گقتی این حس را ببر از یاد و تنها دوست باش
خسته ام از عشق ، اما از رفاقت بیشتر
#سیدمهدی_ابوالقاسمی
که بر قراری با او..که من قرار ندارم
”چکار داری امآقا”...بگوچکار ندارم
کسی به جز تو کنارم..کجا نشسته در این شهر؟
که جز خیال تو با هیچکسقرار ندارم
حصار می شود آغوش او تو را ومن اینجا
به جزدو زانو ی ماتمدر انحصار ندارم
چقدر ریشه دواندی...چگونه میشود آیا
که در هوای تو سبزمولی بهار ندارم
مرا همینکه به راه تو چشمدوخته ام بس
در انتظارم و هیچ از توانتظار ندارم
#سیدمهدی_ابوالقاسمی
قاب عکسی کهنهام در گنجه...پیدا کن مرا
بر غبار صورتم دستی بکش؛ ها کن مرا
از تماشا کردن باران که لذت میبری...
روبرویم ساعتی بنشین، تماشا کن مرا
دستهایت زیر چانه خیره شو در چشم من
بغض اگر کردی نترس و باز حاشا کن مرا
حاصل تفریقت از آغوش من گرچه غم است
از حواس جمع آن آغوش منها کن مرا
به همان تنهاییام بسپار.... بعد از سالها
یک صدا میآید از گنجه....که پیدا کن مرا
#سیدمهدی_ابوالقاسمی
قاب عکسی کهنهام در گنجه، پیدا کن مرا
بر غبار صورتم دستی بکش؛ ها کن مرا
از تماشا کردن باران که لذت میبری...
روبرویم ساعتی بنشین، تماشا کن مرا
دستهایت زیر چانه خیره شو در چشم من
بغض اگر کردی نترس و باز حاشا کن مرا
حاصل تفریقت از آغوش من گرچه غم است
از حواس جمع آن آغوش منها کن مرا
به همان تنهاییام بسپار.... بعد از سالها
یک صدا میآید از گنجه....که پیدا کن مرا
#سیدمهدی_ابوالقاسمی
هر عاشقی گریست، به یادت گریستم
چشمان من چکیدهی غمهای عالمند
#سیدمهدی_ابوالقاسمی
که بر قراری با او..که من قرار ندارم
”چکار داریام آقا”...بگو چکار ندارم
کسی به جز تو کنارم..کجا نشسته در این شهر؟
که جز خیال تو با هیچکس قرار ندارم
حصار میشود آغوش او تو را و من اینجا
به جز دو زانوی ماتمدر انحصار ندارم
چقدر ریشه دواندی...چگونه میشود آیا
که در هوای تو سبزم ولی بهار ندارم
مرا همینکه به راه تو چشم دوختهام بس
در انتظارم و هیچ از توانتظار ندارم
#سیدمهدی_ابوالقاسمی
@abadiyesher