وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ إِذَا ابْتَدَأَ بِالدُّعَاءِ بَدَأَ بِالتَّحْمِيدِ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ الثَّنَاءِ عَلَيْهِ ، فَقَالَ
دعای آن حضرت است که به سپاس و ثنای خدای عزّوجلّ شروع میکرد آن هنگام که در عرصهگاه دعا قرار میگرفت، پس میگفت:
1-حمد خدا
https://eitaa.com/a_fatemi24/1246
2-خلق اول و آخر
https://eitaa.com/a_fatemi24/1250
3-روئیت خدا
https://eitaa.com/a_fatemi24/1253
4-خلق خدا
https://eitaa.com/a_fatemi24/1256
🌹
﴿1﴾ الْحَمْدُ لِلَّهِ الْأَوَّلِ بِلَا أَوَّلٍ كَانَ قَبْلَهُ ، وَ الآْخِرِ بِلَا آخِرٍ يَكُونُ بَعْدَهُ
(1) همۀ ستایشها مخصوص خداست؛ آن وجود مبارکی که اوّل است، بیآنکه اوّلی پیش از او بوده باشد؛ و آخر است، بیآنکه آخری پس از او باشد.
👇
امام صادق (علیهالسّلام) نیز در حدیث مشابهی فرمود: «او اول است بدون اینکه چیزی قبل از او باشد و ابتدایی بر او پیشی گیرد و آخر است بدون اینکه پایانی داشته باشد... همواره بوده است و همیشه خواهد بود بدون اینکه آغاز یا پایانی داشته باشد.»
بنابراین، اولیت و آخریت خداوند به معنای ازلی و ابدی بودن اوست
در برخی آیات قرآن نیز در خصوص ابدیت و فناناپذیری خداوند تاکید شده است چنانکه فرمود:
«کُلُّ شَیْءٍهالِکٌ اِلاَّ وَجْهَهُ لَهُ الْحُکْمُ وَ اِلَیْهِ تُرْجَعُون
همه چیز جز ذات (پاک) او فانی میشود حاکمیت تنها از آن اوست و همه بسوی او بازگردانده میشوید!»
و نیز:
«کُلُّ مَنْ عَلَیْها فانٍ وَ یَبْقی وَجْهُ رَبِّکَ ذُو الْجَلالِ وَ الْاِکْرامِ
همه کسانی که روی آن[زمین] هستند فانی میشوند، و تنها ذات ذو الجلال و گرامی پروردگارت باقی میماند!».
https://eitaa.com/a_fatemi24/1244
✅حمد و ستایش خداوند
🔻دعای اول صحیفه با حمد و ستایش خداوند متعال آغاز شده است. #ستایش خداوند، همان درک و #احساسی است که قلب مؤمن، هرگاه که به یاد خدا می افتد، در آن غرق می شود؛ زیرا #اصل هستی او، فیضی از خداست و این خود، سپاسگزاری فراوانی را می طلبد.
🔻 اساساً انسان در هر لحظه و هر # چشم برهم زدن و هر گامی که برمی دارد، نعمتهای خداوند، سرشار و پیاپی، بر او فرو می ریزد، و از این روست که ستایش خداوند، در آغاز و انجام، یکی از #پایه های اساسی تفکر اسلامی در #شناختِ درست و ژرفِ کائنات هستی، و درک صحیح رابطه جهان متحوّل با مبدأ ثابت و پایدار جهان، و #یگانه راه دریافتِ درست حکمت وجود انسان و رهایی او از پوچی و پوچ اندیشی، و بیانگر فلسفه حیات آدمی و تلاش او در این جهان است.
🔻ستایش خداوند و سپاسگزاری از او، از یک سو سرآغاز قرآن کریم و کلید گنجینه های یاد خدا و مایه افزونی نعمتهای اوست.[iii] و از سوی دیگر، واپسین دعای صالحان در بهشت است.
♦️«اَلْحَمدُ للَّهِ» که دعای اول با آن آغاز شده، ستایشی جامع و کامل است. هر کس با آن خدا را بستاید به طور جامع و کامل خدا را ستوده است.👈 امام باقر به مناسبتی فرمود: «اَلْحَمدُ للَّهِ». آن گاه به دنبال آن فرمود:
ما تَرَکتُ وَ لا اَبْقَیتُ شیئاً جَعَلْتُ جَمیعَ اَنواعِ الْمَحامِدِ للَّهِ - عَزَّوجَّل - فَما مِنْ حَمْدٍ اِلّا وَ هُوَ داخِلٌ فیما قُلْتُ
🔺چیزی را در ستایش خداوند، باقی نگذاشتم. همه ستایش ها و سپاس ها را ویژه خدای عزیز و بزرگ، قرار دادم. بنا براین، سپاس و ستایشی نیست، جز اینکه در آنچه گفتم، آمده است.
https://eitaa.com/a_fatemi24/1244
✅الْحَمْدُ لِلّهِ
سپاس و ستایش مخصوص خداوند ست.
🔹* علاوه بر سوره حمد،چهار سوره ی انعام،کهف،سبأ وفاطر نیز با جمله «الْحَمْدُ لِلّهِ» آغاز گردیده،ولی فقط در سوره حمد بعد از آن «رَبِّ الْعالَمِینَ» آمده است.
🔹* مفهوم #حمد،ترکیبی از مفهوم مدح و شکر است.انسان در برابر جمال و کمال و زیبایی، زبان به ستایش و در برابر نعمت و خدمت واحسان دیگران،زبان به تشکّر می گشاید.
🔹خداوند متعال به خاطر #کمال و جمالش،شایسته ی ستایش وبه خاطر احسان ها و نعمت هایش،لایق شکرگزاری است.
🔹* «الحمد لله»، #بهترین نوع تشکّر از خداوند است.هر کس در هرجا،با هر زبانی،هرگونه ستایشی از هر کمال و زیبایی دارد،در حقیقت سرچشمه ی آن را ستایش می کند.البتّه حمد خداوند منافاتی با سپاسگزاری از مخلوق ندارد،به شرط آنکه به امر خداوند و در خط و مسیر او باشد.
♦️پیام ها:
1-همه ستایش ها برای اوست. «الْحَمْدُ لِلّهِ»
2-خداوند در تربیت و رشد هستی اجباری ندارد.زیرا حمد برای کارهای غیر اجباری است. «الْحَمْدُ لِلّهِ»
3-همه هستی زیباست و تدبیر همه هستی نیکوست.زیرا حمد برای زیبایی و نیکویی است. «الْحَمْدُ لِلّهِ»
4-دلیل ستایش ما،پروردگاری اوست. «الْحَمْدُ لِلّهِ ازلی و ابدی هست»
5-مؤمنان در آغاز کتاب(قرآن)با نیایش به درگاه خداوند متعال، «الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ» می گویند و در پایان کار در بهشت نیز،همان شعار را می دهند که «آخر دعواهم أن الحمدللّه ربّ العالمین»
♦️امام سجّاد حضرت علىّ بن الحسين (عليه السلام) فرمود:
مَنْ قالَ: الْحَمْدُلِلّهِ فَقَدْ أدّى شُكْرَ كُلِّ نِعْمَةٍ لِلّه عَزَّوَجَلَّ عَلَيهِ. «»
هر كس بگويد: الحمدللَّه، به حقيقت كه شكر تمام نعمتهاى حقّ را اداكرده است.
رسول خدا (صلى الله عليه و آله) فرمود:
لا إلهَ إلَّااللّهُ نِصْفُ الْميزانِ، وَالْحَمْدُ لِلّهِيَمْلَأُهُ. «»
لا اله الّا اللّه نيمى از ميزان عمل را كفايت مىكند و الحمد للّهآن را پُر مىنمايد.
https://eitaa.com/a_fatemi24/1244
✅حمد واقعى
🔺در مطالب گذشته بر اين حقيقت پافشارى شد كه: حمد به معناى #واقعى،قلبى و لسانى و جوارحى است، يعنى #تصديق قلب به حضرت منعم و اظهار حمد به زبان بالفظ﴿الحمدللّه﴾ و اجرا شدن فرامين دوست باچشم و گوش و زبان و دست و پا و خوددارى از گناه و معصيت، روى هم رفته حمد است ورنه گفتن﴿الحمدللّه﴾ به زبان كار #سادهاى است وبرنامهاى است كه مىتوان به بعضى از حيوانات تعليم داد، تا در برابر هر لطفى كه به آنان مىشود بگويند:﴿الحمدللّه.﴾ به حقيقت كه حمد مركّب از سه واقعيّت درونى و زبانى و جسمى است و اين معنايى است كه بهترينو پرقيمتترين روايات، به آن دلالت مىكند:
🔻عَنِ ابْنِ نُباتَةَ قالَ: كُنْتُ أرْكَعُ عِنْدَ بابِأميرِالْمؤْمِنينَ (عليه السلام) وَأنَا أدْعُو اللّهَ، إذْ خَرَجَأميرُالْمؤْمِنينَ (عليه السلام) فَقالَ: يا أصْبَغُ! قُلْتُ: لَبَّيْكَ، قالَ: أىَّشَىْءٍ كُنْتَ تَصْنَعُ؟ قُلْتُ: رَكَعْتُ و أنَا أدْعُو،
🔻قالَ: افَلاأُعَلِّمُكَ دُعاءً سَمِعْتُهُ مِنْ رَسُولِ اللّهِ (صلى الله عليه و آله)؟ قُلْتُ:بَلى، قالَ: قُلْ: «الْحَمْدُ لِلّهِ عَلى ما كانَ، و الْحَمْدُ لِلّهِ عَلى كُلِ حالٍ. ثُمَّ ضَرَبَبِيَدِهِ الْيُمْنى عَلى مِنْكَبِىَ الْأيْسَرِ و قالَ: يا أصْبَغُ! لَئِنْثَبَتَتْ قَدَمُكَ، و تَمَّتْ وِلايَتُكَ، وَانْبَسَطَتْ يَدُكَ، اللّهُ أرْحَمُبِكَ مِنْ نَفْسِكَ!
🔺اصبغ بن نُباته مىگويد: كنار خانه أميرالمؤمنين ركوع مىكردم و بهپيشگاه حضرت حقّ به دعا و مناجات برخاسته بودم، در اين وقت حضرت اميرالمؤمنين ازدر خانه بيرون آمد و فرمود: اصبغ! عرضه داشتم: بله، فرمود: در چه كارى بودى؟ گفتم:در ركوع و دعا، فرمود: علاقه دارى دعايى كه از رسول خدا شنيدم به تو بياموزم؟
🔻 پاسخ دادم: آرى، فرمود: بگو:الْحَمْدُ لَلّهِ عَلى ما كانَ، وَالْحَمْدُ لِلّهِ عَلى كُلِّ حالٍ؛سپاس خدا را بر آنچه بوده و سپاس خدا را بر هر حال.سپس با دست راستش بر شانه چپم زد و فرمود: اگر در راه خدا ثابت قدم باشى و با تمام وجود رهبرى پيشواى بر حق را قبول داشته باشى و در مسأله مال در راهخدا دست و دل باز باشى، خداوند مهربان از تو به وجود خودت مهربانتر است!
📚توحید در صحیفه سجادیه
https://eitaa.com/a_fatemi24/1244
✅اوّلیت و آخرّیت حق تعالی
🔺امام سجاد (ع) در دعای اول می فرماید:
«اَلحَمدُللهِ الاَوَّلِ بِلا اَوَّلٍ کانَ قَبلَهُ وَ الاخِرٍ بلا آخِرٍ یَکونُ بَعدَهُ»
ستایش از آن خدایی اول است که هیچ اولی قبل از او نیست و مخصوص خدای آخر است که هیچ آخری بعد از او نیست.
🔺امام سجاد (ع) به این نکته اشاره می فرمایند که صفت اولویت برای خداوند متعال غیر از اولیّت زمانی و نسبی است که قبلیت دیگری را می پذیرد؛ اولیت او هرگز قبل پذیر نیست.
🔺توضیح آن که همه پدیده ها در نظام هستی معلول بوده و هیچ چیز نیست که از این قاعده خارج باشد و واضح است که هر معلولی از علت خود متأخر بوده و به آن وابسته می باشد. بنابراین هیچ چیز قبل از او وجود نخواهد داشت و هم چنین در این فراز از دعا بر این نکته تأکید دارند که خداوند متعال آخری است که پس از او آخر دیگری قابل تصور نیست زیرا:
🔹اولاً: هیچ موجودی نسبت به خداوند متعال استقلال ندارد تا بتوان آن را آخر دانست.
🔹ثانیاً: خداوند متعال غایت همه موجودات عالم است و غایب هر چیز غیر از خود آن چیز می باشد.
امام سجاد (ع) در این باره در فرازی دیگر در دعای چهل وهفتم می فرماید:
«وَ اَنتَ اللهُ لا اِلهَ اَنتَ الاَوَّلُ قَبلَ کُلِّ اَحَدٍ وَ ا لاخِرُ بَعدَ کُلِّ عَدَدٍ»
تویی آن خدایی که جز تو معبودی نیست و تو قبل از هر چیز اولی و پس از همه اعداد آخر تویی.
🔹قرآن کریم در این باره به این نکته عمیق اشاره نموده و می فرماید: «هُوَ الاوَّلُ وَ الاخِرُ و َ الظّاهِرُ وَ الباطن وَ و هُوَ بِکُلِّ شَیءٍ عَلیِمٌ» اوست اول و آخر و ظاهر و باطن و او به همه چیز داناست.
و در جای دیگر می فرماید: «اِلی اللهِ المَصیرُ» بازگشت همه فقط به سوی خداست.
🔹این آیات حاکی از این حقیقت است که غیر از او چیز دیگری منتها الیه نیست زیرا او کمال مطلق است و همه عالم آگاهانه و غیرآگاهانه به طرف کمال مطلق در تکاپو هستند
📚توحید در صحیفه سجادیه
https://eitaa.com/a_fatemi24/1244
✅کلاس درس توحید
الَّذِی قَصُرَتْ عَنْ رُؤْیتِهِ أَبْصَارُ النَّاظِرِینَ، وَ عَجَزَتْ عَنْ نَعْتِهِ أَوْهَامُ الْوَاصِفِینَ.
حمد ویژه خدایی که دیده کوتاه بین اهل نظر توان رؤیت و مشاهده او را ندارند و اوهام و اندیشه های واصفان را یارای وصف او نیست.
👇
✅دلایل ناممکن بودن رؤیت خدا
♦️دلایل عقلی
🔹بهگفته شیخ جعفر سبحانی، اساس ادله عقلی این است که دیدن خدا مستلزم اثبات جسم یا صفات جسم برای خداست. برخی از ادله عقلی از این قرار است:
🔹دیدن با چشم ظاهری مستلزم آن است که خداوند دارای بُعد، مکان و زمان باشد؛ در حالی که خداوند منزه از این اوصاف است. از نظر علامه حلی اقتضای وجوب وجود خداوند، مجرد بودن خدا و نفی جهت و مکان از اوست. با نفی این موارد، رؤيت خدا با چشم ظاهری منتفی میشود.
🔹خداوند یا به تمام ذات قابل رؤیت است یا جزئی از ذاتش دیده میشود. صورت اول به متناهی و محدود بودن خدا میانجامد و صورت دوم مستلزم مرکب، مکانمند و جهتدار بودن خداست که هر دو صورت محال و باطل است. پس خدا قابل مشاهده و دیدن نیست.
♦️دلایل نقلی
کتاب «رؤیة الله» اثر آیتالله سبحانی.
🔹از ادله نقلی مخالفان، یکی همان آیه ۱۴۳ سوره اعراف است که موافقان هم به آن استناد میکردند و در آن، خداوند به موسی میگوید تو نمیتوانی مرا ببینی: «لَنْ تَرانِی». از آنجا که واژه «لَنْ» به معنای نفی ابدی است، «لَنْ تَرانِی» دلالت بر نفی ابدی رؤیت خدا و عدم وقوع آن دارد.خواجه طوسی در کتاب تجرید الاعتقاد درباره این آیه می گوید: «و سؤال موسى لقومه»یعنی در خواست موسی برای دیدن خدا از جانب قومش بود نه از جانب خودش
🔹آیه دیگر این است: لَا تُدْرِکهُ الْأَبْصَارُ وَهُوَ یُدْرِک الْأَبْصَارَ؛ چشمها او را درنمىیابند و اوست که دیدگان را درمىیابد».از دیدگاه متکلمان امامی و معتزلی آیه دلالت دارد که خدا با چشم دیده نمیشود؛
🔹روایات منقول از امامان شیعه هم دلالت دارند که خداوند با چشم ظاهری دیده نمیشود.در روایتی، شخصی از امام علی(ع) میپرسد آیا خدا را دیده است و او پاسخ میدهد خدایی را که نمیبینم عبادت نمیکنم؛ اما او را با حقیقت ایمان میتوان مشاهده کرد، نه با چشمان سر.
✅برخورد انتقادی قرآن با طرح رویت
🔺قرآن آن گاه که مسئله درخواست رویت را از سوی بنی اسرائیل مطرح می کند، به شدت به نقد آن می پردازد. اینک به سه آیه زیر توجه فرمایید:
1. «وَ إِذْ قُلْتُمْ یا مُوسی لَنْ نُومِنَ لَک حَتَّی نَرَی اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْکمُ الصَّاعِقَةُ وَ أَنْتُمْ تَنْظُرُونَ»[ بقره 56.]؛
«[به یاد آرید] آنگاه که به موسی گفتید: ما به نبوت تو ایمان نمی آوریم مگر اینکه خدا را آشکارا ببینیم، در نتیجه چنین درخواستی، صاعقه شما را در حالی که می نگریستید، فراگرفت».
2. «یسْئَلُک أَهْلُ الْکتابِ أَنْ تُنَزِّلَ عَلَیهِمْ کتاباً مِنَ السَّماءِ فَقَدْ سَأَلُوا مُوسی أَکبَرَ مِنْ ذلِک فَقالُوا أَرِنَا اللَّهَ جَهْرَةً»[ نساء 153.]؛
«اهل کتاب از تو می خواهند برای آنان کتابی از آسمان فرود آوری - تعجب مکن- از موسی بزرگ تر از این را خواستند، به او گفتند: خدا را آشکارا به ما نشان بده»
3. «وَ قالَ الَّذِینَ لا یرْجُونَ لِقاءَنا لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَینَا الْمَلائِکةُ أَوْ نَری رَبَّنا لَقَدِ اسْتَکبَرُوا فِی أَنْفُسِهِمْ وَ عَتَوْ عُتُوًّا کبِیراً»[ فرقان 21.]؛
«کسانی که به روز رستاخیز ایمان ندارند، گفتند: چرا فرشتگان برای ما فرود نمی آیند و یا خدای خود را نمی بینیم. آنان در باطن تکبر ورزیدند و راه طغیان و عناد را پیش گرفتند».
ذات اقدس الهی فراتر از آن است که در نقطه ای قرار گیرد و چشمان او را بسان ماه شب چهارده ببیند. اگر واقعاً رویت خدا حتی در آخرت امکان پذیر بود، نباید چنین برخورد تندی انجام بگیرد، بلکه باید در پاسخ گفته شود: این درخواست شما در این جهان عملی نیست، و در جهان دیگر او را مانند ماه شب چهاردهم خواهید دید.
📚توحید در صحیفه سجادیه
https://eitaa.com/a_fatemi24/1244