سقّای حرم
ساقیا وقت خروش است خدا همراهت
اصغر تشنه خموش است خدا همراهت
کودکان منتظرِ آب، به دستِ عباس
مَشکِ خالی سر دوش است خدا همراهت
لبِ اصغر تَرَک انداخته تا برگردی
دل زینب چه به جوش است خدا همراهت
تا رقیه نظرش سوی عمویش افتاد
تیر، چشمش به عموش است خدا همراهت
گذرت گر به دل آب فراتش افتاد
آب، آنقدر چموش است خدا همراهت
صورت ماه، درون دل آب افتاده
ماه، خود خانهبهدوش است خدا همراهت
برق آب از نظرت یادِ حُسینت، هیهات
شرم عباس بِروش است خدا همراهت
مُسلِما گر نظری حضرت عباس کند
دست او آب، بنوش است خدا همراهت
#مسلم_عسکری_زاده
۲۴.۴.۱۴۰۳
لارستان
هدایت شده از جزیرهٔ تنهایی
سقّای حرم
ساقیا وقت خروش است خدا همراهت
اصغر تشنه خموش است خدا همراهت
کودکان منتظرِ آب، به دستِ عباس
مَشکِ خالی سر دوش است خدا همراهت
لبِ اصغر تَرَک انداخته تا برگردی
دل زینب چه به جوش است خدا همراهت
تا رقیه نظرش سوی عمویش افتاد
تیر، چشمش به عموش است خدا همراهت
گذرت گر به دل آب فراتش افتاد
آب، آنقدر چموش است خدا همراهت
صورت ماه، درون دل آب افتاده
ماه، خود خانهبهدوش است خدا همراهت
برق آب از نظرت یادِ حُسینت، هیهات
شرم عباس بِروش است خدا همراهت
مُسلِما گر نظری حضرت عباس کند
دست او آب، بنوش است خدا همراهت
#مسلم_عسکری_زاده
۲۴.۴.۱۴۰۳
لارستان