eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
2.5هزار ویدیو
105 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
به هر چمن که رسیدی بگو به ابر بهاری که پیش پای تو اشکی به یاد من بفشاند  @abadiyesher
سخن با من نمی‌گویی الا ای همزبان دل خدایا با که گویم شکوه‌ی بی همزبانی را @abadiyesher
‌تو كه آتشكده‌ی عشق و محبت بودی چه بلا رفت كه خاكستر خاموش شدی @abadiyesher
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا بی‌وفا حالا که من افتاده‌ام از پا چرا نوشدارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی سنگ‌دل این زودتر می‌خواستی حالا چرا عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست من که یک امروز مهمان توام فردا چرا نازنینا ما به ناز تو جوانی داده‌ایم دیگر اکنون با جوانان ناز کن با ما چرا وه که با این عمرهای کوته بی‌اعتبار این همه غافل شدن از چون منی شیدا چرا شور فرهادم به پرسش سر به زیر افکنده بود ای لب شیرین جواب تلخ سربالا چرا ای شب هجران که یک دم در تو چشم من نخفت این‌قدر با بخت خواب‌آلود من لالا چرا آسمان چون جمع مشتاقان پریشان می‌کند در شگفتم من نمی‌پاشد ز هم دنیا چرا در خزان هجر گل ای بلبل طبع حزین خامشی شرط وفاداری بود غوغا چرا شهریارا بی‌حبیب خود نمی‌کردی سفر این سفر راه قیامت می‌روی تنها چرا @abadiyesher
با چون منی نازک خیال ابرو کشیدن از ملال زشت است ای وحشی غزال اما چه زیبا می‌کنی! @abadiyesher
دلا دیشب چه می‌کردی تو در کوی حبیب من الهی خون شوی ای! دل تو هم گشتی رقیب من @abadiyesher
هی بخواهیم و رسیدن نتوانیم که چه !؟ @abadiyesher
پیوسته در هوای تو چشمم به جستجوست هر لحظه با خیال تو جانم به گفتگوست @abadiyesher
گفتى: «به تو گر بگذرم از شوق بميرى.» قربان قدت؛ بگذر و بگذار بميرم! @abadiyesher
او صَبر خواهد از من، بختی که من ندارم من وصل خواهم از وِی، قصدی که او ندارد! @abadiyesher