eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
2.5هزار ویدیو
106 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
ای قاری قرآن زهرا کی می‌آیی جانان زمزم، عشق بطحا، کی می‌آیی؟ ای معجز دل‌مردگان دل‌پریشان آرامش دلها، مسیحا کی می‌آیی؟ بی‌ روی ماهت، ساحل امنی نداریم ای شور و شوق موج دریا، کی می‌آیی؟ ابر سیاه نا امیدی کرده پنهان امیدهای قلب ما را، کی می‌آیی؟ هر جمعه جمع عاشقانت یکصدایند در اضطرار بی‌کسی‌ها، کی‌می‌آیی؟ در عهد خوانی‌هایمان هر صبحگاهان ناله برآریم ای دلآرا، کی می‌آیی؟
جهان بی‌تو افتاده در چاه غم شده آه دلهای ما دم‌به‌دم طریدی و مضطر، ز ما دور دور اگرچه به مایی ولیُّ النِّعَم تو حقی و دل از تو گیرد صفا به آیات سبحانی حق، قسم به " والطور سینین و العادیات " تو هستی سرور دل صبحدم دل‌آشوبیم از فتنه‌ها، زخم‌ها دمادم ببارد به دلها ستم شعور و شعار دل شیعه‌ها شده در فراقت، دم محتشم بدون تو شور بهارانه نیست ندارد توان نوشتن قلم نه بلبل بخواند نه هیچ آبشار نه دارد زمین حال یک خنده هم بیا ای فروغ دل بی‌کسان ببر رنج و غم را ز ما، ای صنم
این الشموس الطالعه، یعنی وجودت کیمیاست ای آفتاب مشرقین، راه تو راه مصطفاست ای از تبار هل اتی، عالم به عشق تو اسیر نوری و نور وجه تو، روشنگر دلهای ماست تقدیر تو غیبت شده، تقدیر ما خون جگر ابری شدن، باران شدن، بر چشمهای ما رواست از هر کسی جز تو دگر، قطع امید کردایم آنقدر که در این زمین درد و غم و رنج و بلاست کاملترین،زاهدترین، عالم‌ترینی در زمین ای ماه ای خورشید عشق، عشق تو مثل کهرباست شد جمعه در دلهای ما، درد فراقت تازه شد ذکر همه در ندبه‌ها... ام غیرها ام ذی طواست امواج لطفت یکسره، در وقت طوفان‌ می‌رسد ای کشتی نوح ولا، این الفرج ذکر گداست چون مهزیارت می‌شود اذن ملاقاتم دهی؟ آن که نباشد متصل، حتما ز راه تو جداست 🆔@abadiyesher
ببین دلهای خالی از تمنا و دعا را دل خالی ز انسانیتِ انسان‌نما را غروب بی‌کسی‌هایت چرا صبحی ندارد؟ " متی ننتقع " ای ماه، ای ماه دلآرا کنون که بیشتر محتاج نور آفتابیم کبود از سیلی دست زمانه، بین هوا را زمین از نامرادیها، به خاک و خون نشسته نمی‌آید نسیمی یا نویدی دلگشا را به " عجل‌های " ما و اضطرار ما اثر نیست بخوان خود آیه‌های رحمت و عفو خدا را جهان در یوغ استبداد و ظلم طالبانی است بیا نابود کن دلهای پر کبر و ریا را ز خون غزه و لبنان زمین پر لاله گشته زمان دیده به خود بار دگر کرب‌ و بلا را بیا ای مهربان، نامهربانی‌‌ها شد افزون که طوفانها گرفته ساحل آرام ما را
یابن طاها، یابن یاسین، گلعذار فاطمه پر شده دنیای ما از ظلم و جور و واهمه پرده بردار و بیا از غیبت طولانیت ای فدای قلب خون و دیده‌ی بارانیت تا به کی آیات تعجیل تو را خوانیم ما؟ سهم دلها دوری و رنج و غم و خون گریه‌ها روضه‌ی کوچه دلت را پاره پاره کرده است یاد غمهای کبوترها هماره کرده است بالهای عشق از مکر عدوات خورد شد باد سرد روزگاران بعد از آن گردید تند اشکهای تو گواه غربتی بی‌انتهاست دوری دردآور تو، زین تب پر ماجراست اینهمه پیچیدگی دنیا به چشمش دیده است رنجها چون پیچکی بر جان او پیچیده است روح آزادی و تقوی، کم شده یابن الحسن اعتقاد مردم ما، کم شده یابن الحسن شعله‌های نور وصلت قوت ایمان ماست عشق دیدار شما، مرهم به زخم جان ماست جمعه‌ای دیگر رسیده چشم بر راه توایم چشم بر راه قدوم حضرت ماه توایم @abadiyesher
از پی هم غصه می‌آید، کسی غمخوار نیست کوچه کوچه، رد پایی از تو ای دلدار نیست جز خیال بودن تو کس طبیب ما نشد داروی دردی برای این تن بیمار نیست نیمه شبها اشک جاری می‌شود اما دریغ از برای دیدن رویت، چرا اصرار نیست؟ در قنوت و ربنایت یاد ما هستی ولی حیف دلهامان برایت، محرم اسرار نیست یاد ما هستی همیشه غافل از ما نیستی لایق مهر عظیمت، جان بی‌مقدار نیست کاش برگردی که باد فتنه‌ها سوزان شده خانه‌ی ایمانی ما، ایمن از آوار نیست @abadiyesher
جدایی از تو جهان را اسیر غم کرده قد زمین و زمان را ز غصه خم کرده اشاره‌ای بنما تا که عشق تازه رسد هوای بی‌تو طبیبا چقدر دم کرده زمانه سخت گرفته به ما تو می‌دانی گناه، حس دعا را چقدر کم کرده زمقدم تو نسیم بهشت می‌آید دلم هوای بهشتی صبحدم کرده گرفته از همگان غصه‌ی تو شادی را که دل هوای نواهای محتشم کرده امیر عشق کجایی بیا ز پرده‌ی غیب جدایی از تو جهان را اسیر غم کرده @abadiyesher
فکر ظهورت مهدیا، شورآفرین است دولت‌سرایت بهترین جای زمین است هم دیدن تو، آرزوی هر پیمبر هم دیدنت شوق امیرالمومنین است خورشید چشمان نگاه نافذ تو گرمایش کاشانه‌ی هر دل غمین است ای قلب لیلاییتان مجنون یاران والله قلب منتظر مجنون‌ترین است دیدند رویت را هزاران یار دلجو صد حیف یارت، با گناهانش قرین است حتی برای لحظه‌ای، لایق نبودیم کو دور مانده از ولایت، اینچنین است جمعه بیاید یا نیاید قلب عاشق در غیبتت، آوار‌ه‌ای بی‌همنشین است @abadiyesher
بر چمن بر چشمه‌ساران، آفتاب رحمتی باغبان مهربانِ دشتِ مهر و حکمتی ای که باب الله هستی، باب شور ربنا قل هوالله احد را ترجمان وحدتی کهکشانها، آسمانها در طواف نام تو حافظ اهداف احمد، تو طلوع شوکتی ای گل بی‌خار دشت مهربانی‌های یار همچو گل در اوج زیبایی، ملاحت‌، رأفتی تیره‌روزی سهم ایام فراق و غربت است ای که مصداق اتّم عیش و شور و عشرتی یاوران را در مسیر حق هدایت می‌کنی مهزیارانه بخوانی، چون امام امتی @abadiyesher
ای حاضر غائب، گل خوشبوی زهرا آرام کن دلهای با غم آشنا را ای بهترین مخلوق، هم نام پیمبر شمع شبستان دل تاریک و تنها تکثیر می‌گردد نگاه مهربانت بر بی‌قراران وقت دلتنگی، مسیحا چشم انتظاریم و دمادم می‌شماریم هر لحظه‌ را، شد قلبهامان ناشکیبا ظلم و تباهی می‌رود وقتی بیایی وا می‌کنی درهای رحمت را به دنیا حال خرابات دل ما را که داند؟ جز چشمهای خیس تو در نیمه‌شبها یک خواهش آقا با دلی رنجور داریم بگذر دمی از کوچه‌ی دلتنگی ما شهد وصالت مهدیا شیرین‌ترین است ای حاضر غائب، گل خوشبوی زهرا @abadiyesher
حاصل ایام غیبت، درد و رنجوریِّ ماست در سکوتی پر هیاهو، قلبهامان مبتلاست سهم ما از دیدن روی شما هیچ است هیچ در پی عشقیم، راهِ دوستی‌هامان خطاست قلب بی‌تاب " اویسی‌ها " کجا و ما کجا چند وقتی هست دیگر بی‌ثبات و بی‌وفاست شاخسار معرفتهامان به زردی رفته است پای عشق و عاشقی‌هامان معلق در هواست التهاب دیدنت را خرج دنیا کرده‌ایم زندگی‌هامان تباه ‌و بی‌تعارف ادعاست @abadiyesher
ما بی‌تو چون برگی رها در دامن بادیم در کهکشان غیبتت، ناشادِ ناشادیم صدها غزل از محنت و دلواپسی گفتیم فریادهامان را در آن میخانه سر دادیم هر کس که رنگ زردمان را دید با حیرت پرسید آیا در اسارت یا که آزادیم؟ گفتیم حرف دل فراوان است می‌دانی! ما از دیار مضطران و غصه‌آبادیم گفتیم از اوضاع و احوال پریشانی از اینکه مدتهاست ما در بند بیدادیم در ظلمت دنیا، خزان دیده‌‌ ز طوفانیم گمگشتگانی دربدر دنبال امدادیم @abadiyesher