eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
2.5هزار ویدیو
105 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
آخرین قراری که با هم گذاشتیم این بود: دیگر سر راه هم "سبز" نشویم دیروز زیر باران اتفاقی به هم برخوردیم سبزتر از همیشه دیدمت اما من همچنان پای قولم هستم چرا که بعد از رفتنت خشکیدم 🆔@abadiyesher
بی تو من با همه‌ی فاصله‌ها درگیرم بیش از این دیر کنی از غم تو می‌میرم این دل سر به هوا کی به هوایت پر زد؟ کی به سحر نگهت کرده ای تو تسخیرم؟ همه ی قافیه ها، واژه به واژه خاتون انحصار تو شدند، نام تو شد تحریرم غم هجر تو اگر هست چه باید بکنم؟ گله ای نیست که شد بسته به تو تقدیرم خواب تو دیدم و سیرین سبب خیر شده است گفته این بار می‌آیی و تویی تعبیرم 🆔@abadiyesher
می‌توانم تمام قوانین طبیعت را به چالش بکشم وقتی مرکز ثقل دنیایم در وجود توست 🆔@abadiyesher
تنهایی شبیه بهمن است وقتی که می آید گریزی از آن نیست مگر به جان‌پناه آغوش تو @abadiyesher
مرا فقط تو توانی که بهترین باشی و در میان دلم عشق آتشین باشی پلنگی ام که به رغبت به دام می‌افتد اگر که تو صیادِ در کمین باشی سبب ز خلفت تو از ازل این بود که همسفر من در این زمین باشی همین که تو هستی کنار من کافی است چگونه از تو بخواهم که بیش از این باشی؟ گرفتگی‌ات موجب نماز آیات است نبینمت که چنین ماه من، غمین باشی خدا درون دو چشمت قیامتی جا داد که تو پیامِ معادی به کافرین باشی شبیه تو حتی، کسی نخواهم یافت مرا فقط تو توانی که بهترین باشی @abadiyesher
برای انتهای من، بدایه ای دوباره باش برای زخم کهنه‌ام، کمی به فکر چاره باش نهال من شکسته شد، امید یک جوانه نیست در اوج نا امیدی‌ام، شکوفه‌ی بهاره باش به یک نگاه روشنت، به آتشم کشیده‌ای گدازه ی علاقه را، به چشم خود نظاره باش کنون که قحطی سخن، وَ حرف عاشقانه است درون شعر شاعران، به جای استعاره باش در این قرون بی کسی، که زندگی جهنم است بمان و عاشقی کن و، زبانزدی هزاره باش تو تار و پود قلب من، "نهاد" من وجود توست برای حال بهترم، بمان و یک "گزاره" باش در انتهای جاده‌ام، در انتهای زندگی برای انتهای من، بدایه‌ای دوباره باش 🆔@abadiyesher
شبی که با تو گذشتم از دیار عشق شدم اسیر و گرفتار، در حصار عشق پلنگ قله های بلند غرور من بودم که با ماه رخت گشتم شکار عشق خمار قهوه‌ی چشمت، خمار چشمی که مخدری هستند از عیار عشق صدای غم شکن و خنده ات سبب شده است به گردش دنیا بر مدار عشق تمام ثانیه ها را ورق ورق بانو نوشته ام بشوند یادگار عشق بیا دعا بکنیم تا گره بخورند قسم به نام مدبری‌اش، اللیل و النهار عشق 🆔@abadiyesher
یک مکث، یک درنگ، جهانی که ایستاد ساعت جلو نرفت، زمانی که ایستاد یک صندلی که جیغ کشید و عقب نشست یک زن بلند شد، چمدانی که ایستاد یک مردِ بغض کرده به سختی نفس کشید- -با اضطراب، با نگرانی که ایستاد گفت: از مَ... من نَ... نباید جدا شوی! مردی فرونشست -زبانی که ایستاد- ناگفته ماند حرف نگاهی که اشک شد در خود فروشکست همانی که ایستاد زن رفته بود و سایه‌ی مردی معلق است در بهتِ کافه، در جریانی که ایستاد در انجمادِ یک شبِ برفی به خواب رفت دستی که سرد شد، ضربانی که ایستاد... @abadiyesher
دل من تنگ تو شد، کاش که پیدا بشوی که بیایی و در این تنگیِ دل جا بشوی تو فقط آمده بودی که دل از من ببری؟ بروی، دور شوی، قصه و رویا بشوی؟ انقلابی شده در سینه‌ی من، فتنه‌ی توست سبزیِ چشم تو باعث شده رسوا بشوی من پس‌انداز دلم را به تو دادم که تو هم بیمه‌ی عمر دلم روز مبادا بشوی غرق عشق تو شدم، بلکه تو شاید روزی دل به دریا بزنی، عازم دریا بشوی حیف ما نیست که یک زوج موفق نشویم؟ حیف از این نیست که تو این همه تنها بشوی؟ نم باران، لب دریا، غم تو، تنگ غروب دل من تنگ تو شد، کاش که پیدا بشوی @abadiyesher
ما پاسخی به زخمِ زبان‌ها نمی‌دهیم ما را خدا برای سکوت آفریده است ... @abadiyesher
دل من تنگ تو شد، کاش که پیدا بشوی که بیایی و در این تنگیِ دل جا بشوی تو فقط آمده بودی که دل از من ببری؟ بروی، دور شوی، قصه و رویا بشوی؟ انقلابی شده در سینه ی من، فتنه ی توست سبزیِ چشم تو باعث شده رسوا بشوی من پس انداز دلم را به تو دادم که تو هم بیمه ی عمر دلم روز مبادا بشوی غرق عشق تو شدم، بلکه تو شاید روزی دل به دریا بزنی، عازم دریا بشوی حیف ما نیست که یک زوج موفق نشویم؟ حیف از این نیست که تو این همه تنها بشوی؟ نم باران، لب دریا، غم تو، تنگ غروب دل من تنگ تو شد، کاش که پیدا بشوی @abadiyesher
دل من تنگ تو شد، کاش که پیدا بشوی که بیایی و در این تنگیِ دل جا بشوی تو فقط آمده بودی که دل از من ببری؟ بروی، دور شوی، قصه و رویا بشوی؟ انقلابی شده در سینه ی من، فتنه ی توست سبزیِ چشم تو باعث شده رسوا بشوی من پس انداز دلم را به تو دادم که تو هم بیمه ی عمر دلم روز مبادا بشوی غرق عشق تو شدم، بلکه تو شاید روزی دل به دریا بزنی، عازم دریا بشوی نم باران، لب دریا، غم تو، تنگ غروب دل من تنگ تو شد، کاش که پیدا بشوی! @abadiyesher