eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
2.5هزار ویدیو
105 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
لب من زخم شده،بس که پس از رفتن تو گیره‌ی مانده ز گیسوی تو را بوسیدم
غَزَلَم ناب‌تَرین شِعرِ جَهان خواهَد بود تو اَگر رِشته‌ے آغازِ ڪَلامَم باشی...
من و خورشید نشستیم و توافق کردیم صـبـح را با تـپـش قـلـب تـو آغـاز کنیم!
رَفتَنَت مُعجِزه‌ی عِلمِ پِزِشکی شُده است قَلـبِ مَن پیشِ تو امّا بَدَنَـم جان دارَد...!
سبزه در دست تو و چشم من اما نگران که گره را به هوای چه کسی خواهی زد
صبحی که تو باشی و غزل باشد و آغوش یک صبح پر از خاطره و نیک سرشت است گویی که در آغوش خودت معجزه داری آغوش تو چون تکه ای از باغ بهشت است
مثل روشن کردن کبریت در باران و باد عشق عذابت میدهد تا اندکی گرمت کند
تا شمیم نفست را نفسی تازه زدم عشق را با طپش قلب تو اندازه زدم ناگهان آمدی از عطر تنت لرزیدم مثل یک زلزله ای لرزه به شیرازه زدم طرح اندام تو را دیدم و همچون پرگار چرخشی را متوالی به همین بازه زدم تا به آغوش تو یک لحظه رسیدم گویی پرچم فتح خودم را سر دروازه زدم دست معمار ازل در بدنت مشهود است شرمسارم که چرا دست به این سازه زدم عشق تو معجزه ای بود که من عشقم را گره ای سخت به این عشق پرآوازه زدم سالیانی‌ست که از عشق تو سرگردانم عفو کن حرف دلم را به تو من تازه زدم ...
بغلت میکُنم و می‌روی آرام به خواب روی بازوی منی غصه نخور خوب بِخواب تا سحر دورِ تَنت حلقه‌یِ آغوشِ من است باید امشب بشود بار دگر کشف حجاب @abadiyesher
حتی برای دلخوشی‌ام در نبود تو... گاهی خودم، برای خودم ناز می‌کنم... @abadiyesher
سر زیبایی چشمان‌ تو دعوا شده است بین ماه و من و یك عده اساتید هنر @abadiyesher
عشق آن بغضِ عجیبی است که از دوریِ یار نیمه شـب بینِ گلو مانده و جـان می‌گیرد @abadiyesher