eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
95 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
الــســلام ای دســتــگـیــر عــــالَـمِـیـن ای بـه اربــابِ دو نــورِ عــیــن روزِ مَحشر چشمِ من بَر دَست توست اِشــفَــعــی لـی فـاطـمه بنـتُ الحُسین
آبادی شعر 🇵🇸
بازم به وعر گفتنون ادامه بدید
خواستارت شده ام بهر کدام آمده اند دیگران با چه دلیلی به کلام آمده اند من که شاعر نشدم تا همه عشقم تو شدی شاعران با غزل نیمه تمام آمده اند دل به دریا زدنم با جگری شیر بشد وال ها سوی سواحل که مدام آمده اند.... قلبِ نازت متعلق به من است و بتپد با حلالی که تو هستی به حرام آمده اند بندِ سربازِ نگاهم به نگهبانِ دلت از همین رو پسرانی به نظام آمده اند
ندیده بودمت ولی چقدر آشنایمی چرا به محض دیدنم دو چشم خویش بسته ای چقدر میشناسی ام،چقدر دوست دارمت هنوز من نبوده ام که در دلم نشسته ای
کاش آن دفعه ی آخر که حرم را دیدم برنمی گشتم و در صحن تو جان می دادم …
چشم‌ پوشاندی و با جهل ملامت کردند تا دلت سوخت،دعای تو اجابت کردند شیر مردی و به تن غیرت شیران داری روبهان در شب غم با تو اصابت کردند دیده واکن که ببینی به طواف آمده اند فوج فوجِ شهدایی که سلامت کردند به تنت تیغ خریدی که زنی تن ندهد بعد آن تیغ،،همه شهد به کامت کردند خاک،،هرگز سند مردن یک قمری نیست نغمه ای هست که صد کوچه به نامت کردند تو خودت سمبل غیرت نشدی،،الداغی زینب و فاطمه مأمور حجابت کردند م.ح.اقبالی(طوفان) تقدیم به روح پاک شهید غیرت 🌹🌹حمیدرضا الداغی🌹🌹
بسم الله الرحمن الرحیم وطن بلبل شوقم و باغ‌وچمنم کرب و بلاست بی‌سبب نیست که ورد دهنم کرب و بلاست کفتر جلدم و هرآینه برمی‌گردم آخرین مقصد هر پرزدنم کرب و بلاست غیر لیلا سخنی ورد لب مجنون نیست من که مجنون حسینم سخنم کرب و بلاست شعر گفتم به امیدی که بخوانم آن‌جا شاعری ساده‌ام و انجمنم کرب و بلاست دوستش دارم و حب‌ّالوطن از ایمان است گرچه ایرانی‌ام، اما وطنم کرب و بلاست زائر عرش خداوند شود زائر او پس در این راه بهشت عدنم کرب و بلاست حال من حال حبیب و تو حبیبم شده‌ای شوق من شوق اویس و قرنم کرب و بلاست اربعین قسمت اگر شد که زیارت بروم شاهد ناله‌ی "یابن‌الحسنم" کرب و بلاست
تا کی به تو از دور سَـــلامی برسانم جان ْ‌بی ‌تو به ‌لَب آمده، ای پاره‌ی جانم
از عمق وجود بی‌قرارت هستیم وقتی که بیایی همه یارت هستیم ما مردم کوفه نیستیم آقا جان تا لحظه‌ی مرگ در کنارت هستیم اللهم عجل لولیک الفرج
شاعر نشدم از این و آن بنویسم از قیمت آب و نرخ نان بنویسم شاعر شده‌ام که هر زمان شعر آمد از حضرت صاحب الزّمان بنویسم اللهم عجل لولیک الفرج
می‌وزی همچون نسیمی در رواق چشم من ای نسیم صبحگاهم صبح زیبایت بخیر
هر صبح، با طلوع تو بیدار می‌شوم رمز طلسم بسته چشمان من تویی