زمان:
حجم:
392.7K
چشم بر چشمان من مى زد گره بر روسرى
بودنش يك خواب بود و رفتنش ناباورى
من نگاهش مى كنم او هم نگاهم مى كند
او براى دل بريدن من براى دل برى
عشق يعنى تار موهاى تنت مى ايستد
هر كجا كه نام او را روى لب مى آورى
واژه ها را از دهانم يك به يك دزديد و رفت
سهم من از عشق شعرى شد بنام ديگرى
در سرم بيهوده روياى پريدن با تو بود
چيست دنيا جز قفس وقتى كه بى بال و پرى
#سيد_تقى_سيدى
خوانش
#علی_صفری_قم
بیخود به رخ ما نکشانید کسی را
ما نیز خوشیم از غم معشوقِ خیالی
#علی_صفری_قم
@abadiyesher
هدایت شده از خلوتکده شعر
خورشید پشت پنجره، بیکار مانده است!
من با طلوع چشم تو آغاز میشوم!
#علی_صفری_قم
@sher_kade
دیدمش اینبار اما در کنار دیگری
در میان بهت و اندوه و غم و ناباوری
او کنارِ او و من هم در کنار هیچ کس
من برایش مُردم و او هم برای دیگری
درد یعنی تار میبینم زمانی را که او
میکند در پیش چشمانم برایش دلبری
او فقط توی خیال و شعرها سهم من است
میشوم یک روز در دارالمجانین بستری
خواستم دیگر فراموشش کنم اما نشد!
شب به شب، من هستم و ... او و ... نگاهِ آخری
#علی_صفری_قم
@abadiyesher
من که انکار نکردم که «تو را میخواهم»
ولی انگار دلت پیش کسی، غیرِ من است!
#علی_صفری_قم
#مفردات
@abadiyesher
هدایت شده از خلوتکده شعر
شبها که نیستی دو برابر ندارمت...
#علی_صفری_قم
@sher_kade
ما اگر دوریم از دلدار بعضی وقتها
دل فریب عقل را خورده است خیلی وقتها
#علی_صفری_قم
#مفردات
یک بیت از غزل
@abadiyesher
17.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#غزل_جدید
گیرم غزلی را که سرودم تو نخوانی!
یا اینکه بخوانی و نخواهی که بمانی!
رفتی و من آن آدم سابق نشدم که!
بعد از تو شدم شاعرِ شبگردِ روانی
من ماندم و تصویر تو در گوشه ذهنم
تو رفتی و ... ! لعنت به من و گریه آنی
از درد همینقدر بگویم که پس از تو
دیگر نه برایم نفسی مانده، نه جانی
از دست زمانه، گله دارم، گله دارم
ای کاش نمیداد به دستت چمدانی ...
هرچند رها کردی و رفتی و نماندی
هر ثانیه در روح و تنم در جریانی
شعری که برای تو سرودم همه خواندند
غیر از تو و آن هم به سرت زد که نمانی
#علی_صفری_قم
@abadiyesher
چه کار کرده نگاهت مدام فکر توام؟
که در قنوت نمازم همیشه زندهتری!
#علی_صفری_قم
@abadiyesher