غرقم میان شعر طوفانی تر از قبل
بارانم و باران و بارانی تر از قبل
من مرد و مردانه به پایت ماندم ای عشق
میبارد اشکم بی تو پنهانی تر از قبل
کم سو شده چشمانم از اشک فراوان
دل میشود با عشق نورانی تر از قبل
این مرد شاعر را رها کردی و رفتی
حالا شده در خانه زندانی تر از قبل
کوتاه مانده دست من از دامن تو
یلدا شده بعد از تو طولانی تر از قبل
دی ماه می آید پس از یلدا به خانه
مثل همیشه...نه...زمستانی تر از قبل
| #سیامک_نوری |
♥
ابر بیتابم در اوج آسمانِ بیکسی
شوق دیدار تو را دارم که #باران میشوم...
#سیامک_نوری
هدایت شده از کشکول شعر و ادبیات
کـوتـاه مـانـده دست من از دامن تو
یلدا شده بعد از تو طولانیتر از قبل
#سیامک_نوری
.
تمام جرعه های زندگی را تلخ مينوشم
نخواهد شد نخستين اخم شيرينت فراموشم
و ديگر از تو تصويری نمانده در ته فنجان
دلم ميگيرد و بارانی ام را باز ميپوشم
بدون چتر جاری ميشوم سوی خيابان ها
چه سنگين ميشود بار جدايی تو بر دوشم
تمام شهر در چشم ترم حل می شود انگار
نمی آيد صدايی جز صدای عشق در گوشم
خدا را شكر جای خالی ات پر ميشود گاهی
گرفته جاي اندام تو را زانو در آغوشم
بدی های تو را از ياد بردم سخت بود اما
نشد لبخند تلخ آخرت هرگز فراموشم
زمانی بر مشامت ميرسد عطر گلاب من
كه غرق گريه دارم روز و شب در عشق ميجوشم
#سیامک_نوری
.