سجاده گشودم که بخوانم غزلم‌ را... سمتی که توئی عقربه‌ی قبله نما رفت #شعر #خلوت •✾•❀﴾@aavaregi﴿❀•✾•

رنج عشق‌های كوچک را فقط با عشق‌های بزرگ یعنی عشق به خدا می‌توان سبک كرد. 🌱علی صفائی‌حائری، صراط #حکیمانه #نغز •✾•❀﴾@aavaregi﴿❀•✾•

بَسَم از هوا گرفتن که پری نَمانْد و بالی به کجا رَوَم ز دستت؟ که نمی‌دهی مَجالی همه عمر در فراقت بگذشت و سهل باشد اگر احتمال دارد به قیامت اتّصالی! چه خوش است در فراقی همهْ عمر صبر کردن به امید آنکه روزی به کف اوفتد وصالی به تو حاصلی ندارد غَمِ روزگار گفتن که شبی نَخُفته باشی به درازنای سالی غَمِ حال دردمندان نه عجب گَرَت نباشد که چنین نرفته باشد همهْ عمر بر تو حالی سخنی بگوی با من که چُنان اسیرِ عشقم که به خویشتن ندارم ز وجودت اشتغالی دگر آفتاب رویت مَنِمای آسمان را که قَمَر ز شرمساری بِشِکست چون هلالی تو هم این مگوی سعدی که نظر گناه باشد! گُنَه است برگرفتن نظر از چُنین جمالی 🌱سعدی #شعر •✾•❀﴾@aavaregi﴿❀•✾•

هیچی، همین... #حضرت_عشق •✾•❀﴾@aavaregi﴿❀•✾•

و لَیسَ الَّذِی یَجرِی مِنَ العَینِ ماءُها و لکِنَّها نَفسٌ تَذُوبُ فَتَقطُرُ... آنچه که از چشمان جاری می‌شود، اشک نیست! بلکه روحی است که ذره ذره ذوب می‌شود و می‌چکد... #شعر #عربیات •✾•❀﴾@aavaregi﴿❀•✾•

آن را که غمی چون غم من نیست چه داند، کز شوق توام، دیده چه شب می‌گذراند؟ 🌱سعدی #شعر •✾•❀﴾@aavaregi﴿❀•✾•

من که حیران تو حیران توام می‌دانم نه فقط من که در این دایره سرگردانم کعبه افتاده به پایت سر راهت سرمست... پیرهن چاک و غزل خوان و صراحی در دست راز خلقت همه پنهان شده در عین علیست کهکشان‌ها، نخی از وصله‌ی نعلین علیست! 🌱سیدحمیدرضا برقعی #شعر #علویات •✾•❀﴾@aavaregi﴿❀•✾•

وَاللَه ما طَلَعَت شَمسٌ وَلا غَرُبَت إِلّا وَحُبُّكَ مَقرونٌ بِأَنفاسي وَلا جَلستُ إِلى قَومٍ أُحَدِّثُهُم إِلّا وَأَنتَ حَديثي بَينَ جُلّاسي وَلا ذَكَرتُكَ مَحزوناً وَلا فَرِحاً إِلّا وَأَنت بِقَلبي بَينَ وِسواسي وَلا هَمَمتُ بِشُربِ الماءِ مِن عَطَشٍ إِلّا رَأَيتُ خَيالاً مِنكَ في الكَأسِ وَلَو قَدَرتُ عَلى الإِتيانِ جِئتُكُم سَعياً عَلى الوَجهِ أَو مَشياً عَلى الرَأسِ وَيا فَتى الحَيِّ إِن غَنّيتَ لي طَرَباً فَغَنّنّي واسِفاً مِن قَلبِكَ القاسي مالي وَ لَلناسِ كَم يَلحونَني سَفَهاً ديني لِنَفسي وَ دينُ الناسِ لِلناسِ 🌱 الحلّاج #عربیات #شعر •✾•❀﴾@aavaregi﴿❀•✾•

‌ ترجمه اشعار (هوش مصنوعی): سوگند به خدا، خورشید هرگز برنیامد و فرو نرفت، مگر آنکه عشق تو با هر نفسم همراه بود. هیچ‌گاه در جمعی ننشستم و با آنان سخن نگفتم، جز آنکه تو محور گفتارم در میان هم‌نشینانم بودی. چه در غم و چه در شادی، هرگاه از تو یاد کردم، تو در اعماق قلبم حضور داشتی و افکارم را تسخیر کرده بودی. هرگز از شدت تشنگی به نوشیدن آب روی نیاوردم، جز آنکه سایه‌ای از تو را در جام پیش رویم دیدم. اگر توان آمدن به سوی تو را داشتم، بر روی زمین خزیده یا بر سر خود راه می‌پیمودم تا به تو برسم. ای هم‌قبیله، اگر برایم آوازی سر می‌دهی، آن را با حسرتی برخاسته از دل سختت بخوان. مرا با دیگران چه کار؟ این همه ملامت و نکوهش چرا؟ دین من برای خودم است و دین مردم برای خودشان. •✾•❀﴾@aavaregi﴿❀•✾•

وقتِ بدحالی ما فاصله را حفظ بکن تا نگیرد به پَرَت آتشِ دلتنگیِ ما...! 🌱احسان دهقانی #شعر •✾•❀﴾@aavaregi﴿❀•✾•

‌ با فاصله‌ای امن که آسیب نبینی بنشین و فقط شاهد ویرانی من باش 🌱 سید تقی سیدی #شعر •✾•❀﴾@aavaregi﴿❀•✾•

💠سوره‌ مبارکه نوح 🌱قرائت أحمد الخضر #طنین‌قرآن •✾•❀﴾@aavaregi﴿❀•✾•