eitaa logo
کانال رسمی وابسته به آیت الله العظمی جوادی آملی
10.9هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
1.6هزار ویدیو
24 فایل
مرجع رسمی اطلاع رسانی از آخرین اخبار مرتبط با آیت الله العظمی جوادی آملی و بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء esra.ir تلفن : 3ــ37782001 -025 فکس: 37765253 -025 ارتباط با ادمین کانال @bonyad_esra_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 لقای الهی 🔹 جریان لقای خدا كه است، عبارت از آن است كه انسان ضمن اینكه پرده ‌دار است و پرده ‌دری نمی‌كند، پشت پرده را ببیند. اگر معنای این است كه پرده‌ دری نكند و پرده ‌داری بكند لكن پشت پرده را هم ببیند، این نه بیراهه می‌رود و نه راه كسی را می ‌بندد، چون وقتی به لقای خدا بار یافت نه تنها می‌ داند كه خدا او را می ‌بیند، بلكه او هم خدای خود را با چشم جان مشاهده می ‌كند اولاً و می ‌بیند كه خدای سبحان او را می ‌نگرد ثانیاً و می ‌بیند كه خدای سبحان قادر مطلق است ثالثاً و می ‌بیند كه خدای سبحان می‌تواند در عین حال پرده ‌دری بكند و آبروی او را بریزد رابعاً و می ‌بیند كه در عین حال در تمام حالات خدا پرده ‌داری دارد و می‌ كند خامساً. به پیر میكده گفتم كه چیست راه نجات ٭٭٭ بخواست جام می و گفت راز پوشیدن[1] 🔹 معنای لقای خدا اختصاصی به بعد از مرگ ندارد. از ذات اقدس الهی امیر المؤمنین (سلام الله علیه) سؤال كردند كه چرا شما علاقه ‌مند لقای خدایید؟ این قدر که مشتاق دیدن خدا و لقای خدایید برای چیست؟ فرمود او بهترین را نسبت به من كرد، یقین می‌دانم وقتی به حضور او باریابم من را هم عزیز می ‌دارد. كاری از این بهتر نبود كه خدا نسبت به ما كرد و آن این است كه راه ملائكه را به ما نشان داد، دین ملائكه را برای ما انتخاب كرد، دین انبیا و مرسلین را برای ما انتخاب كرد. وقتی به حضرت عرض كردند «فَلِمَا ذَا أَحْبَبْتَ‏ لِقَاءَهُ قَالَ لَمَّا رَأَیتُهُ قَدِ اخْتَارَ لِی دِینَ مَلَائِكَتِهِ وَ رُسُلِهِ وَ أَنْبِیائِهِ عَلِمْتُ أَنَّ الَّذِی أَكْرَمَنِی بِهَذَا لَیسَ ینْسَانِی فَأَحْبَبْتُ لِقَاءَهُ»؛[2] [فرمود] وقتی من دیدیم خدای سبحان همان راهی كه برای جبرئیل و میكائیل و سایر ملائكه انتخاب كرده است كه معرفت او و محبت او و پیروی از او و عدم تخطی از دستور او، همان راه كه برای ملائكه انتخاب كرد برای من انتخاب كرد؛ همان راهی را كه برای آدم صفی و نوح نجیب و موسای كلیم و عیسای مسیح و سایر انبیا مخصوصاً وجود مبارك خاتم (علیهم آلاف التحیة و الثناء) انتخاب كرد، همان راه را برای من برگزید، می ‌دانم وقتی به حضور او بار یابم مرا محترم می ‌شمارد؛ لذا من اویم. چرا من مشتاق لقای او نباشم؟ من برای او كاری نكردم، او بهترین محبت را نسبت به من كرد، از این بهتر كه دیگر ممكن نبود! [1]. دیوان حافظ، غزل393. [2]. التوحید (للصدوق)، ص288. 📚 دیدار ـ جوانان مؤتلفه اسلامی با حضرت استاد تاریخ: 1385/12/17 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 فراموشی تعهّد 🔹 ﴿وَنَسُوا حَظّاً مِمَّا ذُكِّرُوا بِهِ﴾؛[1] نصیبی از آن چه که ما به آنها تذكّر دادیم را فراموش كردند، در تذكره و تعهّد ما را كردند. از ابن مسعود نقل شده است كه اگر عالمی معصیت كند، مقداری از علم از یاد او می ‌رود؛ به همین آیه هم استدلال كرد كه ﴿وَنَسُوا حَظّاً مِمَّا ذُكِّرُوا بِهِ﴾؛ اگر یك عالمی گرفتار معصیت بشود، گوشه‌ ای از از او گرفته می ‌شود.[2] ممكن است كه از لحاظ [امورات] دنیا آسیبی به او نرسد، امّا مقداری از علم از او گرفته می ‌شود. 🔹 در حدیثی كه مرحوم كلینی (رضوان الله علیه) از معصوم (سلام الله علیه) نقل كرده است، بین علم و عمل یك ارتباط وجودی برقرار است؛ حضرت فرمود: «الْعِلْمُ مَقْرُونٌ إِلَى الْعَمَلِ فَمَنْ عَلِمَ عَمِلَ وَ مَنْ عَمِلَ عَلِمَ وَ الْعِلْمُ‏ یهْتِفُ‏ بِالْعَمَلِ‏ فَإِنْ‏ أَجَابَهُ‏ وَ إِلَّا ارْتَحَلَ عَنْهُ»؛[3] علم با عمل یك هُتاف و ندایی با هم دارند، علم به عمل می‌ گوید که به دنبال من بیا! من تنها نمی ‌روم و تنها در این سفر حركت نمی‌ كنم، تو باید همراه من بیایی! اگر عمل به دنبال علم حركت كرد و جواب این هاتف غیبی را دارد، این علم می ماند «وَ إِلَّا ارْتَحَلَ» این علم هم می ‌رود، كم‌ كم انسان فراموش‌ كار می‌ شود و آنچه را كه در مدارس برای مدّتی آموخت همه از یادش می ‌رود؛ اول این علوم ادبی ـ حركت‌ ها و اعراب ‌ها ـ كم كم از یادش می ‌رود، بعد كم كم علوم اعتباری، بعد كم كم علوم فكری، بعد كم كم علوم اعتقادی، بعد می ‌شود یك عوام و می ‌میرد! عوام می ‌میرد نه یعنی ایمان عوام را هم به همراه ببرد، چون عوام هر چه داشت به همراه می ‌برد و این شخص هر چه داشت از دست داد و می ‌رود! به این علت است كه بدتر از او خواهد بود! 🔹 ابن مسعود به همین كریمه استدلال كرد فرمود عالمی اگر كند مقداری از علمش از یادش می‌ رود و این بیان با آن حدیث شریف كه مرحوم كلینی نقل كرده است مناسب است كه «وَ الْعِلْمُ‏ یهْتِفُ‏ بِالْعَمَلِ» علم هاتف است ندای غیبی دارد «فَإِنْ‏ أَجَابَهُ‏»؛ یعنی اگر عمل علم را اجابت كرد و به دنبال آن حركت كرد این علم می ‌ماند، «وَ إِلَّا ارْتَحَلَ عَنْهُ» این علم می‌ رود. [1]. سوره مائده، آیه13. [2]. الكشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج‏1، ص615؛ «قد ینسى المرء بعض‏ العلم‏ بالمعصیة و تلا هذه الآیة». [3]. الكافی (ط ـ الإسلامیة)، ج1، ص44. 📚 سوره مبارکه بقره ـ جلسه 81 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 روز بیست و یکم ماه 1442 🔹 دار القرار 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 دار القرار 🔹 ذات اقدس الهی درك ‌شدنی نیست فرمود: «لَمْ یُطْلِعِ الْعُقُولَ عَلَی تَحْدِیدِ صِفَتِهِ وَ لَمْ یَحْجُبْهَا عَنْ‏ وَاجِبِ‏ مَعْرِفَتِه‏»؛[1] فرمود هیچ عقلی به كُنه ذات اقدس الهی راه ندارد، اما آن مقداری كه شناخت خدا ممكن است آن راه باز است. ما با این بخش سوم با منطقة الفراغ با بخش سوم؛ یعنی فعل خدا, فیض خدا, وجه خدا, نور خدا كار داریم. فرمودند دائماً به یاد خدا باشید برای اینكه او است از یك طرف, دشمن هم است از طرف دیگر، او كه انسان را آرام نمی ‌گذارد! 🔹 مطلب بعدی آن است كه نام و ذكر خدا هر كدام از اینها طنابی است كه اگر انسان اینها را بگیرد از هر سقوطی نجات پیدا می‌ كند؛ ولی آن یاد و آن نامی كه انسان را به مقامی می‌ رساند و جزء می ‌كند تنها یاد مبدأ و توحید نیست. توحید به تنهایی مشكل ما را حل نمی ‌كند. بله خدا هست! آن چه که مشكل ما را حل می‌ كند این است كه خدا از ما می ‌خواهد، ما به حضور او می ‌رویم، ما از آن طرف نیامدیم كه در گودال فرو برویم، ما را آوردند كه ببرند! نه اینكه آوردند كه این‌جا بگذارند یا در گودال بگذارند، این‌طور نیست. 🔹 فرمود من به یك عده جایزه دادم! به ابراهیم جایزه دادم, به اسحاق جایزه دادم, به یعقوب جایزه دادم, جایزه من به آنها این است كه آنها جزء من هستند, چرا؟ ﴿إِنَّا أَخْلَصْناهُمْ﴾،[2] ما شدیم مخلِص و آنها شدند مخلَص؛ وقتی كسی باشد دیگر از گزند وسوسه مصون است ﴿إِلاَّ عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصینَ﴾ آنها كه «استخلصهم الله لنفسه» اگر عده ‌ای مخلَص ‌اند كه فوق مخلِصین ‌اند, اگر عده ‌ای به جایی رسیدند كه شیطان با همه عداوت و دشمنی گفت من نسبت به اینها توان ندارم ﴿إِلاَّ عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصینَ﴾. تصریح قرآن كریم درباره انبیای خاص این است كه اینها جزء بندگان مخلَص من هستند. چرا ﴿إِنَّا أَخْلَصْناهُمْ﴾؟ ﴿بِخالِصَةٍ ذِكْرَی الدَّارِ﴾[3] فرمود ما مخلِص هستیم اینها مخلَص ‌اند اینها را خاص برای خودمان گرفتیم سؤال, چرا؟ برای اینكه اینها خالص ‌اند! خلوصشان در چیست؟ این است كه اینها همیشه به فكر خانه ‌شان هستند، دار یعنی خانه, اینها به فكر خانه‌ اند نه مسافرخانه! به فكر خانه ‌اند نه به فكر راه! خانه انسان جایی است كه انسان كه به آن‌جا رفت می ‌آرمد. از قیامت به عنوان یاد می‌شود این‌جا است! فرمود: «خُذُوا مِن مَفَرِّكُم لِمَقَرِّكُم»[4] خانه آدم جایی است كه آدم به آن‌جا رفت می‌آرمد! پس معلوم می ‌شود ما خانه ‌ای داریم كه آن را باید آباد كنیم ﴿إِنَّا أَخْلَصْناهُمْ﴾ لِمَ؟ ﴿بِخالِصَةٍ﴾ لِمَ؟ ﴿ذِكْرَی الدَّارِ﴾. [1] . نهج البلاغه(للصبحی صالح)، خطبه49. [2] . سوره حجر، آیه40؛ سوره ص، آیه83. [3] . سوره ص، آیه46. [4] . نهج البلاغه(للصبحی صالح)، خطبه203. 📚 درس اخلاق تاریخ: 1393/05/16 🆔 @a_javadiamoli_esra
15-10-1399.pdf
145.2K
💠 یادداشت استاد دکتر به مطالب اخیر منتشر شده از دکتر عبدالکریم سروش. 🆔 @m_vaezjavadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 مصونیت 🔹 فرمود: ﴿إِنَّ الَّذِینَ یؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ﴾[1] ایذای خدا به اوست، احكام اوست، شریعت اوست و مانند آن، ایذای رسول خدا هم به اطاعت نكردن دستورات اوست و هم به بدرفتاری به پیشگاه آن حضرت و گرامی نداشتن آن حضرت و توهین به آن حضرت که فرض دارد؛ فرمود اینها از رحمت خدا در دنیا و آخرت دورند و ذات اقدس الهی برای آنها آماده كرده است. یك وقت است می ‌گوییم رحمت به آنها نمی ‌رسد، خب این فقدان كمال است، یك وقت می‌گوییم گذشته از اینكه از رحمت دورند، به عذاب هم نزدیك ‌اند؛ لذا این دو جمله كاملاً از هم جدا و جداگانه ذكر شد، این درباره ایذای خدا و ایذای پیامبر یعنی احكام خدا و مسئله رسالت. 🔹 به همین مناسبت كه مسئله ایذاء مطرح است فرمود: ﴿یا أَیهَا الْنَّبِی﴾ به همسرانت، به دخترانت، به زن‌های با ایمان بگو كه و را حفظ بكنند، برای اینكه درست است كه دیگران حقّ ایذاء ندارند، ولی ما هم موظفیم طرزی زندگی كنیم كه مورد اذیت قرار نگیریم! به عرضتان رسید كه اوباش اول یك اصطلاح حدیثی بود، بعد وارد مسئله كلام شد، بعد وارد مسائل سیاسی و اجتماعی شد. می ‌گوییم اراذل و اوباش، این اوباش جمع وَبْش یا وَبَش است آن چرك روی ناخن و سفیدی روی ناخن را می‌ گویند وَبْش، اوباش یعنی چرك‌ های روی ناخن در احادیث دارد كه اوباش فلان‌اند[2] این مرحله دوم، از مرحله كلام به مرحله مسائل سیاسی و اجتماعی رسیده كه می ‌گویند اراذل و اوباش جمع شدند این كار را كردند، فرمودند این اوباش ممكن است كه جلوی زن‌ هایی كه حجابشان را حفظ نكردند بگیرند و باعث اذیت و آزار آنها بشوند، برای اینكه زن ‌های عفیف مورد اذیت و آزار اینها قرار نگیرند و به اصطلاح پیدا كنند اینها حجابشان را حفظ كنند فرمود: ﴿قُلْ لِأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ﴾ اینها ﴿یدْنِینَ عَلَیهِنَّ مِن جَلاَبِیبِهِنَّ﴾[3] جِلباب حالا یا چادر است یا آن پوشش بزرگ كه فرمود اینها قدری بیشتر و بزرگ‌ تر این جِلباب را بگیرند سر را بپوشاند، «جَید» گردن را بپوشاند، «جَیب» گریبان را بپوشاند تا شناخته نشوند؛ یعنی كسی نتواند اینها را ببیند، همین علامت عفّت اینهاست، همین علامت حجاب اینهاست، همین باعث می‌شود كه اوباش به دنبال اینها راه نیفتند. 🔹 قرآن هم دستورات دارد، هم دستورات دارد و هم دستورات دارد. اگر فرمود: ﴿یعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَ الْحِكْمَةَ﴾ مشخص است، اگر فرمود: ﴿یزَكِّیهِمْ﴾[4] هم مشخص است. مسئله تعلیم كه حكم فقهی را بیان می‌كند در صدر این آیه هست. در سوره مباركه «مؤمنون» گذشت كه فرمود هم زن‌ ها جلوی چشمشان را بگیرند هم مردها جلوی چشمشان را بگیرند; آیه سوره مباركه «نور» این بود ﴿قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَیحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِكَ أَزْكَی لَهُمْ﴾،[5] اگر فرمود ﴿یزَكِّیهِمْ﴾ راه تزكیه همین است! یك وقت فرمود نگاه به نامحرم حرام است این می‌ شود ﴿یعَلِّمُهُم﴾، گاهی می‌فرماید خودتان را تطهیر كنید طاهر كنید این می‌ شود ﴿أَزْكَی لَهُمْ﴾. [1]. سوره احزاب، آیه57. [2]. دلائل الامامة، ص253; الغارات، ج2، ص273. [3]. سوره احزاب، آیه59. [4]. سوره بقره، آیه129. [5]. سوره نور، آیه30. 📚 سوره مبارکه احزاب ـ جلسه 26 تاریخ: 1392/02/29 🆔 @a_javadiamoli_esra