نمیگویم که این فرصت، تو را، تدبیر خواهد شد
درنگت ساده میگوید، که رفتن دیر خواهد شد
نگاه از آینه بردار، کاین چشمان افسونگر
گرفتار خزان عشق، در تقدیر خواهد شد!
نگاه از آینه بردار، بغض مَشک را بنگر!
که با خون گلویت همزمان تبخیر خواهد شد
نگاه از آینه بردار، ای آیینهی غیرت!
عطش کامان عصمت را، خطر درگیر خواهد شد
تو آن سروی که با آزادگی نخجیر میگیری!
شکار قامت شیر اوژنات، شمشیر خواهد شد
بخوان "تَبّت یَدا"، آن که تو را آزرده میخواهد
که پیش از آتش دوزخ، خودش تحقیر خواهد شد
هلا، ای نور یاسین! در شط خون، دلربایی کن
که این "شقالقمر"، اینبار عالمگیر خواهد شد
سحر نزدیک و تو شمع شبستانِ غریبانی
مپرس از گیسوانی که به داغت، پیر خواهد شد؟!
همه دیدند میبوسید، دستان تو را مولا (ع)
که یعنی با همین دست: آسمان، تسخیر خواهد شد
صدایت میزنند از آسمان، بشتاب، پر بگشا
که عشق اینبار با احساس تو، تکثیر خواهد شد
#سید_علیاصغر_موسوی
🆔@abadiyesher