🔰 قرآن در تربیت انسان
«یا ایها الناس قد جائتکم موعظه من ربکم و شفاء لما فی الصدور و هدی و رحمه للمومنین»(1)
نقش قرآن در تربیت
👈نقش قرآن چون در این عالم نشست نقش های کاهن و ناپاک شکست
فاش گویم: آنچه در دل مضمر است این کتابی نیست، چیز دیگر است
چون به جان در رفت، جان دیگر شود جان چو دیگر شد، جهان دیگر شود(2)
👈قرآن کریم کلام بی نظیر خداوند است، و در بین این #همه موجودات مخاطب او انسان است، انسانی که دارای روحی الهی است، دارای قلبی برای فهمیدن و دلی برای ادراک کردن، در اعتبار و ارزش قرآن، همین بس که سخن بی مانند خداست ودر اعتبار و ارزش انسان همین بس که هم سخن و مخاطب خداوند برای وحی انسان است.
🔻قرآن به عنوان یک کتاب آسمانی و کاملا غیر بشری و نازل شده من عندالله و از جهان غیب بر هر کس که قرائت شود یا هر کس که قرائت کند به شدت تحت تأثیر کلمات معنوی آن قرار می گیرد، هیچ گاه از خواندن آن خستگی و ملالت حاصل نمی آید بلکه هر لحظه آدمی را که صاحب دلی پذیرا و قلبی صاف باشد، به سوی خود می کشاند و در واقع صاحب جاذبه ای قوی و نیرومند است این است که هر کس به سمت آن می رود، به گونه ای از آن تاثیر گرفته و لاجرم نمی تواند این تاثیر را پنهان کند.
🔹در طول تاریخ به حوادث شگفت انگیز و مستندی برخورد می کنیم که از یک سو بیانگر نفوذ عظیم قرآن در قلوب شنوندگان حتی بیگانگان از اسلام و از سوی دیگر دلیل روشن بر عجز مخالفان از مقابله به مثل می باشد، بررسی این حوادث تاریخی مسایل زیادی را به انسان می آموزد که به نمونه هایی از آن در این نوشتار اشاره شده است.(3)
سیره و روش برخی از دانشمندان اسلامی:
مرحوم فیض کاشانی:
مرحوم فیض کاشانی در کتاب ارزشمند المحجة البیضاء از قول یکی از حکیمان چنین می گوید:
یکی از حکیمان می گوید که ابتدا قرآن را می خواندم و لذتی نمی بردم، چندی بعد که آن را می خواندم چنان بود که گویی آن را از رسول اکرم صلی الله علیه و آله می شنوم که بر اصحابش می خواند بالاتر رفتم و آن را از جبرئیل شنیدم که بر پیامبر می خواند.
از آن هم بالاتر رفتم و اینک آن را از خود خداوند می شنوم و لذتی می برم و تنعمی دارم که نمی توانم از آن بگذرم.(4)
مرحوم اقبال لاهوری:
مرحوم اقبال لاهوری در اواخر زندگی اش، دچار ضعف و بیماری چشم شده بود و از معالجه نیز محروم مانده بود. تنها مونسش قرآن بود او با همان اندک بینایی به قرآن می نگریست و با لذتی سرشار از ایمان آیات را قرائت می کرد. و می گفت: پدرم به من توصیه کرده است که فرزندم هر گاه قرآن می خوانی، چنان بخوان که گویی خداوند آن را به تو نازل کرده است.(5)
چون که قرآن حق بگریختی با روان انبیاء آمیختی
هست قرآن حال های انبیاء ماهیان بحر پاک کبریا
ور بخوانی و نه ای قرآن پذیر انبیاء و اولیاء را دیده گیر
ور پذیرایی چو برخوانی قصص مرغ جانت تنگ آید در قفس
مرغ کز اندر قفس زندانی است می نجوید رستن از نادانی است
روح هایی کز قفس ها رسته اند انبیای رهبر شایسته اند(6)
سیره مرحوم حضرت امام خمینی ره:
نکته برجسته ای که در سیره اخلاقی و تربیتی آن رهبر بزرگوار به صورت ممتاز و قابل تحسین وجود دارد این است که ایشان علی رغم حضور در نقطه ثقل مبارزات سیاسی و اجتماعی، هرگز از اذکار و نوافل و زیارت غافل نبودند و در انجام دادن آنها مقید به نظم و ترتیب خاصی بودند.
اینک به نمونه هایی از آن اشاره می کنیم: یکی از نزدیکان مرحوم امام می گوید: امام روزانه چندین نوبت قرآن می خواندند، با همان صدای ملکوتی که داشتند ایشان در هر فرصت و مناسبتی که پیش می آمد، قرآن می خواندند، معمولا بعد از نماز صبح، قبل از نماز ظهر و عصرو مغرب و عشاء یا در هر فرصت دیگر مقید به این مستحب الهی بودند و ما بارها که در ضمن روز خدمت ایشان می رسیدیم امام را مشغول خواندن قرآن می یافتیم.
یکی از همراهان امام در نجف اشرف درباره ایشان اظهار می کردند که:
ایشان هر روز ده جزء قرآن در ماه رمضان می خواندند، یعنی هر سه روز یک دوره قرآن می خواندند. برخی از برادران خوشحال بودند که دو دوره قرآن خوانده اند ولی بعد می فهمیدند که امام ده یا یازده دوره قرآن را خوانده اند.(7)
حکایتهایی درباره نقش تربیتی قرآن:
حکایتی از اصمعی:(8)
زمخشری در تفسیر کشّاف از اصمعی نقل می کند که از مسجد بصره بیرون آمدم ناگهان چشمم به یک عرب بیابانی افتاد که بر مرکبش سوار بود. وقتی با من روبرو شد گفت: از کدام قبیله ای؟! گفتم از بنی اصمع گفت از کجا می آیی؟ گفتم:از آنجا که سخن خداوند رحمان(قرآن) را می خوانند گفت برای من هم بخوان!
من آیاتی از سوره و الذّاریات را برای او تلاوت کردم تا به آیه «و فی السماء رزقکم و ما توعدون»(9) رسیدم گفت: کافی است! و برخاست و شتری که با خود داشت قربانی کرد و گوشت آن را در میان نیازمندان تقسیم نمود، شمشیر و کمانش را نیز شکست و کنار انداخت و رفت این داستان گذشت. تا اینکه من(اصمعی) با