eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
2.1هزار ویدیو
84 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
همصحبتی با عندلیبان از شما شرمنده هستم از شهیدان بیشتر بعد از این در راه آن‌ها می‌دهم جان بیشتر ماندم از آن قافله در عشق سستی کرده‌ام  کاش می‌ماندم به راه ایل سلمان بیشتر جرعه‌نوشی کرده بودم سال‌ها از خمِّ دوست پیشتر مِی می‌زدم همپای مستان بیشتر عافیت‌اندیش کم بودم ولی در ناگهان از سلیمانی گذر کردم ز قرآن بیشتر غافل از این جاده بودم مانده بودم، بی‌خبر می‌زند بر صخره‌ام این‌بار طوفان بیشتر باز برمی‌گردم و با شهر عاشق می‌شوم باز خواهی دید بر این سفره مهمان بیشتر با شما آدینه را آیینه باران می‌کنم خستگی را می‌برم از خط پایان بیشتر ره نشانم داده سیمرغی که اوج قله است بگذرم از دانه، در راه سلیمان بیشتر دور از چشم کلاغانی که دورند از حرم می‌کنم همصحبتی با عندلیبان بیشتر دست من باز است با ابر کرم همصحبتم بعد از این می‌بینی‌ام لبریز باران بیشتر نازنینان باز هم این جمعه مستی می‌کنند عشق جاری می‌شود در خاک ایران بیشتر با کلیم این‌بار هم تا طور ایمن می‌روم می‌دهم دل را به سلطان خراسان بیشتر التماسی تازه دارم از خداوند با درش باشم خرامان بیشتر در خم گیسوی دلبر دست اندازم که او شانه بگذارد در این موی پریشان بیشتر