✋نهج البلاغه از نگاه اندیشمندان غیر مسلمان
نهجالبلاغه، به عنوان یک اثر ارزنده است که منحصر به مسلمانان نیست. جذبه کلمات و عبارتهای آن به قدریست که علما، دانشمندان و ادیبان بسیاری درباره آن سخن گفتهاند. در ادامه نظر شما را به دیدگاه برخی اندیشمندان مسیحی پیرامون نهجالبلاغه جلب میکنیم:
🔻جرج جرداق و نهج البلاغه
عظمت نهج البلاغه در نگاه جرج جرداق مسیحی
دانشمند بزرگ مسیحی، جرج جرداق در عظمت نهج البلاغه میگوید: «جاذبههای نهج البلاغه امام علی (ع) شوری در من ایجاد کرد که دویست بار نهج البلاغه را مطالعه کردم».
او میگوید: «نهج البلاغه، در بلاغت، فوق بلاغتهاست؛ قرآنی است که از مقام خود اندکی فرود آمده و سخنی است که تمام زیباییهای زبان را در گذشته و آینده در خود جای داده است».
او در این زمینه کتابی با عنوان «امام علی، صدای عدالت انسانی» نوشته است که پس از نوشتن این کتاب از خیلی کشورهای حاشیه خلیجفارس، از او خواسته بودند که درباره برخی از شخصیتهای صدر اسلام هم کتابی این چنین بنویسد و البته، مبالغ خوبی هم برای این کار به او پیشنهاد کرده بودند.
اما جرداق نپذیرفته و گفته بود: «من قلمم را بعد از نگارش این کتاب شکستهام و برای غیر امام علی(ع)، نمینویسم؛ نه اینکه آن شخصیتها را کوچک بشمارم، نه! اما امام علی (ع) را چنان بزرگ میدانم که نمیخواهم درباره غیرِ او چیزی به رشته تحریر درآورم. جای تعجب است که شما مسلمانان و شیعیان، امام علی(ع) را متعلق به خودتان میدانید، در حالی که او شخصیتی فراتر از زمان و مکان دوران خودش بود و آموزههایی برای بشریت داشت که مختص شما نیست».
🔻نحوه آشنایی جرج جرداق با نهج البلاغه
او درباره آشنایی خود با نهج البلاغه میگوید: «برادرم گفت اگر میخواهی بفهمی ادبیات چیست و ذوق ادبی کدام است، برو و نهجالبلاغه بخوان. در واقع برادرم بود که مرا با نهجالبلاغه آشنا کرد و باعث شد همه عمرم را صرف آن کنم. نهجالبلاغه نثر بود، اما آن را از هر نظمی فراتر یافتم؛ متنی بود پر از محتوا که نظیر آن را در هیچ اثر ادبی دیگری نمیشد یافت.
به این ترتیب، نهجالبلاغه دوست و همنشین من شد و تا امروز، بیش از دویست بار آن را از ابتدا تا انتها خوانده و بیش از هر متن دیگری از آن بهره بردهام. … او مولیالموحدین است، یک الگوی بیمانند اخلاقی است، یک موعظهگر بیهمتاست و خطیبی بسیار توانمند است و در این ویژگیها نمیتوان تردید کرد».
https://eitaa.com/a_fatemi24/1064
🔻حنا فاخوری کشیش مسیحی
دکتر حنّا فاخوری از مسیحیانی است که اسیر جاذبه بیپایان امیرالمؤمنین علی (ع) شده است. او درباره نهج البلاغه میگوید: «به نظر من اگر سیاستمداران دنیا به نامههای امام علی(ع) به حکام و امرای خود توجه و عمل کنند برایشان بهتر است؛ زیرا اینها نامههای انسانیت است، نامههایی که حق هر انسانی را به او میدهد و میان مردم به حق قضاوت میکند و مثل نامههایی نیست که اخلاق و زندگی بشر را ویران میکند. به نظر من نهج البلاغه بزرگترین هدیه امام علی(ع) به جامعه بشری است که باید آن را خواند و به آن عمل کرد».
آنتوانبارا نویسنده مسیحی
آنتوان بارا آنچنان تحت تأثیر کلام و شخصیت امیرالمؤمنین علی (ع) بوده است که تا به حال 25 بار نهج البلاغه حضرت (ع) را مطالعه کرده و به گفته خودش هر بار گوهری جدید از این دریای بیپایان صید کرده است. باورش این است که «این کتاب فلسفیترین کتاب عالم است».
آنتوان درباره نهج البلاغه میگوید: «در کتاب نهج البلاغه همه دستورات درباره زندگی انسانی، از جمله سیاست، کشورداری، برخورد با مردم آمده است. همچنین در حکمت، زبانشناسی سرآمد دیگر کتابها و منابع است. نامه حضرت به مالکاشتر، حاوی عالیترین مضامين درباره آيين کشورداری است که باید تمام ملتها به آن توجه کنند».
https://eitaa.com/a_fatemi24/1064
✋غفلت شیعه از نهج البلاغه
با وجود شیفتگانی چون جرداق و امثال آن نسبت به امیرالمؤمنین (ع) و نهج البلاغه، شیعیان باید قدری همت خود را نسبت به فراگیری معارف نهج البلاغه بالا ببرند.
به راستی ما که خود را شیعه امیرالمؤمنین میدانیم و در خانواده شیعه، از پدر و مادری شیعه و از خاندان شیعه هستیم و در کشور شیعیان زندگی میکنیم، چرا باید با نهج البلاغه و مفاهیم پرمعنای آن بیگانه باشیم؟!
ما که ادعای ولایت و محبت مولای متقیان، علی (ع) را داریم، چند بار نهج البلاغه را خواندهایم و با معارف ارزشمند آن آشنا هستیم؟
علت غربت نهج البلاغه در بین شیعیان
متأسفانه، نهج البلاغه در میان مسلمانان بخصوص شیعیان مهجور است؛ زیرا با اهمیت و جایگاه ایـن کتـاب آشنا نیستند و آموزههای آن در زندگیشان نهادینه نشده است. افزون بر آن عواملی باعث تداوم این مظلومیت شده است که عبارتند از:
1. تلاش قدرتهای ستمگر بنی امیه، بنی عباس و … تا دوران پهلوی برای محو سخنان ناب امیرالمومنین (ع)، تا اندیشه و سیره علوی وارد زندگی مردم نشود؛ زیرا آنها از حاکمان ظالم مطالبه حق خواهند کرد، در زندگیشان میخواهند عزت و کرامت داشته باشند و خدا را با تمام معنا در دوران زندگی خود ببینند. پس هرچه مردم از این گنج گرانبها کمتر بدانند و غافل باشند به نفع حکومت و حاکم ستمگر است.
۲. بیاطلاعی از جامعیت نهج البلاغه به عنوان کتاب زندگی یکی دیگر از عوامل مهجوریت نهج البلاغه است. در صورتی که بعد از قرآن، نهج البلاغه، اثری است که در همه عرصههای زندگی مسیر روشن را نشان میدهد. در این اثر گرانسنگ، مسائل مهم معرفتی و مهم درباره توحید، نبوت، امامت، معاد، انسان شناسی، جهان شناختی و … آمده و از سوی مولی الموحدین، علی (ع) به زیباترین بیان طرح و تحلیل شده است.
۳. عدم تلاش برای ساده سازی کلمات و عبارات سخت نهج البلاغه توسط کارشناسان دینی برای فهم عموم مردم تا به آسانی معارف آن را بیاموزند؛
۴. عدم فرهنگ سازی معارف نهج البلاغه در جامعه و ساماندهی مطالب ارزشمند آن و همچنین القاء این تفکر در بین مردم که عبارات نهج البلاغه سنگین و قابل فهم نیست.
۵. نپرداختن به آن در دروس طلاب، دانشجویان و دانش آموزان و قرار نگرفتن این کتاب ارزشمند به عنوان ماده درسی برای درک مفاهیم عظیم نهج البلاغه تحت آموزش اساتید مجرب از دیگر علل مظلومیت نهج البلاغه است.
۶. استخراج نکردن راهکارهای مناسب از نهج البلاغه برای حل مشکلات و مسائل فردی، اجتماعی، سیاسی و … مردم و جامعه نیز قابل تأمل است.
۷. عدم ارائه الگوی مناسب از نهج البلاغه توسط کارشناسان دینی و اهل فن در نهج البلاغه تا به آسانی در دسترس عموم مردم قرار گیرد و در موضوعات مختلف بکار گرفته شود.
https://eitaa.com/a_fatemi24/1064
چه کنیم تا نهج البلاغه از غربت درآید؟
برای بیرون آوردن نهج البلاغه از مظلومیت و غربت، همه مسلمانان میبایست دست در دست هم تلاش کنند. از جمله راهکارهایی که در این زمینه میتوان ارائه داد این است که:
۱. ساده سازی و روان نویسی نهج البلاغه توسط نویسندگان و کارشناسان دینی برای فهم عمومی معارف آن و ارائه آن به آموزش و پرورش و دانشگاهها برای تدریس؛
۲. برگزاری دورههای نهج البلاغه برای عموم مردم جهت انس هرچه بیشتر مردم و جوانان با نهج البلاغه؛
۳. تهیه کتاب شریف نهج البلاغه و قرار دادن آن در کنار قرآن، برای مطالعه و مأنوس شدن با آن به عنوان یک وظیفه فردی هر مسلمان؛
۴. تبلیغ و نشر معارف نهج البلاغه در برنامهها، سخنرانیها، جلسات عمومی و محافل معنوی؛
۵. تهیه و تنظیم کتابهای داستان به زبان کودکانه از معارف نهج البلاغه برای کودکان.
https://eitaa.com/a_fatemi24/1064
نهج البلاغه کتاب زندگی و سعادتمندی
https://imanoor.com/blog/nahj-al-balagha/#i-6
استاد انصاریان با اشاره به داستانی از یک سفرنامه عنوان کردند؛ نهج البلاغه، افتخار کتابخانه لنینگراد
استاد حسین انصاریان، مفسر قرآن کریم در دومین جلسه از سلسله سخنرانیهای «سعادت و شقاوت» در حسینیه مکتب الزهراء مشهد اظهار داشتند: قرآن کریم تأکید بسیاری بر مبحث سعادت و شقاوت دارد اما نخستین بار، دانشمندان و فلاسفه یونانی از سه هزار سال قبل از میلاد مسیح به این مبحث اشاره داشتند اما از آنجایی که بیاناتشان وحیانی نبوده، در بسیاری از نقاط با اشتباه برخورد کرده است. از این روست که امام صادق(ع) میفرمایند علم را از خانه ما فرا بگیرید.
ایشان با بیان اینکه ائمه معصومین(ع) معلم و مربی علوم مادی نیستند، فرمودند: خداوند متعال در بیان هدف از قرار دادن ائمه معصومین(ع) میفرماید «من آنان را برای شما قرار دادم تا شما را به راه خیر و سعادت دعوت کرده و از مسیر شقاوت دور کنند؛ همچنین از طریق ایشان وحی کردم که هرچه کار خیر در این عالم مهیا میشود، انجام دهید».
استاد انصاریان با اشاره به روایتی از امام صادق(ع) مبنی بر اینکه انجام کار خیر برای دیگران مشروط به اسلام و تدین آنان نیست، ابراز کردند: خدای متعال و ائمه معصومین(ع) تأکید بسیاری بر انجام کار خیر و کمک به دیگران داشته و هیچگاه این مسأله را منوط به شرط خاصی نکردهاند.
ایشان در بخشی از سخنان خود، خاطرنشان کردند: امیرالمؤمنین علی(ع) پس از اینکه به مالک اشتر فرمودند که به صورت عادلانه از مردم مالیات بگیر، در بیان چگونگی مصرف مالیات تصریح میکنند «بخشی از مالیات خرج فرهنگ و ادب مردم کن؛ بخشی از مالیات را برای رفاه مردم مصرف کن؛ قسمتی از مالیات را برای جنگهای احتمالی ذخیره کن. اما اگر روزی خشک سالی آمد و کشت کشاورزان محدود و صنعت صنعتگران به یک سوم رسید، در آن سال از مردم مالیات نگیر».
استاد حوزه علمیه قم افزودند: امیر مؤمنان علی(ع) در ادامه سخنان خود به مالک اشتر میفرمایند «تمامی مردمی که در کشور تو مصر زندگی میکنند، یا مسلمان و برادر تو هستند و یا در انسانیت هم نوع تو بوده و حق طرد هیچ یک از آنان را نداری».
ایشان یادآور شدند: علمای قبل از اسلام مطالب خوبی در مبحث سعادت و شقاوت دارند اما از آنجایی که کامل و جامع نبوده و نقصانهای بسیاری دارد، قابل استناد نیست؛ پس از اسلام، ائمه معصومین(ع) والاترین مطالب را در این مبحث بیان داشتهاند.
استاد انصاریان با اشاره به داستانی از سفرنامه یکی از اطرافیان شاه در مجله قبل از انقلاب ادامه دادند: این فرد فرهنگی میگوید «در سفر خود به بازدید از کتابخانه لنینگراد رفتم که 15 میلیون کتاب در آن بود در حالی که کتابخانه آستان قدس رضوی 700 هزار کتاب هم نداشت؛ مدیر کتابخانه مرا به اتاقی بسیار زیبا و شکیل برد؛ وسط این اتاق میزی گران قیمت قرار داشت که روی آن نیز بشقابی طلا قرار داشت که به واسطه موتوری کوچک در حال چرخش بود. روی آن بشقاب کتابی قرار داشت که معتقد بودند با ارزشترین کتاب در میان 15 میلیون کتاب کتابخانه است. هنگامی که روی جلد آن نگاه انداختم، با عبارت «نهج البلاغه علی بن ابی طالب» مواجه شدم».
https://eitaa.com/a_fatemi24/1064
✅كلام شیخ محمد عبده
شیخ محمد عبده که در زمان خود شیخ مطلق الازهر بود و افتخار شاگردی مفخر شرق «سید جمالالدین اسدآبادی» را دارد و چه بسا شرح نهجالبلاغه وی نیز نشانی از تاثیر روح شیعی و حماسی سید بر وی باشد و سخنان امام را پس از آیات قرآنی و کلمات رسولالله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) جامعترین کلام دنیای عرب میداند. وی میگوید: «در میان تمام مردم عرب کسی نیست که معتقد نباشد سخن علی (علیهالسّلام) پس از قرآن و احادیث رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) شریفترین و بلیغترین و جامعترین سخنان است».
همو در فراز دیگری آن را آموزشگاه پند و حکمت دانسته و تمسک بدان را پاک کننده دلها میداند. عبده مینویسد: «در هنگام مطالعه نهجالبلاغه هرگاه به فصلی دیگر میرسیدم، حس میکردم که پردههای سخن عوض میشوند و آموزشگاههای پند و حکمت تغییر مییابند. گاهی خودم را در میان جهانی مییافتم که روح بلند معانی با زیور عبارات تابناک آن را آبادان ساخته است. این معانی، پیرامون جانهای پاک و دلهای روشن میگردد تا به آنها رستگاری و الهام کند و به مقصد عالیشان برساند و از لغزش گامهای گوناگون دورشان سازد و به شاه راه مستحکم فضیلت و کمال برساند».
این گونه سخنان از مردی که خود هم فقیه است و هم در میدان ادبیات عرب شهرهور است، بیانگر مکانت و منزلت والای نهجالبلاغه میباشد.
https://eitaa.com/a_fatemi24/1064
✋صله رحم در نهج البلاغه
قال عليه السلام عند وفاته: الله الله فى جيرانكم، فانهم وصية نبيكم. ما زال يوصى بهم، حتى ظننا اءنه سيورثهم.
در هنگام وفات خويش فرمود: خدارا خدارا! درباره همسايگانتان كه آنان سفارش شده پيامبر شمايند. پيامبر صلى الله عليه و آله پيوسته درباره همسايگان سفارش مى كرد چندان كه گمان برديم آن ها را ارث بر قرار خواهد داد.
♦️ نياز خويشاوندى به دوستى (نامه 47.)
القرابة الى المودة، اءحوج من المودة الى القرابة
خويشاوندى به دوستى نيازمندتر است تا دوستى به خويشاوندى. (حكمت 308.)
♦️محبت به خويشاوندان
اءيها الناس! انه لا يستغنى الرجل و ان كان ذا مال عن عترته، و دفاعهم عنه باءيديهم و اءلسنتهم، و هم اءعطى الناس حيطة من ورائه، و اءلمهم لشعثه، و اءعطفهم عليه عند نازلة اذا نزلت به. و لسان الصدق يجعله الله للمرء فى الناس، خير له من المال يرثه غيره و منها: اءلا لا يعدلن اءحدكم عن القرابة يرى بها الخصاصة اءن يسدها بالذى لا يزيده ان اءمسكه، و لا ينقصه ان اءهلكه. و من يقبض يده عن عشيرته فانما تقبض منه عنهم يد واحدة و تقبض منهم عنه اءيد كثيرة؛ و من تلن حاشيته، يستدم من قومه المودة
🔻اى مردم! هيچ كس هر اندازه هم ثروتمند باشد، از خويشان (ايل و عشيره ) خود و حمايت عملى و زبانى آن ها از خويش بى نياز نيست. آنان بزرگ ترين گروهى هستند كه از انسان پشتيبانى مى كنند و پراكندگى و پريشانى او را از بين مى برند و در مصيبت ها و حوادثى كه برايش پيش مى آيد بيش از همه به او مهربان و دلسوزند. نام نيكى كه خداوند براى انسان در ميان مردم پديد مى آورد بهتر است از مال و ثروتى كه وى براى ديگران باقى مى گذارد.
🔺هان! مبادا از خويشاوند نيازمند خود روى برتابيد و از دادن اندك مال به او، كه اگر ندهيد چيزى بر ثروت شما نمى افزايد و اگر بدهيد چيزى كم نمى شود، دريغ نكنيد. هر كه از خويشان خود دست كشد، يك دست از آنان بازگرفته، اما دست هاى فراوانى از خود كنار زده است و آن كس كه با قوم و خويشان خود نرم خو و مهربان باشد، دوستى و محبت هميشگى آنان را به دست آورد. (خطبه 23.)
♦️. وجوب صله رحم
(فرض الله ) صلة الرحم منماة للعدد
خداوند صله رحم را براى كثرت نفرات واجب گردانيد. (حكمت 252.)
♦️ فلسفه خانه بزرگ
لعلاء بن زياد، لما راءى سعة داره: ما كنت تصنع بسعة هذه الدار فى الدنيا، و اءنت اليها فى الاخرة كنت اءحوج؟ و بلى ان شئت بلغت بها الاخرة. تقرى فيها الضيف، و تصل فيها الرحم، و تطلع منها الحقوق مطالعها، فاذا اءنت قد بلغت بها الاخرة
امام على عليه السلام وقتى خانه وسيع علاء بن زياد را ديد به او فرمود: چه كارى به بزرگى و فراخى اين خانه در دنيا دارى، در حالى كه تو در آخرت به آن نيازمندتر خواهى بود.
آرى! اگر بخواهى با اين خانه بزرگ توشه براى آخرت ذخيره كنى در اين خانه مهمان را بنوازى و پيوند با خويشان را محكم تر كنى. و حقوق آن را به مصارف خود ادا كنى، با اين شرايط است كه براى آخرت خود زاد و توشه تحصيل نموده اى. (خطبه 209.)
♦️ ره آورد جوانمردى
الكرم اءعطف من الرحم
بزرگوارى و جوانمردى بيشتر از علقه خويشاوندى موجب مهربانى و توجه مردم نسبت به انسان مى گردد. (حكمت 247.)
♦️ زكات مال
من آتاه الله مالا، فليصل به القرابة، و ليحسن منه الضيافة
هر كسى كه خدا به او مالى داد به نزديكان خود بپردازد و مهمان نوازى كند. (خطبه 142.)
♦️ غريب حقيقى
رب بعيد اءقرب من قريب، و قريب اءبعد من بعيد. و الغريب من لم يكن له حبيب.
بسا دورى كه از هر نزديكى نزديك تر است و بسا نزديكى كه از هر دورى از آدمى دورتر است، غريب كسى است كه دوستى نداشته باشد. (نامه 31.)
https://eitaa.com/a_fatemi24/652
-----
✋خانه وسیع
🔺امير مؤ منان على عليه السلام به عيادت يكى از دوستانش بنام (علاء بن زياد) كه در بصره زندگى مى كرد رفت ، وقتى چشمش به خانه وسيع او افتاد فرمود: (اين خانه با اين همه وسعت را در اين دنيا براى چه مى خواهى ؟ با اينكه در آخرت به آن نيازمندتر هستى ؟)
🔺آرى مگر اينكه بخواهى به اين وسيله به آخرت برسى مانند آنكه : 1- در اين خانه از مهمان ، پذيرائى كنى 2 - صله رحم نمائى و حقوق (واجب ) خود را از اين خانه خارج كرده و به اهلش برسانى ، فاذا انت قد بلغت بها الاخره : (كه در اين صورت با اين گونه خانه به آخرت نائل شده اى ) علاء عرض كرد: اى امير مؤ منان ! از برادرم عاص بن زياد، پيش تو شكايت مى كنم ، امام فرمود: براى چه ؟ مگر چه كرده ؟
🔺علاء عرض كرد: عبائى (ناچيز) پوشيده و از دنيا كناره گرفته است . على عليه السلام فرمود: او را نزد من بياور، وقتى كه عاصم به حضور على عليه السلام آمد، حضرت به او فرمود: (اى دشمنك جان خود، شيطان در تو راه يافته و تو صيد او شده اى آيا به خانواده ات رحم نمى كنى ؟ تو خيال مى كنى خداوند خداوند كه طيبات (زندگى خوب ) رابر تو حلال كرده ، دوست ندارد كه از آنها بهره مند شوى ؟!
🔺انت اهون على الله من ذلك : (تو بى ارزشتر از آنى كه خداوند با تو چنين كند).
عاصم عرض كرد: (اى اميرمؤ منان ! ولى تو با اين لباس خشن و غذاى ناگوار بسر مى برى ) (و من از تو پيروى مى كنم )
🔺امام فرمود: عزيزم ! من مثل تو نيستم ان الله تعالى فرض على ائمه العدل ان يقدروا انفسهم بضعفه الناس ، كيلا يتبيغ بالفقير فقره
(خداوند متعال بر پيشوايان عدل و حق ، واجب شمرده است كه بر خود سخت گيرند، و شيوه زندگيشان را همآهنگ با وضع زندگى طبقه ضعيف مردم قرار دهند، تا نادارى فقير موجب نافرمانى او از جدا نشود يا (- تانادارى فقيرى ، موجب آن نشود كه به او سخت بگذرد)
نهج البلاغه صبحى صالح خطبه 210.
https://eitaa.com/a_fatemi24/652
ترجمه و شرح حکمت 374 نهج البلاغه: اهمیت امر به معروف و نهى از منکر
✋و فِي كَلَامٍ آخَرَ لَهُ (علیه السلام) يَجْرِي هَذَا الْمَجْرَى:
👌امام(عليه السلام) در گفتار ديگرى در همين زمينه فرمود:
♦️فمِنْهُمُ الْمُنْكِرُ لِلْمُنْكَرِ بِيَدِهِ وَ لِسَانِهِ وَ قَلْبِهِ، فَذَلِكَ الْمُسْتَكْمِلُ لِخِصَالِ الْخَيْرِ؛
🔸گروهى از مردم با دست و زبان و قلب به مبارزه با منكرات و انكار منكر برمى خيزند. آن ها تمام خصلت هاى نيك را به طور كامل در خود جمع كرده اند.
♦️و مِنْهُمُ الْمُنْكِرُ بِلِسَانِهِ وَ قَلْبِهِ وَ التَّارِكُ بِيَدِهِ، فَذَلِكَ مُتَمَسِّكٌ بِخَصْلَتَيْنِ مِنْ خِصَالِ الْخَيْرِ وَ مُضَيِّعٌ خَصْلَةً؛
🔹گروهى ديگر تنها با زبان و قلب به مبارزه برمى خيزند اما با دست كارى انجام نمى دهند آن ها به دو خصلت از خصلت هاى نيك تمسك جسته اند و يكى را ضايع كرده اند.
♦️ و مِنْهُمُ الْمُنْكِرُ بِقَلْبِهِ وَ التَّارِكُ بِيَدِهِ وَ لِسَانِهِ، فَذَلِكَ الَّذِي ضَيَّعَ أَشْرَفَ الْخَصْلَتَيْنِ مِنَ الثَّلَاثِ وَ تَمَسَّكَ بِوَاحِدَةٍ؛
🔹گروهى ديگر تنها با قلبشان نهى از منكر مى كنند (و از آن بيزارند) ولى مبارزه با دست و زبان را ترك مى گويند اين گروه بهترين خصلت هاى از اين سه را ترك گفته و تنها به يكى چنگ زده اند.
♦️ و مِنْهُمْ تَارِكٌ لِإِنْكَارِ الْمُنْكَرِ بِلِسَانِهِ وَ قَلْبِهِ وَ يَدِهِ، فَذَلِكَ مَيِّتُ الْأَحْيَاءِ.
🔹گروهى ديگر نه با زبان نهى از منكر مى كنند و نه با قلب و نه با دست، اين ها (در حقيقت) مردگانى در ميان زندگان هستند.
♦️و مَا أَعْمَالُ الْبِرِّ كُلُّهَا وَ الْجِهَادُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ، عِنْدَ الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيِ عَنْ الْمُنْكَرِ، إِلَّا كَنَفْثَةٍ فِي بَحْرٍ لُجِّيٍّ؛
🔹(بدانيد) تمام اعمال نيك و حتى جهاد در راه خدا در برابر امر به معروف و نهى از منكر همچون آب دهان است در برابر دريايى عميق و پهناور.
♦️و إِنَّ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيَ عَنِ الْمُنْكَرِ، لَا يُقَرِّبَانِ مِنْ أَجَلٍ وَ لَا يَنْقُصَانِ مِنْ رِزْقٍ؛ وَ أَفْضَلُ مِنْ ذَلِكَ كُلِّهِ كَلِمَةُ عَدْلٍ عِنْدَ إِمَامٍ جَائِرٍ.
🔻امر به معروف و نهى از منكر نه مرگ كسى را نزديك مى كند و نه از روزى كسى مى كاهد (و بدانيد) از همه اين ها مهمتر سخن حقى است كه در برابر سلطان ستمگرى گفته شود (و از مظلومى در مقابل آن ظالم دفاع گردد).
https://eitaa.com/a_fatemi24/652