eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
95 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
چقدر امشب بر آن هستم که از آغاز بنویسم از آن اول – تلاقی مان – دوباره باز بنویسم از آن وقتی که پیش از من خدا را مست می کردی تبارک گوی چشمت را چه بی آغاز بنویسم طلوع خلسه ی شوقی میان رعشه ی گفتن تو را چون ذکر می خوانم ، شبیه راز بنویسم جهان را سایه ای باشم که چشم از تو بپوشاند به جای واژه ی زیبا، تو را اعجاز بنویسم تنت شرجی، رطب ؛ آغوش گرمت ساحل کارون چقدر امشب سزاواری، تو را ” اهواز ” بنویسم نمی خواهم کسی باشم، دو تا  “تو” جای “ما” بنویس قلم را باز بردار و در این ایجاز بنویسم کمی آغوش مهمان کن به جای مقطع شعرت خرابم کن؛ خرابم کن، دوباره باز بنویسم
چقدر امشب بر آن هستم که از آغاز بنویسم از آن اول – تلاقی مان – دوباره باز بنویسم از آن وقتی که پیش از من خدا را مست می کردی تبارک گوی چشمت را چه بی آغاز بنویسم طلوع خلسه ی شوقی میان رعشه ی گفتن تو را چون ذکر می خوانم ، شبیه راز بنویسم جهان را سایه ای باشم که چشم از تو بپوشاند به جای واژه ی زیبا، تو را اعجاز بنویسم تنت شرجی، رطب ؛ آغوش گرمت ساحل کارون چقدر امشب سزاواری، تو را ” اهواز ” بنویسم نمی خواهم کسی باشم، دو تا  “تو” جای “ما” بنویس قلم را باز بردار و در این ایجاز بنویسم کمی آغوش مهمان کن به جای مقطع شعرت خرابم کن؛ خرابم کن، دوباره باز بنویسم
چقدر امشب بر آن هستم که از آغاز بنویسم از آن اول – تلاقی مان – دوباره باز بنویسم از آن وقتی که پیش از من خدا را مست می کردی تبارک گوی چشمت را چه بی آغاز بنویسم طلوع خلسه ی شوقی میان رعشه ی گفتن تو را چون ذکر می خوانم ، شبیه راز بنویسم جهان را سایه ای باشم که چشم از تو بپوشاند به جای واژه ی زیبا، تو را اعجاز بنویسم تنت شرجی، رطب ؛ آغوش گرمت ساحل کارون چقدر امشب سزاواری، تو را ” اهواز ” بنویسم نمی خواهم کسی باشم، دو تا  “تو” جای “ما” بنویس قلم را باز بردار و در این ایجاز بنویسم کمی آغوش مهمان کن به جای مقطع شعرت خرابم کن؛ خرابم کن، دوباره باز بنویسم
چقدر امشب بر آن هستم که از آغاز بنویسم از آن اول – تلاقی مان – دوباره باز بنویسم از آن وقتی که پیش از من خدا را مست می کردی تبارک گوی چشمت را چه بی آغاز بنویسم طلوع خلسه ی شوقی میان رعشه ی گفتن تو را چون ذکر می خوانم ، شبیه راز بنویسم جهان را سایه ای باشم که چشم از تو بپوشاند به جای واژه ی زیبا، تو را اعجاز بنویسم تنت شرجی، رطب ؛ آغوش گرمت ساحل کارون چقدر امشب سزاواری، تو را ” اهواز ” بنویسم نمی خواهم کسی باشم، دو تا  “تو” جای “ما” بنویس قلم را باز بردار و در این ایجاز بنویسم کمی آغوش مهمان کن به جای مقطع شعرت خرابم کن؛ خرابم کن، دوباره باز بنویسم