا برای آن‌ها هست و نزد ما نعمت‌های بیشتری است (که به فکر هیچ کس نمی‌رسد).» 📚همراه با نهج‌البلاغه وصحیفه @a_fatemi24 ┄┄┅═✧❁🌹💎🌹❁✧═┅
- جاودانگی «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُمْ جَنَّاتُ النَّعِیمِ خَالِدِینَ فِیهَا وَ عْدَ اللَّهِ حَقًّا...؛ کسانی که ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده‌اند، باغ‌های پر نعمت بهشت از آن آن‌هاست، جاودانه در آن خواهند ماند این وعده حتمی الهی است...» 📚همراه با نهج‌البلاغه وصحیفه @a_fatemi24 ┄┄┅═✧❁🌹💎🌹❁✧═┅
خطبه 165 نهج البلاغه در شوق بهشت فَلَوْ رَمَیْتَ بِبَصَرِ قَلْبِکَ نَحْوَ مَا یُوصَفُ لَکَ مِنْهَا لَعَزَفَتْ نَفْسُکَ عَنْ بَدَائِعِ مَا أُخْرِجَ إِلَى الدُّنْیَا مِنْ شَهَوَاتِهَا وَ لَذَّاتِهَا وَ زَخَارِفِ مَنَاظِرِهَا وَ لَذَهِلَتْ بِالْفِکْرِ فِی [اصْطِفَافِ] اصْطِفَاقِ أَشْجَارٍ غُیِّبَتْ عُرُوقُهَا فِی کُثْبَانِ الْمِسْکِ عَلَى سَوَاحِلِ أَنْهَارِهَا وَ فِی تَعْلِیقِ کَبَائِسِ اللُّؤْلُؤِ الرَّطْبِ فِی عَسَالِیجِهَا وَ أَفْنَانِهَا وَ طُلُوعِ تِلْکَ الثِّمَارِ مُخْتَلِفَةً فِی غُلُفِ أَکْمَامِهَا تُجْنَى مِنْ غَیْرِ تَکَلُّفٍ فَتَأْتِی عَلَى مُنْیَةِ مُجْتَنِیهَا وَ یُطَافُ عَلَى نُزَّالِهَا فِی أَفْنِیَةِ قُصُورِهَا بِالْأَعْسَالِ الْمُصَفَّقَةِ وَ الْخُمُورِ الْمُرَوَّقَةِ، قَوْمٌ لَمْ تَزَلِ الْکَرَامَةُ تَتَمَادَى بِهِمْ حَتَّى حَلُّوا دَارَ الْقَرَارِ وَ أَمِنُوا نُقْلَةَ الْأَسْفَارِ. فَلَوْ شَغَلْتَ قَلْبَکَ أَیُّهَا الْمُسْتَمِعُ بِالْوُصُولِ إِلَى مَا یَهْجُمُ عَلَیْکَ مِنْ تِلْکَ الْمَنَاظِرِ الْمُونِقَةِ لَزَهِقَتْ نَفْسُکَ شَوْقاً إِلَیْهَا وَ لَتَحَمَّلْتَ مِنْ مَجْلِسِی هَذَا إِلَى مُجَاوَرَةِ أَهْلِ الْقُبُورِ اسْتِعْجَالًا بِهَا. جَعَلَنَا اللَّهُ وَ إِیَّاکُمْ مِمَّنْ یَسْعَى بِقَلْبِهِ إِلَى مَنَازِلِ الْأَبْرَارِ بِرَحْمَتِهِ. اگر به چشم دل خود، توصیفى را که از بهشت براى تو مى شود بنگرى، از آنچه در دنیاست، از خواهش‌ها و لذتها و مناظر آراسته اش، دل برخواهى کند و اندیشه ات حیران ماند. چون در آواز به هم خوردن برگهاى درختانش بیندیشى، درختانى که بر کناره‌هاى رودهایش روییده‌اند و ریشه در تپه‌هاى مشک فرو برده‌اند، خوشه‌هاى مرواریدتر از شاخه‌هاى نازک و درشت آنها آویزان است. میوه‌هاى گونه گون در غلاف گلها جاى گرفته‌اند و بى هیچ رنجى آنها را توان چید و همان گونه که چیننده را آرزوست در دسترسش قرار مى گیرند. براى بهشتیان در پیرامون قصرهایشان عسلهاى پالوده و شرابهاى صافى در گردش آرند. اینان مردمى بوده اند، که در این دنیاى فانى، مشمول کرامت پروردگارشان بوده‌اند تا به سراى آخرت رسیدند و از رنج سفر برآسودند. اى شنونده، اگر براى رسیدن به آن مناظر زیبا دل مشغول دارى، هر آینه به شوق وصال آن، جان از تنت به پرواز آید و براى رفتن و رسیدن چنان شتاب کنى که از همین مجلس من رخت به کنار مردگان کشى. خداوند ما و شما را از روى رحمت و مهربانى خود از کسانى قرار دهد که به دل مى کوشند تا به منازل نیکان رسند 📚همراه با نهج‌البلاغه وصحیفه @a_fatemi24 ┄┄┅═✧❁🌹💎🌹❁✧═┅
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : قالَ اللّه ُ تعالى : أعْدَدْتُ لِعِباديَ الصّالِحينَ ما لا عَينٌ رَأتْ ، و لا اُذُنٌ سَمِعتْ ، و لا خَطَرَ على قَلبِ بَشرٍ . خداوند متعال فرموده است: براى بندگان نيك خود چيزهايى فراهم آورده ام كه نه چشمى ديده است و نه گوشى شنيده است و نه به ذهن بشرى خطور كرده است. ( كنز العمّال : ۴۳۰۶۹ ، بحار الأنوار : ۸/۱۹۱/۱۶۸) 📚همراه با نهج‌البلاغه وصحیفه @a_fatemi24 ┄┄┅═✧❁🌹💎🌹❁✧═┅
✋جانهاى شما بهايى جز بهشت ندارد امام على عليه السلام : إنَّهُ ليسَ لأنْفُسِكُم ثَمَنٌ إلاّ الجَنّةُ ، فلا تَبيعوها إلاّ بِها . جانْ بهاى شما جز بهشت نيست؛ پس آن را جز به بهشت مفروشيد. ( بحار الأنوار : ۷۸/۱۳/۷۱ ) امام على عليه السلام : إنَّ مَن باعَ نَفْسَهُ بغيرِ الجَنّةِ فقد عَظُمَتْ علَيهِ المِحْنَةُ . هر كس جانش را به غير از بهشت بفروشد، به مصيبتِ سختى گرفتار آمده است. ( غرر الحكم : ۳۴۷۴ ) امام على عليه السلام : مَن باعَ نَفْسَهُ بغيرِ نَعيمِ الجَنّةِ فقد ظَلَمها . هر كس جانش را به چيزى جز نعمتهاى بهشت بفروشد، به آن ستم كرده است. (غرر الحكم : ۹۱۶۴ ) 📚همراه با نهج‌البلاغه وصحیفه @a_fatemi24 ┄┄┅═✧❁🌹💎🌹❁✧═┅
✋مهمان خدایم مى گویند: وقتى كه حجاج بن یوسف ثقفى در مسافرت به یمن براى حكومت با جلال و تشریفات حكومتى مى رفتند، هرجا كه منزل مى كردند، خیمه حكومتى مى زده اند، آشپزها مشغول پختن مى شدند. 🔺در یكى از منزلها هوا خیلى گرم بود.خیمه اى زده بودند. براى اینكه هوا خنك شود، دو طرف خیمه را بالا زدند. 🔺وقت غذا خوردن شد، سفره پهن كردند، انواع حلویات، شیرینى ها، خوراكى ها، پختنى ها در سفره چیدند. تا خواست بخورد دید از دور چند گوسفند را جوانى مى چراند و در اثر گرما و سوزش آفتاب این چوپان بیچاره را زیر شكم گوسفندى كرده تا از سایه آن بهره گیرد. غیر از سرش بقیه بدنش را آفتاب مى سوزاند. 🔺حجاج كذائى از داخل خیمه تا این منظره را دید متاثر شد و به غلامان گفت: این چوپان را بیاورید. 👈رفتند كه چوپان را بیاورند. چوپان هرچه گفت من با امیر ندارم، امیر كى هست؟ گوش ندادند و گفتند و دستور است و بالاخره به زور بیچاره چوپان را نزد حجاج بردند. 🔺حجاج به او گفت: از دور دیدم كه تو گرما زده اى، ناراحتى، شدم. گفتم: بیا زیر سایه خیمه استراحت كن. 🔺گفت: نمى توانم بنشینم. 🔺پرسید: چرا؟ گفت: من ، مامور حفظ گوسفندانم. چطور بیایم زیر سایه خیمه؟ من باید بروم گوسفندانم را بچرانم. گفت: نمى خورم. 🔺🔺پرسید: چرا نمى خورى؟ گفت: جاى دیگر وعده دارم. حجاج پرسید: جاى دیگر؟مگر بهتر از اینجا هم جائى هست؟ چوپان گفت: بلى. گفت: بهتر از طعام هم مگر هست؟ 🔺گفت: بله بهتر، بالاتر. پرسید: مهمان چه كسى هستى؟ به چه كسى وعده دادى؟ گفت: مهمان رب العالمین، من روزه هستم. روزه دار مهمان خدا است. 🔺چوپان بیابانى است. اما خداوند معرفت و ایمان به او داده. در این بیابان گرم و سوزان روزه مى گیرد و مى گوید: مهمان خدایم.افطارم نزد خداست، بهتر و بالاتر 🌹 اینجا حجاج نتوانست نفس بكشد، با خدا دیگر نمى توانست در بیفتد. جورى جواب داد كه حجاج را ساكت كرد و نتوانست حرف بزند. حجاج گفت: خیلى خوب. روزها فراوان است، تو بخور عوضش را بگیر. 🔺چوپان گفت: خیلى خوب به شرطى كه سندى به من بدهى كه من فردا زنده باشم، روزه بگیرم. از كجا معلوم من فردا زنده باشم؟ 🔺حجاج دید باز نمى شود با این دانشمند حقیقى، مؤمن بالله و راستى دانا چه بگوید. مجسمه جهل در برابر مجسمه علم و ایمان است. حجاج جاهل مطلق، بالاخره دید نمى تواند جوابش را بدهد، گفت: این حرف ها را كنار بگذار چنین خوراك لذیذ و دیگر كجا نصیب تو مى شود؟ تو چرا این قدر پا به روزى خودت مى زنى؟ چرا اینقدر نادانى؟ 🔺چوپان گفت: حجاج آیا تو آن را طیب خوش طعم كرده اى؟ (اى حجاج بدبخت اگر خداوند یك دندان دردى به تو بدهد، همه این حلواها و مرغ ها هیچ است. اگر باشد نان جو شیرین است و لذت دارد، اگر عافیت نباشد مرغ و پلو، زهر است.) 📚همراه با نهج‌البلاغه وصحیفه @a_fatemi24 ┄┄┅═✧❁🌹💎🌹❁✧═┅
بهشتیان که مشتاق دنیا هستند؟ https://eitaa.com/fatemi48/1120 هفت امتیاز در بهشت برای؟ https://eitaa.com/fatemi48/2001 شهیدی که بهشت را دید https://eitaa.com/fatemi48/1359
. ویژگی نهم از ویژگی‎های متقین (در خطبه متقین)، یقین به وعده‎های الهی خطبه 165 « فَهُم وَ الجَنَّةُ کَمَن قَدرَآهَا، فَهُم فِیها مُنَعَّمُون وَ هُم وَ النَّارُ کَمَن قَدرَآها فَهُم فِیها مُعَذَّبُون» « بهشت برای آنان چنان است که گویی آن را دیده‎اند و از نعمت‎های آن برخوردارند، و آتش دوزخ برایشان چنان است که گویی آن را دیده‎اند و عذاب آن را می‎چشند.» وقتی خداوند درباره‎ی نعمت‎های بهشتی وعده می‎دهد، متقین چنان باور دارند که انگار در باغ‎های بهشتی و متنعم به نعمت‎های بهشتی‎اند. از طرفی آنها درباره‎ی آتش جهنم مانند کسانی هستند که گویا عذاب جهنم را چشیده‎ و لمس کرده‎‎اند. اگر کسی را برای لحظه‎ای در آتش انداخته ‎باشند، از آن پس وقتی تهدید به سوختن در آتش ‎شود چه حالی پیدا می‎کند؟ همینطور وقتی کسی در بهشت گردش کرده و نعمت‎های بهشتی را که در قرآن توصیف می‎کند، دیده ‎است، چقدر شوق دارد که به بهشت برگردد؟ متقین چنین حالی دارند، حالتشان در رابطه با بهشت و دوزخ، مانند کسی است که آنها را از نزدیک دیده و تجربه کرده ‎است. https://eitaa.com/a_fatemi24/1205
✅بهشت و جهنم هم اکنون موجود است و اعمال ما، آنها را آباد یا خراب می‎کند. اینطور نیست که بهشت و جهنم بعد از پایان دنیا ساخته شوند. از آیات متعدد قرآن نیز این نکته برداشت می‎شود که بهشت و جهنم آماده هستند. لذا قرآن می‎فرماید: «… وَأَعْتَدْنَا لَهَا رِزْقاً كَرِيماً» «و برای او رزقی نیکو و با ارزش آماده کرده‎ایم.» و نیز « ... إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِينَ نَاراً أَحَاطَ بِهِمْ سُرَادِقُهَا…» « به یقین ما برای ستمکاران آتشی آماده کرده‎ایم که سراپرده‎هایش بر آنان احاطه دارد.» پس موجود بودن بهشت و جهنم حقیقتی است که ما باید بدانیم (و متقین آنها را می‎بینند) پس از آنجا که بهشت و جهنم موجود است، با اعمال ما آباد یا خراب می‎شوند. پیامبر (صلی‎الله‎علیه‎و آله) بعد از بازگشت از سفر ملکوتی معراج، یکی از سخنانی که به آن اشاره کردند همین نکته بود، فرمودند: «در بازدیدی که از بهشت انجام دادم، در جایی دیدم که ملائکه با شتاب کار می‎کنند و باغ و کاخ می‎سازند و در کنار آن قطعه زمینی که در بهشت بود، ملائکه‎ی مسئول، بیکار نشسته بودند. به آنها گفتم:« فرشته‎های کنار شما با شدت در حال کار هستند، شما چرا بیکار نشسته اید؟!» گفتند:« یا رسول‎ الله، صاحب این ملک، مصالح نفرستاده!» (گاهی می‎بینید در این دنیا کارگران بر سر زمین بیکار نشسته‎اند. وقتی علت را از آن‎ها جویا می‎شویم، می‎گویند: ما منتظر آهن، آجر و سیمان هستیم. آن فرشته‎ها هم گفتند مصالح نفرستادند.) پیامبر پرسیدند:« مصالح چیست؟» فرشتگان گفتند:« اعمال بندگان، بهشت و دوزخ را می‎سازد.» پس این سخن و عمل ماست که مصالح بهشت یا جهنم می‎شود. مثلاً گاهی انسان با سخنش دل کسی را آتش می‎زند، گاهی مال حرام می‎خورد، گاهی زندگی کسی را به آتش می‎کشد! انعکاس این رفتار، در آنجا تبدیل به مصالح می‎شود. گاهی کسی غمی از دل کسی بر‎طرف می‎کند و… که همه‎ی این‎ها تبدیل به نعمت‎های بهشتی می‎شوند. پس اینکه حضرت فرمودند گویا متقین بهشت را دیده‎اند، به این دلیل است که بهشت و جهنم موجود است و باور آنها به حدّی است که انگار به چشم خود دیده‎اند. طبیعی است که چنین یقینی بر عمل انسان بسیار تأثیر گذار است. https://eitaa.com/a_fatemi24/1205
✅هر چه بیشتر برای کسب یقین تلاش کنیم، به قلّه‎ی کمال نزدیک‎تر می‎شویم. ما باید هر چه می‎توانیم، برای کسب یقین تلاش کرده و درجات بالاتری کسب کنیم. گاهی انسان دربار‎ی مطلبی علم دارد، گاهی باور دارد و گاهی هم یقین دارد که خود یقین درجاتی دارد تا آنجا که می‎بینید پیامبری مانند حضرت ابراهیم (علیه‎السلام) از خداوند ترفیع درجه‎ی یقین را تقاضا می‎کنند؛ «… لِیَطمَئِنَّ قَلبِی..»« تا قلب که مرکز یقین است آرام‎تر باشد.» در نتیجه هر چه این باور محکم‎تر باشد، عمل ما هم جدی‎تر می‎شود. گاهی می‎بینیم بعضی‎ها در جهت کار‎های خیر و خدا‎پسندانه، شب و روز تلاش می‎کنند و خستگی نا‎پذیر هستند و فکر، ثروت، خانه‎ و ماشین و… خود را در راه خیر صرف می‎نمایند. ↩️علت این است که آنها پاداش‎های خداوند را باور کرده‎‎اند. همچنین بعضی‎ها از گناه و حرام وحشت می‎کنند. به چه دلیل آنها وحشت دارند؟ زیرا گویا آتش را می‎بینند. در این رابطه در قصه‎ای معروف، امیر‎المؤمنین (علیه‎السلام) برخورد عجیبی با عقیل برادرشان داشتند. عقیل نزد حضرت آمد و گفت: « آقا من عیالوارم ، کمی از بیت‎المال بیشتر به من بدهید.» حضرت آهنی را داغ کردند و نزدیک دست او بردند. او وحشت‎زده دستش را عقب کشید و با تعجب پرسید: « می‎خواهید من را بسوزانید؟!» حضرت فرمودند:« تو چطور می‎خواهی من را در آتش خشم خدا بسوزانی؟ و از من می‎خواهی به بیت‎المال، خیانت کنم؟» وقتی انسان آتش را احساس می‎کند، دستش را عقب می‎کشد. پس هرچه یقین بالاتر رود، انسان به قلّه کمال نزدیک‎تر شده و در نتیجه عملش کامل‎تر می‎شود. لذا در اینجا می‎بینیم که یقین چقدر مهم است. حضرت می‎فرمایند:« متقین گویا جهنم را می‎بینند.» ↩️پس اینگونه افراد، از گناه وحشت می‎کنند. در رابطه با همین موضوع، خاطره‎ای را نقل می‎کنم و البته باید یادآوری کنم این طور افراد، بسیار کم و شاید نادر هستند. در واقع متقین انسان‎های نادر‎ الوجودند هستند. خدا رحمت کند بزرگی در شهر ما (مشهد) بودند که مرحوم حاج‎آقای واله رضوان الله تعالی علیه نام داشتند. ایشان انسانی بودند بسیار به حقیقت عامل به دستورات معصومین و فرمایشات اهل‎البیت (علیهم‎السلام) و بسیار هم خود‎ ساخته ‎بودند. خیلی هم میهمان‎نواز و درِ منزلشان همیشه باز بود. یکی از اساتید ما خاطره‎ی جالبی از ایشان تعریف می‎کردند که: «یک روز به خانه ‎ایشان رفتیم و با انار از ما پذیرایی کردند. اتفاقاً من هم به انار میل داشتم و دو عدد انار خوردم. (به هر حال وقتی آدم لقمه‎ی حلال پیدا می‎کند، باید قدر بداند!) هفته‎ بعد دوباره به منزلشان رفتم و گفتم:« حاج‎اقا خاطرتان هست که هفته‎ی پیش در منزل شما دو ‎یا سه ‎عدد انار خوردم؟» گفتند:«چه می خواهی بگویی؟» گفتم: « انار خانه شما آنقدر با برکت بود که وقتی شب به منزل رفتم، یک ساعت قبل از اذان صبح ازخواب بیدار شدم و خیلی با‎نشاط به حرم مشرف شدم و نماز صبح را در مسجد خواندم! این‎ها همه به برکت میوه‎ای بود که در خانه شما خوردم. شب بعد از آن، در منزل شخص دیگری یک عدد انار خوردم، به زور نماز صبحم را خواندم! حالا بگم آن نفر دوم کی بود؟» همین که این جمله را گفتم و می‎خواستم اسم آن شخص را ببرم، (که از او بدگویی شود) دیدم بدن ایشان به لرزه افتاد، رنگشان پرید و بینی‎شان تیغ کشید! حالتی پیدا کردند که ترسیدم همین الآن قالب تهی کنند! گفتم:«حاج‎آقا نترسید! منزل خودمان بود! می‎خواستم با شما شوخی کنم!» من واقعاً ترسیدم که ایشان از غصه اینکه می‎خواهم غیبت کنم، الان بمیرند!» این‎گونه اشخاص واقعاً مصداق همین فرمایش امیر‎المؤمنین (علیه‎السلام) است که می‎فرمایند: « وَ هُم وَ النَّارُ کَمَن قَدرَآها فَهُم فِیها مُعَذَّبُون» نسبت آن‎ها با آتش جهنم به گونه‎ای است که گویا آن را دیده‎اند و از عذاب الهی این‎گونه وحشت دارند. پس هرچه یقین بالا‎تر رود، انسان به کمال و عمل صالح نزدیک‎تر است. حال برای یقین مراتبی توصیف کرده‎اند که اگر بتوانیم مقداری در این مسیر حرکت کنیم، خدا را شکر می‎گوییم که آن مراتب یقین عبارتند از: علم‎الیقین، عین‎الیقین وحق‎الیقین. https://eitaa.com/a_fatemi24/1205