هدایت شده از کانال رسمی وابسته به آیت الله العظمی جوادی آملی
💠 عدل ممثّل
▪️ اشك های ما برای آن است كه #عدالت_ممثل را از ما گرفتند این حقّ را، این عقل را [از ما گرفتند]. اگر همه ما عادل بودیم چقدر می ارزید؟ [آیا] وضع ما به این صورت بود؟ [آیا اگر] همه ما عاقل بودیم وضع ما به این صورت بود؟ [آیا اگر] همه ما جمع بین نظر و عمل می كردیم وضع ما اینطور بود؟ هر كسی راحت بود ما یك بهشتی داشتیم، یك مدینه فاضلهای داشتیم. الآن بسیاری از ماها به بسیاری از مشكلات مبتلاییم یا خودمان یا دوستانمان یا بستگانمان، آن وقت چطور اگر كسی خدای ناكرده بچّه اش كجراهه برود می نشیند گریه می كند، چرا گریه می كند؟ برای اینكه فضیلتی را از دست داد؛ منشأ همه این گریه ها كار اموی و مروانی است كه #فضایل فراوانی را از دست ما گرفتند. اگر می بینید سرایندگان ما، مداحان ما، نوحه سرایان ما، این طور می گویند «لب تشنه سر بریدند سالار كربلا را، ما برای این گریه می كنیم، وگرنه خود ذات مقدّس #حسین_بن_علی فرمود الآن وقت گریه نیست.
▪️اگر كسی خدای ناكرده در اثر ظلم كسی تنها شده گریه می كند برای چه گریه می كند؟ برای اینكه عدلی را از او گرفتند، عقلی را از او گرفتند، تمام این گریه ها برای همان است؛ وگرنه از این جنگ ها زیاد شده مگر مغول، تاتار، چنگیز و امثال اینها در همین سرزمین كشتاری بدتر از #كربلا نكردند؟ مگر ما ایرانی ها سابقه مظلومیتمان كم است؟ مگر در همین سرزمین جنگ های نابرابر نشده؟ مگر خانه ها را ویران نكردند؟ مگر زن و بچّه ها را نكشتند؟ اینها همه شان دفن شده، برای هر مظلومی كه كسی گریه نمی كند، برای #عدل_ستم_دیده گریه می كند، برای #عقل_ستم_دیده گریه میكند و وجود مبارك سالار شهیدان این بود. «لب تشنه سربریدند سالار كربلا را» .
▪️ پیغمبر را چه چیز می گریاند؟ این پیامبر داشت سخنرانی می كرد، در وسط جمعیت خب دیدند كه كودكی آمده آن پیامبر از بالای منبر پایین آمد این كودك را بغل كرد برد بالای منبر مكرر لبش را می بوسد، مكرر زیر گلویش را می بوسد، برای چه این كار را كرد؟ چون اینها كه الآن پای منبر پیامبر بودند خب اینها پنجاه سال، شصت سال، هفتاد سال، هشتاد سال كم و بیش سن داشتند، بعد از پنجاه سال كه #واقعه_كربلا اتفاق می افتد همه اینها دیگر رفته اند، چند نوجوانی كه در این مجلس اند اینها می مانند. امّا نوجوان های آن مجلس را كه با حدیث نمی شود روشن كرد، این بچّه های ده ساله، دوازده ساله كمتر و بیشتر در آن مجلس بودند اینها می دیدند پیامبر این كار را كرده و نسبت به دیگران این كار را نمی كرد، اینها بعد از جریان كربلا كه خودشان نزدیك هفتاد سال شده بودند، اینها در شام به یزید گفتند: یزید! چوب را از این لبان بردار ما خودمان دیدیم روزی صاحب این سر وارد شد یك بچّه چند ساله ای بود پیامبر از بالای منبر پایین آمد این بچّه را بغل كرد لبان مطهر او را بوسید: «ارفَع قَضیبَكَ عَن هاتَینِ الشَّفَتَینِ فَوَاللّٰهِ الَّذی لا إلٰهَ إلّاغَیرُهُ لَقَد رَأَیتُ شَفَتَی رَسولِ اللّٰهِ صلّی اللّٰه علیه و آله عَلَیهِما ما لا احصیهِ كَثرَةً یقَبِّلُهُما، ثُمَّ انتَحَبَ باكِیاً».[1]
[1] . الإرشاد (الشیخ المفید)، ج2، ص114.
#اولین_محاصره_فرات_در_کربلا
#منشأ_فقدان_فضیلت_ها
#مظلومیت_عقل_و_عدل
#آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
📚 سخنرانی محرم
تاریخ: 1384/11/12
🆔 @a_javadiamoli_esra