دیوانه ها باید #رها باشند در باد
این را فقط یک قاصدک میفهمد و من
#الهه_گودرزی
وقتی که اسب شعر میتازد به دشت شور
رم میکند این قلب بی افسار بر هر سو
از نردبان کوهها خورشید پایین رفت
او بر سرش انداخته یک چادر از شببو
حالا سیاهی مانده و یک جام شعر نو
جامی پر از زنگار روحی و شکاف سخت
این واژههای کاغذین واهی اگر بودند
بر سر نمیماندند هم بی تاج هم بی تخت
تاریک و روشن میشود یک کاغذ مخدوش
انگار بیتی میزند سوسو از این پسماند
یادت همیشه میدرخشد در دلم اما
آیا همین شعر مرا روزی تو خواهی خواند
#الهه_گودرزی
تا ابد، لعنت بر آن ذات کثیف حرمله
تیرها شرمنده از سیب گلوی اصغرند
#الهه_گودرزی
یا کریم اهل بیت
باید برایت شعر تازه از کَرَم... نه!
از گنبد و صحن و سرا و از حرم...نه!
باید نگویم قصهی پر غصهات را
باشد، ز لب افتاد، اما از سرم ...نه!
#الهه_گودرزی
🆔@abadiyesher