یک شعر بخوان شعر سپهری و پری را
ترویج بده لهجه ی زیبای دری را
سرگشته و عاشق که نه دیوانه نماید
تفسیر تماشای تو شیخ طبری را
یک دور بزن تا که تماشای تو امشب
آغاز کند ماه جدید قمری را
لبخند تو در برزخ دربار و سلاطین
شیرین بکند قهوه ی تلخ قجری را
باخنده ی خود لطف کن و نرم بگردان
این جسم به جا مانده ی عصر حجری را
#محمد_شیخی
من برایت کوه کندم، تو مرا از ریشهام
عاشقی نه، بلکه رسوایی است با تو پیشهام
لابلای عشق بازیها نمیبینی مرا
می رسد اما به گوش تو صدای تیشهام
سالها بوی شکار تازهای گیجم نکرد
کاش آن شب هم نمی کردی گذر از بیشهام
رفتی و غمهای من شد صد برابر بیشتر
سنگ دل دیدی چه کردی با دل چون شیشهام؟
بیوفایی کردهای اما نمیدانم چه شد
شوق دیدار تو رد شد باز از اندیشهام
#محمد_شیخی
تو همان جرعهی آبی که نشد وقت سحر
بزنم لب به تو و زود اذان را گفتند...
#محمد_شیخی
همیشه لافِ صبوری زدم، ولی دنیا
خدا کند که مرا با تو امتحان نکند...!
#محمد_شیخی
لشکر چشمت همه دار و ندارم را گرفت
گرچه قبلا گفته بودی فکر غارت نیستم!
#محمد_شیخی
هدایت شده از جزیرهٔ تنهایی
ما كه اهل گله از يار نبوديم و به آه
لب گشوديم نگويند فلانى لال است
#محمد_شیخی
افتاده به جان غزلم بیم جدیدی
فکرت شده بیماری بدخیم جدیدی
روز و شب من بی تو همانند قدیم است
دیگر چه نیاز است به تقویم جدیدی
سرما زده بر قلب من و مرغ دل تو
آماده ی کوچ است به اقلیم جدیدی
مانند کبوتر شده قلبت ؛ بنشیند
هر روز به یک واسطه بر سیم جدیدی
هر مرتبه برگشت تو را جشن گرفتم
این مرتبه قصدم شده تصمیم جدیدی
#محمد_شیخی
@abadiyesher
حرف از سفر زدم كه بگويد: بمان نرو
چيزى نگفت، جز: بسلامت، سفر بخير
#محمد_شیخی
@abadiyesher
در غمت بادهی نابی دل من نوش نکرد
در نبود تو مرا خاطره مدهوش نکرد
دل بی طاقت ما گر چه که کانون بلاست
هیچکس روز مرا چون تو سیه پوش نکرد
وعدههایت همه واهی است از این میسوزم
همه گفتند دروغ است دلم گوش نکرد
سیل اشکی که زداغ تو به راه افتاده است
آتشی را که غم افروخته خاموش نکرد
گریهام را همه دیدند ولی هیچکسی
جز خیال تو مرا غرقِ در آغوش نکرد
ناسزایی بده ما را نفسی یادم کن
تا بگویند اگر رفت فراموش نکرد
#محمد_شیخی
@abadiyesher
یک شعر بخوان شعر سپهری و پری را
ترویج بده لهجه ی زیبای دری را
سرگشته و عاشق که نه دیوانه نماید
تفسیر تماشای تو شیخ طبری را
یک دور بزن تا که تماشای تو امشب
آغاز کند ماه جدید قمری را
لبخند تو در برزخ دربار و سلاطین
شیرین بکند قهوهی تلخ قجری را
باخندهی خود لطف کن و نرم بگردان
این جسم به جا ماندهی عصر حجری را
#محمد_شیخی
@abadiyesher