eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
2.5هزار ویدیو
105 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
بر من ببخش، گاه چنان دوست دارمت کز  یاد  می‌برم  که  مرا  برده‌ای  ز یاد. 💚 @abadiyesher
در چرخش تاریخ، چه سرخورده چه سرخوش دنیا نه به جمشید وفا کرد، نه کوروش @abadiyesher
مزن تیر خطا! آرام بنشین و مگیر از خود تماشای شکاری را که از دست تو خواهد رفت @abadiyesher
گر تو هم چون ما پریشان‌حال و تنهایی، بیا ! جمع، جمع مردم تنهاست، می‌آیی، بیا! @abadiyesher
در نمازم فکر می‌کردم چه کاری داشتم؟ یادم آمد با دل سنگت قراری داشتم بر همین سجاده در مستی دلم را باختم در همین میخانه با هستی قماری داشتم شیشه‌ی مِی را اگر نشکسته بودم دستِ‌کم با خود از لب‌های سرخت یادگاری داشتم آنچه ما آموختیم از عمر، درسِ رنج بود ای فلک من سنگدل آموزگاری داشتم چون صدف بر خاک ساحل ماندم اما مثل موج باز می‌گشتم اگر چشم‌انتظاری داشتم در دلت یادی هم از من نیست می‌دانم ولی من زمانی در دلِ سنگت مزاری داشتم @abadiyesher
این خیره ماندن‌ها به ساعت‌های دیواری تمرین برای روزهایی که نمی‌آیی است ... @abadiyesher
در آتشِ خیالِ تو با خود قدم زدم دورانِ عاشقی به همین سادگی گذشت روزی ز چشمِ مردم و روزی به پای تو! عمرِ مرا ببین که به افتادگی گذشت... @abadiyesher
تلخ است روزگار، مگر با بهانه‌ای پیدا کنیم دلخوشی کودکانه‌ای ای عشق! سر بزن به دل سنگ من که گاه روید ز سنگ‌فرش خیابان جوانه‌ای گر چشم دوختم به تماشای این و آن می‌خواستم که از تو بیابم نشانه‌ای هر جا که خیره میشوم انگار عکس توست ما را کشانده‌ای به چه تاریک‌خانه‌ای از جور روزگار کسی بی‌نصیب نیست دیوانه‌ای گرفته به کف تازیانه‌ای @abadiyesher
به آن‌چه ديده‌ام از خلق اعتمادى نيست كه مى‌زنند در اين شهر بر نقاب، نقاب‌ @abadiyesher
فرقی میانِ طعنه و‌ تعریفِ خلق نیست چون رود بگذر از همه‌ی سنگ‌ریزه‌ها... @abadiyesher
خویش را گم کرده‌ام در سنگلاخ زندگی !!! هرچه می‌گردم نمی دانم کجا افتاده‌ام @abadiyesher
راضی به عذاب دگران نیستم اما گر عادلی ای چرخ! فلک کن دگران را @abadiyesher