eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.5هزار دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
1.6هزار ویدیو
26 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
‌ دردم این است که من بی‌تو دگر از جهان دورم و بی‌خویشتنم تا جنون فاصله‌ای نیست از اینجا که منم مگرم سوی تو‌ راهی باشد چون فروغ نگه‌ات ورنه دیگر به چه‌کار آیم من...
چہ سود از شرح این دیوانگی‌ها، بی‌قراری‌ها
من با تو نگویم كه تو پروانه‌ی من باش چون شمع بیا روشنی خانه‌ی من باش در كلبه‌ی من رونق اگر نیست صفا هست تو رونق این كلبه و كاشانه‌ی من باش من یاد تو را سجده كنم ای صنم اكنون برخیز و بیا ، خود بت بتخانه‌ی من باش دانی كه شدم خانه خراب تو حبیبا اكنون دگر آبادی ویرانه‌ی من باش لطفی كن و در خلوت محزون من ای دوست آرام و قرار دل دیوانه‌ی من باش چون باده خورم با كف چو برگ گل خویش ای غنچه دهان ساغر و پیمانه‌ی من باش چون مست شوم بلبل من سازهم‌ آهنگ با زیر و بم ناله مستانه‌ی من باش من شانه زنم زلف تو را و تو بدان زلف آرایش آغوش من و شانه‌ی من باش ای دوست چه خوب است كه روزی تو بگویی امید بیا با من و پروانه‌ی من باش