سفره را جمع نکن آمده ام پشت درم
من همان بی سروسامان شده ی خون جگرم
با تو مانوس شدم خوب رفیقی هستی
چقدر حرف زدم با تو ز شب تا سحرم
دست مردم همه پر، دست من اما خالیست
کاسه ام را به کجا غیر همین در ببرم؟
بعد از این دست تو باشد دل و چشمم یارب
نکند باز بیوفتد به گناهان نظرم
شب آخر نکند قهر کنی میمیرم
وای اگر دست نوازش نکشی روی سرم
علی آمد برکت داد به این بندگی ام
علی آمد اثری داد به اشک بصرم
هیچکس مثل علی پشت من زار نماند
جزعلی نیست کسی پشت و پناهم سپرم
مزد این سی شبه یک کرببلایم ببرید
چند وقتیست که من منتظر این سفرم
رمضان رفت ولی فکر محرم هستم
میخورد باز به این روضه ی رضوان گذرم
بیشتر از همه مادر پی اولادش هست
لطف زهرا نرسد سود ندارم! ضررم
شب جانسوز وداع است بخوانم ز وداع
تشنه ای رفته به خیمه وسط اهل حرم
خواهری ناله ی ای وای برادر دارد
دختری ناله ی ای وای خدایا پدرم!
زینب آمد به سخن بی تو چه باید بکنم؟
پیش من باش که در بین هزاران نفرم
#نـوكــر_نـوشـت:
#حـسین_جـان💔
رمضان رفت و همه دلخوشی ام شد عرفه
کاش روز عـرفه کــرب و بلایی باشـم
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #ارباب_بی_کفن
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_مصطفی_یعقوبی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم