eitaa logo
کانال رسمی وابسته به آیت الله العظمی جوادی آملی
10.9هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
1.6هزار ویدیو
24 فایل
مرجع رسمی اطلاع رسانی از آخرین اخبار مرتبط با آیت الله العظمی جوادی آملی و بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء esra.ir تلفن : 3ــ37782001 -025 فکس: 37765253 -025 ارتباط با ادمین کانال @bonyad_esra_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 معجزات انبیاء (علیهم السلام) 🔸 قرآن كریم كه را می ‌ستاید [و] معرفی می‌ كند، می ‌فرماید اینها در اثر قدرت روح انبیا است، چون ﴿اللّهُ أَعْلَمُ حَیثُ یجْعَلُ رِسَالَتَهُ﴾؛[1] خدا می‌ داند كه چه كسی را پیغمبر كند و نبوّت و رسالت را به كدام موطن اعطا كند، بعد هم می ‌فرماید: ﴿كَتَبَ اللَّهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَرُسُلِی﴾[2] این در نظام تدبیرِ الهی ثبت شده است كه خدا و فرستادگان خدا . خب اگر معجزه قابل اتیان مثل باشد كه شكست می ‌خورد، چون ابزار پیشرفت انبیا معجزه است. برای توده مردم معجزه است كه طریق اثبات نبوّت انبیا است. اگر معجزه قابل اتیان مثل باشد، نظیر علوم غریبه دیگر می ‌شود، آن ارزش را از دست می‌ دهد. این را خدای سبحان نفی كرد و فرمود هرگز شكست نمی‌ خورد. 🔸 در سورهٴ «مجادله» آیهٴ 21 این‌ چنین فرمود: ﴿كَتَبَ اللَّهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَرُسُلِی﴾ این ثبت شده است، نه اینكه انبیای من را شهید نمی ‌كنند ﴿یقْتُلُونَ النَّبِیینَ بِغَیرِ حَقّ﴾؛[3] نه اینكه انبیا را نمی ‌كشند و اینها همیشه در جنگ ها پیروزند، خیلی ها در جنگ ها شهید شدند و شربت شهادت نوشیدند. فرمود رسالت من شكست نمی ‌خورد. به خود انبیا هم فرمود این دین را یا در زمان حیات شما یا بعد از حیات شما من می ‌كنم: ﴿فَإِمَّا نُرِینَّكَ بَعْضَ الَّذِی نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّینَّكَ﴾[4]؛ من آنچه را كه دادم، یك مقداری در زمان حیات شما، یك مقداری بعد از حیات شما، بالاخره دین را تثبیت می‌كنم. رسالت شكست نمی ‌خورد گرچه رسول شهید بشود. شكست نمی‌ خورد گرچه آورندهٴ دین را شهید كنند. ﴿كَتَبَ اللَّهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَرُسُلِی﴾،[5] معجزه به هیچ وجه شكست نمی‌ خورد. نه تنها «كتب الله لاغلبنّ انا و رسولی» نه، ﴿وَرُسُلِی﴾ همه انبیا این‌ چنین‌ اند! 🔸 این جزء سنّت های خدای سبحان است كه هیچ پیغمبری شکست نمی خورد: ﴿كَتَبَ اللَّهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَرُسُلِی﴾؛ همه فرستادگان من پیروزند. با اینكه: ﴿یقْتُلُونَ النَّبِیینَ بِغَیرِ حَقّ﴾[6] و مانند آن؛ چه اینكه در سوره «صافات» آیه 171 و 172 و 173 این‌ چنین فرمود: ﴿وَ لَقَدْ سَبَقَتْ كَلِمَتُنَا لِعِبَادِنَا الْمُرْسَلِین ٭ إِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنْصُورُونَ ٭ وَإِنَّ جُنْدَنَا لَهُمْ الْغَالِبُون﴾ این در قضای الهی گذشت كه همه مرسلین پیروزند و همه سپاهیان من ظفرمندند، اینها و اینها غالب‌اند [و] هرگز شكست نمی‌ خورند؛ در حالی كه بسیاری از انبیا را شهید كردند، بسیاری از جنود الهی را شهید كردند. یحیای شهید شربت شهادت نوشید، امّا و هرگز شكست نخورد، چرا؟! چون آنچه را كه انبیا می ‌آورند، قابل اتیان مثل نیست؛ پس این دو خصیصه در معجزات انبیا هست: نه راه فكری دارد (یك) و نه می ‌توان مثل آن آورد، (دو) البته این دومی در اثر همان اوّلی است، چون راه فكری ندارد، كسی نمی ‌تواند مثل آن بیاورد. [1] . سوره انعام، آیه 124. [2] . سوره مجادله، آیه 21. [3] . سوره آل‌عمران، آیه 21. [4] . سوره غافر(مؤمن)، آیه 77. [5] . سوره مجادله، آیه 21. [6] . سوره آل‌عمران، آیه 21. 📚 سوره مبارکه بقره جلسه 65 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 درد فراق 🔸 علاقه امام به شاگردانشان شبیه یعقوب به یوسف (سلام الله علیهما) است. یك بیان نورانی قرآن كریم در جریان آن پدر و پسر نقل می‌ كند كه مشابه همان جریان را وجود مبارك امام صادق درباره شاگردانش دارد. آن بیان نوارنی كه خدای سبحان درباره علاقه یعقوب به یوسف دارد آن است كه در وجود مبارك یعقوب آن ‌قدر متأثّر شد كه شكوه‌ اش را به «الله» می‌ برد كه ﴿إِنَّما أَشْكُوا بَثِّی وَ حُزْنی‏ إِلَی اللَّهِ﴾،[1] همین شِكوه را وجود مبارك امام صادق دارد؛ وقتی شاگردانش را می‌ دید, به خدا عرض می ‌كرد: «أَشْكُو إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَحْدَتِی‏ وَ تَقَلْقُلِی‏ . . . فَلَیتَ هَذِهِ الطَّاغِیةَ أَذِنَ لِی فَأَتَّخِذَ قَصْراً فِی الطَّائِفِ فَسَكَنْتُهُ وَ أَسْكَنْتُكُمْ مَعِی»؛[2] ای كاش این نظام طاغوت منصور عباسی اجازه می ‌داد من مدرسه ‌ای می‌ ساختم و شما را هم در آن مدرسه جا می ‌دادم و این علوم را به شما منتقل می‌ كردم. این شكوه وجود مبارك امام صادق به ذات اقدس الهی شبیه همان حضرت یعقوب است. چرا وجود مبارك یعقوب به یوسف دل بسته بود؟ نه تنها برای اینكه فرزند او بود، برای اینكه او می‌ توانست بنشیند و خودش از این نعمت طَرْفی ببندد و مانند آن كه ﴿أَشْكُو بَثِّی وَ حُزْنی‏ إِلَی اللَّهِ﴾. ▫️ وجود مبارك امام صادق هم وقتی شاگردانش را می‌ دید «أَشْكُو إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَحْدَتِی‏ وَ تَقَلْقُلِی‏»؛ من دست‌ تنها و در خانه‌ام هستم، با این شاگردان متعدّدی كه حضرت تربیت كرد! این ‌طور نبود كه نظیر حوزه ‌های علمیه كنونی باشد كه صد نفر, دویست نفر, سیصد نفر كمتر و بیشتر پای منبر حضرت باشند؛ حضرت دو نفر, سه نفر, چهار نفر در طی این سالیان متمادی تربیت كرد که چهار هزار نفر شده است! 🔸 بنابراین شما الآن خدا را شاكر باشید، هستید! این عزیزان, این فرزندان, این دختران, این پسران اینها هم شاگردان امام صادق ‌اند و این معارف را از آن جا دارند یاد می ‌گیرند و این نظام را به بركت همین علوم می ‌شود حفظ كرد. هرگز امكانات رفاهی جامعه را متمدّن نمی ‌‌كند! این و لاغیر! در بیانات نورانی همان حضرت و ائمه دیگر هم هست که فرمود: «إِنَّكُمْ‏ لَنْ‏ تَسَعُوا النَّاسَ‏ بِأَمْوَالِكُمْ فَسَعُوهُمْ بِأَخْلَاقِكُم»؛[3] جامعه را با مال و اقتصاد نمی‌ شود اداره كرد! این بخش وسیعش در و و و است. جامعه ‌ای كه از نظر مال مرفّه است و از نظر اخلاق تهیدست است، دیگر متمدّن نیست! [1] . سوره یوسف، آیه86. [2] . الکافی(ط ـ الاسلامیه)، ج8، ص215. [3] . من لا یحضره الفقیه، ج4، ص394. 📚 دیدار دانشجویان با حضرت استاد تاریخ: 1394/05/17 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 خبر عظیم 🔸 فرمود: ﴿عَمَّ یتَساءَلُونَ﴾،[1] «تسائل» گاهی بین مؤمن و کافر است، گاهی بین مؤمنین است و گاهی بین کفار است؛ مسئله قیامت از مهم‏ترین مسائلی است که آن روز محل تسائل بود. آن روز سؤال محوری مسئله بود، گرچه همیشه مسئله معاد هست؛ اما بعضی قبول داشتند، بعضی نکول داشتند، آن کسانی که نکول داشتند بعضی ‎ها می‎ گفتند مستحیل است و بعضی‎ ها می‎گفتند مستبعد است؛ آنهایی که قبول داشتند در حد ضروری بودند، جسمانی بود، روحانی بود [و پرسش از] کیفیتش بود، پیرامون این موارد تسائل بود. 🔸 ابن اثیر، اینها سه برادر بودند و هر کدام یک کار علمی قابل توجهی کردند: یکی نهایه نوشت، یکی تاریخ نوشت و یکی هم العقد الفرید که کتاب ادبی است و در آن قصائص فراوانی را جمع کرد. ایشان نقل می‎ کند که لوح قبر بعضی از بزرگان اسلامی این جمله بود: ﴿قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظیم ٭ أَنْتُمْ عَنْهُ مُعْرِضُون‏﴾[2]‏ این حرف ‎ها را در اول سنگ قبر می ‎نوشتند، آن جا است! این دستور دینی که به ما دادند و در این تابلوها نوشته، این مدرسه است. ما وقتی وارد قبرستان شدیم فاتحه ‎ای می ‎خوانیم و عرض ادبی می‎ کنیم، این وظیفه ماست؛ اما یک سؤال و جوابی و یک گفتگویی هم داریم، در این تابلو یک سؤال و جوابی است: «یا أَهْلَ‏ لَا إِلَهَ‏ إِلَّا اللَّهُ‏ بِحَقِّ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ كَیفَ وَجَدْتُمْ قَوْلَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ‏»[3]؛ شما را به «لا اله الا الله» قسم بگویید که آن جا چه خبر است؟ پس معلوم می‎ شود که می ‎توان با آنها برقرار کرد. اگر ما با اموات رابطه برقرار نکنیم، فقط یک فاتحه بخوانیم و برگردیم، اینکه مدرسه نشد! اینکه مرحوم آقای (رضوان الله تعالی علیه) بارها و مدت ‎ها و ساعت ‎ها در وادی السلام می ‎رفت برای همین سؤال و جواب بود. این دستور دینی ما هست یا نیست؟ این ـ معاذ الله ـ لغو است؟ یا ما می‎ توانیم مدرسه داشته باشیم، با اینها حرف بزنیم و چیزی یاد بگیریم؟ کسی که فقط برای فاتحه خواندن به قبرستان می‎ رود خیلی با آنها فرقی ندارد، کسی که مدرسه می رود باید بالاخره چیزی یاد بگیرد! پس ما این طور می ‎توانیم باشیم. در بسیاری از بزرگان [نوشته شده است] ﴿قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظیم ٭ أَنْتُمْ عَنْهُ مُعْرِضُون‏﴾‏ این اول قبر نوشته می‎ شد، حالا القاب و اینها که مشکل را حل نمی ‎کند، ﴿عَمَّ یتَساءَلُونَ﴾؟ ﴿قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظیم ٭ أَنْتُمْ عَنْهُ مُعْرِضُون‏﴾‏ که در بخش‎ های دیگر است. ﴿الَّذی هُمْ فیهِ مُخْتَلِفُونَ﴾،[4]‏ اختلاف هم قرآن کریم در سُور دیگر نقل می ‎کند؛ بعضی گفتند مستحیل است ﴿إِذا مُزِّقْتُمْ كُلَّ مُمَزَّقٍ إِنَّكُمْ لَفی‏ خَلْقٍ جَدیدٍ﴾[5]‏ بعضی می‎ گفتند مستبعد است ﴿ذلِكَ رَجْعٌ بَعیدٌ﴾[6]‏ استبعاد کردند نه استحاله، بعضی جسمانی قبول کردند، بعضی روحانی قبول کردند. 🔸 اصلاً مسئله برای ما مطرح نیست! درسش مطرح نیست، بحثش مطرح نیست، کیفیت مُردن مطرح نیست، ما فقط در حد عادی فکر می ‎کنیم، این طور نیست! فرمود این مسئله خیلی مهم است! بعد برای اثبات مسئله فرمود عالم ریاضی است، عالم مثل حلقات ریاضی دقیق و منظم است، من این را بیخود خلق کردم که هر کسی بیاید بخورد و بمیرد و هر کاری می‎ خواهد بکند، یا حساب و کتابی هست؟ فرمود این آسمان منظم! این زمین منظم! این خواب منظم! خواب چه عظمتی است؟ ﴿النَّوْمَ سُباتاً﴾،[7]‏ بعد فرمود این خوابی که نعمت و برکت است باید مواظب باشید چشمتان را بگیرد، نه را!! [1]. سوره نبأ، آیه1. [2] . سوره ص، آیات 67 و 68. [3]. جامع الأخبار(للشعیری)، ص50؛ «عَنْ أَصْبَغَ بْنِ نُبَاتَةَ قَالَ‏ كُنْتُ مَعَ عَلِی بْنِ أَبِی طَالِبٍ عَلَیهِ السَّلَامْ فَمَرَّ بِالْمَقَابِرِ فَقَالَ عَلِی عَلَیهِ السَّلَامْ السَّلَام ُ عَلَی أَهْلِ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه‏...». [4] . سوره نبأ، آیه3. [5] . سوره سبأ، آیه7. [6] . سوره ق، آیه3. [7] . سوره فرقان، آیه47. 📚 سوره مبارکه نبأ ـ جلسه 1 تاریخ: 1398/08/18 🆔 @a_javadiamoli_esra
✅ به اطلاع کلیه طلاب و علاقه مندان به علم نجوم می رساند که اولین دوره آموزش مجازی نجوم توسط مدیریت آموزش مجازی موسسه آموزش عالی حوزوی اسرا-قم برگزار می گردد . مدرس : استاد حجت الاسلام و المسلمین زمانی قمشه ای مبحث : کتاب تحریر اقلیدوس زمان : هر هفته از شنبه تا سه شنبه ساعت 16 شرایط ثبت نام : پایان سطح دو حوزه و یا کارشناسی رشته های نجوم و ریاضی نحوه ثبت نام : ارسال نام و نام خانوادگی ، کدملی و شماره تماس به آی دی admin در لینک زیر @am7599 درگاه های اطلاع رسانی ایتا : https://eitaa.com/emesra_1tnojum تلگرام : http://t.me/emesra_1tnojum کلیه ی اطلاع رسانی های مربوط به این دوره از طریق این کانال انجام می شود . جهت اطلاعات بیشتر می توانید با شماره تلفن 02537189260 تماس بگیرید . 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 بهشت سازی 🔹 ایران را چه کسی فتح کرد؟! ایران که به دست حضرت امیر (سلام الله علیه) فتح نشد! پدران و اجداد ما به برکت همین سادات که آمدند و گفتند علی این است، زهرا این است، حسن این است، حسین (علیهم السلام) این است، ما این ذوات قدسی را شناختیم. سخن از صفویه نبود! صفویه را چه کسی تربیت کرد؟ صفویه را چه کسی شیعه کرد؟ صفویه را چه کسی آدم کرد؟ همین سادات بودند! اینها گفتند علی این است، زهرا این است، حسن این است، حسین (علیهم السلام) این است، گفتند و گفتند و گفتند، تا پدران ما فهمیدند و ما هم راه را تشخیص دادیم، وگرنه ما از چه راهی می ‌فهمیدیم؟ جریان که به ما نرسیده بود، جریان که به ما نرسیده بود، وجود مبارک امام رضا (علیه السلام) آمد، سادات آمدند، «بنی‎ الزّهرا» آمدند و معرّفی کردند، آن قدر گفتند تا پدران ما ـ الحمد لله ـ تربیت شدند و ما هم تربیت شدیم. ما شب و روز باید شاکر این امامزاده‌ ها باشیم، مبادا کسی خیال کند صفویه ما را تربیت کرد! ▫️ ایران به دست دیگری فتح شد، اما سادات آمدند کم‌ کم مسئله را حلّ کردند. پس می ‌شود کم‌ کم تِیم و عَدی را کنار زد و و را آورد. 🔹 بیان نورانی حضرت امیر در وصیت ‌نامه ‌اش چیست؟ حضرت در صدر وصیت ‌نامه فرمود: «أُوصِیكُمَا بِتَقْوَی اللَّهِ وَ أَلَّا تَبْغِیا الدُّنْیا وَ إِنْ بَغَتْكُمَا»، بعد می‌ فرماید: «وَ قُولَا بِالْحَقِ‏ وَ اعْمَلَا لِلْأَجْرِ وَ كُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً»، آن‌ گاه می ‌فرماید: «أُوصِیكُمَا وَ جَمِیعَ وَلَدِی [وُلدِی] وَ أَهْلِی وَ مَنْ بَلَغَهُ كِتَابِی»؛ الآن همه ما جزء هستیم، فرمود هر کس نامه من به دست او رسید، او وصی من است: «وَ مَنْ بَلَغَهُ كِتَابِی بِتَقْوَی اللَّهِ وَ نَظْمِ أَمْرِكُمْ وَ صَلَاحِ ذَاتِ بَینِكُمْ فَإِنِّی سَمِعْتُ جَدَّكُمَا صلی الله علیه و آله و سلّم یقُولُ صَلَاحُ ذَاتِ الْبَینِ أَفْضَلُ مِنْ عَامَّةِ الصَّلَاةِ وَ الصِّیامِ اللَّهَ اللَّهَ فِی الْأَیتَامِ فَلَا تُغِبُّوا أَفْوَاهَهُمْ» تا بخش‌ های پایانی که مربوط است به «وَ عَلَیكُمْ بِالتَّوَاصُلِ وَ التَّبَاذُلِ وَ إِیاكُمْ وَ التَّدَابُرَ وَ التَّقَاطُعَ»؛ نداشته باشید، نکنید و مانند آن، فرمود من شنیدم که «صَلاح ذاتُ البین» از غالب نماز و روزه بالاتر است! یک کشور و یک نظام را این حفظ می‌ کند، این وصیت حضرت امیر نسبت به همه ماست. ▫️ اگر قرآن است که به صورت حصر فرمود: ﴿إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ﴾[1] و اگر قرآن ناطق است که می ‌فرماید: «صَلَاحُ ذَاتِ الْبَینِ أَفْضَلُ مِنْ عَامَّةِ الصَّلَاةِ وَ الصِّیامِ»[2] و اگر آیه سوره «حشر» است که ما را به دعوت می ‌کند. اگر ملّتی متمدّن بود و فرهنگ آن بود، چنین ملّتی در بهشت دارد زندگی می ‌کند؛ یعنی نمونه ‌ای از بهشتِ اَبد را فعلاً دارد تجربه می ‌کند که فرمود: ﴿لاَ تَجْعَلْ فِی قُلُوبِنَا غِلّاً لِلَّذِینَ آمَنُوا﴾.[3] [1]. سوره حجرات، آیه10. [2]. نهج البلاغه، نامه47. [3]. سوره حشر، آیه10. 📚 سوره مبارکه حجرات ـ جلسه 13 تاریخ: 1395/08/05 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 روز بیست و سوم ماه 1442 🔸 مبانی حقوق بشر 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 مبانی حقوق بشر 🔸 كسانی كه [اعلامیه] [را] نوشتند، حالا یا حامی حقوق بشرند یا متولّی حقوق بشرند یا داعیه حقوق بشر دارند مانند سازمان ملل دستشان خالی است و حرف عالمانه ندارند؛ یعنی حرفی برای گفتن ندارند. الآن این موادّ حقوقی را مثلاً همه ما از حفظ‌ هستیم، این مواد را از چه چیزی می‌ گیرند؟ از چند مبنا می‌گیرند؛ مثل عدالت، مثل حریّت، مثل استقلال، مثل آزادی، مثل امانت مثل تعهد به عهد و امثال ذلك، اینها مبانی است كه این موادّ كه سازمان ملل و مانند آن تصویب كردند از این مبانی گرفته شده است، اما دستشان خالی می باشد! این مبانی را از چه چیزی می ‌گیرند؟ از عادات مردم، آداب مردم، فرهنگ مردم، سنن مردم و رسومات مردم كه هیچ اعتباری به آن نیست. چند اصل است كه مبنای حقوقی است؛ مثل عدالت، حریت، امانت و مانند آن که همه اینها مورد قبول است؛ موادّ حقوقی را باید از عدالت و استقلال و آزادی و امنیت و امانت و اینها بگیریم، اینها قبول است. 🔸 عدالت معنایش روشن است كه «وَضعُ كُلّ شَیءٍ فِی مَوضِعِه»،[1] این هم معنایش روشن است؛ از آن به بعد دست سازمان ملل خالی است! عدل «وَضعُ كُلّ شَیءٍ فِی مَوضِعِه»، خب جای اشیا كجاست؟ جای اشخاص كجاست؟ هیچ! دست آنها خالی است! خب آن كه اشیاء را آفرید باید بگوید جایش كجاست، آن كه اشخاص را آفرید باید بگوید جایش كجاست. شما می‌ خواهید جای زن را معین كنید، جای مرد را معین كنید، جای كودك را معین كنید، جای سالمند را معین كنید، جای آب را معین كنید، جای هوا را معین كنید، جای زمین را معین كنید، جای آسمان را معین كنید، چون همه اینها است. ما از عمق دریا تا اوج سپهر برنامه داریم، در دو طرف این الآن بشر ترمینال دارد؛ هم زیر دریا، هم كره مریخ! خب شما این موادّ حقوقی را از آن مبانی می‌ گیرید و می‌ گویید از عدل می‌ گیریم، از استقلال می‌ گیریم، از آزادی می ‌گیریم، از امنیت می‌ گیریم، از امانت و وفای به عهد می ‌گیریم، همه اینها درست است؛ اما تك تك اینها زیر سوال است، دست اینها خالی است! آنچه كه الآن سازمان ملل دارد عالمانه نیست، این [سازمان] مراجعه می ‌كند به فرهنگ مردم، به رسومات مردم، هر چه را اینها عدل می‌ دانند او هم مبنا قرار می‌ دهد، از این مبنا مادّه استنباط می‌ كند، اینكه عاملانه نشد! لذا می‌ بینید ظلم از آن در می‌ آید! آن كه مرفّه بی ‌درد است عدل را طوری معنا می ‌كند، آن كه پابرهنه دردمند است را طور دیگر معنا می ‌كند. بنابراین ممكن است انسان سی ـ چهل سال عمرش را هدر بدهد و حرفی برای گفتن نداشته باشد. پس تا نداشته باشیم دستمان خالی است. مبنا نخواهیم داشت، وقتی مبنا نداشتیم مواد هم نخواهیم داشت. [1]. ر.ک: نهج البلاغه، حکمت437؛ «الْعَدْلُ یضَعُ الْأُمُورَ مَوَاضِعَهَا». 📚 دیدار دبیر کمیسیون حقوق بشر اسلامی با حضرت استاد تاریخ: 1390/03/12 🆔 @a_javadiamoli_esra
🏴 پیام تسلیت آیت الله العظمی جوادی آملی در پی ارتحال آیت الله یزدی بسم الله الرحمن الرحيم أنا لله وأنا اليه راجعون ارتحال حضرت آية الله يزدى ضايعه ی سنگين است، اين سانحه را به حوزه علميه و علاقمندان آن راحل و بيت مكرم ايشان تسليت عرض نموده، علّو منزلت و غفران الهى مسئلت مى شود. جوادى آملى ١٣٩٩/٩/١٩ 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 روز بیست و چهارم ماه 1442 🔸 آخوند خراسانی 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 آخوند خراسانی 🔸 مرحوم آخوند خراسانی (رضوان الله علیه) كه حق عظیمی بر عهده حوزه‌ های علمی دارد، یك اشاره كوتاهی در این زمینه به عرضتان برسد، خدمت علمی كه آخوند خراسانی بعد از مرحوم شیخ انصاری كرد، این بود كه بزرگانی كه مطالب اصولی را ثبت می ‌كردند، یا به صورت تقریر بود یا اینکه به حاشیه نویسی اكتفا می ‌كردند؛ این بزرگوار مطالب اصول را از حاشیه به متن آورد، از تقریر به تدریس آورد، یك دوره قابل عرضه مطرح كرد. مستحضرید اگر كسی رسائل بخواند و مستقیماً به درس خارج برود بی صعوبت نیست، یك متن درسی بین رسائل و خارج مفقود بود كه عرضه كرد، نه تقریر قابل تدریس است و نه حاشیه پردازی، بلکه یك متن مدوّن جامع را باید به حوزه تقدیم كرد. چون تقریرنویسی مشكل حوزه را حل نمی‌ كند، باید یك كتاب تدوینی و قابل عرضه باشد و این كار را (رضوان الله علیه) در بخش پایانی عمر مبارك خود انجام دادند. 🔸 مطلب بعدی آن است كه هم شیخ مشایخ ما مرحوم آقای شیخ محمد حسین اصفهانی (رضوان الله علیه)، هم دو بزرگوار سیدنا الاستاد امام و سیدنا الاستاد علامه طباطبایی، اینها نقدهایی بر مرحوم آخوند دارند كه ایشان گاهی تكوین و تشریع را خلط كرد، حقیقت و اعتبار را خلط كرد؛ آیا این نقد درست است یا درست نیست؟ مرحوم اگر اصولی حرف می ‌زند، اصولی فكر می ‌كند! فرق آخوند با دیگران آن است كه دیگران اصولی حرف می ‌زنند و فقهی فكر می ‌كنند یا عقلی حرف می‌ زنند و نقلی فكر می ‌كنند. شما در جریان وجوب مقدمه می ‌بینید، بسیاری از كسانی كه در اصول قلم زدند می ‌گویند آیا مقدمه واجب، واجب است یا نه؟ تا آخر هم همین‌ طور بحث می ‌كنند، بعد به دنبال یك دلیل لفظی هستند كه ادله لفظی به «احدی الدلایل الثلاث»: مطابقة، تضمن و التزام وجوب مقدمه را ثابت كند، بعد بگوید ما نیافتیم. مرحوم می‌ گوید شما عقلی حرف می‌ زنید و نقلی فكر می ‌كنید، بحث در وجوب و مقدمه كه می ‌شود فقهی! اگر ما بحث كردیم كه آیا این كار واجب است یا نه؟ این می‌ شود فقه، اما اگر بحث كردیم كه آیا بین وجوب مقدمه و وجوب «ذی المقدمه» تلازم هست، هم می ‌شود عقلی، هم مسئله می ‌شود مسئله اصولی؛ صورت مسئله را شما درست طرح كنید! اگر اصولی حرف می ‌زنید اصولی فكر كنید، عقلی حرف می ‌زنید عقلی فكر بكنید، این كار آخوند خراسانی است. متن کامل: https://b2n.ir/935589 📚 سخنرانی در همایش بزرگداشت مرحوم آخوند خراسانی تاریخ: 1390/09/24 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 نفس واحد 🔸 فرمود: ﴿وَ لا تَلْمِزُوا أَنْفُسَكُمْ﴾؛[1] خودتان را کوچک نکنید، بد نگویید، چون شما به منزله یک نفس هستید، جامعه به منزله است؛ اگر بخواهید جامعه متّحدی داشته باشید، آن بیان نورانی پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) که در جریان فتح مکه فرمود مؤمنون «یدٌ واحدةً» هستند، اینها «عَلَی‏ مَنْ‏ سِوَاهُم‏»؛[2] نسبت به بیگانه یک دست هستند، این یک دست علیه بیگانه است. بنابراین هم هستند، هم هستند، هم هستند، هم یکدیگر هستند؛ تعبیرات گوناگونی که جاذبه دارد در این بخش‌ ها آمده است. 🔸 ﴿عَسی‏ أَنْ یكُنَّ خَیراً مِنْهُنَّ وَ لا تَلْمِزُوا أَنْفُسَكُمْ﴾؛ خودتان را تحقیر نکنید! کوچک نکنید! اوّلاً این به دو بیان است: یکی اینکه جامعه یک نَفْس است، دوم اینکه کسی که دهان باز کرد و دروغ می‌ گوید، یا بی ‌ادبی می‌ کند، یا فُحش می ‌دهد، اوّلین کاری که این شخص کرده است، خودش را پایین آورده است. این ﴿لا تَلْمِزُوا أَنْفُسَكُمْ﴾ می ‌تواند این قسمت را هم [در بر] بگیرد، چون اوّلین اهانت را انسان می‌ کند. قبلاً هم در ذیل آیه سوره مبارکه «اسراء» گذشت که انسان هر کاری که می ‌کند، این کار پیوند مستقیمی با خود صاحبِ کار دارد. این «لام»، «لام» اختصاص است، «لام» نفی نیست، ﴿إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ وَ إِنْ أَسَأْتُمْ فَلَها﴾،[3] این طور نیست که این «لام»، «لام» نفی باشد و دومی به قرینه مشاکله «لام» گفته شده باشد، وگرنه باید می‌ گفت: «و إن أسأتم فعلیها»! این طور نیست که برخی ‌ها خیال کردند. این «لام»، «لام» اختصاص است؛ یعنی عمل را رها نمی ‌کند، اگر کار بد کردید متعلق به خود شماست و اگر کار خوبی کردید متعلق به خود شماست. این بیان نورانی پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) مستفاد از همین دو آیه قرآن است که فرمود: «إِنَّ أَنْفُسَكُمْ مَرْهُونَةٌ بِأَعْمَالِكُمْ فَفُكُّوهَا بِاسْتِغْفَارِكُمْ».[4] [1]. سوره حجرات، آیه11. [2]. الکافی(ط ـ الإسلامیة)، ج1، ص403. [3]. سوره اسراء، آیه7. [4]. عیون أخبار الرضا(علیه السلام)، ج1، ص296. 📚 سوره مبارکه حجرات ـ جلسه 14 تاریخ: 1395/08/09 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 روز بیست و ششم ماه 1442 🔸 صاحبان خشيت 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 صاحبان خشیت 🔸 در سوره مباركه «فاطر» كه فرمود: ﴿إِنَّمَا یخْشَی اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ﴾، این ناظر به علمای فقه و اصول و امثال ذلك نیست؛ در اثر عموم یا اطلاقی كه این آیه دارد عالمان فقه و اصول را هم شامل می ‌شود، ولی اصلِ سیاق آیه درباره عالمانی است كه یا مهندسی كشاورزی دارند یا ستاره ‌شناس ‌اند یا سایر رشته ‌های تجربی را بلدند. در سوره «فاطر» آیه 27 و 28 این است: ﴿أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنزَلَ مِنَ السَّماءِ مَاءً فَأَخْرَجْنَا بِهِ ثَمَرَاتٍ مُخْتَلِفاً أَلْوَانُهَا وَمِنَ الْجِبَالِ جُدَدٌ بِیضٌ وَحُمْرٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوَانُهَا وَغَرَابِیبُ سُودٌ ٭ وَمِنَ النَّاسِ وَالدَّوَابِّ وَالْأَنْعَامِ مُخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ كَذلِكَ إِنَّمَا یخْشَی اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ﴾ كسانی كه جامعه‌ شناس ‌اند، كسانی كه معدن‌ شناس ‌اند، كسانی كه زمین ‌شناس ‌اند، كسانی كه مهندسین كشاورزی ‌اند، كسانی كه ستاره‌ شناس ‌اند، كسانی كه هواشناس ‌اند؛ یعنی همین علوم تجربی! ▫️ فرمود اینها هم كه از خدا می ‌ترسند، معلوم می ‌شود اینها جزء است! اگر در ذیل آیه نَفْر آمده بود ﴿إِنَّمَا یخْشَی اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ﴾ انسان خیال می ‌كرد كه این آیه مخصوص فقها و مفسّران و اصولیین و اینهاست، اما این آیه درباره مهندسان و منجّمان و ستاره ‌شناسان و اینها آمده، به اطلاقی كه دارد فقها و اصولیین را هم شامل می ‌شود. 🔸 این كه از دورترین نقطه غرب این نسیم حركت می ‌كند، بعد به صورت باد در می ‌آید، درجه ‌اش زیاد می ‌شود، ابر تولید می‌ شود، اینها نكاح می ‌كنند، هنگام بارداری خدا برای اینها رَحِم قرار می‌دهند كه ﴿فَتَرَی الْوَدْقَ یخْرُجُ مِنْ خِلاَلِهِ﴾[1] اینها شلنگی نبارند قطره قطره ببارند، اگر كسی اینها را خوب درك كند، شب و روز در پیشگاه حق است؛ این نظم دقیق تازه بشر پنج درصدش را فهمیده است! غرض این است كه ﴿إِنَّمَا یخْشَی اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ﴾ در كنار علوم مهندسی و كشاورزی و اینهاست. [1] . سوره نور، آیه 43؛ سوره روم، آیه 48. 📚 سوره مبارکه فاطر ـ جلسه 11 تاریخ: 1392/09/09 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا