eitaa logo
کانال دروس آیت الله العظمی جوادی آملی
10.4هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
1.3هزار ویدیو
4.6هزار فایل
آخرین جلسات دروس و مباحث حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی (دام ظله) در قالب تصویر، صدا و متن بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء معاونت رسانه ارتباط با ادمین: @bonyad_esra_admin فهرست: https://eitaa.com/a_javadiamoli_doross/11098
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 برتری تقوا بر عقیده و علم 🔹 چگونه تقوا که [در سوره مباركه «حج» آمده]: ﴿لكِنْ ینالُهُ التَّقْوی﴾،[1] بالاتر از پیام سوره مباركه «فاطر» است که ﴿إِلَیهِ یصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّیبُ وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ﴾،[2] «كَلِم طیب» كه است چگونه پایین ‌تر از ، با اینكه در سوره «فاطر» ثابت شد كه عمل صالح سكوی پَرِش «كلم طیب» است؟! ﴿إِلَیهِ یصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّیبُ﴾؛ اگر این ﴿الْكَلِمُ الطَّیبُ﴾، «العقیدة الطیبه» بخواهد صعود كند و پرواز كند، سكّوی پرش آن چیست؟ ﴿وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ یرْفَعُهُ﴾؛ عمل صالح از پشت سر به منزله سكّوی پَرِش «كَلِم طیب» است، چون «كَلِم طیب» اگر سكّوی پَرِشی به نام نداشته باشد، رشد نمی‌ كند. 🔹 ثابت شد كه عمل صالح اعتقادات است، حالا چگونه عمل صالحی كه سكّوی پرش است، از «كَلِم طیب»ی كه اعتقادات و است، بالاتر می ‌شود كه در سوره «حج» آمده تقوا می‌ شود، ولی در سوره «فاطر» آمده «كَلِم طیب» می‌شود. صعود یعنی به طرف «الله» می‌ رسد، نِیل یعنی می ‌رسد؛ آیه سوره «حج» كجا و آیه سوره «فاطر» كجا! 🔹 سرّش آن است كه بیان تقوا را در كتاب ‌های اخلاقی ملاحظه فرمودید، همان‌ طوری كه توبه سه قسم است: توبه عام است, توبه خاص و توبه اخص; هم این ‌چنین است. كدرج التّوب مراتب التّقی *** من حرمة أو حلٍّ أو دون اللّقا[3] این بیان لطیف در بخش اخلاقیات حكمت منظومه است که ایشان در آن‌جا بیان كردند تقوا مثل درجه توبه سه قسم است: یك است كه همه آن را باید داشته باشند، پرهیز از گناه است; یك است كه پرهیز از بسیاری از امور حلال است; یك است كه پرهیز از «مادون الله» است «كدرج التّوب مراتب التّقی»؛ همان ‌طوری كه توبه سه درجه دارد، مراتب تقوا هم سه مرحله است «من حرمة أو حلّ أو دون اللّقا». تقوای عام از كار حرام است، تقوای خاص از خیلی از امور محلَّل است, تقوای اخص از غیر لقاست. كسانی كه به اوج تقوا رسیدند آنچه غیر است، از آن صرف ‌نظر می ‌كنند؛ متّقی‌ هستند و می‌ كوشند كه غیر از «لقاء الله» چیزی نداشته باشند كه «مَا كُنْتُ أَعْبُدُ رَبّاً لَمْ أَرَهُ»،[4] آن تقوای اخص است كه از «كَلِم طیب» می ‌گذرد, نائل می ‌شود و «كَلِم طیب» در مرحله صعود می ‌ماند. [1]. سوره حج, آیه37. [2]. سوره فاطر, آیه10. [3]. شرح المنظومه، ج5، ص377. [4]. الکافی(ط ـ اسلامی)، ج1، ص98. 📚 سوره صافات ـ جلسه 25 تاریخ: 1393/01/26 🆔 @a_javadiamoli_doross
💠 شاگرد رمضان 🔹 [وجود مبارک پیامبر] فرمود: «شَهْرٌ هُوَ عِنْدَ اللَّهِ أَفْضَلُ الشُّهُورِ وَ أَیامُهُ أَفْضَلُ الْأَیامِ وَ لَیالِیهِ أَفْضَلُ اللَّیالِی وَ سَاعَاتُهُ أَفْضَلُ السَّاعَاتِ وَ هُوَ شَهْرٌ دُعِیتُمْ فِیهِ إِلَی ضِیافَةِ اللَّه‏» مهمان خدا هستید «وَ جُعِلْتُمْ فِیهِ مِنْ أَهْلِ كَرَامَةِ اللَّهِ أَنْفَاسُكُمْ فِیهِ تَسْبِیحٌ وَ نَوْمُكُمْ فِیهِ عِبَادَةٌ وَ عَمَلُكُمْ فِیهِ مَقْبُولٌ وَ دُعَاؤُكُم فِیهِ مُسْتَجَاب‏»[1] این نفَسی که می ‌زنید است. 🔹 حرفی را جناب دارد که آن حرف از و بزرگان دیگر گرفته شده، یک حرف هم دارد، سنایی و امثال سنایی آنها این مطلب را گفتند بعد جناب آن را به این صورت نثر روان درآورده اینکه گفت «منّت خدای را عزوجل که طاعتش موجب قربتست و بشکر اندرش مزید نعمت. هر نفسی که فرو میرود ممد حیاتست و چون برمیاید مفرّح ذات. پس در هر نفسی دو نعمت موجودست و بر هر نعمتی شکری واجب»؛ از دست و زبان که برآید ٭٭٭ کز عهده شکرش بدر آید[2] این سطرهای روان سعدی ترجمه آن سخن ناب سنایی است که خیلی قبل از او بود، او می‌گفت: صوفیان در دمی دو عید کنند ٭٭٭ عنکبوتان مگس قدید کنند[3] 🔹 می ‌گوید آن که عارف است با هر دم، یعنی با هر نفَس دو بار عید دارد، عید آن لحظه‌ ای است که بنده عود کند ـ رجوع کند به مولای خود ـ این عید از «عود» است، وقتی مخلوق به خالق خود بر می ‌گردد عود می‌ کند اوست، سنایی می‌ گوید «عارفان هر دمی دو عید کنند»، اینکه فرو می‌ رود خدا را شکر می ‌کند، آن که بر می ‌گردد خدا را شکر می‌ کند؛ اما دیگران که در حکم عنکبوت هستند اینها دارند مگس شکار می ‌کنند، کسی در بازار دارد می‌گیرد یا کارمند اداره است زیر میزی و رومیزی می ‌گیرد، این به تعبیر جناب سنایی مثل عنکبوت است، این عنکبوت یک تاری را در گوشه دیوار اتاق می‌تند تا یک مگسی بیاید او این مگس را قدید کند. سنایی می‌گوید بعضی‌ ها عنکبوتان جامعه ‌اند که به فکر آن لاشه و مُردارند، بعضی ‌ها در هر یک دم، یک نفَس دو بار با خدای خود مذاکره دارند. 🔹 این بنای عمیق سنایی را که بیش از یکصد سال قبل از سعدی بود بعد جناب سعدی این را در گلستان خود به این صورت در آورد، اما مرحوم حکیم سبزواری او هم همان حرف سنایی را می‌ زند و می ‌گوید: دم چو فرو رفت هاست هوست چو بیرون رود ٭٭٭ یعنی از او در همه هر نفسی های و هوست[4] انسان که نفس را بر می ‌گرداند یا فرو می ‌برد این‌ او به نام خدای سبحان است، این را انسان در ماه مبارک رمضان بهتر می‌ فهمد حضرت فرمود نفس شما در این ماه تسبیح است، اگر کسی بود آن یازده ماه دیگر هم همین طور فکر می ‌کند. [1]. إقبال الأعمال (ط ـ القدیمة)، ج‏1، ص2. [2]. گلستان سعدی، دیباچه، باب اول. [3]. سنایی، «حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه»، الباب السّادس فی ذکر نفس الکلّی و احواله. [4]. غزلیات ملا هادی سبزواری، غزل شماره۳۶ . 📚 درس اخلاق تاریخ: 1389/05/14 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 حجاب حق ▪️ یکی از بیانات نورانی حضرت ابی ‌الحسن اول امام کاظم (سَلامُ الله عَلَیه) مطلبی است که بزرگان ما در ادبیات ما از آن بهره‌ های فراوانی بردند. اگر کسی خواست به برود، این طور نیست که یک زمان و زمین مخصوص باشد، در جایی باشد و در جایی نباشد، این طور نیست؛ ﴿هُوَ مَعَكُمْ أَینَ ما كُنْتُمْ﴾. چگونه ما خدا را ملاقات نمی ‌کنیم، با اینکه در همه جا هست؟! مگر می ‌شود جایی ذات أقدس الهی نباشد و حضور نداشته باشد؟! این از کجاست؟ این از کجاست؟ چطور ملاقات نمی ‌کنیم؟ حکیم سبزواری و دیگران این را بازگو کردند _ همه اینها مستحضر هستید که هستند _ حکیم سبزواری دارد: پرده ندارد جمال غیر صفات جلال ٭٭٭ نیست بر این رخ نقاب نیست بر این مغز پوست ▪️ الآن پرده آفتاب چیست که ما آفتاب را نمی‌ توانیم ببینیم؟ چون اینکه ما می ‌بینیم نور آفتاب است، نه خود آفتاب؛ اینکه ما می ‌بینیم که می‌ گوییم «آفتاب آمد دلیل آفتاب»، این نور آفتاب است، اینکه خود جِرم آفتاب که نیست. خود آفتاب را هر کسی بخواهد طمع کند که ببیند کور می‌ شود، حتی آن وقت ‌هایی که کسوف هست، سفارش می ‌کنند که با چشم مسلّح ببینید. آفتاب با این چشم دیدنی نیست، چه رسد به خالق آفتاب! حرف حکیم سبزواری این است که غیر از نور خدا چیزی حاجب او نیست: پرده ندارد جمال غیر صفات جلال ٭٭٭ نیست بر این رخ نقاب نیست بر این مغز پوست جناب این را از کجا استفاده کردند؟ چه اینکه جناب هم همین راه را رفته است که «تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز»؛ اینها از کجا استفاده کردند؟ از بیان نورانی أبی ‌الحسن (سَلامُ الله عَلَیه) که این را مرحوم إبن ‌بابویه قمی نقل کرد _ این چه بیان عرشی ای است!_ فرمود: «لَیسَ بَینَهُ وَ بَینَ خَلْقِهِ حِجَابٌ غَیرُ خَلْقِهِ احْتَجَبَ بِغَیرِ حِجَابٍ مَحْجُوبٍ وَ اسْتَتَرَ بِغَیرِ سِتْرٍ مَسْتُور»؛ حضرت فرمود بین خدا و خلق، حجابی غیر از نیست! تا آدم خود را می ‌بیند، دیگر او را نمی ‌بیند؛ خود این فرد حجاب است، حجاب دیگری نیست، در و دیوار که حجاب نیست. 📚 سخنرانی عمومی تاریخ: 1397/06/06 🆔 @a_javadiamoli_esra