ﺣﮑﻢ ﺗﯿﺮ ﻣﮋﻩ ﺍﺕ ﻗﺘﻞ ﻣﺮﺍ ﻭﺍﺟﺐ ﮐﺮﺩ
ﺑﯽ ﺟﻬﺖ"ﺟﺮﻡ ﻭ ﺟﺰﺍ"،" ﻓﻘﻪ ﻭ ﻣﺒﺎﻧﯽ"ﺧﻮﺍﻧﺪﻡ
#ستار_مشایخی
@abadiyesher
چشمی گشا ای نورِجان کاین شبسرا روشن شود
لبغنچه را گلبوته کن ویرانهها گلشن شود
فرمان بده تابان شوم خورشید را سلطان شوم
یا دررکابت جان شوم یا جان ز من بی من شود
شیرین کنم تا کام ِتو ریزم خدا در جام ِتو
تا پای تو تن بوس ِما ازشانه تا دامن شود
از بام ِاین دل پر مزن بی دل کجا یابی وطن
جز باغ ودشت قلب ِمن هرجا مگر میهن شود
زاری کنید ای عاشقان دارید اگر عشقی چنان
کز اشک ِچشم ِجانتان آلاله آبستن شود
من مشعلی بر پا کنم شب دل به راهت جا کنم
جان همچو سفره وا کنم تا چشم ِ تو رهزن شود
لب ترکنی نفرین کنم در گوش ِزُهد و دین زنم
تا عشق تو چون آتش و ایمان چنان خرمن شود
ساقی ندارم این زمان میلی به جام ِ ارغوان
بی مِی چنان سوزم که جان اندازه ِارزن شود
آذر بیا دیوانه شو بر یاد ِگل پروانه شو
زین یاد پرپر زن بسی تا موسم ِرُستن شود
#مسعود_آذر
@abadiyesher
♥️چو ایران نباشدتن من مباد
🌹یکم بهمن ماه سالروز تولد شاعر حکیم ابوالقاسم فردوسی گرامی باد
@abadiyesher
آخرین مرحلهی عشق همین یک سخن است:
بگذارید خدا کار خودش را بکند...
#محسن_امیدمعظمی
@abadiyesher
دیدی آن را که تو خواندی به جهان یارترین ؟
سینه را ساختی از عشقش سرشارترین
آنکه می گفت ؛ منم بهر تو غمخوارترین !
چه دل آزارترین شد چه دل آزارترین ...
#فریدون_مشیری
@abadiyesher
چشیدم من هوای سرد و گرم شهر را اما
هوای با تو بودن میکند توفیر با اینها
#ابراهیم_زمانی
@abadiyesher
ناله را هرچند می خواهم که پنهانی کشم
سینه می گوید که من تنگ آمدم، فریاد کن
#امیرخسرو_دهلوی
@abadiyesher
مثل بیماری که بالاجبار خوابش میبرد
مرد اگر عاشق شود دشوار خوابش میبرد
میشمارد لحظه ها را ؛ گاه اما جای او
ساعت دیواری از تکرار خوابش میبرد
در میان بسترش تا صبح می پیچد به خویش
عاقبت از خستگی ناچار خوابش میبرد
جنگ اگر فرسایشی گردد نگهبانان که هیچ
در دژ فرماندهی سردار خوابش میبرد
بی گمان در خواب مستی رازهایی خفته است
مست هم در قصر و هم در غار خوابش میبرد
تو شبیه کودکی هستی که در هنگام خواب
پیش چشم مردم بیدار خوابش میبرد
در کنارت تازه فهمیدم چرا درنیمه شب
رهروی در جادهی هموار خوابش میبرد
سر به دامان تو مثل دائم الخمری که شب
سر به روی پیشخوان بار خوابش میبرد
یا شبیه مرد افیونی به خواب نشئگی
لای انگشتان او سیگار خوابش میبرد
من در آغوش تو ؛ گویی در کنار مادرش
کودکی با گونه ی تبدار خوابش میبرد
"دوستت دارم" که آمد بر زبان خوابم گرفت
متهم اغلب پس از اقرار خوابش میبرد
صبح از بالین اگر سر بر ندارد بهتر است
عاشقی که در شب دیدار خوابش میبرد
#اکبر_عظیمیمهر
@abadiyesher
آبادی شعر 🇵🇸
آمدمت که بنگرم، گریه نمیهد امان #هوشنگ_ابتهاج @abadiyesher
اینجوری عاشقی کنید ☺️👌