eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
1.9هزار ویدیو
43 فایل
راه ارتباطی: @Hazrate_baran_786
مشاهده در ایتا
دانلود
زيباتر از اين خواب نديدم خوابی بيدار شدم دست تو در دستم بود
چند رباعی از ایرج زبردست 👇 چون جاده به زخم رفتن آراست مرا یک سینه تپش نفس نفس کاست مرا این بود تمام ماجرای من و او می‌خواستمش ولی نمی‌خواست مرا 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 تا عشق تو داغ بر جبین می‌ریزد چشمم همه اشک آتشین می‌ریزد هجران تو را شبی اگر آه کشم خاکستر ماه بر زمین می‌ریزد 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 لب‌های تو سوره سوره تفسیر خداست چشمان تو بی ریاتر از آینه‌هاست ای سبزترین، سبزترین، سبزترین! سیمای تو سین هشتم سفره‌ی ماست 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 خورشید نشانی ز چراغم نگرفت باران خبری از دل داغم نگرفت عمری به دلم وعده‌ی رفتن دادم افسوس که مرگ هم سراغم نگرفت 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 شب در خم گیسوی تو عابر می‌شد با هر نفست بهار ظاهر می‌شد ای فلسفه‌ی شگفت، افلاطون هم با دیدن چشمان تو شاعر می‌شد
من: دهکده ها نبض حقایق هستند او: مردم ده با تو موافق هستند ناگاه صدای خیس رعدی پیچید: باران که بیاید همه عاشق هستند
شاید که زمان نباشد و من باشم پیدا و نهان نباشد و من باشم شاید نه زمین نه ماه باشد روزی شاید که جهان نباشد و من باشم
امشب دلم از آمدنت سرشار است فانوس به دست کوچه‌ی دیدار است آن‌گونه تو را در انتظارم که اگر این چشم بخوابد آن یکی بیدار است
زيباتر از اين خواب نديدم خوابی بيدار شدم دست تو در دستم بود
ای صبح، نه آبی نه سپیدیم هنوز در شهر امید، ناامیدیم هنوز دیدی که چه کرد، دست شب با من و تو در باز و به دنبال کلیدیم هنوز 🆔@abadiyesher
شب توبه و صبح‌دم گناهِ دگری گشتیم و نیافتیم راهِ دگری از چاه به جای آن‌که بیرون آییم کندیم درونِ چاه ، چاهِ دگری @abadiyesher