#همراه_با_قرآن
🔰أَ فَمَنْ زُیِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ فَرَآهُ حَسَناً فَإِنَّ اللّهَ یُضِلُّ مَنْ یَشاءُ وَ یَهْدِی مَنْ یَشاءُ فَلا تَذْهَبْ نَفْسُکَ عَلَیْهِمْ حَسَراتٍ إِنَّ اللّهَ عَلِیمٌ بِما یَصْنَعُونَ«8 فاطر»
✍پس آیا کسی که عمل بدش برای او آراسته شده و آن را نیکو می بیند، (مانند کسی است که هدایت یافته است.)پس بدون شک خداوند هر که را بخواهد(و سزاوار بداند)گمراه می کند و هر که را بخواهد(و شایسته بداند)هدایت می نماید،پس مگذار به خاطر حسرت بر آنان جانت از دست برود،زیرا خداوند به آن چه انجام می دهند آگاهی کامل دارد.
✍نکته ها:
*🔹 کسی که رفتار بد انسان را زیبا نشان می دهد و به جای #انتقاد،تملّق می گوید،شیطان است، زیرا در آیه دیگر می خوانیم: «زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ أَعْمالَهُمْ»
🔸بی پاسخ گذاشتن سؤالات توبیخی،نشانه ی تهدید و #تحقیر خلافکاران است.خداوند برای توبیخ بدکاران،سؤالی را طرح و آن را بی پاسخ می گذارد.می فرماید:آیا خلافکاری که بدرفتاری خود را خوب می بیند...ولی جواب این جمله را نمی دهد.
🔹 امام کاظم علیه السلام فرمود:«خوب دیدن بدی ها،مقدّمه ی #عُجب است».
✍پیام ها:
1- زیبا دوستی جزء #فطرت انسان است،تا آنجا که شیطان نیز بدی ها را زیبا نشان می دهد تا انسان را بر انجام آن وادار کند. «سُوءُ عَمَلِهِ فَرَآهُ حَسَناً»
2- خوب پنداشتن بدی ها،زمینه ی #گمراهی است. زُیِّنَ لَهُ ... یُضِلُّ مَنْ یَشاءُ
3- انسان ابتدا گناه را #توجیه و سپس به انجام آن اقدام می کند.(تزیین بدی ها، همان توجیه خلافکاری ها است.) «زُیِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ»
4- مؤمن،واقع بین،خودشناس و بصیر است ولی کافر،شخص پنداری، #فریب خورده،خودپسند است.(آیه قبل،سخن از کفّار و مؤمنان و این آیه سخن از واقع بینی و پنداربینی است.) اَلَّذِینَ کَفَرُوا ... زُیِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ
5-خوبی ها و بدی ها را باید با #معیار الهی سنجید نه با پندار این و آن. «سُوءُ عَمَلِهِ فَرَآهُ حَسَناً»
6- کج فهمی و خوب پنداشتن بدی ها،مانع پند #پذیری و توبه و تکامل و رشد است. «زُیِّنَ لَهُ - یُضِلُّ مَنْ یَشاءُ»
7- گرچه هدایت و ضلالت از خداست،لیکن بر اساس #عملکرد انسان صورت می گیرد.کفّار راه انحرافی را لجوجانه انتخاب می کنند،خداوند هم بر گمراهی آنان می افزاید. «یَهْدِی - یُضِلُّ - بِما یَصْنَعُونَ»
8-پیامبر برای هدایت مردم #حرص می خورد و سوز داشت. «فَلا تَذْهَبْ نَفْسُکَ»
9- تأسّف و حسرت،باید #حدّ و مرز داشته باشد. «فَلا تَذْهَبْ نَفْسُکَ عَلَیْهِمْ حَسَراتٍ»
10- توجّه به این که عملکرد خلافکاران زیر نظر خداوند است، #حسرت ما را کم می کند. «فَلا تَذْهَبْ نَفْسُکَ عَلَیْهِمْ حَسَراتٍ إِنَّ اللّهَ عَلِیمٌ بِما یَصْنَعُونَ»
@fatemi52
🔹سه. امیال و غرائز
نکته مهم ديگر اينکه سبک زندگي ما، متأثر از اميال و غرائز است.
گمان اشتباهي که وجود دارد اين است که وقتي ميگوييم سبک زندگي اسلامي، برخي فکر ميکنند همه مسلمانان بايد يک #مدل و يک رنگ لباس بپوشند، يک مدل خانه بسازند، يک مدل مرکب داشته باشند، يک مدل غذا تناول کنند و....
👈در حالي که به هيچ وجه اين تصور درست نيست. بلکه اسلام اميال و غرائز را به رسميت شناخته است، اما نه به صورتي که به آنها #اصالت بدهد.
👈اسلام در هيچ دستوري نخواسته اميال و غرايز را نابود کند، بلکه فقط به آن جهت داده است. فرموده اين غريزه را در خدمت به سعادت و انسانيت خود قرار بده؛ حتي غرايز حيواني مانند شهوت و غضب را در خدمت #فطرت به کار بگير.
👈در نهج البلاغه نقل شده که شخصي نزد اميرالمؤمنين(ع) آمد و سوال کرد: چرا پيامبر فرمودند: «موي سفيد را با خضاب کردن تغيير دهيد و خود را همانند يهود نسازيد»! حضرت فرمود: «پيامبر اين سخن را زماني فرمود که دينداران اندک بودند.
👈 اما اينک که قلمرو دين گسترش يافه و پايههاي آن استوار گشته، هر کس به ميل خود رفتار کند.»[4] يعني براي اينکه در جنگها، لشکر اسلام، جوان نشان داده شود، دستور به رنگ کردن موها دادند.
👈تا دشمن با ديدن پيرمردان، به پيروزي اميدوار نشود. يعني رفتار شما نبايد دشمن شادکن باشد؛ اما امروز نيازي به اين کار نيست. پس هر طور دوستداري رفتار کن.
👈اينکه حضرت ميفرمايند: «فَامْرُؤٌ وَ مَا اخْتَارَ»؛ مرد است و اختيارش، در واقع درنظر گرفتن علائق و اميال انساني است که البته بايد ارزشهاي ديگر در اين اميال و غرائز رعايت شود. مثلاً موها را به گونهاي رنگ نکنيم که انگشتنما شويم يا موجب تمسخر ديگران واقع شويم. منظور اصل رنگ کردن است که يک مسأله اختياري و سليقهاي است.
👈بنابراين اميال و غرايز در اسلام به رسميت شناخته شدهاند و در سبک زندگي تأثيرگذار است. در طراحي دکوراسيون منزل و پوشش و ... بايد اميال در نظر گرفته شود.
🔹چهار. محیط
سبک زندگي از شرايط زندگي و محيط خانه و خانواده و جامعه متأثر است.
اينکه اسلام بر محيط خانواده و دوستان و معاشرتها تأکيد دارد، به دليل تأثير آن در شخصيت افراد است.
🔹پنج. شرایط اقلیمی
شرايط اقليمي و آب و هوا نيز بر سبک زندگي و رفتار تأثير دارد. حضرت امام رضا(ع) وقتي به مرو وارد شد، بر سر سفره نمک و سرکه وجود داشت و حضرت با سرکه غذاي خود را آغاز کرد. در پايان نيز با سرکه غذا را تمام کردند.
شخصي سوال کرد: شما و پدرانتان به ما دستور داديد که با نمک آغاز کنيم و پايان دهيم. چرا خودتان سرکه استعمال کرديد؟ حضرت خواص هر دو را برشمرد و فرمود سرکه نيز همچون نمک است و همان خاصيتها را دارد.[5] در تحليل اين رفتار برخي حديثشناسان ميگويند شرايط اقليمي زندگي امام رضا(ع) تغيير کرده بود و شايد در آن شرايط تناول نمک مناسب نبوده است. ايشان فعاليت جدي نداشت که املاح بدن را کاهش دهد. همچنين آب و هواي مرو با مدينه متفاوت و خنکتر بود. بدن تعريق نداشت که موجب افت نمک در خون شود. البته اين تنها حکمت سفارش به مصرف سرکه يا نمک نيست، اما قطعا بيتأثير هم نيست.
مرحوم طبرسي(ره) در کتاب «مکارم الاخلاق» سلايق ائمه(ع) را نقل کرده است که هر کدام چه زينت و غذايي دوست داشتند و کاملا با يکديگر متفاوت بود.[6] اين هم ميتواند مؤيدي بر سلايق و اميال افراد باشد و هم دليلي بر تأثير شرايط جغرافيايي در تغذيه و سبک زندگي.
برخي انديشمندان نيز بر تأثير شرايط اقليمي بر رفتار سخناني دارند. ابن سينا در کتاب «قانون» مينويسد: «کساني که در مناطق خوش آب و هوا سکني گزيدهاند، از نشاط و شادابي و سلامتي خاصي برخورداند. ساکنان مناطق سنگلاخي، در ياد گرفتن حرفهها زيرک و اغلب کم خواب و البته بداخلاق هستند». لذا تلاشي که چنين فردي براي اصلاح اخلاق خود به کار ميگيرد، هم پاداش بيشتري دارد و هم سختتر است.
ابن خلدون در کتاب «مقدمه» مينويسد: «اقليم بر هوش، استعداد و درايت و کفايت فردي اثر ميگذارد. نوع قد و قامت، و چگونگي اندام ظاهري و دروني، و حتي فکر و انديشه و اخلاق و منش هر کسي به طبيعت و اقليم او بستگي دارد».
شما وقتي موسيقي نواحي ايران را ملاحظه کنيد، ميبينيد موسيقي غرب با جنوب کاملاً متفاوت است. يکي از دلائل آن شرايط جغرافيايي فرد است. بنابراين اين موسيقي جنوب براي فرد شمالي جذابيت آنچناني ندارد.
مونتسکيو در کتاب «روح القوانين»، مي نويسد: «انساني که در اقليم #سردسير پرورش مييابد، داراي قدرت بيشتر، قلبي قويتر، اعتماد به نفس، گذشت، عدم انتقام، صداقت، دوري از حيله و نيرنگ است». البته ما نميخواهيم اين سخنان را داوري کنيم و تأييد يا رد کنيم، اما اصل تأثيرگذاري اقليم بر رفتار مد نظر است.