باز هم کوچه و بازار، پر از غم شده است
بر سر و سینه بکوبید، محرّم شده است
هر طرف مینگرم بوی عطش میآید
غیرت آب از آنسوی عطش میآید
از محرّم چه بگویم، سخنم گویا نیست
از محرّم چه بخوانم، غزلم شیوا نیست
از محرّم چه بگویم، جگرم خون شده است
آه، انگار جهان نیز دگرگون شده است
من کی ام؟ ذرهی ناچیز سر راه حسین
ای خوشا بوسه نشاندن به گلوگاه حسین
من کیام؟ گرد و غبار لب درگاه حسین
من کیام؟ شاعر گمنام هواخواه حسین
از قلم، معجزهی تازهتری میخواهم
شعر سوزان شدید الاثری میخواهم
روضه خوانان! گره از عقدۀ ما باز کنید
دم بگیرید و همه مرثیه آغاز کنید
دم بگیرید و بگریید، شب عاشوراست
شب غربت، شب طوفان، شب مردان خداست
روح ما راهی بین الحرمین است، فقط
جان ما پیشکش عشق حسین است، فقط
قصه آغاز شد و سنگ به هق هق افتاد
آتش فاجعه در جان خلائق افتاد
شاهزاده علی اکبر که به میدان آمد
مثل یک سرو سرافراز خرامان آمد
همه مبهوت جوانمردی و رزم آوری اش
همه دلباخته ی معرفت حیدری اش
عطر فردوس و نفسهای مسیحایی داشت
خوی پیغمبری و جذبه ی لیلایی داشت
ناگهان، همهمه در پرده ی افلاک افتاد
پیکر پاک علی اکبر، برخاک افتاد
از جگر گوشه ی لیلا چه بگویم، سخت است ...
دیگر از آن قد و بالا چه بگویم، سخت است ...
قاسم بن الحسن از دشت جنون می آمد
با لب تشنه و آغشته به خون می آمد
نوجوان بود ولی سینه ی دریایی داشت
قامت کوچک و تدبیر صف آرایی داشت
نوجوان بود ولی جام ولایت نوشید
عاقبت شربت شیرین شهادت نوشید
نوبت کودک شش ماهه، علی اصغر شد
حیف از آن غنچه که با تیر جفا، پرپر شد
ساقی تشنه لبان، مشک به دندان آمد
مثل یک ماه جهانتاب رجزخوان آمد
کاش جاروکش آن صحن و سرایت بشوم
کاش «یا حضرت عباس» فدایت بشوم
لحظه ای که علم از دوش علمدار افتاد
کوه محنت به دل قافله سالار افتاد
وای از قافله سالار و تن بی کفنش
وای از گودی گودال و سر بی بدنش
از جگرپاره ی زهرا چه بگویم ، سخت است ...
از عزیز دل مولا چه بگویم، سخت است ...
بعد از آن، قوم نبی را به اسارت بردند
هرچه از اهل حرم بود به غارت بردند
کنج تاریک خرابه،گل سرخی خفته
وای از درد یتیمی و غم ناگفته...
بیرق افتاد ولی زینب کبرا برخاست
با همان خطبه ی معروفش از جا برخاست
گرچه از داغ برادر،کمرش خم شده بود
آخرین فرصت پیکار،فراهم شده بود
کربلا هرچه بخواهیم، به ما خواهد داد
کربلا حاجت ما را به خدا خواهد داد
#ورود_به_ماه_محرم
#سارا_جلوداریان
#ورود_به_ماه_محرم
دوباره می رسد از ره، صدای پای محرم
سلام ماه حسین جان و گریه های محرم
چه نفس های شریفی که می شوند در این ماه
شبیه کعبه سیه پوش ماجرای محرم
چه سینه ها که بسوزند در مصائب ارباب
چه اشک ها که بریزند در عزای محرم
به روی پیرهن مشکی ام نوشته ام امسال
منم گدای حسین و منم گدای محرم
تمام سال صدای حسین حسین می آید
از آن دلی که شود سخت مبتلای محرم
پیام فاطمه این است: شیعیان حسینم!
سلوک روضه بگیرید پا به پای محرم
سلام روضه ی غربت، سلام حضرت مسلم
چه حیف شد نرسیدی به ابتدای محرم
حسین می رسد و کربلاست مقصدش، اما
امان ز کرب عظیم و غم و بلای محرم
#امیر_عظیمی
#محرم 🏴
#ورود_به_ماه_محرم
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
آورده ایم ، ساز ِ عزا ، طبل ِ ماتمت
پـوشیـده ایم ، مِشـکی مـاه محـرمت
ما آمدیم ، تا همه را با خبر کنیم ...
از داغ و درد ، بغض خدا ساحت غمت
منت گذاشت مادرتان نوکرت شدیم
خیلی زیاد خواهرتان کرده ، مرحمت
با اشک چشم فاطمه با خون نوشته اند
حی علی العزا ، به کتیبه به پرچمت
ما را فقط به عشق شما ، آفریده اند
" آماده باش " محض عزای معظمت
ما ، در " جهاد اکبر ِ " روضه کنار هم
پُر می کنیم ، سنگر ِ خط ِ مُقَّدَمَت
به به غلام های تو صاحب نفس شدند...
موسی،شعیب ،صالح و عیسی بن مریمت
از اشک چشم های خودم روز مرگ هم...
گِل می کنم زمین و زمان ، زیر مقدمت
قدری ، برای نوکرتان هم ، دعا کنید
شاید ، کفن کنند ، مرا بین پرچمت
گودال ، شمر ، ذبح ، قفا ، اشک فاطمه
ما را که کشت ... مقتل ِ شیخ مقرمت
#روح_الله_قناعتیان
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#ورود_به_ماه_محرم
رسیده آخرذیالحجه و غمم غم توست
غمم عزای تو، خونِ دل تو، ماتم توست
کتیبه ها همه نام تو را به لب دارند
تمام شهر عزادار اسم اعظم توست
تمام شهر لباس سیاه کرده به تن
تمام شهر حسینیه ی مجسم توست
به هرکجا که در این ازدحام می نگرم
صدای سوخته ی روضهٔ دمادم توست
دل مرا بپذیر ای غم تو عالمگیر
که عالمی هم اگر هست عالم غم توست
قسم به موی پریشانِ نی سوارِ سرت
که نظم شعر من از موی نامنظم توست
به اشکِ جاریِ تقویم ها چکار مرا؟؟
برای من همه ی روزها محرم توست...
#سیده_تكتم_حسينى
#ورود_به_ماه_محرم
به استعانتِ اشکِ عَلَی الدَّوامِ حسین
شروع میکنم این ماه را به نام حسین
#بردیا_محمدی
#محرم
#ورود_به_ماه_محرم
خیز و جامه نیلی کن، روزگار ماتم شد
دور عاشقان آمد، نوبت محرم شد
#یوسفعلی_میرشکاک
#ورود_به_ماه_محرم
در غُصه و غم، پناه دادی ما را
در ظلمتِ شب، پگاه دادی ما را
در مجلس روضه یا اباعبدالله...
ممنونم از اینکه راه دادی ما را
#سید_مجتبی_شجاع
#ورود_به_ماه_محرم
در غُصه و غم، پناه دادی ما را
در ظلمتِ شب، پگاه دادی ما را
در مجلس روضه یا اباعبدالله...
ممنونم از اینکه راه دادی ما را
#سید_مجتبی_شجاع
@abadiyesher