eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.5هزار دنبال‌کننده
7.4هزار عکس
1.6هزار ویدیو
26 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
احساس که در بند جدل کردن نیست محدود به بوسه و بغل کردن نیست پیوسته معمای جهان می ماند زن،مسئله ای برای حل کردن نیست
گفتيم عشق و طاقت آن را نداشتيم چيزی كه ما لياقت آن را نداشتيم گفتيم در كشاكش تقدير با هميم حرفی زديم و قدرت آن را نداشتيم بعداز هزار مرتبه تكرار دوستی يكبار هم صداقت آن را نداشتيم بسيار ساده بود سخن گفتن از گذشت اما دريغ! جرأت آن را نداشتيم حالا بيا كمی سخن از عاشقی بگو كاری كه هيچ فرصت آن را نداشتيم
بیگانه‌تر از عشق برای تو منم اما چه کنم اسیر دل‌باختنم چون آینه در برابر دیوارم با هر تَرکی که می‌خوری می‌شکنم
هدایت شده از 
یا اهل خبر شهید گردد اینجا یا بندهٔ زرخرید گردد اینجا امّید سحر نیست مگر از پیری موی شب ما سپید گردد اینجا
آن شب که مرا برد نگاهت تا عشق در چشم تو بود شور یک دریا عشق چون قطرهٔ جوهری چکیدم در آب تنهایی من وسیع‌تر شد با عشق!