✨بِسمِ رَبِّ الشُّهَداء وَ الصِّدیقین✨
#شهید_محمد_تقی_نجیبی
__ متولد : ۱۳۴۵/۳/۱ آبادان
__ شهادت : ۱۳۶۲/۹/۱۳ منطقه آبادان
🌱 سیزدهم آذر ۱۳۶۲ مصادف با ۲۸ صفر بود بعد از یک هفته بین بچه ها پخش شده بود که قراره امروز #کباب بدهند.
🌱 آنروز من و خانم محبوبی زاده باهم شیفت بودیم ، کارگرها #غذا رو آوردن ، خانم محبوبی زاده غذای دونفرمون رو گرفت و گفت : انگار راست میگفتند غذا کباب است .
میخواستم غذا بخورم که صدای #اذان در فضای بیمارستان پیچید ، به خانم محبوبی زاده گفتم : بهتره اول نمازمونو بخونیم
🌱 اول من رفتم وضو بگیرم یکدفعه صدای برانکارد آمد ، دیدم یک #مجروح آوردند ، بلافاصله با خانم محبوبی زاده او را به #اورژانس بردیم از ناحیه سر مجروح شده بود ، بنظرم ۱۹ یا ۲۰ ساله بود
قدش بلند بود و با اینکه بدجور زخمی شده بود هیچ آه و ناله ای نمیکرد ، فشار خون و ضربانشو چک کردم خیلی آرام گفت : « #خواهر_خیلی_تشنمه »
🌱 دیگه طاقت نیوردم ، یک گاز را خیس کردم به لبانش کشیدم بعد خیلی شمرده #اشهد خود را خواند ، با چهره جا افتاده گفت : « اگه #مادرم اومد بگو حلالم کنه »
گفتم : ان شاالله خودت که مادرتو دیدی بهش بگو حلالت کنه
گفت: نه فکرنکنم مادرمو ببینم
چشماش باز و بسته میشد لبانش خشک شده بود
گفت : « من شنیدم هرکس قبل از مردنش یه آبی بهش میدن »
🌱 تمام بدنم گر گرفته بود ، دلم میخواست برم یجای خلوت گریه کنم
🌱 پسر با ابهت و معقولی بود
گفتم : ان شاالله عمرت به دنیا باقی باشه
گفت : « بخدا خیلی تشنمه »
🌱 به پروندش نگاه کردم اسمش #محمد_تقی_نجیبی ، باورم نمیشد هنوز ۱۷سالش تموم نشده ولی قد و قواره و حرفها و حرکاتش چیز دیگری می گفت .
🔸راوی : خانم سکینه محمدی / پرستار
🔸منبع : #کتاب یک دسته گل برای تو
🔹محل مزار : گلزار شهدای آبادان
___ قطعه ۱۰ / شماره ۸۵
#صلوات هدیه به ساحت مقدس امام زمان و شادی روح پاک شهید نجیبی
◗گلزار غریب🌷◖
@guolzargharib [🕊]