eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.6هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
1.9هزار ویدیو
40 فایل
راه ارتباطی: @Hazrate_baran_786
مشاهده در ایتا
دانلود
👌👌👌👌 رسیده خوشه انگورِ شاخه های ضریح خمار عشقم و امشب شراب می خواهـم
در محکومیت هتک حرمت حرم شاهچراغ و شهادت هموطنان عزیزمان اثر وضو گرفت و گذشت ، عازم زیارت شد خبر رسید حرم خانه ی شهادت شد حرم که شاهد پرواز لشکر روح است همان ضریح ترک خورده ای که مجروح است قنوت آخرشان شوق ربّنا را داشت نماز مغربشان عطر کربلا را داشت چه صحنه ای که غم روضه را تداعی کرد برای عاشق خسته چه ها تداعی کرد به یادم آورَد این داغ ، ماتم او را امام زخمی گودال و عصر عاشورا نماز سرخ شهادت نصیب یاران شد به وقت شرعی سجّاده تیرباران شد کبوتران حرم در کنار شاهچراغ شدند چشم و چراغ دیار شاهچراغ حضور خنجر تکفیر ، دست پُر باقی ست لجن پراکنی فتنه ی ترور باقی ست کسی که امنیت خانه را هدف دارد در این زمانه ی فتنه مگر شرف دارد ؟! کسی که دشمن خود را به خانه دعوت کرد به اهل خانه و ناموس خود خیانت کرد چه کرده با شب آرام اهل آبادی شعار باطل " زن ، زندگی و آزادی " به چشم تجربه دیده کسی که آگاه است میان کشور ما عمر فتنه کوتاه است به هوش باش که این مملکت خدا دارد به شانه اش علَم حضرت رضا (ع) دارد به گوش می رسد از خاک بیشه ی شیران پیام روشنی از حاج قاسم ایران بداند آنکه به سر نیّت حرم دارد هماره کشور ما حُرمت حرم دارد دفاع ِ از حرم ِ عاشقی هویّت ماست جهاد حیدری ما گواه عزّت ماست حماسه دیدم و گفتم زمان پرواز است شکوه شعر شهادت خروش شیراز است به هوش باش که جنگ رسانه پابرجاست به هوش باش که هر روز ، روز عاشوراست همان قبیله که هم مَسلَک یزید شدند میان واقعه شرمنده ی شهید شدند همیشه از شهدا این پیام می آید صبور باش دم انتقام می آید همان که می گذرد از میان این آتش جهان نشسته به دیدار یا لثاراتش بیا که آمدنت التماس یاران است بیا که آخر مجلس شهید باران است سرود روشن نسلی که باز جامانده ست سلام حضرت مهدی (عج) سلام فرمانده ست
کریم هستی و حاجات دل روا کردی طبیب هستی و درد مرا دوا کردی میان چشم شما معجزه فراوان است مس وجود مرا سر به سر طلا کردی تویی که واسطه ی فیض چار معصومی رسیدی و دل مارا پراز خدا کردی روایت از کرم بی شمار تو کم نیست چه روزها که تفقّد به این گدا کردی چه خوب شد که شما قبله گاه تهرانی به ری رسیدی و یک کربلا بنا کردی سلام سیّدنا شاه واجب التعظیم درود حق به تو ای صاحب مقام عظیم امام زاده ی عشقی مقام تو والاست به روی گنبد دوّار؛ پرچمت بالاست حسن ترینی و حُسن حسین را داری درون سینه ی تو شوق حیدرو زهراست مدینه با قدمت غرف نور رحمت شد چقدر با تو زمین مثل جنّت الاعلاست دوباره زائر دلخسته آمده آقا حضور قطره در این موج عاشقی زیباست هر آنکه پیش شما ماند کربلایی شد مسیر صحن تو از صحن سیدالشهداست هزار شکر مسلمان نسل سلمانیم میان صحن شما یاحسین میخوانیم شکوه روح خدا در مدار تن آمد نسیم عشق به پابوسی چمن آمد برای دیدن سرسبزی هوای شما عقیق سرخ سفر کرد و از یمن آمد خوشی حرام ، که تو جدّ بی حرم داری دوباره کنج حرم حرفی از حسن آمد به سمت مرقدتان زائری که می بینی برای ناب شدن با خدا شدن آمد همینکه چشم ترم با ضریحتان خو کرد کلام حضرت هادی ع به یاد من آمد : "کسی که تا حرم قدسی شما رفته به شهرری که نه انگار کربلا رفته" کبوترانه رسیدم به آستان حرم همیشه روی سرم سایه ی امان حرم شکسته دل که بیایی همیشه جا داری میان صحن ه پر از خیر آستان حرم خدا کند که به حقّ دعای خیر رضا ع به دست ما برسد برکت عیان حرم دوباره از حرم شهرری به مشهد رفت کسی که رفت به دنبال کاروان حرم ثواب طوف حریم تو هدیه ای از ماست به آستان رفیع "مدافعان حرم" همیشه و همه جا نوکر ابالفضلیم فدایی حرم خواهر ابالفضلیم
کریم هستی و حاجات دل روا کردی طبیب هستی و درد مرا دوا کردی میان چشم شما معجزه فراوان است مس وجود مرا سر به سر طلا کردی تویی که واسطه ی فیض چار معصومی رسیدی و دل مارا پراز خدا کردی روایت از کرم بی شمار تو کم نیست چه روزها که تفقّد به این گدا کردی چه خوب شد که شما قبله گاه تهرانی به ری رسیدی و یک کربلا بنا کردی سلام سیّدنا شاه واجب التعظیم درود حق به تو ای صاحب مقام عظیم امام زاده ی عشقی مقام تو والاست به روی گنبد دوّار؛ پرچمت بالاست حسن ترینی و حُسن حسین را داری درون سینه ی تو شوق حیدرو زهراست مدینه با قدمت غرف نور رحمت شد چقدر با تو زمین مثل جنّت الاعلاست دوباره زائر دلخسته آمده آقا حضور قطره در این موج عاشقی زیباست هر آنکه پیش شما ماند کربلایی شد مسیر صحن تو از صحن سیدالشهداست هزار شکر مسلمان نسل سلمانیم میان صحن شما یاحسین میخوانیم شکوه روح خدا در مدار تن آمد نسیم عشق به پابوسی چمن آمد برای دیدن سرسبزی هوای شما عقیق سرخ سفر کرد و از یمن آمد خوشی حرام ، که تو جدّ بی حرم داری دوباره کنج حرم حرفی از حسن آمد به سمت مرقدتان زائری که می بینی برای ناب شدن با خدا شدن آمد همینکه چشم ترم با ضریحتان خو کرد کلام حضرت هادی ع به یاد من آمد : "کسی که تا حرم قدسی شما رفته به شهرری که نه انگار کربلا رفته" کبوترانه رسیدم به آستان حرم همیشه روی سرم سایه ی امان حرم شکسته دل که بیایی همیشه جا داری میان صحن ه پر از خیر آستان حرم خدا کند که به حقّ دعای خیر رضا ع به دست ما برسد برکت عیان حرم دوباره از حرم شهرری به مشهد رفت کسی که رفت به دنبال کاروان حرم ثواب طوف حریم تو هدیه ای از ماست به آستان رفیع "مدافعان حرم" همیشه و همه جا نوکر ابالفضلیم فدایی حرم خواهر ابالفضلیم
🍃 اگر چه جمعه نشد حاجتم ولی این است سه شنبه های تو در صحن جمکران باشم
با صد امید در به در خانه ات شدم محتاج یک نگــاه کریمـانه ات شدم روز ازل، نگــاه شمـا شد نصیبِ مـا از این سبب کبوتر آستانه ات شدم
هوا هواے حسینیه ها شب جمعه رسیده این دل من تا خدا شب جمعه شب زیارت مخصوص سیدالشهدا شب زیارت ارباب ما شب جمعه حوائج همگے مستجاب خواهد شد رواست حاجت دل با دعا شب جمعه "حسین" گفتم و در بین روضه مے شنوم صداے مادر سادات را شب جمعه خدا ڪند ڪه همین روزها حرم باشم خدا ڪند برسم ڪربلا شب جمعه حرم بیایم و بر سینه مُهر غم بزنم ڪنار مرقد شش گوشه از تو دم بزنم
تقدیم به که برگشتند... اشک آئینه تو را حسّ می کنیم آه غمگین تو را حسّ می کنیم زیر این تابوت چوبی و سبُک داغ سنگین تو را حسّ می کنیم
اثر جدید شاعر آیینی حیف... آتش به جان او افتاد ، آه از آن لحظه های دردآور خبر آنقدر تلخ و سنگین است ، آدم اصلاً نمی کند باور قهرمان دلیر نامیرا ، رستم شاهنامه ی اخلاص یک جهان بود او به تنهایی ، یک تنه او حریف صد لشکر جبهه بود و سپاه کرمانی ، مطلعُ الفَجر مَقطَع وَالفَجر کار او در لباس سربازی ، محشری بود در دل محشر مرد فتح الفُتوح آمِرلی ، مرد میدان موصِل و تَکریت او شگفت آفرین اِسپایکِر ، روح اربیل و فاتح سِنجَر در گذر از کویر این دنیا ، او فقط تشنه ی شهادت بود او شهیدانه سوخت سر تا پا ، او شهیدانه زیست سر تا سر او اَشِدّاست با همه کفّار ، رُحَما بود بین این مردُم اُسوه ی زندگیّ او حیدر ، شد مرامش مرام پیغمبر ذوالفقار خروش حزبُ الله ، سَرو سرخ سپاه ثارالله جانفدای ولایت اسلام ، جان نثار صلابت کشور از ابومهدی اَلمهندس گفت او که هم خون حاج قاسم بود هم‌قَسم ، هم‌قطار و هم سنگر نور یک روح در دوتا پیکر یادمان هست جمعه بود آن روز در سحرگاه سرد آسایش با پر و بال زخمی اش ققنوس ، پر کشید از میان خاکستر آتش فاطمیه روشن شد ، شعله ی فاطمیه روشن ماند روضه ی حاج قاسم ای مردم ، می دهد عطر روضه ی مادر مقتلش روضه های زهرا داشت ، کربلا بود جاده ی بغداد یادم آورد روضه ی گودال ، دیدن دست زخم و انگشتر ارباً اربا مُقَطّعُ الاعضاء روضه ی سخت عصر عاشوراء او علی اکبری به میدان رفت پیکرش گفت یاعلی اصغر یادمان هست گریه ی مردُم ، در نماز وداع با سردار گریه می کرد با صدای بلند در کنار رفیق خود رهبر ما به جز خیر از او نمی دانیم ، با حیاتی که کُلّه خیر است در نماز وداع با سردار ، چشم ما بود چشمه ی کوثر قاتل چشم ملت ایران ، فتح عینُ الاسد که یادت هست لحظه ی انتقام نزدیک است ، می رسد وقت حمله ی آخر جمعه ای در هوای هم عهدی ، پیش چشمان حضرت مهدی می رود در مصاف آل سُعود ، می رود تا شهادتی دیگر ... . .
🍃 اگر چه جمعه نشد حاجتم ولی این است سه شنبه های تو در صحن جمکران باشم
من فقط یک نوکرم، کار خودم را می‌کنم او خودش هر وقت لازم شد به نوکر می‌رسد ✍ دستم مقابل کس و ناکس دراز نیست تا روی پای نوکر‌ی‌ام ایستاده‌ام ✍ مداح و روضه‌خوان و سخنران و چای‌ریز کارِ تمام ما درِ این خانه نوکری‌ست ✍ در لباسِ نوکری، موی سپیدم آرزوست تا نفس دارم درِ این خانه خدمت می‌کنم ✍ من زنده‌ام به نوکری خانه‌ی شما! پس نوکری به کار نگیری به جای من! ✍ سرمایه‌ی من نوکریِ حضرت سلطان هر ثانیه‌اَش ناب‌ترین گنجِ زمان‌ست ✍ بهترین روزی ما نوکریِ ارباب است عبد را خوبتر از صوم و صلاتش بدهند ✍ بهترین آوازه‌ها در خادمیِ کوی توست شهرتِ خالی زشوقِ نوکری، شهرت نشد ✍ آبرودار شدن، ماحصل نوکری است هست، عزت همه‌اش تحت لوای حَسَنین ✍ تا غلامت شدیم فهمیدیم نوکری، احترام هم دارد ✍ آبروداری ما بی آبروها پای اوست تا قیامت نوکری کردن برایش پای ماست ✍ من مفتخر به نوکری حضرت توأم تو سفره‌دار هستی و من دعوت توأم ✍ حُکم قبول بندگیِ ماست با خدا حُکم قبولِ نوکری ماست با حسین ✍ از حب قیمتیِ تو قیمت گرفته‌ایم با نوکری تو همه عزت گرفته‌ایم ✍ عشق تو شغل شریف انبیای عالم است در سرایت نوکری دارد مراتب یاحسین ✍ با نوکریِ آل علی زنده‌ام فقط عینِ حقیقت است کلامم، شعار نیست ✍ غلام خانه‌ی زهرا حسابمان کردند برای نوکری‌اش انتخابمان کردند ✍ در لباس نوکری موی سپیدم آرزوست تا نفس دارم درِ این خانه خدمت می‌کنم ✍ از نوکری توست به هرجا که رسیدیم یعنی که غلامیِّ تو تنها هنر ماست ✍ مادرم با نمک روضه بزرگم کرده من به این نوکری از کودکی‌ام منصوبم ✍ عمری به عشق نوکریِ تو دویده‌ام حالا که اوفتاده‌ام از پا نمی‌خری؟ ✍ ذره‌ای هم که آبرو داریم همه از نوکری او داریم ✍ نوکری فاطمه محشر به دادم می‌رسد از غلام مادرش آقا تشکر می‌کند ✍ دلخوشی‌ام چیست به جز نوکری؟ حیدری‌ام حیدری‌ام حیدری ✍ از همان روز ولادت شده‌ام پابستت قِدمت نوکری‌ام از سَنَواتم پیداست ✍ مطمئنم بیشتر از هر عمل، روز جزا نوکریِ خانه‌ی زهرا به دردم می‌خورد ✍ خدمت‌گزار اهل خرابات اگر شدی ایام نوکریِ تو شاهانه بگذرد ✍ هر آنکه نوکری نوکر تو را کرده‌ست به قول مُرشد ما، بسته‌ست بارش را ✍ با نوکری‌ات سینه‌زن شوکت گرفته هر چه گرفته از همین کِسوَت گرفته ✍ دم تو گرم و کرم‌خانه‌ی شما آباد که بین خانه‌ی تو گرم نوکری هستم ✍
منم که حرف دلم را مدام می گویم ثنای حضرت عالی مقام می گویم همیشه رو به حرم می شوم به عشق حسین به شوق پاسخ مولا سلام می گویم السلام علیک یا ابااعبدالله