امشب برایت شعر های محشـری دارم
در پیشگاهِ چشمَ تو افسون گری دارم
امشب تو مهمانی و من غرقِ تماشایت
با خـطِ نستعلیقِ چشمت دلبـری دارم
بر وزنی از مُستَفعَلُن های دو چشمانت
آهنــگِ پــر شـور و لطیفِ بهتری دارم
گاهی به هنگامِ دعا در مسجدِ چشمت
در باورم گویـا خــــدای دیـگری دارم
امشب بیا در خانـه باغم ، پشتِ آبادی
در باغِ شعرم میوه ی شیرین تری دارم
با من تبانی کن که در ایـن کودتای نرم
با طرح ونقشه قصدِ یک غارتگری دارم
امشب بیــا بنشیـن کنــارم روی کاناپه
معجونی از شعر و شرابِ محشری دارم
#محمود_خاتمی(خاتم)